حكيم فردوسی
ویژهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی و شاهنامه در ایرانبوم
- حكيم ابوالقاسم فردوسي
- نمایش از شنبه, 25 ارديبهشت 1395 10:44
نگاهی دیگر به فردوسی علیهالرحمه
وفاداری ما به فرهنگ ایران – اسلامی با احترام ما به همۀ بزرگانی آغاز میشود که در ساختن این بنای عظیم شرکت داشتهاند. ایران اسلامی ایرانی است، که رودکیها و فردوسیها و ابنسیناها و غزّالیها و سنائیها و نظامیها و سهروردیها و عطارها و مولویها و سعدیها و حافظها و ملاصدراها ساختهاند. ابیات معدودی که از رودکی برای ما به یادگارمانده است گنجینهای است که ارزش آن برای ملت ایران از قیمت همۀ جواهراتی که پشتوانۀ اسکناس این کشور است بیشتر است؛ و خمسۀ نظامی از همۀ چاههای نفت پر ارجحتر است. دنباله نوشتار
ما و فردوسی
این اوّلین حقیقت را دربارهٔ فردوسی باید دانست که اگر او توانست شاهنامه را به وجود آورد برای آن بودکه به چشمداشت «مزد»کار نمیکرد. برخلاف آنچه در افسانهها آمده، شاهنامه کتاب قابل تقویم به پول نبود. ارزش آن به بهای عمر و به بهای آرمان صاحبش بود. از آن بالاتر، شاهنامه در چشم فردوسی، جان ایران بود، کتاب کتابها که می بایست رمز زندگی را کشف کند، و به باز جست گذشته پردازد، تا در پرتو چراغ مردگان، زندگی بیرمق زندگان را نیرو ببخشد. دنبالۀ نوشتار
فردوسی و اهمیت شاهنامه- محمدعلی فروغی
شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی زدم، می گفتم که شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است. دنبالهٔ نوشتار
پرونده شنیداری سخنرانی دادبه، کزازی و ابراهیمی دینانی در ستایش فردوسی (25 اردیبهشتماه 1387)
به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی؛ نشست ادبی «در ستایش فردوسی» در ساعت ۱۶ روز چهارشنبه 25 اردیبهشتماه 1387 با حضور شاهنامه پژوهانی چون دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی «فردوسی و سهروردی»، دکتر اصغر دادبه «عجم زنده کردم بدین پارسی» و دکتر میرجلالالدین کزازی «تاملی در داستان رستم و سهراب» و علاقمندان این شاعر حماسهسرا در شهرکتاب مرکزی برگزار شد. دنباله نوشتار
بهره سهروردی از فردوسی/ زبان فارسی مشروعیت خود را قبل از فردوسی گرفت
دکتر پورجوادی عدم نگاه تاریخی به گذشتگان از جمله فردوسی را مورد انتقاد قرار داد و افزود: برخی فکر می کنند فردوسی موجب زنده ماندن زبان فارسی شد و این تصور غلطی است چراکه زبان فارسی مشروعیت خود را قبل از فردوسی، به لحاظ دینی گرفته بود آنجا که اهل بخارا فتوای ترجمه قرآن به زبان فارسی را گرفتند. دنباله نوشتار
میرجلال الدین کزازی: فردوسی را به پاس شاهنامۀ او ارج مینهیم
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در دی و بهمن ماه 1389 خورشیدی سلسله نشستهای شاهنامه پژوهی برگزار کرده بود که در این نشست ها میر جلال الدین کزازی شاهنامه پژوه و استاد برجستۀ ادبیات دربارۀ شاهنامۀ فرزانه ی فرهمند توس حکیم ابوالقاسم فردوسی – که ویل دورانت او را در میهندوستی بیهمتا می داند- سخن میگفت. دنباله نوشتار
سخنرانی دادبه، کزازی و ابراهیمی دینانی در ستایش فردوسی
به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی؛ نشست ادبی «در ستایش فردوسی» در ساعت ۱۶ روز چهارشنبه 25 اردیبهشتماه 1387 با حضور شاهنامه پژوهانی چون دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی «فردوسی و سهروردی»، دکتر اصغر دادبه «عجم زنده کردم بدین پارسی» و دکتر میرجلالالدین کزازی «تاملی در داستان رستم و سهراب» و علاقمندان این شاعر حماسهسرا در شهرکتاب مرکزی برگزار شد. دنباله نوشتار
مردم کدام فردوسی و شاهنامه را میپسندیدند؟
هنگامی که از «تلقّیات عامیانه» دربارۀ فردوسی و شاهنامه سخن گفته میشود، این نگرشها یا به بیان دقیقتر صاحبان تلقّی را باید به دو دسته تقسیم کرد: نخست فرهیختگان و اهل قلمی که نوع نگاه آنها غالباً در مقدّمههای منثور دستنویسهای شاهنامه، تذکرهها و ضمن روایات متون ادبی و تاریخی نمود یافته است و به دلیل تعلّق این آثار و پدید آورندگانشان به حوزۀ فرهنگ و ادبیات «رسمی» به کار بردن صفت «عامیانه» دربارۀ آنها با توجّه به مفهوم اصطلاحی این واژه چندان درست و دقیق نیست و «عامیانه» را در اینجا باید به معنای عامّ «مردمی» دانست. دستۀ دوم، معتقدات و پسندهای اصناف دیگر ـ و عموماً کم دانش ترِ ـ مردم است که برخلاف گروه نخست، مجالی برای گردآوری و کتابت تلقّیات خویش نیافتهاند و چون خاستگاه و حفظ و انتقال اینگونه از روایات، شفاهی و به صورتهای غیر رسمی بوده است، مراد از «عامیانه» در معنای خاصّ واژه، همین گروه از باورها و داستانها خواهد بود. دنبالۀ نوشتار
چرا به فردوسی حکیم میگوییم؟
در شاهنامه، خرد و خردورزی منشاء تمام پیروزیها، پیشرفت ها و نیکی هاست و در مقابل، شکستها، پسرفتها و غمها حاصل نبود این گوهر ارزشمند است. از این روست که حکیم ابوالقاسم فردوسی در دیباچه و تمامی داستانهای شاهنامه، خرد این ودیعه الهی را می ستاید و بر خردورزی تاکید می ورزد. دنبالۀ نوشتار
حجت موجه تشیع
اکنون مایه بسی مسرّت است که این انجمن با توفیقات الهی چهلمین سال تأسیس خود را جشن میگیرد و بدینمناسبت چهلمین نشریهٔ خود یعنی شاهنامهٔ حکیم طوس را به اهل دانش و بینش تقدیم میدارد. دنبالۀ نوشتار
ستایش خرد و خردورزی از مظاهر برجسته اندیشه فردوسی در شاهنامه است - حکیم پارسیگوی و خردستا
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی؛ شاعر قرن چهارم هجری، بلندآوازهترین و مشهورترین چهره ادبی پارسیگوی است. این شاعر ایرانی که به زبانهای عربی و پهلوی مسلط بوده است، شاهکار خود «شاهنامه» را به نحوی سروده که کمترین ردپای واژگان غیرپارسی در آن نمایان است و همین وجه شخصیت اوست که بیشتر نزد عوام و خواص شناخته شده است؛ یعنی فردوسی ناجی زبان فارسی. دنبالۀ نوشتار
جواب فردوسی به ابوالقاسم کُرّکانی
و چون فردوسی وفات کرده، شیخ ابوالقاسم کُرّکانی (1) بر او نماز نکرده، و عذر گفته که او مداح کفار بوده، و بعد از آن به کشف مشاهده کرده که فردوسی در بهشت فردوس با حور در قصور است. دنبالۀ نوشتار
فردوسی و جامی
شاعر معروف نورالدین عبدالرحمان جامی ( ف.898 ه.ق)، در بهارستان خود که آن را در سال 892 ه.ق برای فرزند خردسال خود نوشته، در روضۀ هفتم در احوال شعرا شرحی دربارۀ فردوسی دارد که مفصلتر از مطالب مربوط به هر یک از دیگر شاعران بزرگ است، و این شهرت فردوسی در قرن نهم و احترام جامی را به او میرساند. دنبالۀ نوشتار
پیشکش به فردوسی بزرگ - سرودهٔ نادره بدیعی
توای سرفرازجهان وزمان ستیهنده و از بزرگی نشان. دنباله نوشتار
فردوسی سرودهٔ استاد ادیب برومند
اَبَرمرد شاهنامه - اقدس کاظمی قمی
چرا فردوسی به فکر سرودن شاهنامه افتاد؟ - 1- نیاز ملی
داستانهای شاهنامه از نظر مردم دوره ساسانی تاریخ قدیم سرزمین ایران بود. ساسانیان از سلسله های تاریخی ماد و هخامنشی اطلاع درستی نمیداشتند و تنها داستان هایی را که از کتاب مقدس اوستا (گاتاها و یشتها) نشات گرفته و روایاتی که سینه به سینه گشته بود، تاریخ نیاکان خود می پنداشتند. مجموعه این تاریخ افسانه آمیز، ایران را به سپیده دم دور دست حیات خود میپیوست. روایات آن، بسان چشمه ای بود که از میان گل و لای قرون صافی شود و جاری گردد. آنچه به جای مانده بود، زلال تمدن و سرگذشت قومی، که دوران های پرکشاکش تیرگیها و روشنیها را گذرانده بود. دنبالهٔ نوشتار
فردوسی استاد تراژدی
موضوع اصلی گفتار، بحث از فردوسی به عنوان استاد هنر تراژدی است. در آغاز بحث باید بگویم از اشکالی که ممکن است به ذهن بیاید آگاهم و آن اینست که تراژدی طبق تعریف ارسطو نوعی نمایشنامه است و شعر فردوسی شعر نقلی است. لیکن در آنچه خواهد آمد نظر من به تعریف صوری تراژدی نیست، وقتی معنی و ماهیت تراژدی را در نظر گیریم، متوجه خواهیم شد که داستان فریدون و سه پسر، داستان کیخسرو، داستان فرود، داستان رستم و سهراب و از همه بزرگتر داستان رستم و اسفندیار تراژدی به صورت عالیترین نوع آن است. دنبالهٔ نوشتار
زمان و زندگیِ فردوسی و پیوندهای او با همروزگارانش
جای بسی دریغ است که از زندگیی شخصییِ حکیم ابوالقاسم فردوسی، سرایندهیِ شاهنامه و آفریدگار ساختارِ کنونیی حماسهی ملّیی ایران ــ که اکنون افزون بر یک هزاره از روزگار او میگذرد ــ آگاهیهای فراگیر و روشنگر و رهنمونی نداریم. تنها از راه باریکبینی در پارهای از رویکردها و اشارههای برخی از همْروزگارانش و یا نزدیکان به دورهی او و نیز آنچه خود وی در میانْپیوستهای داستانهای سرودهاش در بیان حال و دردِ دل و نمایشِ چگونگیی گذرانِ زندگیی خویش آورده است، میتوانیم چهرهای نه چندان دقیق از وی و نموداری نارسا از زندگینامهاش را در ذهن خود بازسازیم. دنبالهٔ نوشتار
یوسف و زلیخا چگونه به نام فردوسی بسته شد؟
بعد از انتشار تحقیقات سه دانشمند بزرگ، زنده یادان: محمود شیرانی، عبدالعظیم قریب، مجتبی مینوی، امروز برای هیچ کس هیچگونه تردیدی نمانده است که مثنوی یوسف و زلیخایی که در قرون متاخر به نام استاد بزرگ طوس بسته شده بود از او نیست. دنبالهٔ نوشتار
فردوسی تنها شاعر یک ملت نیست
با آن که مردم چین از راه اروپا با این شاعر و اثرش آشنا شدند، امروز در چین در میان محفلهای ادبی، فردوسی و شاهنامهاش نه تنها مقام والایی دارد، بلکه در سطح بسیار گسترده مورد مطالعه و بررسی است. دنبالهٔ نوشتار
از زاد روز فردوسی تا آغاز و انجام شاهنامه
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسهسرای ایران، افزون بر شاعری دانشمندی است بزرگ که مثل بقیه بزرگان علم و ادب فارسی، به کلیه دانش زمان خود تسلط داشته است و فردی بوده است با دانشی والا از حکمت و فلسفه، تاریخ و اسطوره، پزشکی و از همه مهمتر ستارهشناسی و گاهشماری؛ به همین جهت نیز نامش را از همان ابتدا با عنوان حکیم یاد کردهاند، همانگونه که از بزرگانی چون سنائیغزنوی، عمرخیام نیشابوری و ابوعلی سینا ، همه جا با عنوان حکیم نام بردهاند. و این همان عنوانی است که شیخ اجل سعدیشیرازی در گلستان سعدی در صحبت از دانشمندان به کار میبرد. از نظر لغوی نیز کلمه حکیم، در لغتنامهها به معنی: دانا، فرزانه، خردمند، خردپژوه و دانشمند آمده است و این همان واژهای است که حکیم فردوسی خود، در مقدمه شاهنامه – در گفتار در ستایش خرد – خطاب به خود به کار میبرد. دنبالهٔ نوشتار
خاقانی شروانی بر خوان رنگین فردوسی
برومند باد آن همایون درخت که در سایهاش میتوان برد رخت بیش از هزار سال است که حکیم ابوالقاسم فردوسی سفرهای رنگین آراسته و صلای عام یا، به زبان خودش، نوید و خرام داده است و جانهای پاک را به میهمانی خویش فراخوانده است. در این سالیان دیریاز هزاران میهمان بر سر این خوان نشستهاند و همه به فراخور گنجایش و توان خویش از آن توشه برداشتهاند. طبعا از آن میان سرایندگان و نویسندگان پارسیزبان بیش از دیگران از این نعیم بهشتی برخوردار شدهاند. شاید هیچ شاعر و نویسنده پارسیگویی نتوان یافت که پس از فردوسی خامه بر نامه و دفتر رانده باشد و به گونهای وامدار او نباشد و نشانهای از او در دفتر و دیوانش یافت نشود. دنبالهٔ نوشتار
فایل شنیداری درود فردوسی - سرودۀ بانو هما ارژنگی
پیشتر چامۀ «درود فردوسی - سرودۀ بانو هما ارژنگی» را در ایرانبوم منتشر ساختیم اکنون با یاری بانو هما ارژنگی فایل شنیداری چامۀ یادشده را با صدای شاعر در دسترس خوانندگان ایرانبوم قرار میدهیم، امید است مورد پسند شما بزرگواران قرار گیرد. دنبالهٔ نوشتار
درود فردوسی - سرودهی بانو هما ارژنگی
هیچ شاعری به اندازۀ فردوسی در سرنوشت ملت و کشور خویش تاثیر پایدار بر جای ننهاده است. دو: فردوسی یگانه شاعری است که پس از هزارسال شهرت خود را حفظ کرده است. دنباله نوشتار
مجسمه فردوسی در رُم - شاهکاری از استاد صدیقی (میکل آنژ شرق)
این مجسمه زیبا که عکس آن را در زیر مشاهده میکنید، از آثار استاد ابوالحسن صدیقی است که آثار درخشان دیگری از جمله مجسمه فردوسی در میدان فردوسی و مجسمه خیام در پارک لاله تهران و مجسمه نادرشاه افشار در مشهد را نیز در کارنامه هنری خود ثبت کرده است. مجسمه مذکور در پارک ویلا بورگزه در شهر رم ایتالیا قرار دارد. دنباله نوشتار
یکی از میادین اصلی آلمان به نام فردوسی میشود
حکایت خاطره انگیز نصب نخستین مجسمه حکیم فردوسی + سند تاریخی
حکیم ابوالقاسم فردوسى توسى (ﻓﺭﻫﻨﮒ دهخدا)
حکیم ابوالقاسم فردوسى طوسى، بزرگترین حماسهسراى تاریخ ایران و یکى از برجستهترین شاعران جهان شمرده میشود. در تذکرهها و تواریخى که تا اواخر قرن سیزدهم هجرى تألیف شده است مطالب قابلتوجهى که ما را از نظر تحقیق در زندگانى وى قانع سازد بسیار کم است. ناچار بیشتر باید به نوشتههاى دانشمندان قرن اخیر توجه کرد که با دقت در متن شاهنامه براى نظریات خود دلائل مؤثرى آوردهاند. دنباله نوشتار
کیخسرو عالیترین نماد حماسی - اسطورهای و جایگاه او در ادب عرفانی
شاهنامه فردوسی به عنوان بزرگترین اثر منظوم حماسه ملی ایران سرشار از نمادهای حماسی-اسطورهای است که به دلیل داشتن زمینه های مشترک نمادین در ادب عرفانی، انعکاس فراوان یافته است. عالی ترین و معروف ترین شخصیت عرفانی شاهنامه کیخسرو است که چگونگی زادنش، بالیدنش، نیک سیرتی و عدالت و دارابودن فر کیانی و جام جهان بین و صفات وکردارش و جدال با افراسیاب و کشتن او سرانجام رازگونه ناپدید شدنش، قابلیت تاویلات رمز آمیز فراوانی را پیرامون او فراهم کرده است. و اینگونه است که از یک نماد اسطوره ای - حماسی به نمادی عرفانی تسری یافته ودر آثار بسیاری از عرفاو شعرا به عنوان یک انسان کامل یاد شده است. این پژوهش در پی آن است تا ضمن برشمردن صفات و کردار این نماد حماسی-اسطوره ای در آثار ادبی به ویژه آثارسهرودی از طریق نمود و همسان سازی، زمینه های مشترک این دو عرصه را نشان دهد. دنبالهٔ نوشتار
شاهنامه و تاریخ و دانش و فرهنگ ایرانزمین
ابومنصور از آنان خواست که تاریخ ایران را بنویسند و به این پرسش که من کیستم و چیستم و پدرم که بود، پاسخ دهند. زمانی که آن دانشمندان از روی متنهای اوستایی و پهلوی، شاهنامه را مینوشتند ابومنصور را وزیری بود بهنام ابومنصور معمری که مرد فاضل و پرمایهای بود. او این نوشتهها را که از اوستایی و پهلوی ترجمه میشد به فارسی ویرایش میکرد و به قلم خودش مینوشت که بعدها شاهنامه از روی این نوشتهها، نوشته شد که تنها مقدمهاش باقی مانده اما خودش فنا شد. برای اینکه تیغ بران فردوسی کاری کرد که آن متن پیشین فراموش شود و مردم همه با گفتار فردوسی سرگذشت نیاکان خویش را میخواندند. دنبالهٔ نوشتار
آنچه از شاهنامه آموختم
شاهنامه تنها شاهنامه نیست،شاهنامه شاه نامه هاست،شاهنامه گنج نامه است،شاهنامه رنج نامه است،شاهنامه کتاب خرد است ،شاهنامه کتاب یکتا پرستی است،شاهنامه کتاب دانایی است،شاهنامه کتاب داد است،شاهنامه کتاب تاریخ است، شاهنامه سر گذشت انسان است،شاهنامه کتاب حماسه است،شاهنامه داستان تراژدی دردناک تاریخ است، شاهنامه کتاب عشق و محبت است،شاهنامه کتاب انسان دوستی است، شاهنامه کتاب حکمت است. دنبالهٔ نوشتار
نمادها در شاهنامه
با درودی گرم از بُن جان و دندان به همهی شمایان که فرزندان برازنده و برومند فردوسی بزرگ هستید. جای شگفتی نیست که سپاس آن پدر بشکوه و فرزانه را به شایستگی بنهید و بکوشید دربارهی او هر چه بیشتر بدانید و بیندیشید. سخن گفتن دربارهی شاهنامه از دیدی کاری است آسان، چون شاهنامه دریاست. در هر جایی از دریا، اگر بتوانیم در آن بجهیم و ژرفای آن را بکاویم، به هر روی به چشماندازی دگرگون میتوانیم رسید. دور نیست که مرواریدی نیز بتوانیم همراه با خویش به ارمغان بیاوریم. اما از سویی دیگر سخن گفتن دربارهی شاهنامه دشوار است. دشواری کار در فراخی شاهنامه است. دنبالهٔ نوشتار
داستانهای شاهنامه در یک نگاه
داستانهای شاهنامه هر یک هسته مرکزیای دارند؛ یعنی برگرد حکمت وآموزهای میگردند؛ بنابراین ما در برابر هر یک از این داستانهای کهن از خود میپرسیم: چه میخواهد بگوید؟ هر یک از آنها حکایتی از یکی از تبرزهای ذات انسان دارند و مینمایند که آدمیزاد به رغم محدودیت جسم و جان خود، پهناور بیانتهایی دارد. دنبالهٔ نوشتار
اخلاق اسلامی در شاهنامه فردوسی
استاد حکیم ابوالقاسم فردوسی (329- 411 یا 416 هـ)، بزرگترین شاعر حماسه سرای ایران، بلکه جهان که در نظم داستانها و اساطیر باستانی و قصص و روایات قهرمانی و تاریخی ایران با نبوغ و استعداد خداداد سخن را به آسمان علیین برد و در عذوبت به ماه معین رسانید (چهار مقاله، ص 47)- در فن خویش بزرگ آیتی است که نام او همواره با احترام زینت بخش تاریخ ادب و فرهنگ کشور ایران خواهد بود. منظومه حماسی بینظیر او- که شامل داستانها و اساطیر ملی و وقایع تاریخی از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض سلسله ساسانی است (دکتر صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، ص 489) – علاوه بر محسنات و فواید بیشمار ادبی و تاریخی و همچنین اهمیت فراوان، از لحاظ اشتمال بر بخش اعظم آداب و رسوم و سنن و عقاید دیرینه یعنی فرهنگ کهن و جاودان مردم این سامان در قرون و اعصار گذشته، متضمن بسیاری از مطالب آموزنده و عبرتآموز اخلاقی و اجتماعی و مذهبی و دیگر مباحث انسانی است که بر ارزش معنوی آن افزوده و آن را، بیش از حد معمول، مقبول طبع مردم صاحب نظر نموده، تا آنجا که میتوان قسمتهایی از آن را آیینهی عبرت و گنجینه پند و حکمت دانست و خواندن آن را برای تهذیب اخلاق و تشحیذ اذهان و تنبیه و بیداری همه طبقات مردم، خاصه جوانان که از گردش روزگار و انقلاب احوال بیخبرند، لازم شمرد. دنبالهٔ نوشتار
پیام شاهنامه - دکتر محمدامین ریاحی
شاهنامه به نام «خداوند جان و خرد» آغاز میشود. اینکه از صفات بیکران خداوندی، بر جان آفرینی و خردبخشی او تکیه میکند، میخواهد بگوید که مهمتر از هر چیزی جان است و زندگی، و زندگی باید با خردمندی توام باشد. از اینجاست که در سراسر شاهنامه عشق به زندگی، و آسایش و نیکبختی افراد انسانی، و پرهیز از آزار دیگران و نفرت از جنگ و کشتار و خونریزی و ویرانگری موضوع سخن است. زندگی انسانها و اندیشه و رفتار آنها هم باید بر پایه خرد باشد، و سرپیچی از حکم خرد، مایه تیره روزی است. شاهنامه یادگار قرن چهارم، قرن اعتلای فکری و فرهنگی ایران، عصر خردگرایی و آزاد اندیشی، عصر پرورش رازی و ابن سینا و بیرونی است. روزگاری که در آن اندیشیدن و خرد ورزیدن بردلهای فرهیختگان عصر حکومت میکرد. فرهنگ شاهنامه انعکاس فرهنگ ساسانی در آیینه عصر سامانی است. جهانبینی روزگاری است که فرهنگ تابناک آن با سیاست محمود غزنوی به ضعف گرایید و با استیلای سلجوقیان به کلی از میان رفت. دنبالهٔ نوشتار
اشارههای فردوسی به نظام و نهادهای آموزش و پرورش
فردوسی تاریخنویس به معنای رسمی و معمول نبرده است و نهادهای اجتماعی و فرهنگی ایران را مورد نقد و بررسی قرار نداده است. او در مسیر روشنگری گذشتهی ایرانزمین و نشان دادن شکوهمندی فرهنگی و تمدنی ایران به مسایلی خاص اشاره دارد که گاه از آنها میتوان برخورداری تاریخی فراهم آورد. نهاد آموزش و پرورش، اصول و اهداف آن و شیوههای کاربری و سازمانی بخشهای گوناگون آن، یکی از امرهای اجتماعی ـ تاریخی است که پژوهشگران شاهنامه از آن برخورداری یافتهاند. فردوسی از اوان کودکی تا دبستان، هیربدستان و حتا دوران آموزشهای عالی زادگانِ ایرانزمین را مورد عنایت قرار داده و تحلیل و تبیین آموزشی خود را به ظهور رسانده است. بیتردید آن شاعر بلندمرتبت، كه عصر اسلامی را دریافته و به تشیعِ ایرانی وابسته بوده، از آموزشهای جدید زمان خود نیز بهرهبرداری کرده است و با چنین برخورداریها و احساس تعهد در دفاع از هویت ایرانی کوششِ آموزش و پرورش وی در تعالی نفسانی و رشد دادن به اندیشهی انسانی است. انسانِ شاهنامه به ارزشهای برین وابستگی دارد و به همین دلیل استعداد در مسیر خلاقیت و ابتکار و تکامل عقلانی است. دنبالهٔ نوشتار
سخنان دکتر هوشنگ طالع در روز بزرگداشت فردوسی در فرهنگسرای اندیشه (25 اردیبهشت ماه 1392)
امروز بر آنم که از شاهنامه سخن بگویمٰ؛ زیرا که شاهنامه و فردوسی چنان در هم تنیدهاند که سخن گفتن از یکی به مفهوم سخن گفتن از دیگری نیز هست. ایرانیان از گاه کهن تا باستان بر این باور بودند که عمر هر دوره از جهان 12هزار سال است و در پایان هزارهی دوازدهم ، آزمون ایزدی و سپس یک دورهی 12هزار سالهی دیگر آغاز میگردد . از این رو عدد 13 به عنوان آغاز دور دیگر 12هزارسال یا نو شدن و تازه شدن جهان مقدس شمرده میگردید . چنین است که هنوز ایرانیان روز 13 فروردین ماه را به نماد آغاز دور دیگر از گاه شمار 12هزار سال جشن میگیرند و به عنوان نو شدن عمر جهان به آغوش طبیعت میروند. دنبالهٔ نوشتار
تأثیر شاهنامه
در اینجا باید نخست از کتابهای تاریخ نام برد، چه آثاری که به تاریخ کهن ایران نیز پرداختهاند و چه آنهایی که موضوع آنها تنها تاریخ اسلامی ایران یا بخشی از آن است. از این جملهاند: «مجملالتّواریخ»، تألیف 520 ق. مؤلف ناشناس این کتاب که در بخش تاریخ ایران، شاهنامه مهمترین مأخذ اوست، بارها شاهنامه را ستوده و بیتی چند از آن را نیز نقل کرده است. از جمله در آغاز کتاب (ص2) مینویسد: «در شاهنامه فردوسی که اصلی است و کتابهای دیگر که شعبههای آن است ...» دیگر «راحهالصّدور» راوندی تألیف 599 ق که شاهنامه را دو بار (ص 59، 357) «شاه نامهها و سردفتر کتابها» نامیده است. در این کتاب بیش از 600 بیت از شاهنامه نقل شده است. دنبالهٔ نوشتار
انسان خوب در شاهنامه
انسان خوب در شاهنامه چگونه کسی است؟ انسانی است که به زحمت میشود گفت که با امروز مناسبت دارد. کما آنکه حتی در آن زمانها هم کسانی که در شاهنامه به خوبی شناخته شدهاند، جای محکمی در زندگی نیافتهاند. تقزیبا همه آن ها خیلی زود مردهاند و آن تعداد کسانی هم که زندگی کردهاند زندگی آنها با کشمکش و رنج همراه بوده است. دنبالهٔ نوشتار
تاریخ - شاهرخ مسکوب
شاهنامه تاریخ پیشینیان، و به منزلۀ تاریخ، سرگذشت ایران است در زمان و ردپای زمان است در ایران. شاهنامه در قرن چهارم هجری سروده شد، چهارصد سال پس از شکست ایرانیان از عربها؛ زمانی که ایرانیانِ خراسان میکوشیدند تا در شرایط تازه و در برابر خلافت بغداد سرنوشت سیاسی و فرهنگی خود را باز بسازند. دنبالهٔ نوشتار
زمان - شاهرخ مسکوب
از نوروز آغاز میکنم که جمشید آن را بنیاد نهاد و «زمان» را نهادی نو بخشید. جمشید در شاهنامه بزرگترین پادشاه و در اسطوره نخستین انسان است. دنبالهٔ نوشتار
آیین یکتاپرستی در شاهنامه فردوسی
آنچه مؤلف مصراً بهدنبال آن است، این است که اولاً شاهنامه را باید از تلقی تکساحتیبودن خارج کنیم؛ ثانیاً ابعاد ذیقیمت آن را برای ملتی که شایستگی داشتن شاهنامه را دارند، تبیین کنیم و در رأس این مهم، تبیین ابعاد «خداوندگاری» این «عظیمنامه» است. دنبالهٔ نوشتار
سرآغاز کتاب زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه
در زبان فارسی چند کتاب هست که طیّ قرنها، قُوت روان قوم ایرانی بوده است؛ یکی از آنها و شاید برتر از همۀ آنها شاهنامۀ فردوسی است. پیوند مردم با سواد و حتّی کم سواد ایران با آثار بزرگ ادبی خود، پیوندی مستمر و همراه با ارادت و اعتقاد بوده است. دنبالهٔ نوشتار
گُلِ رنجهای کهن
شاهنامه، سند هویتِ ملی ایرانیان است و هیچ خوشآیند نبود که این شناسنامهی هویت ملی ما به مانند دیگر کارهای بزرگان زبان و ادب پارسی به دست بیگانگان ویرایش شود، چرا که تنها ایرانیای که از پیچ و خمهای تاریخ کهنش گذشته و میتواند به ژرفا و جانمایهی سخن شاهنامه پی ببرد، از پسِ این کار برمیآید. دنبالهٔ نوشتار
خرد در شاهنامه
پرسیده بودید منظور از خداوند در بیت : بنام خداوند جان وخرد ـ کزین بر تر اندیشه بر نگذرد چیست ؟ آیا منظور از خداوند افریننده یا افریدگار است یا کسی که دارنده جان وخرد است ؟ یعنی آدمی . برای درک منظور شاعر به نگاه بنده باید به چند نکته توجه کرد. دنبالهٔ نوشتار
شاهنامه آیینهٔ تمامْ نمای ِ ارزشهای انسانی
همه ی آگاهان از فرهنگ باستانی و ادب ِ کهن ِ فارسی به خوبی می دانند که پس از گاهان، سرودهای جاودانه ی زرتشت، اندیشه ورز و شاعر بزرگ ِ ایرانی در چند هزاره پیش از این، تنها فردوسی ی حماسه سراست که در یک هزاره پیش از روزگار ِ ما در منظومه ی بزرگ و انسان محور و جهان شمولش شاهنامه، زن را در پایگاه سزاوار ِ او که یار و یاور و هم دل و هم زبان مرد است، توصیف کرده و به زیباترین و شیواترین و شکوهمندترین زبان و بیانی ستوده و ارج گزارده است. دنبالهٔ نوشتار
سخن در شاهنامه(شاهرخ مسکوب)
به نوشیروان گفتند در هندوستان کوهی است و برآن کوه گیاهی که مرده را زنده می کند. معلوم شد که آن کوه "دانش" و آن گیاه "سخن" است؛ گیاه سخن برکوه دانش! پیش از این - در آفرینش جهان - آوردیم که آفرینش به اندیشه است و اندیشه در سخن (کلام قدسی) پدیدار می شود. دنبالهٔ نوشتار
ایدئولوژی و مبانی وحدت فرهنگی و ملی ایران ـ توران ـ هند در شاهنامه فردوسی
آن چه در زیر از نظر خوانندگان ارجمند میگذرد، بخشهایی از مقدمهی مجله نخست شاهنامه فردوسی به زبان روسی است. این تحقیق و اظهارنظر دربارهی فردوسی و شاهنامه فردوسی در دوران اوج قدرت اتحاد شوروی و سلطهی ایدهئولوژی کمونیسم، به عمل آمده است که باید گفت: هرگز خورشید حقیقت، پشت ابرهای تیره پنهان نمیماند. در پژوهش مزبور، روح بلند فردوسی، جذبه و عظمت شاهنامه و فرهنگ اهورایی ایران و توران، از دید و قلم، استادان فرهنگستان علوم شوروی دور نمانده است. دنبالهٔ نوشتار
سخنی کوتاه دربارهٔ چگونگی پیدایش شاهنامه
باور بسیاری بر آن است که شاهنامه مجموعه داستانهایی است در قالب شعر که حاصل ذهن پویا و توان شاعری فردوسی شاعر گرانسنگ ایران میباشد. این نوشته کوتاه بر آن است تا این نکته را روشن نماید که شاهنامه کتابی تاریخی بر مبنای نوشتارهای کهن ایرانی میباشد و پیش از فردوسی وجود داشته است، فردوسی تنها این کتاب گرانمایه - که پیش از او کس دیگری (دقیقی شاعر) نیز تصمیم در به شعر در آوردن آن داشته است - را با سخن شیوا و بیمانند خود به شعر در آورده است. دنبالهٔ نوشتار
شاهنامه، کتابی آموزشی است
پیشکشبه روح بلند فردوسی بزرگ که دانایی را با دادگری و دادگری را با دلیری و هر سه را با خویشتنداری درآمیخت و هستی خود را در راه زنده کردن فرهنگ ایران که میرفت تا با ترکتازیها و دست یازیهای بیگانگان به ورطهی نابودی کشانده شود، در طبق اخلاص گذارد و مصداق عملی سروده خویش گردید که: بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی. دنبالهٔ نوشتار
هویت ایرانی در شاهنامه
هویت ایرانی ریشه در اسطورههایی دارد که از هزاران سال پیش نیاکان ما آنها را خلق کردند و استمرار بخشیدند و داستانهای حماسی درباره شاهان و پهلوانان آرمانی ایرانیان چون کیخسرو و گرشاسپ و آرش و رستم، در تاریخ ایران پشتوانههای فکری و معنوی نیرومندی بود که همبستگی ملّی را سخت تقویت میکرد. از سپیدهدم تاریخ تاکنون بهرغم آنکه ایران بارها در معرض هجوم دشمنان خود بوده، و گاه شکستهای وحشتناکی متحمّل شده و سرتاسر کشور بهدست بیگانگان افتاده، ولی ایرانیان هیچگاه هویت خود را فراموش نکردند و در سختترین روزگاران که گمان میرفت همهچیز نابود شده، حلقههای مرئی و نامرئی هویت ملّی چنان آنان را با یکدیگر پیوند میداد که میتوانستند ققنوسوار ازمیان تلی از خاکستر دگربار سر برآورند. دنبالهٔ نوشتار
اهمیت شاهنامه فردوسی
همهی ما هنگامی که از اهمیت شاهنامه سخن به میان میآید، در این نظر اتفاق داریم که شاهنامه یکی از مفاخر ملی ماست، ولی بنده مطمئن هستم که اگر از صد نفر نابرگزیده بپرسید که: «چرا شاهنامه یکی از مفاخر ملی ماست؟» بیش از نود نفر آنها اهمیت ملی شاهنامه را در تبلیغ میهن پرستی و شرح پیروزیهای ایرانیان بر دشمنان آنها میدانند که تازه در همین جا هم اغلب فراموش میگردد که شاهنامه سرگذشت شکستهای ایرانیان هم هست و اصطلاحی که بر طعنه میگویند «شاهنامه آخرش خوش است»، از همین جا برخاسته است. به سخن دیگر وقتی ما از اهمیت ملی شاهنامه سخن میگوییم، غالباًَ تنها به اهمیتی که این کتاب برای ملیت ما دارد نظر داریم. ولی اهمیت ملی شاهنامه خیلی بیش از این است. دنبالهٔ نوشتار
ایران گرایی در شاهنامه
شاهنامه فردوسی دارای یک کشش و برد ایران گرایی است که بررسی و دریافت دقیق آن، دشوار است، چون ایرانگرایی در این اثر مانند خونی است که تا کوچکترین اندامهای پیکر آن دویده است و با تار و پود آن، چنان در آمیخته که گزارش درست آن نیاز به پژوهشی گسترده دارد که در توان این گفتار کوتاه نیست و از این و به چند نکته کلی بسنده میکنم. دنبالهٔ نوشتار
تندیس فردوسی، در این جا و آن جای جهان
با آگاه شدن دانش جویان ایرانی نشسته در فرانسه ، آنان نیز در پی آن برآمدند تا در این کار بزرگ، به گونهای مشارکت کنند. سرانجام پس از رایزنیهای بسیار، قرار شد که ترتیب ساخت تندیسی از فردوسی را بدهند. دنباله نوشتار
رنج سی ساله، در هزارهای از شناخت
امروز در تقویم 'روز بزرگداشت فردوسی' نام گرفته است مردی که با رنجی سی ساله در هنگامه هجوم زبان بیگانه، زبان پارسی و حماسه ایرانی بودن را زنده نگاه داشت، تا همچنان پس از هزار سال، جهانی مسحور آن بوده و در شناخت آن در دانشگاه ها و مجامع علمی بکوشند. دنباله نوشتار
هنر نیز ِ ایرانیان است بس
این نوشتار با هدف ِ روشن ساختن، نمایاندن و به آگاهی رساندن برداشت های نادرست و نا آگاهانه ی فراهم آمده است که نا آگاهی دوستان و یا هرزه درایی ِ آگانه ی دشمنان ایران و یا فراموش کاری استادان به آن دامن زده، انگیزه ای شده است تا سروده ی درست و به جای استاد سخن فردوسی توسی را نادرست معنی کنند. دنباله نوشتار
آقای احمد شاملو، ترا با نبرد دلیران چکار؟
زخم نخست بر کسانی خورد که با بیمهری و ناحقشناسی نام دانشگاه فردوسی را دیگر کردند. غافل از آنکه این دانشگاه کوچک، که بیگمان؛ ارز، و سنگ کشیدن نام عظیم فردوسی را نداشت از جمله همه جایهایی است که ز باران و از تابش آفتاب، ویران خواهد گردید، و این کاخ بلند فردوسی است که تا جهان هست از باد و باران گزندی نخواهد دید! روندگان جهان آینده به سستی خرد برگردانندگان این نام، فیلسوفانه خواهند خندید! دنباله نوشتار
سنجشی میان فردوسی و هومریونانی
پیش از آنکه ما برای یافتن نمونههای مشابهی در شاهنامه جستجو کنیم به چند نکته اشاره میکنیم. نخست اینکه شگفت است که نولدکه با همه ی آشناییاش با شعر فارسی به اهمیت صنعت مبالغه و چگونگی آن چه در شعر فارسی عموماً و چه در حماسه و شاهنامه بویژه توجه نکرده است و گذشته از این، پسند غربی را مِلاک اعتبار پسندهای ادبی در جهان گرفته است. دنباله نوشتار
شاهکار شاهنامه
فردوسی شاعر چیرهدست و بزرگترین حماسهسرای ایران که در سال 329 یا 330 هجری قمری در یکی از روستاهای طوس متولد شد، در سال 416ـ411 درگذشت. دنباله نوشتار
فردوسی و شاهنامه او در آلمان
پیش درآمد:"هانس هاینریش شِدِر"، ایران شناس نامدار آلمانی، در ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۳۴ میلادی (پنجم مهرماه ۱۳۱۳ خورشیدی) بهمناسبت هزاره فردوسی و در مراسمی که در گرامیداشت شاهنامه و بزرگداشت سراینده آن در شهر برلین بر پا شده بود، خطابهای بلند ایراد کرد که نخستین بار در هفتاد سال پیش از این، با عنوان "فردوسی و آلمانیها" در مجله "جامعه شرق شناسان آلمان" منتشر شد. دنباله نوشتار
شاهنامهٔ ابوالموید بلخی (شاهنامه بزرگ)
کامروایی و ناکامی؛ سرنوشت زن در شاهنامه
چهره و شخصیت زنان جنگآور در حماسههای ملی
فراخوان - بیاییم نماد جنگ را از ورزشهای المپیک بزداییم
«راه شاهنامه»، نماد فرهنگ را جایگزین «ماراتون»، نماد جنگ میکنیم
تربیت دینی در گرو شناخت شاهنامه فردوسی
مازندران در جنگهای کیکاووس با دیوان
حماسه، استوره ای است که گیتیگ شده است
استاد میرجلال الدین کزازی: رستم را ایرانیان به ژرفای نهاد خود بردهاند
ارج و ارزش نام در باورهای باستانی فراسویی بوده است
ایرانی اگر میخواهد خود را بشناسد، باید با شاهنامه آشنایی بجوید
جلوههای مدارا در اندیشههای حکیم طوس - بخش سوم
جلوههای مدارا دراندیشههای حکیم طوس - بخش دوم
جلوههای مدارا در اندیشههای حکیم طوس - بخش اول
بینش شاهنامه فردوسی - بخش نخست
پزشکی در شاهنامه - بخش دوم و پایانی
آشنایی با شاهنامه 57 - بازگشت به ایران
آشنایی با شاهنامه 56 - رازِ جهان در نَهُفتِ پرده نمیماند
آشنایی با شاهنامه 55 - کشتن گرگ پیل پیکر و اژدهای مردم آزار
آشنایی با شاهنامه - به جست وجوی سرنوشت
آشنایی با شاهنامه - جوانی هنوز، بلندی مجوی
روایات مختلف درباره دوران کودکی و نوجوانی فریدون
کزازی: پرداختن به «شاهنامه» کاری خُرد و خام نیست
آشنایی با شاهنامه 54 - شکار برای زندگی
آشنایی با شاهنامه - هنگامه یازده رخ
عطر و بو در شاهنامه فردوسی ـ بخش دوم و پایانی
عطر و بو در شاهنامه فردوسی ـ بخش اول
آشنایی با شاهنامه - وداع سیاوش با میهن
آشنایی با شاهنامه - دوازدهمین رخ
آشنایی با شاهنامه - پیمان لهراسپ با مردم و بزرگان
معنی دیگری از «ایران» و «ایرانیان» در شاهنامه
آشنایی با شاهنامه - گُشتاسپ و کتایون
آشنایی با شاهنامه 60 - به زنجیر کشیدن اسفندیار
آشنایی با شاهنامه 84 - پایان کارِ دارا
آشنایی با شاهنامه 83 - جنگ برادر با برادر
نخستین سند ادبی ارتباط آذربایجان و شاهنامه
آشنایی با شاهنامه 82 - دارای داراب و اسکندر داراب
آشنایی با شاهنامه 81 - شکست دوم سپاه روم، و ازدواجِ داراب با دخترِ قیصر
آشنایی با شاهنامه 80 - رزم داراب با رومیان
آشنایی با شاهنامه 78 - آشکار شدن رازِ شاهزاده
رهنمود به دو اثر فرهنگی - هنری و پژوهشی- فرهنگی- تاریخی
زبان شاهنامه برخلاف تصور، پیچیده نیست
فردوسی برای محمود تنگ چشم کار نکرد
نظری در باره هویت مادر سیاوش(جلال خالقی مطلق)
یادداشت های شاهنامه: چراغ راهنمایی به هزارتوهای حماسه ی ایران
شاهنامه، گنجینه فصاحت فارسی
تندیس فردوسی - توران شهریاری (بهرامی)
آشنایی با شاهنامه 77 - نوجوانی جهانجوی
آشنایی با شاهنامه 76 - پایانِ کارِ بهمنِ اسفندیار
آشنایی با شاهنامه 75 - کین خواهی بهمن از خاندانِ رستم
آشنایی با شاهنامه 74 - پادشاهیِ بهمنِ اسفندیار
آشنایی با شاهنامه 73 - پایانِ کارِ رستم
آشنایی با شاهنامه 72 - پایانِ کارِ اسفندیار
آشنایی با شاهنامه 71 - رَزمِ دومِ رستم و اسفندیار
آشنایی با شاهنامه 70 - چارهگری سیمرغ
آشنایی با شاهنامه 69 - رزم اول رستم و اسفندیار
آشنایی با شاهنامه 67 - دیدار بر لب آب
آشنایی با شاهنامه 66 - نفرین بر این تخت وبرتاج باد
آشنایی با شاهنامه - داستان رستم و اسفندیار بخش نخست
آشنایی با شاهنامه 64 - هفت خوان اسفندیار بخش دوم
آشنایی با شاهنامه 64 - هفت خوان اسفندیار بخش اول
یک نمونه :آئین مِهمان نوازی درشاهنامه
آشنایی با شاهنامه 62 - آزاد شدن اسفندیار از بند پدر
داستان شاهنامه61 - کشته شدن لهراسپ، فرار گشتاسپ
آشنایی با شاهنامه - ظهور زَردهشت پیامبر
آشنایی با شاهنامه - رفتـن لُهراسپ، آمدن گُشتاسپ
آشنایی با شاهنامه 18 - مرگ کاووس شاه
آشنایی با شاهنامه 17 - بخشش تاج وگنج بوسیلهٔ کیخسرو
نخستین سند ادبی ارتباط آذربایجان و شاهنامه
تجلی شاهنامه در نقاشی قهوه خانهای
چه بود (هویت) ایرانی بر پایهی شاهنامه
داستان شاهنامه 16 - بیژن در جامِ گیتینما
آشنایی با شاهنامه 15 - چاهِ بیژن
آشنایی با شاهنامه 14 - نبردبیژن با گُرازان
شاهنامه در تار و پود ذهن ایرانیان جای دارد
آشنایی با شاهنامه 13 - در جست و جوی کیخسرو
آشنایی با شاهنامه 12 - لشکرکشیدن افراسیاب به انتقام پسر
آشنایی با شاهنامه 7 - سیاوش کُشان
آشنایی با شاهنامه 6 - پیران، نیکمرد توران
آشنایی با شاهنامه 5 - گَرسیوَزِ بد نهاد
آشنایی با شاهنامه 4 - افراسیاب، پادشاه حیله و نیرنگ
آشنایی با شاهنامه 3 - سیاوش، پسرخوانده رستم
آشنایی با شاهنامه 2 -غمنامة رستم وسهراب 2
آشنایی با شاهنامه 1 - غمنامة رستم وسهراب 1
آشنایی با شاهنامه 10 - پادشاهی کیخسرو
آشنایی با شاهنامه 11 - عاقل ِ دیوانه
داستان شاهنامه 9 - شاهزاده و چوپان
صوت کامل شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
داستان شاهنامه 8 - فرنگیس زیرِ تیغ ِ جلادان
نمایش شاهنامه در نقاشی قهوه خانهای
زن در شاهنامه(دكتر محمدعلی اسلامی ندوشن)
گفت و گو با دکتر جلال خالقی مطلق (بخش دوم)
گفت و گو با دکتر جلال خالقی مطلق (بخش نخست)
چرا شاهنامه؟ (دکتر مجید ساسانی)
پیام دکتر دوستخواه به نشست «عصری با شاهنامه» در دانشگاه تهران
گزارش نشست "عصری با شاهنامه" در دانشگاه تهران
شاهنامه تنها اثری است که بیشترین ارج را به زنان گذاشته است
شاهنامه در روز فردوسی
اردیبهشت ماه در ایران ماه شعر است و دو روز از این ماه به نام دو شاعر بزرگ ایرانی نامگذاری شده است. ایرانیان اوایل اردیبهشت را به نام و یاد سعدی می گذرانند و ۲۵ اردیبهشت را به یاد و نام فردوسی. دنبالهٔ نوشتار
آیا فردوسی غریب افتاده است؟
پس از زیارت آستان امام هشتم(ع) و گردشی در شهر، می ماند که از آرامگاه فردوسی نیز دیداری داشته باشیم. باغ آرامگاه در همان صلابت خاموش خود حکایت از گذشت روزگاران داشت. درختها اندکی از کم آبی در گله بودند. دیدارکنندگان، زن و مرد و کودک، پراکنده وار میگشتند. گویا درست روشن نبودند که این آرمیدۀ بزرگ را در کجای ذهن خود جای دهند و چه پایگاهی برای او قائل باشند؟ دنبالۀ نوشتار
غفلت بزرگ از فردوسي در سالي به نام «شاهنامه»
اواخر سال 1386، پيشنهاد نامگذاري سال 1388 به عنوان سال «فردوسي» به مناسبت هزارهي «شاهنامه» از سوي فريدون جنيدي مطرح شد. اين شاهنامهپژوه در اينباره گفته بود: شاهنامه با دو بيت «سرآمد كنون قصهي يزدگرد / به ماه سپندارمذ، روزِ اِرد// ز هجرت شده پنج هشتادبار / كه پيوستم اين نامهي نامدار» پايان ميپذيرد. پيداست كه پنج هشتادبار، برابر با 400 هجري است و چون در ايران باستان، روزهاي ماه را نميشمردند و هر روز براي خود نامي داشت، روز 25 هرماه روز اِرد ناميده ميشد. پس روز پايان يافتن «شاهنامه»، 25 اسفند سال 400 هجري است كه اكنون اگر سال 400 هجري را به سال خورشيدي برگردانيم، برابر ميشود با سال 388 خورشيدي و از آفتاب روشنتر است كه سال 1388، سال هزارهي پايان يافتن «شاهنامه» است. دنبالهٔ نوشتار
عجم زنده کردم بدین پارسی
در یکم اسفند 1370 مؤسسهای فرهنگی و غیرانتفاعی به منظور ایجاد یک «بنای یادگار» در زادگاه فردوسی بزرگ – که مبیّن ادای احترام و حقشناسی نسل کنونی نسبت به آن مرد یگانه شناخته شود و نیز نشانهی اصالت و تداوم تاریخی قوم ایرانی، و کانونی برای پژوهش در تاریخ و تمدّن و فرهنگ کشور باشد – بنیاد شد. این مؤسسه، نام «ایرانسرای فردوسی» را بر خود گذاشت. هیأت مؤسس آن عبارت بودند از استادان: دکتر حسین شهیدی، [شادروان] احمد آرام، [شادروان] دکتر عبدالحسین زرّینکوب، غلامحسین امیرخانی، محمّدرضا شجریان، [شادروان] فریدون مشیری و دکتر محمدعلی اسلامیندوشن. شوربختانه این جنبش ملّی که در کوتاهمدت بسیاری از فرهیختگان به آن پیوستند، مدتی است از حرکت ایستاده است. استاد ندوشن که پیشنهاددهندهی این اندیشه و از تلاشگران برای برپاییاش بوده، میگوید: «شرایط برای دنبال کردن کار آماده نیست»، در حالی که در این سالها بسیاری انجمن و بنیاد در همین زمینه شکل گرفتهاند که بهنوعی چنین آرمانی را - البته در شکل و محتوایی به نسبت کممایه - به پیش میبرند. به هر رو امیدواریم این جنبش اصیل حرکت خود را از نو بیآغازد. دنبالهٔ نوشتار
عجم زنده کردم بدین پارسی - محمّدعلی اسلامی ندوشن
فردوسی و شهریار
استاد جلال خالقی مطلق در نامه یی که در پاسخ به دعوت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن برای راه اندازی بنیاد ایران سرای فردوسی می نویسند از فردوسی- این بزرگمرد تاریخ و فرهنگ ایران تعریفی ارائه می دهند که به گمان من در معرفی کار بزرگ او بسیار دقیق است؛ «مرقوم فرموده بودید که فردوسی «پاترون» ایران است. بنده هم وقتی با خود فکر می کردم که ایران در تاریخ پیش از اسلام خود یک رهبر سیاسی داشته و یک رهبر معنوی. رهبری سیاسی آن، کوروش و رهبر معنوی آن، زردشت بود. پس از اسلام اگر یعقوب لیث پیروز شده بود، احتمالاً به جای کوروش، رهبر سیاسی این دوره از تاریخ ایران می شد ولی با شکست او، هر دو این وظایف به گردن فردوسی افتاد. فردوسی رهبر سیاسی و معنوی این دوره از تاریخ ایران است و به قول جنابعالی «پاترون» ایران است و دکتر صفا او را پدر ملت ایران نامیده است.» این گونه به نظر می رسد که این سه شخصیت برجسته تاریخ و فرهنگ ایران به شکلی می توانند نمادهایی از اندیشه، گفتار و کردار نیک هم باشند. دنبالهٔ نوشتار
حادثه زاده شدن رستم در شاهنامهفردوسی و نگاهی به آینده
فردوسی، شاعر بزرگ قرن چهارم هجری، تفاوت مهمی با شعرای بنام دیگر این مرزوبوم دارد؛ دقیقی، اسدی طوسی، سعدی، مولوی، حافظ، نظامی و بسیاری دیگر از شاعران ایران در جایگاه خود بینظیرند، اما افزون بر هزار سال است که فردوسی بزرگ نه تنها بر قله رفیع حماسهسرایی ایران و جهان نشسته، که سکاندار بیهمتای تاریخ و نگاهبان راستین زبان فارسی است و مهمترین عامل زنده نگه داشتن زبان یک ملت در زمان خود به شمار میآید. دنبالهٔ نوشتار
رخش رستم...حماسه اسطوره ایرانی....
هنگامیکه رستم رخش را دید از پی مادر خود میآمد سرین و برش به پهنای مادر... سیه چشم و افراشته و گاودم... سیه شکل و تند وپولاد سم... پوستش چون داغ گل بر زعفران. رستم از چوپان پیر پرسید که این کره اسب متعلق به کیست؟ چوپان جواب داد... خداوند این را ندانیم کیست... همی رخش رستمش خوانیم و بس... دنبالهٔ نوشتار
صدای پای تهمتن در کوچههای شهر نفتی - به یاد بادکوبه و کوچههایش، آن روزها که شاهنامهخوانی بخشی از آن بود
در پایانههای سدهی سیزده خورشیدی، هنگامیکه شاهنامهخوان پرآوازهای از اهالی لنکران به خواهش گروهی از ریشسفیدان و بزرگان شهر باکو برای برگزاری آیین شاهنامهخوانی به این شهر آمد، از دیدن رونق بازار رستمخوانی و شاهنامهخوانی در هر کوی و برزن شگفتزده شد. تنها در خانهی بازرگانان شناختهشدهای از بزرگان باکوی آن روزگار، هفتههای پیاپی از دمدمههای شامگاه تا بامدادان، آیین شاهنامهخوانی چنان با شکوه و رونق تمام برگزار میشد و اهالی شهر از نامداران تا گمنامان چنان به گونهای انبوه در آن شرکت میجستند که شاهنامهخوان پرآوازه خیال کرد به جای دیگری درآمده است. دنبالهٔ نوشتار
شاهنـامه و شاهنـامهسرایـی
پس از یورش تازیان، یعقوب فرمان به گردآوری اسناد و مدارک ایران کهن داد. این کار انجام شد و سپس در دوران سامانیان، کس یا کسان یا نهادی و به گفته فردوسی «انجمن»، به این اندیشه میافتد که برای ماندگاری بهتر و فراگیری بیشتر، تاریخِ فرهنگ و تمدنِ ایران را به شعر برگردانند. این کار انجام میشود و حاصل آن، شاهنامهی فردوسی است. دنبالهٔ نوشتار
واژههای عربی در شاهنامه - دکتر پرویز ناتل خانلری
بحث و تحقیق در شیوهی بیان و سبک انشای شاعران و نویسندگان بزرگ یکی از کارهاییست که محتاج روش درست و دقیق علمی است وگرنه هرچه در این زمینه گفته شود، بیمعنی و بیفایده خواهد بود. موضوع میزان و چهگونگی استعمال لغتهای عربی در شاهنامهی فردوسی از این قبیل است. اغلب کسانی که در این باب تحقیق درست نکردهاند، میپندارند که شاهنامه فردوسی «به پارسی سره» سروده شده است. دیگران که اندکی دقیقترند، دربارهی میزان لغتهای عربی شاهنامه یا به افراط و تفریط سخن میگویند یا عبارتهای دوپهلو و مبهم به کار میبرند. دنبالهٔ نوشتار
ایران در شاهنامه - دکتر حسن انوری
ایران آشناترین نامی است که خواننده «شاهنامه» با آن روبرو میشود و بیش از هشتصد بار در سراسر شاهنامه تکرار شده است. این نام در شاهنامه به کجا اطلاق شده است؟ به یقین خوانندگان دقیق شاهنامه به ابهامی که از نظر جغرافیایی در کاربرد این واژه هست، توجه کرده و از خود پرسیدهاند: ایران در شاهنامه با چه مرزهایی مشخص میشود؟ این ابهام در وهله نخست از آنجاست که در شاهنامه مانند دیگر حماسههای طبیعی و ملی زمان و مکان را ارج و اهمیتی نیست. دنبالهٔ نوشتار
آشنایی با کتاب «فردوسی و شاهنامه»
کتاب « فردوسی و شاهنامه » که دربرگیرنده ی مجموعه ای از مقاله های پژوهشگران برجسته ی ایرانی و ایرانشناسان بیگانه در باره ی فردوسی و کتاب ارجمند او « شاهنامه » است، در سال های گذشته منتشر شده است؛ با این همه همچنان ارزش خود را در مقام مجموعه ای ارزشمند در این زمینه حفظ کرده است. دنبالهٔ نوشتار
شاهنامه ویرایش استاد فریدون جنیدی
معرفی کتاب تربیت دینی در آیینهی شاهنامه
معرفی نگارههایی از گردش روز و شب در شاهنامه فردوسی
معرفی کتاب فردوسی و شاهنامه در قفقاز
یادداشهای شاهنامه، نگارش دکتر خالقی مطلق (چهاربخش در سه جلد) منتشر شد
شاهنامه شاه طهماسب سرانجام چاپ میشود
معرفی کتاب داستانهای شاهنامه (3) - بیژن و منیژه
معرفی کتاب «دفتر دوم فردوسیپژوهی»
بازآفرینیِ سوگْ سرودی کهن در فیلمنامهای امروزین
خالقی مطلق - فردوسی – شاهنامه / نگاهی به کتاب «سخنهای دیرینه»
قدیمیترین نسخه شناختهشده از طومارهای نقالی جهان منتشر میشود
با دو مقدمه دوانی و تجویدی؛ شاهنامه شاهطهماسب آماده چاپ شد
دفتر خسروان: برگزیدهٔ شاهنامهٔ فردوسی
تربیت دینی در گرو شناخت شاهنامه فردوسی
انتشار کتاب «فردوسی و شاهنامه در آن سوی مرزها»
انتشار کتاب «شاهنامه فردوسی و چرنیشفسکی»
مجموعه مقالات همایش هزارۀ شاهنامه
میرجلالالدینکزازی: «دفتر دانایی و داد» را نوشتم تا جوانان شاهنامه بخوانند
رستم و سهراب شاهنامه به روایت خالقی مطلق
نگاهی به آرامگاه حكيم ابوالقاسم فردوسی و تخریب حریم منظری آن - گوهرِ فراموششده
اینجا جایی است که همه آن را با نام فردوسی میشناسند. جایی که شهرتش را مدیون وجودِ مردی است که در هوای آن نفس کشیده و در خاکش خفته. وقتی که وارد آرامگاه بزرگ و زیبایش میشویم، شکوه و عظمتِ نقشها و نوشتهها، اشکِ شوق و حسرت را به دیدهی هر عاشق ایرانزمین میآورد. داستان ساخته شدن این آرامگاه هم، همانند زندگی و اشعار فردوسی، خالی از لطف نیست. بنایی که چند نسل، پیگیر ساخت آن بودند و هنوز هم، پایانی ندارد. اما اینجا صحبت از فردوسی نیست. صحبت از ماست که چگونه قدردانِ مردی شدیم که زندگی و مرگش در حفظ یادگارهای کهن نیاکان گذشت. صحبت از مردی که بار دیگر ایران با نام او در جهان شناخته شد و صحبت از ما؛ مايي كه چگونه در برابر او قدردان هستیم. دنباله نوشتار
حکومت صفویه بر اساس اندیشه های حماسی فردوسی شکل گرفت
ابراهیم فیاض استاد دانشگاه تهران، در گفتگوی که با خبرگزاری فارس داشت، عنوان کرد که حکومت صفویه بر اساس اندیشه های حماسی فردوسی شکل گرفته است. دنباله نوشتار
استاد ناظری «شاهنامه» خواند - آرمان ایرانیان در شاهنامه
شهرام ناظری که برای اجرا در همایش «شاهنامه در ترازوی تاریخ» به دانشگاه تهران آمده بود، از سالهایی سخن گفت که به همه «نه» گفته، اما هیچوقت نتوانسته به دانشجویان «نه» بگوید. دنباله نوشتار
همایش بزرگ فردوسی ارديبهشت 1387
نکوداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی 87
خبر بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در ایرانبوم
اگر فردوسی نبود الان عربی صحبت میکردیم
شاهنامه در فیلمهای کوتاه و مستند
همایش بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد
گزارش تصویری همایش شبی با فردوسی در فرهنگسرای اندیشه - 1
گزارش تصویری همایش شبی با فردوسی در فرهنگسرای اندیشه - 2
مسیر طولانی تا یونسکو - دکلها سوار بر ارابه توس بهسوی ثبتجهانی میروند
نگاهی به چگونگی ساخته شدن آرامگاه فردوسی - کاخی بلند
گشت و گذاری در مجموعه باغ و آرامگاه فردوسی
جُستارهایی دیگر در حماسه ی ِ ملّی ی ِ ایران: "از ایران چه می دانم؟
دكل برق بر فراز آرامگاه فردوسی، ماندنی شد
آرمگاه و زادگاه فردوسي در انتظار ثبت جهاني؛ ورود ممنوع
مکن رای ویرانی شهر خویش؛ توس را گاز نگیرید! - آرامگاه حکیم فردوسی در خطر
دستاوردهای جشن هزاره «شاهنامه» در مقر یونسکو
«زندگینامهٔ تحلیلی حکیم ابوالقاسم فردوسی» در یک کتاب
پرونده دیداری (فیلم) شاهنامهخوانی استاد شهرام ناظری
همایش شاهنامه از استوره تا تاریخ
آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی؛ از اهرام مصر تا معماری هخامنشی
گزارشی از برگزاری هفته بزرگداشت فردوسی در خراسان