یادمان
نگاهی به وضعیت موزه ها؛ موزهها گویای پستی و بلندی جاده پر فراز و نشیب تاریخ ماست
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- دوشنبه, 10 مرداد 1390 18:29
- آخرین به روز رسانی در چهارشنبه, 12 مرداد 1390 20:58
- نمایش از دوشنبه, 10 مرداد 1390 18:29
- بازدید: 4401
برگرفته از هنر نیوز: امروز دیگر منظور از تاُسیس موزه تنها انباشتن مقداری آثار كهن هنری در یك مكان معین برای تماشا و وقت گذرانی نیست، بلكه مقصود اساسی و مهمی در میان است و آن برانگیختن اندیشهها از نظر فرهنگی، هنری و تاریخی است.
adidas heliopolis hotel in dubai , adidas concord ankle fur sneakers boys running Release Date Info , MysneakersShops | womens air max 90 iron - 134 Air Jordan 1 High OG "University Blue" 2021 For Sale - 555088
به گزارش هنرنیوز ، با توجه به نقش و اهمیت موزه ها از یکی از کارشناسان ارشد باستان شناسی در خواست کردیم تا مطلبی پیرامون نقش و وضعیت موزه ها به رشته تحریر در آورد.
مقدمه:
موزهها كه در روزگار ما یكی از مظاهر مهم زندگانی شهری بشمار میآیند وجودشان از نظر گوناگونی در همه شئون زندگانی، بخصوص در زمینه های آموزشی و هنری وظیفه و پایگاه بس ارجمندی دارد. امروز دیگر منظور از تاُسیس موزه تنها انباشتن مقداری آثار كهن هنری در یك مكان معین برای تماشا و وقت گذرانی نیست، بلكه مقصود اساسی و مهمی در میان است و آن برانگیختن اندیشهها از نظر فرهنگی، هنری و تاریخی است.به همین علت در جهان كنونی بیشتر موزهها میكوشند در نمایش دادن و معرفی اشیاء و آثار خود تجدید نظر كنند تا برای بالا بردن سطح معلومات و دانش و ذوق عموم مردم مفید افتد. امروز هر گاه مؤسسهای در زمینه فعالیتهای دانشی و هنری فاقد موزه اختصاصی باشد بی شك در فعالیت آن ركود و كاهشی احساس خواهد شد و پیشرفت و تكاملش دچار وقفه و اختلال خواهد گردید. بنابراین موزهها معرف تلاش و كوشش دستها، مغزها و چشمهای زیباپسند پدران هنرمند ماست.موزهها گویای پستی و بلندی جاده پر فراز و نشیب تاریخ ماست، كه فرزندان امروز باید از آنها عبرت گیرند و به آنها ببالند.به دیگر سخن موزه یكی از نهادهای مهم فرهنگی است كه بعد از رنسانس در توسعهی جوامع نقش مهمی را ایفا نموده است. اگر به تاریخ تحول موزهها توجه نماییم، درخواهیم یافت كه موزهها در طول تاریخ سه نوع نقش مهم را ایفا نمودهاند: الف) نقش تفریحی ب) نقش آموزشی ج) نقش علمی.
در این میان نقش آموزشی موزهها، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بعضی سعی میكنند برای موزهها نقش صرفاً اقتصادی قایل شوند، در حالی كه در طول تاریخ هرگز چنین نقشی به موزهها داده نشده است و موزهها همواره در طول تاریخ از آغاز شكلگیری با نقشی آموزشی توام بوده است.
«ایكوم» شورای بینالمللی موزهها (ICOM) وابسته به سازمان فرهنگی، علمی و تربیتی سازمان ملل متحد یونسكو در یازدهمین مجمع عمومی خود در ژوئن 1974 در كپنهاك در بند 3 و 4 اساسنامه خود كه هدف موزه را چنین بیان مینماید: موزه موسسهای است دائمی و بدون هدف مادی كه درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میكند. هدف موزهها تحقیق در آثار و شواهد بر جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری، حفظ و بهرهوری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار، بویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهرهوری معنوی است. در این تعریف نقش موزه كاملاً آموزشی و علمی در نظر گرفته شده و اگر چنانچه با دید آموزشی و علمی به موزهها نگریسته شود، میتواند در توسعهی جامعه نقش ارزندهای ایفا نماید.
نگارنده بر این عقیده است كه چنانچه منابع تغذیهی فكری و فرهنگی نسل جوان را در خصوص مبانی دینی، اعتقادی و فرهنگی ارتقا دهیم و از نظر آموزشی در این حوزه برنامهریزی و هدایت صورت پذیرد، مسایل و مشكلات فرهنگی آنها نیز به راحتی قابل حل خواهد بود. به عبارت دیگر باید سعی شود، پشتوانه و توشهی فرهنگی لازم برای نسل جوان جامعه فراهم گردد. توشهای كه هم حركت مطلوب و حقیقت جو را تضمین كند و هم رشد پویایی لازم را بر اساس تجارب گذشتگان در این قشر به وجود آورد.
اگر این استدلال را بپذیریم، موزهها به عنوان مراكز آموزشی، عملكرد و مكانیزم قابل توجهی خواهند داشت و میتوانند نقش بسیار مهمی در معرفی تجارب فكری، فرهنگی و هنری و القاء و انتقال احساس و بینش و اندیشهی ایرانی و هویت ملی داشته باشند.
موزه، آزمایشگاه عینی تجربههای فنی و تكنیكی و عملی و. . . نیز هست كه در آن ابداعات و اختراعات بشر از آغاز تا به امروز علیرغم گذر هزارهها و قرنها، یكجا گرد آمده است و به بازدید كنندگان عرضه میشود (به تجربه ثابت شده است كه دانشآموزان یا دانشجویان با شیوهی آموزش دیداری و عینی مطالب یا دروس را بهتر فرا میگیرند).
در كشور ما با این همه پیشینهی تاریخی، فرهنگی نه تنها تعداد موزه¬ها کم است، بلكه به این تعداد هم نمیتوان گفت موزه، چون بیشتر حالت نمایشگاه دائمی دارد. این مساله موید این نظر است كه اولاً مردم به ارزش و اهمیت چنین مراكز علمی ـ فرهنگی واقف نیستند، چرا كه كمتر مشاهده شده است مردم به صورت خودجوش و مصرانه، پیگیر تاسیس یك موزه به عنوان یك نیاز فرهنگی باشند. دوم آنكه مسئولین نیز چندان میل و رغبتی به ایجاد موزه، مخصوصاً موزههای فرهنگی، هنری و نظامی از خود نشان نمیدهند.
کلیاتی در خصوص موزه:
مردم ایران زمین از هزاران سال پیش از این یعنی آن زمانیكه سرتاسر جهان در تاریكی و ظلمت و جهل و نادانی غوطه میخورد فرهنگی بس عظیم و درخشان داشته، فرهنگ و تمدنی كه همچون ستاره تابانی در آسمان تاریك بشری میدرخشد و به اقوام وحشی درس زندگی میداد و به آنها آموخت كه چگونه زندگی كنند، چگونه با یكدیگر ارتباط برقرار سازند و چطور زندگی دستجمعی بوجود آورند. بشر نخستین بار این زندگی دستجمعی، ساختن شهرها، ایجاد و ارتباط بین افراد را از ایرانیان آموخت و این حقیقتی است كه امروزه مستشرقین و ایرانشناسان دنیای غرب پس از سالهای متمادی كاوش و جستجو و تحقیقات دامنهدار بدان پی بردهاند و این نكته بسیار جالب توجه و مایه افتخار است كه بیگانگان به عظمت تمدن باستانی ما اعتراف كنند و مظاهر آن را به جهانیان بنمایانند.
تعــریـف مـــوزه:
ایكوم شورای بینالمللی موزهها وابسته به سازمان فرهنگی، علمی و تربیتی سازمان ملل متحد یونسكو در بند 3 و 4 اساسنامه خود كه جامع ترین تعریف موزه است، چنین میگوید: «موزه موسسهای است دائمی و بدون هدف مادی كه درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میكند. هدف موزهها تحقیق در آثار و شواهد بر جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری، حفظ و بهرهوری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار، بویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهرهوری معنوی است».
موزه در سادهترین شكل خود ساختمانی است كه مجموعهای از آثار طبیعی و یا بازماندههای انسانی به منظور بازدید و مطالعه در خود جای داده است. این آثار ممكن است از ژرفای زمین و دریا آمده باشد و یا قطعهای سرستون سنگی یك بنای باستانی و یا فسیل جانوران منقرض هزارههای گذشته یا تخم پرندگان كمیاب باشد. همچنین ممكن است به دوران معاصر یا عهد باستان تعلق داشته باشند، مانند مدل یك هواپیمای شكاری و موشك قاره پیما و یا مجموعهای از مفرغهای لرستان و قالیهای صفوی و بالاخره اینكه ساخته دست انسان یا طبیعی باشد، همانند یك قطعه زیرانداز عشایری و یا مجموعهای از پرندگان رنگارنگ و گیاهان معطر كوهپایههای زاگرس. زیر سقف موزه آثاری جای دارد كه در اصل در زمان و مكان پراكنده بودهاند.
موزه علاوه بر نگهداری اشیاء هویت آنها را نیز شناسایی میكند و این سر آغاز شناخت یك شی و برقراری ارتباط با آن است. این ارتباط سبب میشود كه افكار بازدید كننده از محیط مالوف خود به دور دست سفر كند.
فضای فیزیكی موزه:
الف) محل و ساختمان موزه:مكانی كه موزه در آن واقع میشود اهمیت فراوانی دارد و باید دارای امتیازات خاص باشد. موزه باید در جایی قرار گیرد كه دسترسی به آن برای همگان آسان باشد و از سوی دیگر به سبب خصلت فرهنگی آن بهتر است كه در كنار كتابخانه، مدارس، دانشگاهها و سایر مراكز فرهنگی واقع شود تا افرادی كه در موسسات نامبرده رفت و آمد دارند از موزه نیز بتوانند استفاده نمایند. مسلم این است كه نه تنها شكل ظاهری موزه بلكه تزیینات داخلی آن نیز باید با روشهای معماری معمول در جامعه كاملاً موافقت و مطابقت داشته باشد.
ب) تالارهای نمـــایش: امروزه به هنگام احداث موزهها سعی میشودكه تالارهای نمایش "انعطافپذیر" باشند، بدین معنا كه تالارها و اتاقهای موزه به نحوی ساخته شوند كه بتوان در آنها به آسانی تغییراتی ایجاد كرد و شكل و اندازه آنها را در صورت نیاز تغییر داد؛ هر چند كه در این تغییرات چارچوب كلی اتاقها، ورودی و خروجیها، سیستم روشنایی و ابزارهای فنی دیگر چون تهویه و . . . تغییر نخواهد كرد.
برای انعطافپذیر نمودن تالارهای نمایش میتوان از دیواره یا پانلهای سبك كه در یكدیگر قفل میشوند استفاده كرد. از این دیواره یا پانلها میتوان به تنهایی و یا به صورت مجموعه استفاده كرد، اما در بسیاری از موزهها استفاده از پانل متداول نیست، بلكه به همان روش سنتی تالارهای ثابت توجه میشود كه در آنها فقط اشیاء از پیش تنظیم شده و ثابت برای نمایش عرضه میگردند.
چه در موزه از پانلهای موقت و متحرك و چه از تالارهای ثابت استفاده شود، تالارهای نمایش باید به نحوی ساخته شوند كه بازدیدگنندگان بتوانند در آنها به راحتی گردش نمایند و اشیاء را از تمام جوانب تماشا كنند، لذا ایجاد مسیر یا راه یك طرفه در تالار نمایش صحیح نمیباشد. بهترین روش، ایجاد فضاهای باز در تالارهای نمایش است تالارهای بازدید كننده از بین این فضاها عبور كند و بتواند به دلخواه از هر قسمت تالار به قسمت دیگر رفته، پس از بازدید حتی از قسمتی از مجموعه آثار بدون دیدن كلیه آنها از تالار موزه خارج شود.
ویتــــریـن:اشیا در تالارهای نمایش موزه در داخل ویترین تنظیم میشود. ویترینها نیز باید همانند تالارها انعطافپذیر و قابل تغییر باشند. شكل و ترتیب ویترینها بستگی كامل به احتیاجات موزه دارد. در تالارهای نمایش اغلب ویترینها عمودی میباشند ولی گاه ماهیت اشیاء و یا شكل و ابعاد آنها ایجاب میكند در ویترینهای افقی تنظیم شوند.
در انتخاب ویترینها شكل، طرح، جنس زوارها، رنگ و سهولت تمیز كردن آنها باید توجه داشت. ارتفاع ویترینها نیز از نكات فنی بسیار حساس است: این ارتفاع باید چنان باشد كه بازدیدكننده بدون خم شدن و نگریستن به پایین و یا بلند شدن بر نوك پنجههای پا و نگریستن به بالا بتوان به راحتی اشیاء را مشاهده كند؛ چه در غیر اینصورت بازدید كننده دچار خستگی میشود و پس از مدت كوتاهی موزه را ترك میكند. بررسیهای مختلف معماران داخلی نشان داده است كه ارتفاع مناسب برای اشیاء در موزهها بین 90 سانتیمتر پایینتر و 30 بالاتر از سطح چشمها میباشد. اشیاء مرتفع و حجیم را میتوان به طور آزاد در تالارها و یا اتاقها قرار داد تالارهای بازدید كننده براحتی و از هر طرف آن نظاره كند.
تـــالار ورودی: درهای ورودی موزه باید به حدی باشد كه محافظت و كنترل آنها برای نگهبانان آسان و میسر باشد. وضع مطلوب آن است كه موزه فقط یك در ورودی عمومی اصلی و وسیع داشته باشد و توسط چراغ یا علامتهای دیگر كاملاً مشخص باشد این در باید به سرسرا و یا اتاق ورودی موزه منتهی شود. در این اتاق یا سرسرا بخش فروش بلیط، میز اطلاعات و فروش انتشارات قرار دارد. اتاق ورودی موزه باید به گونهای ساخته و تزیین شود كه نظر مردم را جلب نماید و معرف موزه نیز باشد؛ زیرا این اتاق نخستین بخش موزه است كه بازدید كننده به آن وارد میشود.
نور در تالارهای نمایش:
نور در تالارهای نمایش دو گونه است: طبیعی و الكتریكی.
نور طبیعی یكی از ابزارهای اصلی فعالیت موزهها به شمار میآید و جهت صرفهجویی در نیروی برق و روشنایی بدیهی است كه باید ساختمان تالارهای نمایش و كلیه قسمتهای موزه به طریقی ساخته شوند كه از نور طبیعی بتوان بیشترین استفاده را كرد.
نور خورشید میتواند از سقف تالار و از طریق نورگیرهای سقف تالار را روشن كند و این نور از آنجا كه بطور یكسان در تالار میتابد و منتشره میشود، بسیار مناسب است.وجود پنجره در تالار نمایش نه تنها سبب بهرهگیری از نور خورشید میگردد، بلكه میان بازدید كنندگان و فضای خارج موزه نیز ارتباط برقرار میكند.
مراكز جنبی موزه:
تالارهای نمایشگاه موقت و سخنرانی: این تالارها امروزه از الزامات موزههای جدید میباشد. تالارهای مذكور باید دارای مشخصات زیر باشد:
الف) در نزدیكی در ورودی موزه و بهتر است كه منشعب از آن باشد.ب) از نظر تجهیزات ایمنی كاملاً مجهز باشد.وسعت تالارها باید چنان باشد كه برای منظورهای مختلف بتوان با آنها استفاده كرد و همانند تالارها نمایش باید انعطافپذیر باشد تا بتوان آنها را بر حسب احتیاجات تغییر داد.در تالارهای نمایشگاههای موقت و سخنرانی نیز باید امكانات رفاهی برای مراجعه كنندگان فراهم باشد.
كتابخـــانه و مركز اسناد: كتابخانه و مركز اسناد نیز از بخشهای الزامی موزه است. ابعاد آن بستگی به تعداد كتابها و مواد چاپی، وسعت موزه و حجم مجموعه آثار آن دارد. در موزهها نیز باید به مسالهی گسترش كتابخانه توجه داشت، زیرا گسترش موزه ارتباط مستقیم با گسترش كتابخانه دارد. كتابخانهی موزهها نیز تابع ضوابط كلیه كتابخانهها میباشد. علاوه بر كتاب، مجلات، انتشارات، تصاویر، نگاتیو فیلم و اسلاید، نوار سخنرانیهای ویدیویی مرتبط با مجموعه موزه را نیز باید به آرشیو كتابخانه افزود. همچنین كتابخانه باید به وسایل فتوكپی و زیراكس و در صورت امكان وسایل اطلاع رسانی رایانهای و نرم افزارهای چند رسانه ایMultimediaنیز مجهز باشد و فضا برای مطالعه مراجعه كنندگان نیز باید از تسهیلات لازم برخوردار باشد.
انـــبار و مــخزن: در تمامی موزهها ایجاد مخزن و انبار نیز ضروری است. انبار اشیاء را میتوان در زیر زمین یا در طبقات فوقانی موزه و یا در محوطهای خارج از ساختمان موزه قرار داد. ولی باید انبار خشك و عاری از رطوبت باشد، نور كافی به آن بتابد و به بهترین نحو نیز تهویه گردد. وسعت انبار نیز باید مكفی باشد، زیرا اغلب علاوه بر اینكه محلی برای ذخیره اشیاست، كار بستهبندی برای كارهای برون موزهای نیز در آن انجام میگیرد. در مورد اشیاء امانی نیز اغلب از انبارها و یا مخزنها استفاده میشود.
عملــــكرد مــوزه: اساسنامه ایكوم موزه را نهادی اجتماعی و فرهنگی معرفی میكند. از این رو، عملکرد آن در دورهی بخش خدمات اجتماعی و عملكرد فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد.
الف) نقش و عملكرد اجتماعی موزه:عملكرد موزه بیش از هر نكته دیگر بازتاب آرمانها و اندیشههای انسان، محیط فرهنگی و اجتماعی، كارها و خلاقیتهای پایانناپذیر او در گذشته و حال است. موزه مطالب خود را به زبان خاصی بیان میكند، وسیله بیان او زبان اشیاء واقعی است. از همین رو، دارای قدرت نفوذ گسترده میباشد. بازدید كننده محروم از نعمت خواندن و نوشتن با این زبان خاص به آسانی ارتباط برقرار میكند. زبان خاص موزه دریچهای از جهان سه بعدی را به روی بازدید كننده با سواد نیز باز میكند، بویژه آن گروه از باسوادانی كه از ادراك بصری دو بعدی چون نوشتار، تصویر، نقشه و عكس اشباع و خسته شدهاند. این دریچه ممكن است كوچك و دیدگاهی از طریق میكروسكپ الكترونیكی موزههای علوم طبیعی به سوی جهان ذرهبینی باشد، یا آنكه تلسكوپ موزه فضایی باشد كه بازدید كننده را به فضای لایتناهی هدایت میكند یا آنكه دریچهای وسیع به سوی سرزمینها و اقوام ناشناخته و یا گذشتههای دور دست باشد.تشكیل مجموعه موزه در سه مرحله انجام میگیرد: برنامهریزی، گردآوری و غنی سازی، و مدیریت و راهبری مجموعه.
1.برنامهریزی مجموعه: برنامهریزی با تهیه یك طرح جامع آغاز میشود. در نهیه طرح جامع دو نكتهی اساسی را باید در نظر داشت:
الف) اهداف موزه، شامل اهداف موزه در آغاز تشكیل و اهداف آینده در برنامه گسترش؛
ب) نیاز فرهنگی جامعه با توجه كامل به جامعهشناسی توسعه و جامعهشناسی فراغت. بررسی اساس این طرح نوع آثار و ارتباط میان آنها در مجموعه موزه تعیین و رعایت میگردد. مجموعه باید به نحوی گردآوری شود كه پاسخگوی نیازهای نمایشی، پژوهشی و آموزشی موزه باشد. از گردآوری آثار به نحو پراكنده و بدون پیوستگی میان آنها و رعایت نظم تاریخی، فقط به صرف نادر بودن اثر و یا اهدای آن به موزه باید صرفنظر شود.
بنابراین، طرح جامع نه تنها برنامهریزی زمان حال را در بررسی دارد بلكه گسترش موزه و دگرگونیهای آینده را نیز باید پیشبینی نماید.
گردآوری و غنی سازی مجموعه: گردآوری آثار بر اساس طرح جامع و پیشبینی امكانات موزه انجام میگیرد. موزه میتواند آثار را به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق یك یا چند رابطه به دست آورد.
مدیریت و راهبری مجموعه: راهبری یا مدیریت مجموعه به كلیهی كارهایی گفته میشود كه موزهداران پس از تحویل گرفتن شیء باید برای مرحله نمایش و پژوهش آماده میگردد.
مراحل مختلف آن از این قرار است: 1) ثبت آثار؛ 2) مرمت و حفاظت آثار 3) ارائه و نمایش آثار.
ارائه و نمــــایش آثار: كار اصلی موزه ارائه آثار است؛ زیرا مجموعه موزه برای بهرهداری بازدید كننده گردآوری میشود و كار موزهداران آماده سازی و ارائه آن آثار در تالار موزه یا بخش مطالعاتی است. معرفی شیء باید چنان باشد كه به آسانی ارتباطی مستقیم میان آثار و بازدیدكننده برقرار كند. بازدیدكننده خواه نوجوانی باشد كه همراه سایر همكلاسان و مربی به بازدید آمده، خواه یك پژوهشگر منفرد یا گردشگر، و آثار مجموعه موزه خواه یك اثر هنری نادر باشد، خواه یك فسیل تاریخ طبیعی و یا ماكت دستگاه فنی، یكسان مشمول این برقراری ارتباط میباشند. آثار ارائه شده در تالارهای موزههای مختلف ممكن است برانگیزنده شگفتی و محرك نیروی تخیل باشند، یا آنكه حقایق علمی و فرایند علوم جدید را تشریح كند و یا پیشداوریهای گذشته را نسخ كرده، موجب بهرهوری علمی، فرهنگی و هنری گردند و مناسب با توسعه باشند.