زیست بوم
نگاهی به یك آخر هفته در تنگهی واشی هجوم بیرویهی گردشگران به طبیعت فرصت است یا تهدید؟
- زيست بوم
- نمایش از شنبه, 16 مهر 1390 10:32
- بازدید: 4822
تصویر زیر یکی از روزهای پایان هفته در تنگهی واشی است.
صالحی با نگاهی به این تصویر، در یادداشت خود آورده است: تنگهی واشی در نزدیکی شهر فیروزکوه واقع شده است. یکی از نکات جالبی که در این منطقه بهچشم میخورد، ازدحام جمعیت و شلوغی بیش از حدی است که انسان را به تفکر وا میدارد. در وهلهی نخست، کسانی که دوستدار طبیعت هستند، قطعا ابراز ناراحتی میكنند و از اینکه مکانی که شاید تا چهار سال پیش، افراد اندکی از آن دیدن كرده بودند و اکنون چنین بیسامان در معرض تاراج گردشگران قرار گرفته است، در بهت و حیرت قرار میگیرند.
این هجوم بیرویهی مسافران علاقهمند به مناطق طبیعی، مشکلاتی را درپی خواهد داشت. در این منطقه نیز آثار آن نمایان شده است و در صورت رفع نكردن آن به معضلات اجتماعی و زیستمحیطی تبدیل خواهد شد. از جملهی این مشکلات میتوان به هماهنگ نكردن با جامعهی محلی پیرامون یا سوءمدیریت مسافران اشاره كرد.
اما آیا بهراستی این تعداد افرادی که در تصویر دیده میشوند، تهدیدی برای آن محل است یا باید آنها را فرصتی دانست که برنامهریزان گردشگری کشور توان بهرهبرداری از آن را ندارند؟
این جمعیت زیاد علاقهمند به طبیعت به خودی خود نشاندهندهی شعور بالای جوانان و علاقهمندان به طبیعت است که باید در سایهی یک برنامهریزی اصولی و سیاستگذاری کلان گردشگری کشور قرار گیرد.
آیا برای چنین سایت طبیعی ـ تاریخی، برنامهریزی و طرح مدیریتی پیشبینی شده است؟ چند سایت گردشگری طبیعی در اطراف کلانشهری مانند تهران به علاقهمندان طبیعت معرفی شده است؟
اگر متولی گردشگری در ایران با توجه به حجم علاقهمندان به طبیعتگردی که امروزه در دنیا حدود 30 درصد از مخاطبان گردشگری را به خود اختصاص داده است، سایتهای طبیعی متنوع و متفاوتی را به علاقهمندان به طبیعت معرفی کند و برای هریک، طرح مدیریتی نیز وجود داشته باشد تا از تخریب آن جلوگیری شود، قطعا شاهد چنین صحنههایی نخواهیم بود.
این واقعیت را باید پذیرا باشیم که علاقهمندان به طبیعتگردی روزبهروز در حال افزایش هستند. بنابراین به برنامهریزی عمده نیاز دارند. برنامهریزی کلان دولتی و ایجاد زیرساختهای لازم برای مدیریت زیستمحیطی و اجتماعی سایتهای طبیعی و فرهنگسازی اجتماعی و آموزش غیرمستقیم به افراد جامعه برای چگونگی رفتار با جامعهی محلی و محیط طبیعی نیز از ضروریات این كار است.
هر مکان گردشگری اعم از طبیعی یا تاریخی به یک طرح مدیریتی تدوینشده نیاز دارد تا ضمن حفاظت از آن مکان، مسائل و مشکلات اجتماعی را نیز پیشبینی کرده باشد و برای آنها راهکارهایی ارائه دهد تا ضامن بقای آن مکان و تداوم بازدید افراد از آن مکان باشد. پیشبینی ظرفیت برد هر مکان گردشگری از ضروریات برنامهریزی آن بوده است و باید پیشبینی شود که حداکثر چه تعدادی میتوانند از آن محل بازدید کنند.
در اطراف کلان شهری مانند تهران، سایتهای طبیعی کافی باید در نظر گرفته شوند تا پاسخگوی نیاز علاقمندان به طبیعتگردی باشند. در نظر گرفتن سایتها به خودی خود کافی نیست و باید زیرساختهایی نیز فراهم شود تا از مشکلات و تبعات بعدی جلوگیری كند و این به مطالعات کافی و در نظر گرفتن جمیع شرایط نیاز دارد.
متولیان گردشگری باید دید جامع و مانعی در برخورد با این مشکلات داشته باشند و راهکارهای لازم را بیاندیشند و از منفعل عمل کردن بپرهیرند.
هماکنون سرمایهگذاریهای گردشگری در ایران چنان سخت و فرسایشی است که در عمل، سرمایهگذاران رغبت چندانی به سرمایهگذاری در این صنعت نشان نمیدهند و از سوی دیگر، بخش گردشگری نیز بازوی اجرایی برای این کار ندارد. در نتیجه، سایتهای طبیعی بدون داشتن متولی مورد استفادهی عموم علاقهمندان قرار میگیرند.
مسألهی مهم دیگر نیز فرهنگسازی است. ایجاد بستری مناسب برای آموزش به افراد باید از سنین کودکی آغاز شود. چگونگی مواجههی کودکان و نوجوانان با طبیعت و نحوهی تعامل با آن از ضروریاتی است که تا کنون بهدرستی به آن پرداخته نشده است. چند درصد از کسانی که از سیستم آموزش و پرورش خارج شدهاند، یک سفر در طبیعت داشتهاند که در آن آموزش ببیند و چگونگی درست رفتار كردن را یاد بگیرند؟ پس چگونه انتظار داریم، جوانان و نوجوانانی که به طبیعت میروند، با آن برخورد درستی داشته باشند و بتوانند به حفظ محیط زیست کمک کنند.
بنابراین اگر این دو نگرش را پذیرا باشیم که با فرهنگسازی درست در جامعه، طرحهای مدیریتی مناسب را برای سایتهای گردشگری داشته باشیم، این جمعیت عظیم مشتاقان ورود به طبیعت، پاسداران آن خواهند بود.