یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان تابستان؛ فصل رونق موزه‌گردی - پشت صحنه موزه‌ها چه می‌گذرد؟

یادمان

تابستان؛ فصل رونق موزه‌گردی - پشت صحنه موزه‌ها چه می‌گذرد؟

برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25931، یکشنبه 5 امرداد 1393

ع. درویشی
 

راهنمایان موزه‌ها به کوچک‌ترین لکه قارچ حساس‌اند. آنان آموزش دیده‌اند که حتی اگر غباری بر اشیای موزه بنشیند، اطلاع دهند. آنان حتی به فکر خستگی کتاب‌های خطی و کهن هم هستند و هر از چندگاه برای آن که خستگی کتابی گرفته ‌شود، ‌آن‌را یک ورق می‌زنند.

گرچه در موزه اتاقی است که رویش نوشته شده «ورود ممنوع»، اما ورود به موزه‌ها ممنوع نیست و همه درهای آن با آغوش باز، پذیرای مردم است. در مخازن موزه‌ها قارچ‌های طبیعی‌ای وجود دارد که به اشیاء و کتاب‌ها یورش می‌برند و به آن‌ها آسیب می‌رسانند، اما برایند آسیب‌شناسی موزه‌ها نشان می‌دهد که بزرگترین رنج موزه‌ها، نه از قارچ‌ها، بلکه از نبود بیننده و بازدیدکننده و تماشاگر است.

این همه نگهداری و کنترل و دلسوزی برای آن است که بازدیدکنندگان به موزه‌ها بیایند و از تماشای اشیای آن‌ها، لذت ببرند. در مخزن‌ها نیز برای نگهداری هر یک از اشیاء و گونه‌ها، شرایط خاصی تدارک دیده شده است و دما، رطوبت و نور در صندوق‌ها کنترل می‌شود.

در شیوه موزه‌داری حرفه‌ای امروز، با ابزارهای مدرن، از لحظه ورود آثار تاریخی به موزه تا زمان نمایش آن‌ها و پس از آن، مراقبت‌هایی ویژه می‌شود. هر موزه‌ای با همه داشته‌هایش، باز در پی غنی‌تر کردن گنجینه آثارش است؛ برای چه؟ برای آن که بینندگان بیشتری جذب کند. موزه بی‌بیننده به چه کار می‌آید؟

تهران بیش از 10 میلیون نفر جمعیت دارد و دارای آب وهوایی چهار فصل است و برخلاف گذشته، در شب‌های زمستان نه چندان سردش نیز امکان شبگردی و موزه‌گردی وجود دارد. افزون بر این، تهران نزدیک به 30 موزه دیدنی دارد که باید در تمامی 24 ساعت باز باشد تا بازدیدکنندگان شب‌ها نیز امکان استفاده از آن‌ها را داشته باشند.

اما تهران مانند دیگر پایتخت‌های‌ کشورهای جهان، شب‌های زنده ندارد. هنگامی که این کلان‌شهر در شب‌ها، نیمه‌تاریک است، ناوگان شهری تعطیل است و موزه‌ها باز نیستند و آمدوشد به سختی و با سواری‌ها انجام می‌گیرد، ‌مردم برتری می‌دهند در خانه و پای سریال‌های تلویزیونی بنشینند. البته یک دلیل از صد دلیلِ خواب ‌بودن تهران در شب، نبود جهانگردان است.

 

همه‌چیز برای بازدیدکنندگان

هنگام جاگذاريِ جلدهای کتاب‌های خطی، لولاهای ظریفی به جای چسب و موادشیمیایی به کار می‌رود تا اثر از آسیب‌های موادشیمیایی و چسب در امان باشد. فرش‌ها و پارچه‌ها به جای تاشدن، لول می‌شوند تا دچار شکستگی و پوسیدگی نشوند. برای مرمت همین جلدهای لاکی و نگارگری‌‌ها و تابلوهای نقاشی و قطعات و مرقعات خوش‌نویسی، از کارشناسان و متخصصان این رشته‌ها دعوت می‌شود تا کاستی‌های موجود در تابلوهای نقاشی به دست هنرمندان زبردست، با نقطه‌گذاری برطرف ‌شود تا بینندگان آسیب‌ها را نبینند و تنها گواهِ زیبایی‌ها باشند.

همه این‎ها را مژگان جعفری ـ روزنامه‌نگار نیز تائید می‎کند. به گفته وی هرشئ یا نسخه خطی تازه‌ای که به یک موزه انتقال می‌یابد، نخست در مکانی ویژه «قرنطینه» می‌شود.

کارشناسان، دما، رطوبت و نور را در بخش قرنطینه آثار کنترل می‌کنند تا کوچکترین آسیبی به اشیا وارد نشود. پس از این مرحله، کارشناسان، آثار را مورد بررسی قرار می‌دهند و شدت آسیب‌هایی را که در طول تاریخ بر آن وارد آمده است، مشخص می‌کنند و هر اثر را بسته به جنس و مواد به کار رفته، طبقه‌بندی می‌کنند و در اولویت مرمت جای می‌دهند تا پس از آماده‌شدن، سرانجام در تالارها و ویترین‌ها به نمایش در آید.

بسته به حجم کاری که هرشیء تاریخی می‌برد، زمان مرمت هر اثر از چندهفته تا چندماه به درازا می‌کشد. نسخه‌های خطی که مرمت شده‌اند، به بخش صحافی می‌روند تا جلدشان دوباره روی آن قرار گیرد.

 

پشت صحنه

مجال بی‌همتایی است که به یک روزنامه‌نگار اجازه داده شود، پشت صحنه یک موزه، گواه کار مرمت‌گران و آماده‌سازی آثار برای نمایش باشد.

کارشناس حفاظت آثار، نسخه چند صدساله خطی را به آرامی از جعبه مخصوص بیرون می‌آورد و با احتیاط، در ویترین قرار می‌دهد؛ با این‌کار او شعری از بوستان سعدی، با تذهیب و نگارگری نفیس و زیبا، جلوه می‌فروشد. در آن گوشه، یکی دیگر از کارشناسان حفاظت آثار، سکه‌ای تاریخی را در ویترین بخش سکه‌های هخامنشی می‌گذارد.

به گفته روزبه راهنما، شاید برخی بازدیدکنندگان موزه‌ها در ناخودآگاه‌شان بیندیشند که آثار، پیش از به نمایش درآمدن، در کجا نگهداری می‌شود و شیوه حفاظت از آن‌ها چگونه است؟ این که یک نسخه خطی قرارگرفته بر پایهِ چوبی، و یا این سکه در درون ویترین و یا آن تابلوی نقاشی بر دیوار، پیش از انتقال به موزه، چه شکل و کیفیت و ترکیبی داشت؟ آیا استادکاران رویشان کار مرمتی انجام داده‌اند و آن‌ها را به اصلیت‌شان نزدیک ساخته‌اند، تا به این شکل زیبا و قابل نمایش درآمده است؟

بیشتر موزه‌ها مانند ایران‌باستان و ملک می‌کوشند از استانداردهای لازم در زمینه مرمت و نگهداری آثار تاریخی پیروی کنند. آثار تاریخی از سکه و تمبر و نسخه‌های خطی گرفته تا فرش، تابلوهای نقاشی و پارچه‌های کهن از زمان ورود به موزه‌ها تا هنگام نمایش، مسیر ویژه‌ای را می‌گذرانند که از منظر بینندگان، پنهان است.

در امتداد گام برداشتن در خلوت موزه، به دری می‌رسی که رویش نوشته شده است: «ورود افراد متفرقه ممنوع»!

آزمایشگاه یک موزه، مکانی است تخصصی برای نمونه‌برداری از یک اثر تاریخی و شناخت گونهِ مواد به کار رفته در آن. به نمونه‌ای از کاغذ یک نسخه خطی خیره‌ای که زیر میکروسکوپ میز کارگاه قرار دارد تا بافت کاغذ آن بررسی شود.

به گفته روزبه راهنما ـ روزنامه‌نگار، در این‌جا آلودگی‌های قارچی، شناسایی و قارچ‌ها کشت داده می‌شود تا سرانجام بهترین ماده شناسایی برگزیده شود که قارچ را طوری از بین می‌برد که آسیب بیشتری به اثر نرسد.

نوشاد رکنی، رئیس اداره حفاظت فنی موزه ملی ملک نیز معتقد است، همه مراحل کار در آزمایشگاه و کارگاه مرمت با بهره‌گیری از دستکش و ابزار ویژه انجام می‌شود. آثاری که به تازگی وارد مجموعه شده یا آن‌هایی که تا کنون کار مرمت و نگهداری رویشان انجام نشده است، بر اثر گذشت زمان، قارچ‌ها و عوامل تخریبی زیادی به خود می‌گیرند.

برخی از این قارچ‌ها از گونه فعال و برخی دیگر غیر فعال‌اند. یکی از عوامل تخریب آثار تاریخی، برخورد مستقیم پوست دست با آن‌ها است.

از دیگرسو نیز ممکن است آلودگی‌های جا خوش‌کرده در یک اثر تاریخی، به دست انسان آسیب برساند.

گاه کاغذ یک نسخه ارزشمند تاریخی، به سبب مرکب یا رنگ به کاررفته در آن در گذر زمان، اسیدی می‌شود. همچنین بافت‌های پارچه‌ها به مرور پوسیده و تار و پود فرش‌ها جدا می‌شود.

به گفته وی، کار نمونه‌برداری از آثاری که بسیار نفیس و ویژه‌‌اند، انجام نمی‌شود. زیرا هر نمونه‌برداری، خود گونه‌ای تخریب است.

برای همین، در این آزمایشگاه، دستگاه‌هایی ویژه مانند Xrd و راما وجود دارد که بدون نمونه‌برداری، اطلاعات زیادی درباره ویژگی‌های هر اثر به دست می‌دهد و در اختیار مرمت‌گران قرار می‌گیرد.

 

مرا نو کن

در کارگاه مرمت در هر گوشه‌ای، مرمت‌گری پشت میزی نشسته و با دقت زیاد، بر روی اثری خم شده است. روی یک میز، تکه‌های بزرگی از یک قطعه تاریخی و کهن خوش‌نویسی قرار دارد و مسئول کارگاه، درباره آن برای چند مرمتگر سخن می‌گوید. در بخش دیگر، قطعه‌هایی از قرآن بایسنقری در دست احیا است.

پنبه‌به آرامی به محلولی خاص آغشته و بر کناره‌های این قرآن تاریخی کشیده می‌شود تا نوشته‌ها از پس آن روشن‌تر به چشم ‌آید.

به گفته سمانه‌سادات حسینیان ـ کارشناس بخش مرمت موزه ملک، زمانی مشخص برای مرمت هر اثر تعیین می‌شود. این زمان به درجه آسیب‌پذیری اثر و بودن آن در آستانه خطر بستگی دارد.

زمانش که برسد، آثاری که بافت اثر و جنس آن پیش‌تر در آزمایشگاه مشخص شده است، با کمک ابزارهای خاص جابه‌جایی، به کارگاه مرمت آورده می‌شوند.

وی میز بزرگ مخصوص شست‌شوی میانه کارگاه را نشان می‌دهد. آثار قابل شست‌شو با آب، الکل و پاک‌کنند‌ه‌‍‌های دیگر ابتدا شسته می‌شود تا بخشی از آلودگی‌ها‌از بین برود.

برخی اشیا نیز خشک‌شویی می‌شود. پاک‌کردن نشانه‌های مرمت‌های ‌گذشته از روی اثر، بر روی میز نور انجام می‌گیرد و سپس نوبت به ترمیم بخش‌هایی می‌رسد که بر اثر گذشت زمان از میان رفته است.

جاهایی از قرآن بایسنقری دچار تاشدگی و شکستگی شده و از میان رفته است؛ اما جای نگرانی نیســت؛ کاغذهای تی‌شو(نه اسیدی، نه قلیایی) به رنــگ‌های طبیعی پوست گردو و چای، با ظرافتـی به نازکی پوست پیاز تا قطر بالا، مناـسب‌ترین برای مرمت این‌گونه آثار است.

بنا به سخن سمانه‌سادات حسینیان، با کاغذهای ویژه مرمت، کاستی‌ها ‌پوشانده و سپس پرس و اتو و خشک می‌شود و همسان‌سازی کاغذ نو با کاغذ اصل انجام می‌گیرد. می‌گویم: این دو بخش، کمی با هم متفاوت است. کارشناس بخش مرمت موزه می‌گوید: این از اصول مرمت آثار تاریخی است که بخش مرمت‌شده با بخش‌های اصلی اثر اندکی تفاوت داشته باشد.

بیش‌تر این تفاوت‌ها از فاصله دور قابل تشخیص نیست. در بسیاری از موارد، بیننده عادی متوجه این مرمت‌نمی‌شود، اما کارشناس این کار، تفاوت را درخواهد یافت. بیش‌تر آثاری که در موزه ملی ملک مورد مرمت قرار می‌گیرد، از جنس کاغذ است و آثار برجسته در این میان، نسخه‌های خطی است. در گوشه‌ای بر روی یک میز، جلدهای بوستان و گلستان سعدی قرار گرفته است. جلدهای لاکی نیز بر روی میز دیگری قرار دارد.

مرمت اشیایی مانند فرش، به تعمیر امروزی (رفوگری) شباهت زیادی دارد، البته با بهره‌گیری از مواد و نخ و الیافی که با جنس فرش، همخوان باشد.

پارچه‌هایی مانند نقش قیام کربلا، نیاز به رفوی لباس دارد. برای این کار میزهای نور که طراحی خاصی دارند، در کنار هم قرار می‌گیرند و پارچه روی آن پهن می‌شود؛ سپس جاهایی که کاستی‌ها و پوسیدگی‌هایی در آن وجود دارد، شناسایی و سرانجام مرمت می‌شود. در مورد فلزات و شیشه‌ها، موزون‌سازی رنگی انجام می‌گیرد، ولی چیزی بر روی آن‌ها افزوده نمی‌شود.

 

از کارگاه تا مخزن

کارهای پشت صحنه موزه‌ها برای ظرافت و دقت‌اش، شگفتی‌آور است. نسخه‌های خطی، تابلوها، قلمدان‌ها و آثار لاکی، سکه‌ها و همه اشیا، جعبه‌های مخصوص دارند که بعد از مرمت برای حمل به مخزن، در آن قرار داده می‌شوند.

صندوق‌هایی که اشیای بزرگ را حمل می‌کنند، روی پایه‌های چرخ‌داری حمل می‌شود با طراحی ویژه که کم‌ترین تکان‌ها را داشته باشد.

در مخزن نیز برای نگهداری هر یک از گونه‌ها، شرایط خاصی تدارک دیده شده است و دما، رطوبت و نور در صندوق‌ها کنترل می‌شود.

به سخن روزبه راهنما، مخزن هر اثر و شیء تاریخی، افزون بر شناسنامه تاریخی، یک شناسنامه دیگر نیز برای مرمت و نگهداری دارد.

در این شناسنامه با توجه به ویژگی‌های هر اثر، مدت زمانی برای بازدیدهای دوره‌ای تعیین شده است. اگر در طول این بازدیدهای دوره‌ای، شیء تاریخی درگیر آسیب‌های جدیدی شده باشد، به سرعت شناسایی و برای برطرف‌کردن آن اقدام می‌شود.

 

وقت نمایش دوره‌ای

اینک زمان آن رسیده که آثار مرمت شده از ویترین‌‌های موزه سر در بیاورند. این کار از سوی کارشناس حفاظت، انجام می‌شود. بسته به نوع جنسی که هر شیء تاریخی دارد، در محل مورد نظر به نمایش در می‌آید؛ اما در آن‌جا در ویترین‌ها نیز کارشناسان حفاظت و مرمت، آثار را به حال خود رها نمی‌کنند. به باور سمانه‌سادات حسینیان، چرخه مراقبت در مورد تک‌تک آثار موجود در گنجینه موزه ادامه دارد و کارگاه مرمت و مخزن این مجموعه، مثل خونی که در رگ‌ها در جریان است، آرام اما زنده و پیوسته به کار و فعالیت مشغول است.

نمایشگاه‌های دائم و یا موقت مختلفی در این مجموعه دایر شده است و می‌شود که در آن آثار گذشته از تمامی این مراحل به نمایش در‌آیند. آثاری که هم برای بینندگان عادی چشم‌نوازند و هم دست‌مایه‌ای برای کار محققان و پژوهشگران به شمار می‌آیند.

 

امیرکبیر در موزه

در گوشه‌ای از دیوار، عقدنامه امیرکبیر و عزت‌الدوله ملک‌زاده خانم نگاهم را به سوی خود می‌خواند. عقدنامه توماری میرزا محمدتقی خان امیرکبیر و عزت‌الدوله، دارای اهمیت تاریخی و هنری است. خط نستعلیق‌اش و تذهیب و جدول‌کشی زیبا و کاربرد شنگرف و لاجورد از ویژگی‌های هنری آن است. مهر پادشاه قاجار نیز نشانگر آن است که پیوند آن دو، نه پیوندی مرسوم، بلکه فرمان شاهی بود.

به گفته روزبه راهنما، میرزا محمدتقی خان‌ امیرکبیر در زمینه‌سازی سفر ناصرالدین‌میرزای ولیعهد از تبریز به تهران و تامین هزینه سفر او و نشستن وی بر تخت سلطنت قاجار، نقش مهمی داشت. ناصرالدین شاه نیز به پاس این مهربانی‌ها، امیر را به مقام صدارت عظما برگزید؛ ولی بنا به رسم زمانه، باید با خاندان سلطنتی یا اشراف نسبتی می‌داشت، در حالی که فرزند آشپزِ قائم‌مقام فراهانی بود. برای همین ناصرالدین شاه، یگانه خواهر تنی خود را، به عقد امیرکبیر درآورد.

***

امروز یکی دیگر از بامدادهای تابستانی تهران است که نرمه‌بادی می‌وزد و نوید روز خوبی می‎دهد. موزه نیز با آثار جدید بازگشایی شده و چشم به راه شماست. بازدیدکننده ارجمند، لطفاً بفرمایید!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه