زیست بوم
کمی غذا و عاطفه نثارم کن...!
- زيست بوم
- نمایش از پنج شنبه, 12 دی 1392 17:39
- بازدید: 4986
برگرفته از روزنامه اطلاعات، دوشنبه 9 دی 1392، شماره 25775
وجیهه تیموری
در پایان تابستان، به پناهگاه وفا رفتم؛ جایی برای حمایت از سگهای خیابانی و بی پناه که دیدن آنها حس و حال عجیبی به آدم میداد. مراقبت از این همه مخلوق بی زبان خدا، آن هم بدون ذرهای نفع مادی در این عصر و زمانه، بسیار دیدنی بود.
با شروع فصل سرما، موضوع گرسنگی و بیپناهی حیوانات بیچارة اسیر شهر، بار دیگر ذهن مرا مشغول کرد و وقتی موضوع را با دوستان حامی حیوانات در صفحات اجتماعی دنیای مجازی در میان گذاشتم، بار دیگر و نشانهوار، خبری از پناهگاه وفا به من دادند، با عنوان جشن استخوان!«گهگاه رستورانی در شهر قدیم هشتگرد لطف میکند و برای سگهای پناهگاه، استخوان میفرستد. واقعا دست مسؤولان این رستوران درد نکند، چون این بهترین هدیهای است که آنها را خوشحال میکند و البته در این مواقع سگها هم باید حسابی مواظب باشند؛ چون پخش نابرابر استخوانها، باعث دعوای آنها هم میشود. اما وقتی همگی استخوانهایشان را گرفتند و مشغول خوردن شدند، در پناهگاه فقط صدای ریز جویدن استخوانها شنیده میشود، چیزی شبیه به یک کارگاه قلمزنی!»
با خواندن این متن، دوباره دلم هوای نوشتن از این مخلوقات بیآزار خداوندی میکند؛ ضمن این که به خوبی دیده ام که در طول این مدت که این بحثها در رسانههای عمومی و میان مردم باب شدهاست، با همکاری مسؤولان و مدیران رستوران اداره مان، دیگر بیشتر افراد، باقیماندة غذای خود را دور نمیریزند و سطل آشغالها را با اسراف و ناشکری پر نمیکنند و ترجیح میدهند به شکرانة همان وعدة سیری، کمی هم زکات نعمت غذای خود را به پرندگان و حیوانات دیگر بدهند و به سهم خود، حیوانات محلههایشان را با همان باقیمانده و دور ریز اندک سینیهای غذای رستوران، سیر کنند.
می دانم که فرهنگسازی یک موضوع، کاری زمان بر است، اما وقتی بسترهای فرهنگی آماده باشد، حتی کوچکترین قدمها نیز، برای رسیدن به هدف مؤثر واقع میشود.
به حیوانات وحشی غذا ندهید!
تعداد زیادی از جانوران وحشی با شروع فصل سرما و بارشهای برف در ارتفاعات، به حاشیة مناطق مسکونی، جادهها و مزارع کشاورزی پناه آوردهاند.
سیدقوامالدین بزرگیان ـ مدیرکل حفاظت محیطزیست استان تهران اعلام کرده است: با توجه به بارش باران و برف در استان تهران، احتمال حضور حیات وحش جانوری از گونههای مختلف علفخوار و گوشتخوار به اطراف شهرها و روستاها برای تأمین غذا، افزایش یافته است.
بنا بر این ضمن هشدار به ساکنین روستاهای حاشیة مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی، از آنها درخواست میشود از ریختن غذا برای جانوران وحشی به شدت خودداری کنند.
به گزارش میراث خبر، بزرگیان افزوده است: مأموران سازمان حفاظت محیطزیست در صورت نیاز رأسا مشکل کمبود غذایی حیوانات وحشی را مرتفع میکنند، بنابراین، دادن غذای دستی علاوه بر اینکه از جهت مدیریت حیاتوحش صحیح نیست، باعث مسمومیت و یا عادت بدغذایی حیات وحش میشود و از طرفی حضور حیوانات گوشتخوار نظیر گرگ و پلنگ و خرس در اطراف روستاها و احتمال آسیبرسانی به ساکنین را به همراه خواهد داشت.
وی همچنین میگوید: چنانچه از نزدیک شدن به حیات وحش گوشتخوار خودداری شود و یا محدودیت و تهدیدی برای تردد آنها صورت نگیرد، این حیوانات هیچخطری برای ساکنین مناطق روستایی ندارند و وحشتی ایجاد نمیکنند.
بزرگیان افزوده است: گونههای جانوری نظیر کل، بز، قوچ و میش،آهو، گرگ، پلنگ و خرس و نیز پرندگان گنجشکسان از جمله حیات وحشی هستند که در استان تهران احتمال نزدیک شدن به حاشیة مناطق مسکونی را دارند. از اینرو در صورت مشاهده اینگونهها به صورت گلهای و یا تکی به نزدیکترین مراکز محیطبانی و یا ادارات حفاظت محیطزیست شهرستان گزارش داده شود تا نسبت به انتقال آنها اقدامهای لازم به عمل آید.
غذای حیوانات را ربودهایم!
محمود مرعشی ـ دامپزشک و کارشناس بیماریهای حیاتوحش در سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: در قسمت غرب استان تهران و نیز استانهای البرز و قزوین، مشکل گرسنگی حیات وحش گوشتخوار و از جمله گرگ و شغال وجود دارد. این حیوانات به دلیل شکار بدون مجوز و بیرویة خرگوش و سایر حیواناتی از این دست، در زیستگاههای این منطقه گرسنه میمانند و چون طعمه ندارند، مجبورند به انسانها و محیطهای انسانی نزدیک شوند تا شاید غذا پیدا کنند. حال آنکه، این ما هستیم که به حریم آنها تجاوز کردهایم و حیوان مجبور شده است که به دنبال همان طعمهای که ما از او ربودهایم، به ما نزدیک شود و البته که خطر انتقالهاری و حملة حیوان را هم به دنبال آن، برای خود خریدهایم.
وی میافزاید: باید در خصوص خطر احتمالی حمله حیوانات گوشتخوار، تا میتوانیم اطلاعرسانی کنیم. چرا که در گذشته، مناطق غرب استان تهران و استانهای البرز و قزوین، کانونهای انتشار بیماریهاری شده بودند و این حیوانات به دامهای اهلی و حتی جمعیت انسانی این منطقه، حمله میکردند و موجب انتقال بیماریهایی مانندهاری میشدند. البته مقصر این اتفاق خود ما هستیم. ایراد از خود ما انسانهاست که اینچنین بی پروا و حق به جانب به زندگی این حیوانات وارد میشویم و با حرص و ولع، و بدون مجوز، آنها را بیرویه شکار میکنیم و بعد که با حملة این حیوانات گرسنه و درمانده مواجه میشویم، به دنبال راهحلی برای دور کردن آنها میرویم.
شکار بیرویه ممنوع
در منطقة طالقان، که جزو مناطق حفاظت شدة محیطزیست نیست و در واقع منطقة آزاد است، مشکل شکار بیرویه و تجاوز به حریم حیات وحش وجود دارد.
دکتر مرعشی کارشناس دفتر حیاتوحش سازمان محیطزیست ضمن بیان این نکته میافزاید: آزاد بودن این منطقه و این که هرکسی امروزه یک ماشین آفرود
( خود روهای مناسب رانندگی در شرایط سختroad -off) زیر پا دارد و میتواند به بیشتر نقاط حیات وحش دسترسی داشته باشد، موجب شده است شکارهای بیرویه و بدون مجوز حیوانات وحشی فراگیرتر از قبل شود و در حال حاضر منطقة طالقان نیز با مشکل کمبود طعمه برای حیات وحش گوشتخوار مواجه است و این وضع حیوانات را به انسانها و دامهایشان نزدیک کرده است. اگر شکارچیان طعمة حیوانات وحشی را از آنها نگیرند و مثلا گرگها بدون غذا نمانند، مسلم است که دیگر به مناطق شهری نزدیک نمیشوند و به دنبال پسماندهای غذایی، به انسان و دامهای منطقه حمله نمیکنند.
وی، راه حل این مشکل را، ممانعت از شکارهای بیرویه و غیر قانونی میداند، نه رهاکردن غذا در طبیعت و میگوید:
خرگوش وحشی به سرعت زاد و ولد میکند و در مدت کمی جمعیت آن در منطقه بالا میرود. شاید به نظر برسد که به عنوان راهحل سریع، باید خرگوش و غذاهای دیگر را در منطقه آزاد کنیم، اما نمیتوانیم نسل خرگوشهای آزاد و اهلی را با هم قاطی کنیم. از طرف دیگر پرورش و رهاسازی خرگوش وحشی یا دام گوشتخوار در منطقه، رفتار ایده آل کشورهای پیشرفته است که برای ایران، در آیندة خیلی دور ممکن خواهد شد.
تعلیف مناطق حفاظت شده برای علفخواران
سازمان حیات وحش برای علفخواران و از جمله كَل و بز و قوچ و میش، علفدهی میکند و در نقاط مشخصی برای آنها علوفه میریزد. این مناطق پراکنده است تا علفخواران در یک قسمت جمع نشوند و شکارچیان فرصت طلب را به آنجا نکشانند.
کارشناس دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست در ادامة این مطالب، میافزاید: از مردم خواهش میکنیم خودسرانه و بدون هماهنگی کاری نکنند و اگر کسانی تمایل دارند که در کار علف دهی به این حیوانات مشارکتداشته باشند، میتوانند با هماهنگی سازمان محیط زیست و به همراه محیطبانان، به این قسمتها بروند و در کار تقسیم علوفه همکاری کنند. محیطزیست متعلق به مردم است و همه آنان میتوانند در حفظ و نگهداری از محیطزیست شرکت کنند، همانطور که سمنها (سازمانهای مردم نهاد)، در این کار بسیار فعال هستند.
دکتر مرعشی در ادامه سخنانش از قتلگاه فجیع پرندگان در دامگاه «فریدونکنار» نام میبرد و این که چگونه دوستداران طبیعت به این منطقه رفتهاند، تا شاید تعدادی از مرغان مهاجر را نجات دهند.
وی میگوید: در فریدونکنار(مازندران)، بسیاری افراد و دوستداران طبیعت، با هزینة شخصی ذرت و گندم را برای پرندگان مهاجری که به امید تالاب این منطقه میآیند، میگذارند و امیدوارند که بتوانند آنها را از گرسنگی و خطر شکارچیان نجات دهند.در منطقة فریدونکنار، بیش از 50 سال است که شغل دامگاهداری در میان مردم رواج دارد و زمستانها که کشت برنج ندارند، در مزارع دام میاندازند و پرندگانی مانند مرغابی و غازهای مهاجر را زنده صید میکنند و در بازاری که بسیار آزاردهنده و کثیف است، به فروش میرسانند. متأسفانه این منطقه، نقطة کور محیطزیست است و تا کنون نیز حرکتی برای پاکسازی این منطقه صورت نگرفته است.
وی تأکید دارد: سازمان محیطزیست برای نگاهبانی از کل مناطق تحت حفاظت خود، به حداقل 10هزار نیروی انسانی نیاز دارد، حال آن که فقط با 3هزار نیرو، از این مناطق محافظت میکند و طبیعی است که نمیتواند کنترل و رسیدگی مطلوب و شایستهای داشته باشد. فاصله و خلاء این تعداد نیروی انسانی آن قدر زیاد است که تا این کمبود بزرگ برطرف نشود، به کارهای خیلی بزرگ نمیتوان دل بست و امیدوار بود.
پارکهایی برای غذا دادن به حیوانات شهری
کارشناس بیماریهای حیات وحش سازمان محیطزیست کشور در خصوص غذادادن به حیوانات درون شهر میگوید: اگرچه این کار در حوزة تخصص و وظایف ما نیست، اما از آنجا که طرحهای پیشنهادی زیادی به محیطزیست در اینباره داده شده است، میتوانم بگویم که شهرداری با امکانات گسترده و ویژهای که دارد به خوبی قادر است عمدة این کار را در سطح شهر انجام دهد و در واقع میتواند مرکزی برای این کار باشد؛ همانطور که در حال حاضر برخی بوستانها از طرف مردم و به طور خودجوش، به مراکزی برای فعالیتهای حامیان و دوستداران حیوانات تبدیل شدهاست، کما این که این افراد در بوستانهای بهشت مادران و ساعی، این کار را به صورت نمادین انجام میدهند.
دکتر مرعشی ادامه میدهد: چه خوب است که شهرداری در مناطق 22گانه تهران بزرگ، مراکزی را برای این کار تعیین کند و با نظارت 22 دامپزشک، کار غذا دادن به حیوانات، درمان حیوانات آسیبدیده و انگل زدایی و عقیم سازی حیوانات را انجام دهد و آنها را سالم در همان زیستگاه خودشان رها سازد و به این ترتیب به این کار، سر و سامان اصولی بدهد.
با این کار هم برای دوستی مردم با طبیعت و محیطزیست فرهنگسازی انجام میگیرد و هم سلامت و امنیت حیوانات، تضمین میشود.
وی با تأکید بر این که دوستی با طبیعت، مقدمة دوستی با انسان است، میافزاید: مردم اگر نتوانند با طبیعت و حیوانات دوستی کنند، چطور میتوانند با خودشان مهربان باشند؟
این دامپزشک و کارشناس حیات وحش سازمان محیط زیست، در پاسخ به کسانی که میگویند «آن قدر انسان گرسنه و کودک بیسرپناه وجود دارد که حامی حیوانات شدن و به حیوانات گرسنه غذا دادن دیگر معنایی ندارد»، میگوید: هر چیز جای خودش را دارد. بسیاری از افراد را میشناسم که هم سرپرست کودکان نیازمند هستند و هم به حیوانات عشق میورزند. این یک فرهنگ است و تا زمانی که کمک به حیوان و دوستی با طبیعت در میان مردم جا نیفتد، دوستی با انسانها و کمک به همنوع هم به درستی جا نمیافتد.
شهر سالم با حیوانات سالم
ژاله فتورهچی ـ حامی و فعال حقوق حیوانات آسیب دیده و خیابانی، در خصوص غذا دادن به حیوانات بیپناه میگوید: اگر غذا دادن به آنها از روی اصول باشد و به روش درست و سالم انجام گیرد، نه تنها موجب آلودگی محیط شهری نمیشود، بلکه به نظافت و حفظ سلامت شهر هم کمک میکند. به هر حال این حیوانات در محله و محیط ما هستند و ما در کنار هم زندگی میکنیم. از طرف دیگر غذایی که خودمان میخوریم، سالم است و اگر باقیماندة این غذای سالم را به حیوانات ندهیم، آنها برای سیر شدن به سطلهای زباله پناه میبرند و طبیعی است که با خوردن غذای آلوده، بیمار میشوند. در این صورت است که حضور حیوانات بیمار در اطراف ما زیاد میشود و این امر هم به لحاظ اخلاقی و وجدانی ناراحتکننده و هم برای سلامت محیطزیست، زیانبار است.وی ادامه میدهد: اما نمیدانم چرا عدهای با این کار مخالفند و نه فقط خودشان در این مورد کاری نمیکنند، بلکه با کسانی که به حیوانات غذا میدهند نیز برخوردهای تند دارند و گاهی حتی مانع فعالیتهای آنان میشوند. ترس این افراد و دلیل مخالفتشان این است که با این کار، حیوانات سیر میشوند، زنده میمانند، زاد و ولد میکنند و تعدادشان زیاد میشود و در نهایت اوضاع شهر را به هم میریزند. اما این حرف درست نیست، چون از بچههای این حیوانات خیابانی تعداد بسیار کمی زنده میمانند و بیشتر آنها بر اثر بیماریهای مختلف و گرسنگی، میمیرند. علاوه بر این، اگر حرف این افراد درست باشد، باید در مدت این 25 سالی که من در یک محله و یک آپارتمان به طور مدام و ثابت زندگی میکنم، تعداد گربههایی که غذا میدهم، به میلیون میرسید، حال آن که به طور متوسط فقط50 گربه را در محیط اطراف خودم، تغذیه میکنم،
خانم فتورهچی میافزاید: وقتی برای گربهها غذا میبرم، حتی کلاغها هم ماشین مرا میشناسند و دور آن جمع میشوند و باقیماندة غذا را از روی زمین بر میدارند. گربهها نیز عادت کردهاند و منتظر من هستند و به سراغ سطلهای زباله نمیروند. حالا خودتان قضاوت کنید با این کار محیطزیست شهری ما بیشتر تمیز و سالم میماند، یا با غذا ندادن به حیوانات و رها کردن آنها در کنار کیسههای زباله تا حیوانات بیچاره میان بیشمار زبالههای خطرناک بیمارستانی و فضولات انسانی و پسماندهای غذایی، بچرخند و به انواع ویروسو انگل و عفونت دچار شوند؟
انسانها بیشترین لطمه را میزنند
فعال حقوق حیوانات همچنین میگوید: حضور حیوانات در طبیعت و در کنار ما در شهر، موجب ناامنی و تهدیدی برای سلامت عمومی نیست. حیوانات حتی، به بهداشت محیط هم کمک میکنند. کلاغها بزرگترین رفتگران طبیعت هستند و به خوبی و بدون ادعا، این کار را انجام میدهند. گربهها، تعداد موشها و جوندگان موذی را متعادل میکنند و به همین ترتیب، اگر دخالت بشر نباشد، خود طبیعت نظم و توازن را حفظ میکند. اما انسانها برای این طبیعت چه میکنند؟ بله. آیا افرادی که انواع زباله را در کیسههای نازک و پارة پلاستیکی و جلوی در منزل رها میکنند و یا کنار سطل زباله میگذارند و حتی حاضر نیستند آن را داخل سطل بیاندازند، در حق خودشان، همسایگانشان و محیط زیستخود، ستم روا نمیدارند؟ آیا انسانهایی که جویهای محلهشان لبریز آشغال است و سطلهای زباله کنار خیابانهایشان خالی، میتوانند ادعایی در مقابل حیوانات داشته باشند و آنها را موجب کثیفی و آلودگی محیطزیست بدانند؟
باور کنید اگر هر خانوادهای به اندازة خوراک یک حیوان در هر وعده، از باقیماندة غذایشان را کنار بگذارند، یا هر مجتمعی برای چند حیوان محلة خودشان، این کار را بکنند و حتــی اگـر تمایلی ندارند تـا در محــیط زندگی شان حیوانات جمع شوند، ظرفهای غذا را کنار سطلهای زباله بگذارند، مطمئنا دیگر در هیچ پیادهرویی، پلاستیک زبالة پاره شده و انواع فضولات رها شده، وجود نخواهد داشت.
یادمان باشد شهر تنها برای ما نیست و ما وسیله هستیم تا بخشی از روزی دیگر موجودات را به آنها برسانیم. اگر برای کسی این فرصت و امکان فراهم است که به ویژه در فصل سرما، حیوانات را سیر کند، ممنون و شاکر خداوند باشد که این امر خیر را از طریق او، در جهان هستی امکانپذیر میسازد و او را منبع نیکی و نیکویی قرار داده است.