سه شنبه, 04ام ارديبهشت

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی وای به حال زبان فارسی

زبان پژوهی

وای به حال زبان فارسی

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 70، اسفند 1390

 

زبان فارسي در خطر است

چند شب پیش، بینندهٔ گفت‌وگویی دربارهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودم. بانویی که از سوی فرهنگستان در این برنامه شرکت جسته بود، اعلام کرد که فرهنگستان درپی گزینش واژه‌های همسان و جایگزین کردن آنها به جای واژه‌های بیگانه که «جاافتاده»اند، نیست.

هرگاه این مساله را ایستا در نظر می‌گرفتیم، شاید با هزار «اما و اگر» قابل گذشت بود؛ اما این مساله پویاست و هر روز بر حجم واژه‌های بیگانه در زبان فارسی افزوده می‌شود.

صدا و سیما، روزنامه‌ها (بهویژه ورزشی نویسها)، کسانی که درپی اظهار فضل و بزرگنماییند، غرب‌زدگان که بسیاری از مدرسان دانشگاهها در زمره آنان قرار دارند و...، بر گسترهٔ کاربرد واژگان بیگانه می‌افزایند و با تکرار آنها در بخش های خبری، فیلم‌های پیاپی، گفت‌وگوهای تخصصی و... دانسته یا ندانسته کوشش می‌کنند تا آنها را هرچه گسترده‌تر، جا بیاندازند.

در برابر، فرهنگستان با بهانهٔ اینکه این واژه‌ها جا افتاده‌اند، با عدم اقدام در زمینهٔ واژه‌گزینی، اجازه می‌دهد که بیش از پیش زبان فارسی در معرض تهدید قرار گیرد.

این اقدام صدا و سیما، روزنامه‌ها، فضل فروشان و... از یکسو و سکوت و خودداری فرهنگستان در زمینهٔ گزینش واژه‌های برابر، انسان را به یاد این شعر می‌اندازد:

دلبر جانان مـن، بـرده دل و جان من                     برده دل و جان و من، دلبر جانان من

همچنین، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با آگاه نکردن دستگاههای دولتی، نهادها، سازمانها و از همه مهمتر از اقدام‌های خود در زمینهٔ واژه گزینی، به نظر می‌رسد که دانسته قصد آن دارد که کارهای اندک و ناچیزی هم که در زمینهٔ واژه گزینی انجام می‌دهد، در پشت درهای بسته بماند و به بیرون «درز» نکند.

اما تاسف بارتر از آنچه که گفته شد، این بود که اجراکنندهٔ برنامه، واژهٔ «ok» را به کار برد که خود نمونه آشکار منع رطب خوردن از سوی رطب خورده است و «گندیدن نمک».

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه