پنج شنبه, 09ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی آسیب‌شناسی زبان فارسی 2

زبان پژوهی

آسیب‌شناسی زبان فارسی 2

کاری از «کارگروه زبان فارسی دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» - 1386 خورشیدی

پنج پایه
برای رسیدن به خواست فرجامین که همانا نزدیک شدن به زبانی پاک، ساده و به‌سامان است نیازمند توجه به پنج پایه‌ی زیر هستیم:
1- این راه را باید به آهستگی بگذرانیم و در این میان، همراهی همگان لازم است که این خود به «آگاهی» ـ نخست درباره‌ی «ضرورت» و سپس درباره‌ی «واژه‌ها» ـ نیاز دارد که باید بر دست سازمان‌های دست‌اندرکار فرهنگی و آموزشی همچون «آموزش و پرورش» و رسانه‌های گروهی صورت گیرد. همچنین پشتیبانی فرهنگستانی که همه‌ی ویژگی‌های یک فرهنگستان کوشای «زبان و ادب فارسی» را داشته باشد و همه‌ی استادان و خبرگان این فن در آن گرد آمده باشند از مهمترین بخشهای این کار است. شاید به خاطر نبودن همین زمینه‌هاست که روند پیشرفت خواست ما، باز هم کندتر شده است. به هر روی امیدمندیم زمینه آماده شود. اکنون کمترین کاری که میتوان انجام داد به‌کار نبردن واژه‌های بیگانهای است که جایگزین مناسب فارسی دارند.
2- شناسنامه‌ی واژه‌ها باید آماده شود. البته مدتی است که گروهی از فرهنگ‌نویسان به اینکار رو آورده‌اند که امید است با همیاری همه‌ی بنیادهای دست‌اندرکار فرهنگ‌نویسی و گردآوری واژه‌ها ـ که شمارشان هم کم نیست ـ بتوانیم به فرهنگی از واژگان فارسی برسیم که در آن سرگذشت واژه‌ها آمده باشد. نیکیِ چنین کاری در این است که ما را با آن دسته از واژگانی که در رویه بیگانه‌اند ولی ایرانی‌تبار هستند آشنا می‌کند و در نتیجه ما را از اشتباه کنار گذاشتن آنها وامی‌رهاند.
3- این روند فارسی‌سازی نباید میان ما و یادگارهای ارزشمند ادبی‌مان جدایی بیاندازد. البته آشکار است که اگر قرار باشد میان پیوند با اثری چون شاهنامه یا فلان اثر پر از واژه‌های عربی سده‌های پسین یکی گزینش شود، کدام را می‌گزینیم، ولی کم نیستند کتابهای ادبی ارزشمندی که واژگان عربی در آنها به چشم می‌خورد و ما نمی‌توانیم بی‌محابا پیوندمان با آنها را بگسلیم. به بیان دیگر، این پایه به این معنی است که واژگان جاافتاده در زبان فارسی (فارسی‌شده‌ها) دارای حق آب و گل در این زبان هستند و دیگر بیگانه به‌شمار نمی‌آیند.
4- این روند فارسی‌سازی باید هماهنگ با دیگر فارسی‌زبانان جهان باشد. لازمه‌ی اینکار نخست آشناسازی آنان با روند واژه‌سازیهای پیشین در ایران) دست‌آوردهای فرهنگستانهای گذشته) و سپس حضور نیرومند رایزنی‌های فرهنگی ایران در سرزمین‌های فارسی‌زبان‌نشین و دیگر سرزمینهای حوزه‌ی فرهنگی ایران است. در این راستا برپایی فرهنگستان مشترک زبان و ادب فارسی، دست‌کم میان سه کشور فارسی‌زبان ایران، افغانستان و تاجیکستان یک ضرورت است) تلاش و سرمایه‌گذاری ایران برای دگرگونی ـ آهسته‌ی ـ خط سرلیک تاجیکیها به خط فارسی نیز باید در همین راستا ارزیابی شود).
5- و اما از همه مهمتر، بهره‌گیری از پشتوانه‌ی گسترده‌ی لهجه‌ها، گویش‌ها، نیم‌زبانها و زبان‌های ایرانی ـ چه کهن و چه امروزی ـ در پرمایه‌تر کردن زبان فارسی است تا در فرجام این راه سخت به زبانی برسیم که علاوه بر محکم‌تر کردن پیوند ما با تاریخ و فرهنگ نیاکانی، همبستگی مان را هم، بیش از پیش کرده باشد.

وندنویسی
همانگونه که اشاره شد زبان فارسی، زبانی «وندی» است یعنی از راه پیشوندها و پسوندها گسترش می‌یابد. از این رو وندنویسی، یاری‌گر خواننده در درک بهتر و سریعتر واژه است یعنی خواننده چون با ریشه‌ی واژه از پیش آشناست، بی‌درنگ پیشوند یا پسوند را تشخیص می‌دهد و چون معنی آن وندها را هم می‌داند در نتیجه معنی واژه را بهتر می‌فهمد و همچنین در خوانش آن نیز – باز به دلیل همان آشنایی از پیش - دچار لغزش کمتری می‌شود (مراد ما از وندنویسی، جدا و نزدیک‌نویسی واژه‌هاست که آقای ایرج کابلی – سال‌ها پیش - در ماهنامه‌ی آدینه از آن با نام «بی‌فاصله‌نویسی» یاد کرده‌اند).
شایسته‌ی یادآوری است پدیده‌ی وندنویسی، که به یاری فن‌آوری نوین واژه‌چینی رایانه‌ای امکان‌پذیر شده است، با جدانویسی که از برای استقلال واژه‌است تفاوت دارد و تنها، جدایی وندهای )پاره‌های معنادار) واژه‌ی ترکیبی را با مختصر فاصلهای که در اصطلاح رایانه‌ای به آن «نیم‌فاصله» ) نیمی از فاصله‌ای که میان واژه‌های جداگانه می‌اندازند) می‌گویند، نشان می‌دهد و به یکپارچگی واژه‌ی ترکیبی آسیبی نمی‌رساند. به سخن دیگر برای آنکه هم، شکل اصلی واژه را حفظ کنیم و هم، وندهای آنرا مشخص کنیم وندها را جدا اما تنگ هم )بیفاصله) می‌نویسیم. البته دوستانی که از این شیوه استفاده می‌کنند باید توجه داشته باشند که اگر رایانه‌ی واژه‌چینی آنها دارای توانایی نیم‌فاصله‌گذاری نبود بهتر است همان روش پیوسته‌نویسی را به‌کار برند تا میان وندهای یک واژه، جدایی نیفتد؛ چون علاوه بر آنکه خواندن واژه را به‌جای آسانتر کردن که هدف این روش است سخت‌تر میکند، در صفحه‌آرایی هم ممکن است وندها در دو خط جداگانه قرار بگیرند.
البته در نگاه نخست، به‌ویژه در برخی واژه‌های کهن، ممکن است این روش به نظر ما نادرست یا زشت بیاید، اما نادرست نیست چرا که بخش‌های یک واژه‌ی ترکیبی را – بر خلاف نظر منتقدان سالخورده – جدا نمی‌کند. ولی زشت به نظر آمدن آن، به میزان زیادی، به عادت چشم ما و ناآشنایی‌مان با این شیوه بستگی دارد و این موضوع، به‌ویژه، نزد دانش‌آموختگان کنونی نظام آموزشی ما و جوانانی که پیگیر چنین سبکی نیستند محلی از اعراب ندارد.
اما جالب است بدانیم چنین شیوه‌ای در ادبیات ما دارای پیشینه هم هست.
استاد جلال خالقی‌مطلق، برجسته‌ترین تصحیح‌گر شاهنامه، با پایه قرار دادن بخش‌هایی از کهن‌ترین دست‌نویسهای موجود شاهنامه یعنی دست‌نویس کتابخانه‌ی ملی فلورانس مورخ 614 هجری و دست‌نویس کتابخانه‌ی بریتانیا مورخ 675 درباره‌ی رسم خط شاهنامه به این نتیجه‌ها رسیدند:
1- واژه‌های مرکبی که از اسم و صفت، دو اسم، اسم یا صفت و ریشه‌ی فعل، یا دو ریشه‌ی فعل تشکیل می‌شود غالباً جدا نوشته شده‌اند؛ 2- پیشوند فعلی «می» و «همی» را در همه‌ی موردها جدا نوشته‌اند؛ 3- پیشوند «بی» در همه‌ی موردها جدا نوشته شده است. مانند: بی‌چاره، بی‌درنگ، بی‌راه، بی‌گناه؛ 4- نشانه‌ی صفت تفضیلی «تر» جدا نوشته شده است، مگر در موردهایی چون: بهتر، بتر، مهمتر، کهتر و بیشتر.] که البته اگر در مورد «بیشتر» ما وندنویسی را به‌کار بریم - چون با واژه‌ای دیگر همانند نمی‌شود - ایرادی ندارد. فراموش نکنیم که تلاش ما بر کم کردن استثناهاست که یادگیری را کند می‌کند[...] [؛ 6- پیشوند «هم» گاه جدا و گاه پیوسته نوشته شده است] که تلاش ما بر جدانویسی همیشگی آن است [؛ [...]؛ 9- پسوند را غالباً پیوسته نوشته‌اند: پایگاه، تاجور، خشمناک، پیشکار، رامشگران. ولی گاه جدا: «آرام‌گاه، تاجور، شاه‌منش، آتش‌کده، پیش‌کار، خورش‌گر، افسون‌گری.] ما پایه را بر وندنویسی می‌گذاریم[؛ [...]؛ 11- ضمیرهای متصل در هر دو دستنویس غالباً پیوسته نوشته می‌شوند، ولی اینجا و آنجا به صورت جدا نیز دیده می‌شود: دشتتان، جفتمان. ] که باز ما پایه را بر وندنویسی میگذاریم[؛ )گل‌رنجهای کهن، دکتر جلال خالقی‌مطلق، رویه‌های 406-404).
همچنین استاد جلال متینی نیز با ذکر گواهان بسیار از دست‌نویسهای سده‌ی پنجم هجری نشان داده‌اند که شیوه‌ی نویسش یا رسم‌خط همه‌ی دست‌نویسهای کهن کمابیش یکسان است یعنی با وجود استثناهایی «اصل بر جدا نوشتن بوده است» (همان، به نقل از جلال متینی، رسم‌الخط فارسی در قرن پنجم هجری، مجله‌ی دانشکده‌ی ادبیات مشهد، شماره‌ی 3-2، سال سوم، 1346، رویه‌های 206-159).
در این جا یادآوری این نکته لازم است که در گذشته نیز مانند امروز کوشش‌هایی برای پیوسته نوشتن واژه‌های مرکب شده است، برای نمونه بادرنگبویه، به جای بادرنگ‌بویه، پلنگمشک به جای پلنگ‌مشک، خشکریش به‌جای خشک‌ریش و دیگرها. ولی این کوششها به سه دلیل رواج نیافته‌اند. نخست اینکه هم‌شکلی بسیاری از حرفهای فارسی سبب می‌شود که در اثر پیوسته‌نویسی، شکل‌هایی پدید آید به دیدن زشت و به خواندن دشوار، مانند پیشبینینشده به جای پیش‌بینی‌نشده. دوم اینکه در زبان فارسی اجزای واژه‌های مرکب اغلب معنی مستقل خود را نگه‌داشته‌اند از این‌رو صورت جدا غالباً معنی را دقیق‌تر می‌رساند. سوم اینکه ساخت خط فارسی که در هفت تا از حرفها از سوی چپ پیوندپذیر نیستند، در هر حال امکان پیوسته نوشتن همه‌ی واژه‌های مرکب را نمی‌دهد. بنابراین اگر هدف از اصلاح رسم‌خط فارسی، آسان‌خوانی و در عین حال یک‌دست‌تر کردن رسم‌خط و کاستن از موردهای استثناست، این هدف با جدانویسی ]وندنویسی[ واژه‌های مرکب بهتر به‌دست می‌آید و شیوه‌ی پیوسته‌نویسی، گامی در جهت عکس آن است) دکتر جلال خالقی‌مطلق، همان، رویه‌های 407-406).
در پایان شاید اشاره به این موضوع هم خالی از فایده نباشد که وندنویسی تا اندازهای مورد پذیرش نهادهای رسمی مربوطه نیز قرار گرفته است. در پیش‌گفتار طرحی پیشنهادی که «مصوبه‌ی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی» است و برای مشخص کردن «شیوه‌ی ویرایش کتابهای درسی و کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش» و «با تکیه بر نظرها و پیشنهادهای معلمان مجرب و نیز با استفاده از مصوبات اخیر کمیسیون شیوه‌ی املایی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی )اردی‌بهشت ـ دی 1372)» نوشته شده و «جهت اجرا» به مسؤولان نویسش و ویرایش کتابهای درسی ابلاغ گردیده، آمده است: «هرگاه شکل مکتوب یک واژه تغییر نکند یا به‌ندرت تغییر یابد، دانش‌آموزان آن واژه را بهتر فرا می‌گیرند و شکل پذیرفته‌شده را سریع‌تر و صحیح‌تر می‌نویسد. مثلاً واژه‌ی «روح» اگر همه‌جا به همین شکل باشد در مواردی چون «به روح»، «آن روح»، «ای روح»، «روح‌بخش»، «روح‌افزا»، «روح‌نواز»، «روح‌ها»، «روح‌را»، و... دانش‌آموز، هم در خواندن و هم در نوشتن آنها سرعت عمل خواهد داشت و به تبع آن، مسایل و نکات دستوری و معنایی و بلاغی آنها نیز بهتر فهمیده می‌شود. ولی اگر نوشته شود :«بروح»، «آنروح»، «ایروح»، «روحبخش»، «روحافزا»، «روحنواز»، «روحها»، «روحرا»، «روحت» و… استقلال شکل مکتوب واژه‌ی «روح» متزلزل می‌شود و در نتیجه اهداف آموزشی یادشده به خوبی تأمین نمی‌گردد») به‌نقل از ماهنامه‌ی آدینه، شماره‌ی 12، رویه‌ی 58).

پی‌نوشت:
1- در چند مورد اشاره می‌شود: در زبان فرانسوی بیش از نهصد واژه‌ی عربی وجود دارد؛ زبانهای خانواده‌ی «هند و اروپایی» دارای شمار بالایی از واژه‌های ایرانی هستند؛ در کتاب «لغات اعجمیه» در قرآن از ده‌ها واژه‌ی فارسی در قرآن سخن به‌میان آمده است؛ در فرانسوی، انگلیسی و آلمانی، بیشتر اصطلاح‌های دانشی و ادبی به یونانی و لاتین است؛... و سرانجام واژه‌های عربی فارسی‌تبار، بسیار زیاد است؛ گفتنی است خانم آسیه اسبقی که برای تدوین کتابش (دگردیسی معنایی واژه‌های عربی در فارسی) به مطالعه‌ی باریک‌بینانه فرهنگ‌های فارسی و مقایسه‌ی آنها با واژهنامه‌های معتبر عربی چون لسان‌العرب، متن الالغت، تاج‌العروس، محیط‌المحیط، المنجد، المعجم، فقه‌اللغت و المعرب پرداخته بود، در ضمن بررسی و پژوهش در فرهنگهای عربی پیوسته به واژگانی بر می‌خورد که در برابر آنها واژه‌ی «فارسیه»درج شده بود. در حالیکه او هم همانند بسیاری از ایرانیان واژگان مزبور را تا آن زمان عربی‌الاصل می‌پنداشت. به این ترتیب شروع به گردآوری آنها نمود. شمار این واژه‌ها بیش از سه هزار است که از یک‌سو ریشه‌ی آنها را از راه زبان‌های میانه‌ی ایرانی (فارسی میانه، پارتی و سغدی) تا زبانهای باستانی ایرانی (فارسی باستان و اوستایی) و از سوی دیگر چون رشته‌ی تحصیلی ایشان علاوه بر ایران‌شناسی و زبان و ادبیـــات عرب، زبان‌های سامی هم است، رد پای واژه‌های اشاره شده را در دیگر زبانهای سامی مانند آســــوری، عبری، حبشی، آرامی، صبی و مهمتر از همه آکدی و همچنین در دیگر زبانهای جهان چون ترکی، لاتینی، یونانی، اسپانیایی، روسی، صربی، چکی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و غیره مورد بررسی قرار داد. کتاب ایشان در سال 1988 به زبان آلمانی در انتشارات اُتو هاراسوویتس (Otto Harrassowits) در ویسبادن با نام «واژه‌های وام‌گرفته‌ی پارسی در زبان عربی» (persische Lehnworter im Arabischen) به چاپ رسیده است».

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه