سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ یافته‌های باستان شناسی خبر: سنگ نوشته‎ «پیر غار» چهارمحال بختیاری تنها سند سنگی دوران مشروطیت

یافته‌های باستان شناسی

خبر: سنگ نوشته‎ «پیر غار» چهارمحال بختیاری تنها سند سنگی دوران مشروطیت

برگرفته از فر ایران

رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان چهار‎محال بختیاری گفت:

سنگ نوشته‎های دوران مشروطیت در استان چهار محال و بختیاری، ماندگارترین سند سنگی این دوران می‎باشد.. مجموع سنگ نوشته‎های پیرغار، تنها سند سنگی منحصر به فرد مشروطه دوم در ایران است.

اسفندیار حیدری‎پور گفت: این مجموعه سنگی به دستور حاج خسرو‎خان سردار ظفر بختیاری، حاج آقا قلی خان سردار اسعد دوم بختیاری و جعفر قلی خان سردار اسعد سوم بختیاری، بر روی یک تخته سنگ در کوه‎پایه‎ای از رشته‎کوه زاگرس نوشته شده و شرح فعالیت‎های مجاهدین چهار محال و بختیاری را برای مبارزه با استبداد محمد علی شاه قاجار بیان می‎کند.
وی افزود, این سنگ نوشته‎ها علاوه بر شرح وقایع مربوطه به آزاد سازی اصفهان و تهران و همراهی مجاهدان چهار محال و بختیاری، مبین جریان‎های فکری سیاسی و اجتماعی حاکم بر جنوب غربی ایران مقارن با اعاده مشروطه دوم و سقوط استبداد صغیر است.
مجموعه سنگ نوشته‎های مشروطه پیر غار مشتمل بر چهار قطعه بر روی زمینه سنگ (سلیسی) به خط نستعلیق نگارش شده و بیان‎گر عدالت‎خواهی مردم استان چهار محال و بختیاری و اعاده مشروطه دوم متعلق به یکصد سال پیش است. رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چهار محال و بختیاری در پایان خاطر نشان ساخت:
مشروطه خواهان استان از مسیر‎های درک، جونقان، شهر‎کرد، وانان، چالشتر، فراربند و فارسان تحت فرماندهی ابراهیم خان ضرغام السلطنه به سمت اصفهان حرکت کردند.
گفتنی است که سنگ‎ نوشته‎های مشروطه خواهی چهار محال و بختیاری در روستای ده میثم از توابع شهرستان فارسان در 40 کیلو‎متری شهر کرد واقع شده و به عنوان یکی از جاذبه‎های گردشگری این استان محسوب می‎شود.

 

بازسازی خانه پروین اعتصامی
 

به دنبال تلاش‎های انجام یافته در دو سال گذشته شاعر نامدار میهن‎مان، منزل شاعر نامدار تبریز، پروین اعتصامی با اعتباری بیش از 400 میلیون تومان در اردی‌بهشت ماه سال جاری خریداری شد.
تا کنون کمابیش500 میلیون ریال برای بازسازی آن هزینه شده که در صورت تخصیص اعتبار مورد نیاز تا خرداد 87 بازسازی این خانه پایان خواهد یافت.
عضو ستاد بزرگداشت مقام پروین اعتصامی اظهار داشت:

این مکان به منظور فعالیت‎های فرهنگی ادبی بانوان شمال غرب کشور مورد بهره‎برداری قرار خواهد گرفت.

پروین اعتصامی، شاعر بلند آوازه‎ ایران که بیش‌تر اشعار وی مضامین، ایرانی، اجتماعی و فرهنگی را در بر می‎گیرد در سال 1285 خورشیدی در شهر تبریز چشم به جهان گشود و به سال 1325 در تهران درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.
وی از هفت سالگی شروع به سرودن اشعار کرده و در عمر کوتاه خود بیش از 5600 بیت شعر از خود به یادگار گذاشته است که بخشی از آن‎ها به صورت مثنوی و بخشی نیز شامل قطعات کوچک اخلاقی و ادبی است.


 

کاریز و بادگیر
شاه‎کار‏های شگرد‎شناسی (تکنولوژی)


چهارمین همایش سفرغهای همگانی با عنوان «کاریز، بادگیر و خشت» در استان یزد برگزار شد.
سیفی، رییس سازمان میراث ]یادمان‎های[ فرهنگی، در این مراسم گفت:
طولانی‎ترین کاریز ایران «قنات زارج»، با درازای 100 کیلو‎متر در این استان است.
وی افزود: قنات قصبه گناباد با درازای 60 کیلو‎متر نیز دومین کاریز ایران از نظر دراز، با پیشینه‎ی 2 هزارو 500 سال است... قنات دهنو ـ یزد، پرآب‎ترین کاریز استان است و این کاریز 350 لیتر در ثانیه آب به چهار آبادی مهریز، دهنو، حسن‎آباد، و مریم‎آباد می‎دهد.
وی هم‎چنین در این همایش گفت: یزد نخستین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان بعد از ونیز ایتالیا است که از لحاظ تاریخی ، در سطح بین‎المللی از اهمیت خاصی برخوردار است.
سیفی از کاریز به عنوان میراث ]یادمان‎[ زنده تاریخ پنهان درون خاک، یاد کرد و افزود:
بر اساس پژوهش‎های تاریخی قنات‎ها هسته اصلی شکل‎گیری نخستین تمدن‎های بشر در کنار منابع آبی بوده است و اجداد ما با کمک فن قنات‎سازی، آب‎های شیرین را به حاشیه کویر‎ها می‎بردند تا شرایط سخت و نامناسب محیط زیست خویش را برای زندگی بهتر و مناسب تغییر دهند.
وی ادامه داد: در حال حاضر در ایران حدود 40 هزار رشته کاریز به درازای 272 هزار کیلو‎متر وجود دارد که 3 هزار و 141 قنات آن مربوط به استان یزد است.
کاریز اکبر‎آباد فسا، پرآب‎ترین، قنات ابراهیم آباد اراک، قدیمی‎ترین کاریز ایران و کاریز دو طبقه‏ی مون اردستان، عجیب‎ترین کاریز ایران است.
سیفی در ادامه با بیان این که بادگیر‎های استان یزد سامان تنفسی این استان محسوب می‎شوند خاطر نشان کرد:
این باد‎گیر‎ها با شیوه‏ی معماری ویژه‎ای ساخته شده که توجه هر بیننده‎ای را به خود جلب می‎کند.

 


آیا این همان، شهر لیدوما می‎باشد؟
 


پیدا شدن یکی از 10 ساختمان بزرگ هخامنشی با سازه‌ای همانند تخت جمشید؛
در دومین فصل کاوش‌های باستان‌شناسی محوطه‌ی هخامنشی منطقه‌ی نورآباد ممسنی استان فارس، بخش‌هایی از یک ایوان ستون‌دار، یک پلکان و تالار بنا آشکار شدند که این مجموعه، جزو یکی از 10 بنای بزرگ هخامنشی در کشور به‌شمار می‌رود.
سرپرست ایرانی هیات باستان‌شناسی این محوطه با تایید این مطلب، گفت:

دومین فصل کاوش‌های باستان‌شناسی در محوطه‌ی باستانی سروان از نخستین روزهای دی‌ماه آغاز شد. در این فصل، هیات باستان‌شناسی بخش‌هایی از ایوان ستون‌دار این محوطه، یک پلکان و تالار بنا را به‌دست آورد. البته سال گذشته بخش‌هایی از یک بنای ستون‌دار هخامنشی کشف شده بودند...
این بنای هخامنشی ستون‌های رفیع داشته که ضخامت پایه‌ستون‌های آن بیش از یک متر است. همچنین سبک پایه‌ستون‌ها با سبک هنری به‌کار رفته در تخت جمشید (پارسه) برابر است. از نظر ابعاد نیز با پایه‌ستون‌های تالار صد‌ستون تخت جمشید (پارسه) قابل مقایسه‌اند.
پایه‌ستون‌ها، مزین به گل‌های هشت‌پر نیلوفر آبی ]لوتوس[ و شیارهای برگ خرما هستند و رنگ آن‌ها مشابه تخت جمشید (پارسه) خاکستری است.

وی با بیان این‌که کاوش‌های باستان‌شناسی در این محوطه و کشف پایه‌ستون‌های هخامنشی، سطوح سنگ‌فرش عظیم، سازه‌های بزرگ لاشه‌سنگی، ظرف‌های پرشمار سنگ مرمر و ایوان بزرگ ستون‌دار و پلکان آن، پرسش‌های زیادی را مطرح کرده‌اند، ادامه داد:

این‌که این بنا در دوره‌ی کدام ‌یک از پادشاه‌های هخامنشی ساخته یا استفاده شده است، هنوز مشخص نیست. البته احتمال داده می‎شود که این بنا، بخشی از یکی از شهرهای دوره‌ی هخامنشی است و شاید آثار به‌دست آمده، بخش‌هایی از شهر تاریخی «لیدوما» باشند که در لوح‎‎های تاریخی تخت جمشید (پارسه) از آن نام برده شده است...
با توجه به وجود عناصر معماری پراکنده در اطراف این محوطه و پایه‌ستون‌های کشف‌شده در نزدیکی آن، می‌توان گفت که در این جا، تنها یک بنا وجود نداشته است. به همین دلیل، شناخت هرچه بیشتر این محوطه، اطلاعات بی‌نظیری را از یکی از مهم‌ترین مناطق میان شوش و تخت جمشید (پارسه) ارایه خواهد کرد.

این کاوش‌ها به سرپرستی علیرضا عسگری از پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی و دنیل توماس پاتس از دانشگاه سیدنی استرالیا انجام شدند.
هیات مشترک باستان‌شناسی پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی و دانشگاه سیدنی نخستین مرحله از پژوهش‌های مشترک را در طی سال‌های 1381 تا 1383 در منطقه‌ی نورآباد ممسنی فارس انجام داد. حاصل این مرحله، شناسایی 51 محوطه‌ی باستانی در دو دشت رستم یک و دو، لایه‌نگاری 25 متر نهشته‌های باستانی در تل نورآباد و 16 متر در تل اسپید بود. البته بیشتر یافته‌ها افزون بر تاریخ‌گذاری نسبی، با آزمایش رادیواکتیو تاریخ‌گذاری مطلق شدند و در نتیجه، توالی استقراری مناسبی از سکونت‌های هزاره‌ی ششم پیش از میلاد تا 50 میلادی از مرحله‌ی یکم، در آن منطقه به‌دست آمدند.
به گفته‌ی عسگری در این راستا، دومین مرحله از پژوهش‌های مشترک با دیدگاهی وسیع‌تر و نگرشی عمیق‌تر در زمستان 1385 در منطقه‌ی نورآباد ممسنی انجام گرفت و بخشی از اهداف، در تداوم همان برنامه‌ی فصل نخست طرح‌ریزی شد. بخش دیگر نیز در روند نتایج مطالعات حاصل از آن مرحله، در این فصل انجام شد.
وی اظهار داشت: در این مرحله، عمده‌ی پژوهش‌ها بر شناخت یکی از محوطه‌های هخامنشی تمرکز یافت. این محوطه با نام‌های محلی مانند قلعه کلی، سروان یا جین‌جان شناخته شده که در کوهپایه‌ی بخش غربی دشت رستم یک (فهلیان) واقع شده است. با کاوش این محوطه، چشم‌انداز وسیع و دیدگاهی نوین در ارتباط با مطالعات هخامنشی جنوب و جنوب غرب ایران طرح شد.
هرتسفلد نخستین‌بار این محوطه را در سال 1924 میلادی بررسی و آن‌را به نام جین‌جان به ثبت رساند. در سال 1935 میلادی، اورل اشتاین از روستاهای این قسمت به نام جن‌جان نام برد و به وجود دو پایه‌ستون در ویرانه‌های یک قلعه‌ی قدیمی اشاره کرد.
نخستین اثر مشهود در گمانه‌هایی که در سال 1959 میلادی توسط هیات باستان‌شناسی ایران و ژاپن زده شدند، یک پایه‌ستون به رنگ خاکستری با نقش شیار‌های هندسی نخلی‌شکل و مشبک، و گل‌های هشت‌پر بود. دومین پایه‌ستون نیز خاکستری‌رنگ، مزین به نقوش هندسی گیاهی، بویژه شیار‌های برگ نخلی و گل‌های هشت‌پر به هم پیوسته در بخش بالای پایه‌ستون است.
عسگری با اشاره‌ به محدوده‌ی کاوش و یافته‌های به‌دست آمده و این‌که به‌نظر می‌رسد، در این محل بنایی ستون‌دار وجود داشته است.

وجود ظرف‌های ارزشمند سنگی در این محوطه که با بهترین ظرف‌های خزانه‌ی تخت جمشید (پارسه) برابری می‌کنند، پرسش‌هایی را برای کارکرد این محوطه مطرح می‌کنند؛ این‌ که آیا به راستی به گفته‌ی هردوت راه شاهی در این مسیر وجود داشته است؟ یا به‌نظر باستان‌شناسانی مانند هرتسفلد و اشتاین، این محوطه یکی از پایگاه‌های راه شاهی در مسیر تخت جمشید (پارسه) به شوش بوده است. با این حال، با توجه به شواهد باستان‌شناسی به‌دست آمده از این محوطه به‌نظر می‌رسد، این مکان، محل نگهداری یا مرکز توزیع مواد غذایی در مناطق اطراف بوده است که نمایندگان یا نایبان پادشاه و ناظران بر توزیع محصولات در این مکان از ظرف‌های ارزشمند و ظریف استفاده می‌کردند و دخل و خرج بخشی از مواد مورد استفاده از یکی از همین طرق تامین، ثبت و ضبط می‌شده است.

به گفته‌ی او، درباره‌ی کارکرد این محوطه که در مسیر جغرافیایی بین شوش و تخت جمشید (پارسه) قرار دارد، باید با توجه به کارکرد عناصر موجود در آن و کارکرد پتانسیل‌های زیستی موجود در محیط اطراف بحث کرد.
در منابع ادبی دوره‌ی هخامنشی، به وجود جشن‌های متعدد سلطنتی و برگزاری آن‌ها در جا‌های گوناگون اشاره شده و وجود چنین مکان‌هایی در فارس در گل‌نوشته‌های تخت جمشید (پارسه) تایید شده است؛ مانند آنچه هالوک درباره‌ی گوبریاس ـ از سرشناسانی که داریوش را در رسیدن به قدرت یاری کرد ـ نوشته که جیره‌ی غذایی خود را در دو مکان بسیتمه (Bessitme) و لیدوما دریافت می‌کرد، است.
سرپرست ایرانی هیات کاوش تاکید کرد: گرچه حدس زده می‌شود، این مکان‌ها با منطقه‌ی برازجان تطبیق دارند، ولی بسیار زود است که نام‌های ذکرشده در گل‌نوشته‌های تخت جمشید (پارسه) با محوطه‌ی کشف‌شده‌ی جین‌جان مورد بحث یا نسبت قرار داده شود. البته چنین مراکز توزیع محصولات و انبارهای شاهانه، بویژه در منطقه‌ی فارس وجود داشته‌اند و باید توجه داشت که در نزدیکی منطقه‌ی فهلیان، برازجان یکی از مهم‌ترین مناطق مورد بحث برای بسیاری از اشاره‌های ذکرشده در گل‌نوشته‌های تخت جمشید (پارسه) می‌تواند باشد.
وی در پایان گفته‌های سال گذشته‌ی خود را مبنی بر این‌که این بنا از نظر ابعاد ساختمانی چهارمین بنای بزرگ هخامنشی پس از بناهای شوش، پاسارگاد و تخت جمشید (پارسه) است، به این ترتیب اصلاح کرد که با توجه به شمار آثار دوره‌ی هخامنشی در کشور، این مجموعه احتمالا یکی از 10 بنای بزرگ متعلق به این دوره می‌تواند به‌شمار آید.


 

تمدن 7 هزار ساله‎ی تل‏بندو
در استان فارس
 

به گزارش روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی فارس، کاوش‎های باستان شناسی تل‎بندو در شهرستان ممسنی پس از 2 ماه فعالیت مستمر باستان شناختی پایان یافت.
کاوش‎های تپه باستانی تل بندو از سوی گروه تخصصی باستان شناسی به سرپرستی دکتر سهیلا درویشی و با نظارت فضل‎الله خالویی از 5 آبان ماه امسال آغاز شده و در جریان آن نتایج قابل توجهی به دست آمد.
بر اساس نتایج به دست آمده از این کاوش‎ها، سرزمین فارس در حدود 7 هزار سال پیش وارد مرحله جدیدی از فرهنگ و تمدن خود شده به طوری که دامنه نفوذ آن تا تل‎بندو نیز گسترش یافته است. با این که قدمت کهن‎ترین آثار فرهنگی به دست آمده از تل‎بندو و به بیش از 6 هزار و 500 سال پیش برای استقرار دائم ساکنان قدیم آن انتخاب شده است و این دوره، همزمان با فرهنگ لپویی در جلگه مرودشت است. در این زمان، ساکنان تل‎بندو خانه‎های خود را با استفاده از چینی می‎ساختند و مردگان خود را نیز در حیاط خانه‎هایشان دفن می‎کردند. آن‏ها به هنگام تدفین جسد را به شکل جنین می‎خواباندند و دست‎های او را در زیر چانه‎اش می‎گذاشتند، در زیر پایش قطعه سنگ قرار می‎دادند. آنان به دنیای پس از مرگ اعتقاد داشتند و از همین رو در کنار سر جسد، ظرفی پر از مواد غذایی می‎گذاشتند تا پس از زنده شدن در جهان دیگر از آن استفاده کند.
نتایج کاوش‎‎ها نشان می‎دهد در حدود 5 هزار سال پیش، ساکنان تل‎بندو وارد مرحله آغاز تاریخی شده‎اند و پیدا شدن 2 قطعه مهر و تعدادی آثار مهر، نشانگر آشنایی این افراد با مالکیت خصوصی و مدیریت و در فن بازرگانی در این مکان است. در آن زمان، اهالی تل‎بندو، قیر طبیعی را از منطقه گچساران امروزی وارد می‎کردند و با استفاده از آن اشیا و ابزار سنگی می‎ساختند و به دیگر مناطق صادر می‎کردند. کشف تعداد زیادی سر دوک نخ ریسی و ابزار دباغی در کنار بیش از یازده عدد اجاق و 2 قطعه سفال که بر روی آن‏ها آثار بافت پارچه دیده شده است، نشان می‎دهد ساکنان تل‎بندو با صنعت پارچه بافی نیز آشنا بوده‎اند و در کنار صادرات انواع تیغه‎های سنگی به بافت انواع پارچه نیز اشتغال داشته‎اند. در حدود 3 هزار و 500 سال پیش، تل‎بندو تحت تاثر فرهنگ خوزستان قرار می‎گیرد و دوره ایلام میانه در این تپه بسیار باشکوه است. در آن زمان، تل‎بندو به روستایی مذهبی تبدیل می‎شود چرا که کشف ساختاری منحصر به فرد شبیه نیایشگاه و هم‎چنین شماری تندیس نذری همانند آن چه در هفت تپه خوزستان به دست آمده اهمیت مذهب را در این مکان تایید می‎کند. بر پایه‎ی شواهد موجود، آتش سوزی وسیع و گسترده‎ای در کمابیش3 هزار سال پیش در سطح تل‎بندو به وقوع پیوسته و موجب مترو که شدن روستا شد و پس از آن این محل، ماوای کوچ نشینانی شد که حتا تا چندین دهه پیش نیز در سطح آن اتراق می‎کردند.
پیدا شدن بیش از 9 گور در بخش‎های گوناگون لایه‎های متعلق به هزارهٌ‏ی‎ نخست پیش از میلاد مسیح نشان می‎دهد که کوچ نشینان، کمابیش در 3 هزار سال پیش، از این مکان به عنوان گورستان استفاده می‎کردند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه