سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم جدال تنها جاندار نگین سرخ دریاچه ارومیه برای حیات در شرایط دشوار - تا آرتمیا هست، دریاچه ارومیه نفس می‌کشد

زیست بوم

جدال تنها جاندار نگین سرخ دریاچه ارومیه برای حیات در شرایط دشوار - تا آرتمیا هست، دریاچه ارومیه نفس می‌کشد

وضعیت دریاچه ارومیه امروز دغدغه ای ملی است. انتقادها به دولت بابت کم توجهی به این دریاچه هنوز ادامه دارد با این حال برخی معتقدند مسوولان به این موضوع بی توجه نیستند. با دکتر «ناصر آق»، رئیس پژوهشکده آرتمیا و جانوران آبزی دانشگاه ارومیه، در مورد شرایط دریاچه ارومیه و به خصوص وضعیت تنها جاندار این دریاچه یعنی آرتمیا گفت و گو کرده ایم. جایی که آق معتقد است آرتمیا کماکان به جدال برای زنده ماندن در دریاچه ادامه می دهد و تا زمانی که آرتمیا هست،‌ گویی دریاچه نفس می کشد.

تسوق ماست اند هاربر السعودية أونلاين مع تخفيضات 25 - charles barkley nike shoes for sale cheap jordan , نمشي - 75% | 208 - Nike Sportswear Tech Fleece Ανδρική Φόρμα CU4 Μπεζ / Λευκό 495 - nike air max commander shoes sale

به عنوان نخستین پرسش، آیا ممکن است توصیفی از وضع فعلی دریاچه ارومیه داشته باشید؟ این که گفته می شود مرگ دریاچه ارومیه نزدیک است را به لحاظ علمی چگونه می توان توضیح داد؟ و در نهایت به اعتقاد شما مهم ترین راهکار برای بیرون رفتن از بحران دریاچه ارومیه چیست؟
خشکسالی در اکثر مناطق ایران از جمله در آذربایجان غربی از سال 77-76 شروع شد پدیده ای که بسیاری از نقاط دیگر دنیا را نیز در برگرفت و تحت عنوان گرم شدن جهانی کره زمین مطرح است. خشکسالی مستمر طی 15 سال گذشته باعث خشک شدن دریاچه های زیادی بخصوص در آسیای میانه، آسیای مرکزی و آفریقا شد. خشک شدن چندین دریاچه در نقاط مختلف ایران از جمله دریاچه مهارلو در فارس، دریاچه های شور و اینچه در گلستان، تالاب ورمال در زابل، و ... و کم آبی شدید دریاچه ارومیه بخشی از اثرات مخرب خشکسالی در ایران است. دریاچه ارومیه حدود 70 درصد آب خود را از دست داده و درصورتی تدبیری مناسب و واقع بینانه برای کنترل این بحران اتخاذ نشود می تواند به خشک شدن کامل آن بیانجامد. مرگ دریاچه ارومیه زمانی اتفاق خواهد افتاد که بطور کامل خشک شود. البته علاوه بر خشکسالی چندین عامل دیگر نیز در کم آبی دریاچه ارومیه مؤثر است. به عقیده بنده مهمترین آنها عبارتند از: تخلیه سفره های زیر زمینی، احداث تعداد زیادی سد و کاهش ورودی به دریاچه، استفاده بی رویه آب در صنعت و مصرف شهری و مهم تر از همه هدر رفتن مقدار بسیار زیادی از منابع آبی سه استان بخاطر سنتی بودن آبیاری کشاورزی. خشکسالی یک واقعه طبیعی است و دور از کنترل انسان، ولی موارد بعدی را می توان کنترل کرد. بحران های طبیعی نوعی اعلان جنگ طبیعت به انسانهاست ما زمانی می توانیم این جنگ را با سربلندی پشت سر بگذاریم که همانند دوران دفاع مقدس همگی به مسوولان کمک کنیم. اگر مدیریت منابع آبهای موجود را سرلوحه فعالیت های احیای دریاچه ارومیه قرار دهیم مطمئنا می توانیم بر این بحران غلبه کنیم. آب توسط مردم مصرف می شود بنابراین باید در مصرف صرفه جویی بکنیم. بخش عمده منابع آبی در بخش کشاورزی، صنعت و مردم شهرها به هدر می رود. اگر تمامی اقشار مردم و بخصوص کشاورزان کمک کنند می توانیم مشکل دریاچه ارومیه بدون اینکه نیازی به انتقال آب از سایر حوزه ها باشد حل کنیم. به جای اینکه مسوولان مجبور شوند میلیاردها تومان برای انتقال آب از زاب یا ارس هزینه کنند بهتر است کشاورزان با تسهیلاتی که برای آبیاری تحت فشار در اختیار آنان قرار گرفته سیستم آبیاری خود را تغییر دهند، به این ترتیب سالانه حدود 2 میلیارد مترمکعب آب بیشتر وارد دریاچه ارومیه شده و بخش عمده بحران مرتفع خواهد شد. مطمئنا مسوولان حداکثر کمک و تسهیلات را برای این منظور درنظر گرفته اند. باغداران باید مصرف آب های زیر زمینی را به حداقل برسانند چون تخلیه سفره های زیر زمینی باعث نشت معکوس آب از دریاچه بطرف سفره ها شده و بتدریج باعث شور شدن و در نهایت باعث خشک شدن سفره ها خواهد شد. بخش دیگری از آب هم در صنعت و توسط مردم شهری مصرف می شود. لذا آنها نیز باید بخاطر آینده خود و فرزندانشان در مصرف آب صرفه جویی کنند چون خشک شدن کامل دریاچه ارومیه فقط باعث پیشروی تدریجی نمک بطرف مزارع کشاورزی و باغات نخواهد شد بلکه از طریق ریزگردهای نمکی وارد منازل ما نیز شده و سلامت همگی خصوصا فرزندانمان را به مخاطره خواهد انداخت. بنابراین تنها راه خروج از این بحران و ممانعت از یک فاجعه زیست محیطی از طریق همدلی و همفکری و مشارکت عمومی کلیه آحاد مردم و کمک به مسئولین امکان پذیر است. مدیریت و برنامه ریزی برای احیای دریاچه ارومیه بهتر است به یک تیم تخصصی واگذار شود.
 


به نظر می رسد شما برخلاف بسیاری دیگر از کارشناسان این حوزه که معتقدند اختصاص نیافتن حقابه دلیل اصلی شرایط کنونی دریاچه ارومیه است، سهم ویژه‌ای برای خشکسالی در منطقه در نظر گرفته‌اید. بر این اساس آیا دریاچه وان در نزدیکی دریاچه ارومیه نیز نباید به سرنوشتی مانند دریاچه ارومیه مبتلا می شد در حالی که مقایسه عکس های ماهواره ای از این دو دریاچه نشان دهنده تفاوت بسیار در شرایط این دو است؟
همیشه نمی شود روی فاصله ها حساب باز کرد. شما از مرز که عبور می کنید اختلاف اقلیم را با تمام وجود حس می کنید پس چرا باید بگوییم چون فاصله هوایی دریاچه ارومیه با دریاچه وان حدود 160 کیلومتر است نباید تفاوتی در شرایط آن ها باشد؟ به علاوه باید توجه داشت که دریاچه وان با هیچ نوع بحران طبیعی مواجه نشده است درعوض دریاچه هایی در سایر نواحی ترکیه هستند که با بحران مواجه شده و در حال خشک شدن هستند مثل دریاچه تز Tuz Lake، دریاچه بوردور Burdur Lake و دریاچه اولوبات Ulubat Lake. چرا کم آبی دریاچه ارومیه را با آن دریاچه ها در ترکیه مقایسه نمی کنند؟
 
 
با توجه به این که امسال بر اساس آمارهای وزرات نیرو حدود 2 میلیارد مترمکعب آب به دریاچه ارومیه اختصاص داده شده و سازمان محیط زیست نیز این آمارها را تایید کرده است، به علاوه این که بارندگی در حوزه دریاچه ارومیه نیز در حد نرمال بوده است، چرا سطح تراز دریاچه باز هم کاهش یافته است؟ دلیل نقصان در این منطقه را چه چیز ارزیابی می کنید؟
اگر به مناطق خشک شده دریاچه ارومیه نگاه کنید می توانید متوجه شوید که کف دریاچه ارومیه بسیار صاف بوده و از شیب بسیار کمی بطرف نواحی مرکزی برخوردار است. این امر نشانگر وسعت بسیار زیاد و عمق بسیار کم آن است. اگر ما میزان تبخیر روزانه را طی ماههای گرم و پر باد سال محاسبه کنیم متوجه خواهیم شد که به علت وسعت زیاد دریاچه چه حجم عظیمی از آب آن در هر ماه در اثر تبخیر کم می شود. بنابراین بارندگی ها و آبهای ورودی در حجمهای 2-1 میلیارد مترمکعب نمی تواند از کاهش سطح تراز دریاچه ارومیه بکاهد.

 
بارورسازی ابرها به عنوان یکی از گزینه های نجات دریاچه ارومیه مطرح می شود. به اعتقاد شما آیا در دو سالی که این کار انجام شده، تاثیری بر میزان بارش در منطقه دریاچه ارومیه و کمک به وضعیت این دریاچه داشته است یا صرفا این اقدام، اقدامی فانتزی به حساب می آید؟
بارور سازی ابرها یک اقدام فانتزی نیست و اساسا می تواند به عنوان یکی از راهکارها علمی و عملی جهت تامین بخشی از آب مورد نیاز دریاچه ارومیه بکار گرفته شود بشرطی که ابر کافی در آسمان منطقه وجود داشته باشد. بنده اطلاع دقیقی از سهم بارورسازی ابرها بر میزان بارندگیها در 2-1 سال گذشته ندارم. در هر حال نتیجه تلاشها در این رابطه نشان می دهد که بارور سازی ابرها به تنهایی نمی تواند کمکی به جلوگیری از ادامه بحران در دریاچه ارومیه بکند.
 
 
گفته می شود در برخی مناطق دریاچه ارومیه هنوز آرتمیا وجود دارد. آیا این موضوع را تایید می کنید؟ اگر وجود دارد در چه بخش هایی هست؟
بله آرتمیا هنوز هم به مبارزه بی امان خودش با بحران طبیعی و افزایش بیش از حد شوری آب ادامه می دهد. آرتمیا در طی این سال ها از تواناییهای بالاتری برای مقابله با شوری فوق اشباع برخوردار شده است. در طی چند سال گذشته آرتمیا تنها در نوتحی خاصی از دیاچه ارومیه بصورت پراکنده و گاهی بصورت گله ای دیده شده است ولی طول دوره حیات آن در دریاچه بخاطر استرس بسیار بالا خیلی طولانی نیست.
 
 
چقدر امیدواری وجود دارد که بتوان محیط زیست آرتمیا را به دریاچه ارومیه بازگرداند؟
بهترین شرایط زیست برای آرتمیا زمانی است که شوری آب پایین تر از 200 گرم در لیتر باشد بنابراین بازگرداندن شرایط بهینه زیستی برای آرتمیا در دریاچه ارومیه ممکن است به زودی میسر نشود ولی قابلیت تحمل آرتمیا نسبت به شوری های بالا در سالهای گذشته افزایش زیادی یافته است. آرتمیا و جلبک های تک سلولی در شرایط سخت محیطی زمانی که به علت شوری بالا جذب اشعه ماوراء خورشیدی در آب افزایش می یابد اسیدهای آمینه خاصی بنام مایکواسپورین تولید می کنند که می تواند مقاومت بالایی در آنها ایجاد کند. از طرف دیگر جلبک تک سلولی دونالیلا سالینا تحت شوری بالا ماده دیگری بنام کاروتن تولید می کند که مصرف آن توسط آرتمیا باعث افزایش مقاومت در برابر استرس های شدید محیطی می شود. لذا با توجه به ویژگی های جدید آرتمیا، هنوز هم می توان در خصوص بازسازی ذخایر آن اقدام کرد. بنده طرح بازسازی ذخایر آرتمیای دریاچه ارومیه را بیش از 6 سال پیش مطرح کردم ولی متاسفانه مورد حمایت قرار نگرفت. احیای ذخایر آرتمیا می تواند در نهایت به احیای دریاچه ارومیه نیز کمک کند. ذخایر آرتمیا در این سالها بسیار کم شده است ولی قطعا آرتمیا تا پایان کار با دریاچه ارومیه خواهد ماند و سعی خواهد کرد با مقاومت و فعالیت خود ما انسانها را متقاعد کند که هنوز هم وقت هست، هنوز هم حیات در دریاچه ارومیه از بین نرفته و می توان و باید آنرا احیا کرد.
 
 ذخایر آرتمیا می تواند در نهایت به احیای دریاچه ارومیه نیز کمک کند. ذخایر آرتمیا در این سالها بسیار کم شده است ولی قطعا آرتمیا تا پایان کار با دریاچه ارومیه خواهد ماند و سعی خواهد کرد با مقاومت و فعالیت خود ما انسانها را متقاعد کند که هنوز هم وقت هست، هنوز هم حیات در دریاچه ارومیه از بین نرفته و می توان و باید آنرا احیا کرد.
آیا آرتمیا جز آن که غذای میگو باشد، در سبد اولویت های مرکز شما ارزشمند هست یا خیر؟ (از منظر ذخیره ژنتیکی)
در دریاچه های شور نظیر دریاچه ارومیه، آرتمیا قبل از هر چیز از منظر تنوع زیستی و زنده نگه داشتن دریاچه ها اهمیت دارد. دریاچه ارومیه تا زمانیکه دارای آرتمیا هست انگار هنوز زنده است و نفس می کشد. مهاجرت و حضور هزاران پرنده در دریاچه های شور به وجود آرتمیا بستگی دارد. از بعد کاربردی آرتمیا فقط غذای میگو نیست بلکه کاربردهای بسیار وسیعی دارد. توسعه صنعت آبزی پروری در کل دنیا شامل صنعت میگو، ماهیان دریایی، ماهیان خاویاری و ماهیان زینتی بطور اجتناب ناپذیری به آرتمیا بستگی دارد. درصورتیکه وضعیت دریاچه ارومیه به دوران 1371-1376 برگردد و سالانه صدها هزارتن آرتمیا در دریاچه ارومیه تولید شود از آن می توان حتی برای تغذیه دام و طیور نیز استفاده کرد. علاوه بر اینها آرتمیا حتی توسط انسان در برخی از کشورها به عنوان غذا مصرف می شود و جزو مغذی ترین غذاها بشمار می رود. آرتمیا در صنایع داروسازی نیز کاربرد دارد. بنابراین تلاش برای حفظ آرتمیای دریاچه ارومیه از چندین جهت اهمیت دارد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه