سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم دلیل نازایی زاینده رود در چیست؟

زیست بوم

دلیل نازایی زاینده رود در چیست؟

برگرفته از خبر آنلاين

محمد درویش

بیش از یک دهه است که دیار زنده رود دیگر به زاینده رود خود نمی‌نازد! چرا؟ پرداختن به پاسخ این پرسش بهانه‌ای است تا نگارنده در یک برنامه زنده تلویزیونی با دعوت از دو صاحبنظر ارشد کشور به داستان غم‌انگیز مرگ خاموش زاینده رود در اصفهان و تبعات خطرناکش بپردازد. وعده‌ی ما، ساعت 10 صبح دوشنبه، 27 آبان 1392 در برنامه اردیبهشت از شبکه چهارم سیما.
    حال زاینده رود خوب نیست. این را همه قبول دارند؛ چه آنها که در اصفهان زندگی می‌کنند و چه آنها که در چهارمحال و بختیاری، خوزستان، کرمان، قم و یزد روزگار می‌گذرانند. با این وجود، هنگامی که به دلایل این وخامت حال می‌پردازیم، دیگر آنقدرها اتفاق نظر بین مردم، مسئولین در مناطق یاد شده وجود ندارد! در چنین بزنگاهی است که نقد منصفانه و ارایه‌ی تحلیلی علمی و همه‌جانبه از شرایط آب‌شناختی موجود در حوضه آبخیز زاینده رود و بررسی سهم بخش‌های خدمات، صنعت، کشاورزی و محیط زیست از منابع آبی این حوضه‌ی راهبردی کشور می‌تواند به برخی از مهم‌ترین دلایل بوجود آمدن این بحران کمک کند. چرا که انتظار می‌رود به رغم اختلاف نظرهای بخشی موجود، زبان علمی کارشناسی فارغ از تعلقات منطقه‌ای بتواند راهکاری بایسته برای خروج مردم شریف دیار اصفهان از این چالش بنیان‌کن ارایه دهد. چالشی که نه تنها سبب شده تا اصفهان به یکی از بدهکارترین استان‌های کشور از منظر ملاحظات بوم‌شناختی موسوم به ecological footprint بدل شود؛ بلکه خلقیات اصفهانی‌ها را هم به شدت تنگ کرده و ممکن است که حتی آنها مجبور شوند در صورت ادامه روند کنونی با دوران طلایی اقتدار سپاهان بر صدر فوتبال ایران، بدرودی تلخ گویند ...
این که چرا رودخانه‌ی زایای زاینده رود باید به چنان فلاکتی برسد که درک عبورش از پله‌های آجری پل خواجو به یک رؤیا ماند و در حقیقت دچار نازایی شود؛ به نحوی که اگر همچنان دست روی دست بگذاریم، ممکن است ناچار شویم تا صفت این رودخانه‌ی مشهور و زیبای مرکزی وطن را از "زاینده" به "خشکه" تغییر دهیم؛ بهانه‌ی نگارنده است تا فردا - 27 آبان 1392 - در برنامه تلویزیونی هفتگی محیط زیستی خود در اردیبهشت که روزهای دوشنبه از ساعت 10 الی یازده صبح به صورت زنده پخش می‌شود، به همراه دو تن از اساتید و صاحبنظران بنام محیط زیست و صنعت آب کشور- یعنی دکتر مجید مخدوم (پدر دانش ارزیابی محیط زیست در ایران و استاد دانشگاه تهران) و دکتر حسین صمدی، مدرس و محقق برجسته در حوزه‌ی منابع آب - به موضوع بررسی دلایل تشدید بحران کم آبی در حوضه آبخیز زاینده رود بپردازد و بکوشیم تا راهکارهایی برای خروج از بحران ارایه دهیم؛ بحرانی که تا همینجا هم آثاری خطرناک برجای نهاده و دستکم دو چشمه‌ی جدید تولید گرد و خاک در دشت سگزی و ورزنه (تالاب گاوخونی) آفریده و بیم مهاجرتی 300 هزارنفری از شرق استان، کمینه‌ی کابوسی است که خواب مسئولین اصفهانی را مدتهاست آشفته کرده است.

  

یادمان باشد:
اصفهان را از دیرباز نصف جهان می‌گفتند؛ چرا که بیش از هر شهر دیگری در ایران و جهان، صاحب کهن‌زادبوم‌های تاریخی و جذابیت‌های فرهنگی است؛ به نحوی که پادشاه اسپانیا در دیداری که سالها پیش از این شهر زیبا داشت، با حسرت گفت: اگر ابنیه‌ی تاریخی اصفهان در اسپانیا بود، بی شک کشور من در شمار ثروتمندترین کشورهای قاره اروپا جا می‌گرفت. با این وجود، به جای آنکه مدیریت حاکم بر اصفهان بر این مزیت نسبی ناهمتای سرزمین شیخ بهایی بنازد و آن را بیش از پیش صیقل داده و به صندوقی پایدار برای افزایش ثروت ملّی بدل سازد، کوشید تا با استقرار گروهی از آب‌برترین صنایع، نظیر فولاد، ذوب آهن، پتروشیمی، سیمان، سفال و ... همچنین ادامه‌ی روش‌های سنتی کشاورزی، بر وابستگی معیشتی بر سرزمین بیافزاید و مردمان سختکوش و هنرمند اصفهانی را بیش از پیش چشم به راه عطوفت و مهر آسمان سازد؛ آسمانی که بارها اعلام کرده و نشان داده که میانگین ریزش‌هایش بین 20 تا 40 درصد کمتر از میانگین ریزش‌های آسمانی کل کشور است و آن هم کشوری که خود کمتر از یک سوم میانگین کره‌ی زمین از موهبت باران و برف بهره‌مند می‌تواند باشد.
    پرسش اصلی آن است: آیا این آسمان است که با اصفهان نامهربانی پیشه کرده و یا ما هستیم که قانون حاکم بر آسمان و زمین اصفهان را درک نکرده و به جای طراحی توسعه و بارگذاری درخور و متناسب با توانمندی‌ها و خواهش‌های بوم‌شناختی استان، کوشیده‌ایم تا بر اساس مصلحت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود، سیمای اصفهان را دگرگون سازیم؟!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه