زیست بوم
رمقي براي زاگرس نمانده است
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 16 مرداد 1390 19:08
- بازدید: 4901
فشار سهمگین معیشت بر رویشگاهها
برگرفته از همشهری آنلاین - اسدالله افلاکی:
رویشگاههای زاگرسی با 6میلیون هکتار وسعت یکی از منابع عمده تولید آب کشور محسوب میشوند.
سالانه 150میلیارد مترمکعب آب در این منطقه تولید میشود؛ این یکی از دهها ارزش رویشگاههای زاگرسی است. با وجود این، هراز گاهی این زیستبومها مورد هجمه قرار میگیرد؛گاه عبور لوله از این مناطق باعث قلعوقمع 14هزار اصله بلوط کهنسال میشود، گاه خطوط انتقال برق زخمی بر این رویشگاهها وارد میکند و اکنون پدیده خشکیدگی، نفس بلوطها را به شماره انداخته است. این عوامل گرچه سهم عمدهای در تخریبها دارند اما مهمترین عامل تهدیدکننده این رویشگاهها، شیوه زندگی هزاران خانواری است که نسلاندرنسل در حاشیه این رویشگاهها روزگار گذراندهاند و از دیرباز تا کنون معیشتشان متکی به جنگل بوده و همچنان به همین شیوه روزگار میگذرانند.
براین اساس، چنانچه عزمی برای صیانت از رویشگاههای زاگرسی وجود داشته باشد باید معیشت جایگزین در اولویت قرار گیرد. خوب است مسئولان قدمی رنجه کنند و با حاشیهنشینان این رویشگاهها دیداری داشته باشند. آنها میگویند: «وقتی کاری وجود ندارد ما ناگزیریم در زیر اشکوب جنگل( اراضی پاییندست منتهی به جنگل) کشت کنیم، دامهایمان را برای چرا به جنگل ببریم و سوختمان را از جنگل تأمین کنیم». اگر جایگزینی برای شیوه سنتی تأمین معاش در حاشیه رویشگاههای زاگرسی وجود داشته باشد جنگلنشینان به جای تعرض به عرصههای طبیعی و جنگلی به حافظان این رویشگاهها تبدیل میشوند. معیشت جایگزین، راه نجات رویشگاههای زاگرسی است.
چطور میتوان رویشگاههای زاگرسی را نجات داد؟ دکتر هادی کیادلیری، عضو هیأت علمی و رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران در واکنش به این پرسش میگوید: «وقتی با پدیده خشکیدگی بلوطها مواجه شدیم همه فشارها روی متخصصان متمرکز شد و خواسته شد برای این پدیده چارهای بیندیشند. اما بررسی درختان مبتلا به خشکیدگی نشان میدهد حتی اگر این پدیده هم دامنگیر درختان نمیشد ظرف 10سال آینده این درختان بهدلیل کهنسالی خودبهخود خشک و نابود میشدند زیرا سن آنها بالا رفته و آن قدر آسیب دیدهاند که عملا نمیتوان برای آنها کاری انجام داد.»
معضلات اصلی فراموش شده
کیادلیری معتقد است که پدیده خشکیدگی سایر معضلات زاگرس را تحتالشعاع قرار داده است؛ «در حالی که همه توجهها روی پدیده خشکیدگی متمرکز شده، بهتر است از مسئولان پرسیده شود چرا نهالی در عرصه [رویشگاههای زاگرسی] وجود ندارد؟ چرا هنوز در زیراشکوب جنگل شخمزده میشود؟ چرا وضعیت اقتصادی مردم حاشیهنشین و بومیان منطقه تا این اندازه توسعهنیافته است که برای امرار معاش هنوز متکی به عرصههای جنگلی هستند. بلایی که اکنون دامنگیر رویشگاههای جنگلی است توسعهنیافتگی و به عبارتی توسعه بیقاعده و خارج از ضوابط است، درصورتی که توسعه مبتنی بر ضوابط و استانداردهای تعریف شده همسو با مصالح منابع طبیعی و در راستای صیانت از این منابع است.»
این استاد دانشگاه با بحرانی وصف کردن وضعیت رویشگاههای زاگرسی، تصریح میکند: متخصصان هر کاری انجام بدهند حتی اگر تمام آفات را از بین ببرند نمیتوانند درخت 400ساله را به 20ساله تبدیل کنند یا درختانی را که از درون پوسیدهاند درمان کنند. مشکل اینجاست که در همه این عرصهها یک نهال 50ساله نداریم. این نشان میدهد وضعیت نابسامان رویشگاههای زاگرسی نتیجه پروسه درازمدتی است که به این اکوسیستم فشار آورده و تا در این زمینه اقدامی نشود بهبودی حاصل نخواهد شد. براین اساس ضروری است دولت و مسئولان برای کشاورزان این مناطق برنامهریزی کنند بهطوری که فشار ناشی از کشاورزی زیراشکوب بر عرصههای جنگلی کاسته شود یا با برنامهریزی فشار دام در این مناطق را کاهش دهند. از همه این موارد مهمتر اینکه دولت باید برای معیشت جایگزین جوامع بومی و حاشیهنشین رویشگاههای جنگلی برنامهریزی کند. تا زمانی که برای این مسائل و معضلات چارهای اندیشیده نشود هیچ راهکار دیگری برای حفاظت از جنگلها نمیتواند مؤثر باشد.»
آتشسوزیها شدت مییابد
رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران گرچه بر ضرورت راهاندازی پایگاههای مقابله با حریق در عرصههای طبیعی تأکید میکند اما معتقد است تنها راهاندازی این پایگاهها کارساز نیست، نکات ظریفتری هم در کار است. او میگوید: «از این پس ما شاهد آتشسوزیهای بیشتری در رویشگاههای زاگرسی خواهیم بود زیرا هوا گرم شده و بهدلیل این گرما فصل رویش طولانی شده است؛ یعنی اگر قبلا گیاهان و درختان در فروردین سبز میشدند الان در اسفندماه سبز میشوند. از سوی دیگر، فصل خزان دیرتر آغاز میشود. این تغییرات گرچه در نگاه اول مطلوب بهنظر میرسند اما از آنجایی که استرس گرما وجود دارد و از بارندگی هم خبری نیست درختان تحت استرس خشکی قرارمیگیرند و زمینه هجوم حشرات ثانویه از جمله چوبخواران فراهم میشود زیرا نور و گرما افزایش یافته، انرژی زمین آزاد میشود و تجزیه مواد آلی سرعت میگیرد اما درختان بهدلیل استرس خشکی نمیتوانند از انرژی آزادشده استفاده کنند، در عوض گیاهان هرز و گونههای علفی از این انرژیها استفاده میکنند و در نتیجه حجم این گونهها در بهار بهشدت افزایش مییابد.
وقتی حجم و تراکم این گیاهان بالا میرود در تابستان با وقوع یک خشکی، مستعد آتشسوزی میشوند. براین اساس، از این پس بر شمار آتشسوزیها افزوده و سطوح گستردهتری از عرصههای جنگلی طعمه حریق خواهد شد.» طغیان آفات، هشدار دیگر رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران بود؛ «علاوه برآتشسوزی، ما شاهد طغیان برخی آفات و نیز طغیان ملخها خواهیم بود؛ ضمن آنکه کوددهی هم به درختان تحت استرس خشکی صدمه میزند؛ اینها مواردی است که باید برای آنها چارهای اندیشیده شود.»