جهان ایرانی
9 فروردین ماه 1349؛ روز تاریکِ تاریخ ایران
- جهان ايراني
- نمایش از چهارشنبه, 01 خرداد 1392 05:36
- بازدید: 4966
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 75، فروردین و اردیبهشت 1392، صفحه 4 تا 5، یاداشت مدیر مسئول
فراتر از دو سال است که مردم بحرین با دستان خالی رویاروی حکومت ستمگری که به آنها تحمیل شده ایستادهاند و قربانی میدهند و از آنجا که این حکومت استعمار ساخته، به تنهایی توان برخورد و سرکوب مردم را ندارد، بر خلاف تمامی موازین بینالمللی از یک دولت دیگر یعنی عربستان سعودی خواستار لشکرکشی به بحرین و همدستی برای قتل، شکنجه و تغییر بافت جمعیتی این سرزمین شده است و شگفتا که مجامع و محافل جهانی و حقوق بشری و نیز رسانهها در برابر این همه جنایت و ستم سکوت پیشه کردهاند.
اکثریت مردم بحرین ایرانی تبارند و از همین رو، از ایرانیان چشمداشت همدلی و یاری دارند؛ اما از آنجا که نسل کنونی کشور از ژرفای پیوند سرزمین و مردم بحرین با ایران و ایرانی و نیز چگونگی جداسازی خدعهآمیز و خیانتبار بحرین از ایران ناآگاهند، واکنش در خوری هم نشان نمیدهند. برای آگاهیرسانی به این نسل، فشردهای از روند جداسازی غیر قانونی بحرین از ایران و گماردن حکومتی دستنشانده و نابرخوردار از مشروعیت، در زیر آورده میشود:
به دنبال توافقهای گسترده با دولت بریتانیا درباره تجزیهٔ بحرین، سرانجام روز نهم فروردین ماه 1349، مهندس عبدالله ریاضی رییس مجلس شورای ملی، نمایندگان را به یک نشست فوقالعاده فرا خواند. در راستای توافق با دولت بریتانیا، حکومت وقت از آقای «تانت» دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته بود که « مساعی جمیلهٔ خود را برای تحصیل امیال واقعی اهالی بحرین ، به هر نحوی که صلاح و مقتضی بداند» اعلام دارد. البته رژیم پیشین در پی آن بود که کار تجزیهٔ بحرین را در آخرین روزهای سال 1348 تمام کند؛ اما سفیر انگلیس به اسدالله علم وزیر دربار محمد رضا شاه پهلوی گفته بود: 1
کار اوتانت قراراست تا هشتم فروردین [ به وقت نیویورک] انجام شود.
بدین سان پاسخ موافق آقای تانت، چند ساعت پیش ازآغاز جلسهٔ فوقالعادهٔ مجلس شورای ملی در روز 9 فروردین ماه 1349 به وزارت امور خارجه رسیده بود. رژیم در تجزیهٔ بخشی از سرزمین ایرانیان چنان شتاب داشت که بدون دودلی، انگلیسیها و آمریکاییها را هم شگفت زده کرده بود. در جلسهٔ فوقالعادهٔ مجلس شورای ملی، اردشیر زاهدی وزیرامور خارجهٔ وقت که به شدت نگران به نظر میرسید ، پس از معرفی عباس خلعتبری به عنوان قایم مقام وزارت امور خارجه، گزارش دولت رژیم را در بارهٔ بحرین مطرح کرد. اردشیر زاهدی با مشارکت فعال در کودتای آمریکایی ـ انگلیسی علیه دولت ملی دکتر مصدق، خیانت و جنایتی بزرگ علیه ملت خود مرتکب شده بود و این بار با مشارکت فعال در تجزیهٔ بحرین، بر بار گناهان غیر قابل بخشش خود برابر ملت ایران، افزود.
اردشیر زاهدی به دنبالهٔ مقدمهای که حاکی از حاکمیت و مالکیت 2500 سالهٔ ایران بر گلهجزیره (مجمعالجزایر) بحرین بود گفت :2
در دوران جنگ بینالمللی دوم نیز، تخطی نسبت به حاکمیت ایران در بحرین، بیجواب گذاشته نشد و پس از تشکیل سازمان ملل متحد، هر فرصتی برای اعلام نظر دولت ایران نسبت به بحرین، مغتنم شمرده شد . اما با تمام کوششهایی که به عمل آمد، این مشکل تا امروز، هم چنان به جای ماند ...
... به طوری که نمایندگان محترم اطلاع دارند، دولت انگلستان در سال 1971 [1350 خورشیدی] از خلیج فارس خارج خواهد شد و شاید تصور شود که در آن هنگام موانع عملی [برای] باز [پس] گرفتن بحرین مرتفع شده است و پس از خروج انگلستان دولت ایران میتواند با اعزام قوا این جزیره را تصرف کند ...
ولی باید توجه داشت که ممکن است طی این مدت طولانی، در ترکیب جمعیت بحرین، تغییراتی صورت گرفته باشد که در امیال باطنی اکثریت اهالی آن جا تاثیر نموده و دولت شاهنشاهی، اکنون از چگونگی آن در حال حاضر، آگاه نباشد.
شاهنشاه آریامهر، طی مصاحبه مطبوعاتی مورخ چهاردهم دی ماه 1347 در دهلی نو، خط مشی منطقی و دنیاپسندی را که ایران بایستی برای حل مشکل بحرین انتخاب می کرد، با این بیان حکیمانه مشخص فرمودند: ایران پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات ارضی، علیرغم تمایل مردم آن سامان، به زور متوسل نشود...
[اردشیر زاهدی در دنبالهی سخنان خود افزود:] ... شاهنشاه آریامهر در مورد نحوهٔ تحصیل اراده و کسب امیال واقعی اهالی بحرین چنین فرمودند : ... هر کاری که بتواند ارادهٔ مردم بحرین را به نحوی که نزد ما و شما و همهٔ جهان به رسمیت شناخته شود نشان دهد خوب است...
[اردشیر زاهدی ادامه داد :] ... از این رو انتخاب راه قانونی و منطقی حل مسالهٔ بحرین مورد توجه قرار گرفت ... برای تامین این هدف، مذاکراتی با دولت انگلستان به عمل آمد و سرانجام آن دولت هم این راهحل عاقلانه و منطقی را پذیرفت.
در نتیجه با دادن اختیارات تام به اوتانت، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواسته شد که مساعی جمیلهٔ خود را برای تحصیل امیال واقعی اهالی بحرین به هر نحوی که صلاح و مقتضی بداند، مبذول داشته و نتیجه را به شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش دهد و به شرط آنکه این گزارش، مورد تصویب شورای امنیت قرار گیرد، برای دولت شاهنشاهی هم قابل قبول خواهد بود . البته هرگاه، اکثریت مردم بحرین، خواستار الحاق به ایران باشند، دولت شاهنشاهی، هرگونه مشکلی را تحمل خواهد کرد، تا به خواست قلبی آنان، جامهٔ عمل بپوشاند.
دبیرکل سازمان ملل متحد، با این درخواست موافقت نمود و نظر خود را دایر به قبول این پیشنهاد، طی اعلامیهای که چند ساعت قبل انتشار داد، ابراز داشته و قرار است، نمایندهٔ خود را جهت تحصیل امیال و نظرات واقعی اهالی بحرین، قریبا به محل اعزام دارد.
امید است، روشی که براساس منشور ملل متحد و مبانی منطقی و دنیاپسند برای حل این مشکل اختیار شده، از جهت تحصیل آزادانهٔ نظرات و کشف نیات واقعی مردم بحرین، به نتیجه رسیده و آثار معنوی این اقدام دولت شاهنشاهی، در تحقق هدفهای عالیه ایران که همان حفظ امنیت و ثبات منطقهی خلیج فارس باشد، متجلی گردد .
به دنبال سخنان اردشیر زاهدی سخنگویان گروه پارلمانی حزب ایران و حزب مردم از اقدام دولت در راستای تجزیهٔ بحرین حمایت کردند؛ و تنها گروه پارلمانی پان ایرانیست برابر تجزیهٔ بخشی از سرزمین ایرانیان به مخالفت برخاست و دولت را نیز به جرم تجزیهٔ بحرین مورد استیضاح قرار داد. سخن گوی این گروه گفت:3
... اکنون با قلبی پر ازاندوه ، با غمی جانکاه ... از سوی گروه پارلمانی حزب پانایرانیست با شما سخن میگویم... نمایندگان محترم ، جناب آقای وزیر امور خارجه، ایمان داریم که شما نیز با ما هماهنگ هستید که این لحظات در تاریخ ملت ایران ... خطیر است و غمانگیز، بسیارهم غمانگیز ...
... مقررات جهانی، رویه بینالمللی، ابتداییترین اصول دموکراسی، ایجاب میکند [که] ابتدا غل و زنجیر از دست و پای مردم بحرین برداشته شود، درهای این زندان بزرگ باز شود، به مردم بحرین اجازهٔ استنشاق هوای آزاد و تفکر آزاد داده شود و آن گاه اگر اصرار داشته باشید، تمایل آنها خواسته شود .
در چنان شرایطی، همه خواهند دید که مردم بحرین، همآهنگ، فریاد زیستن با ملت و سرزمین خود، یعنی ایران را برمیدارند... [در حالی که در حال حاضر] عملاً آنچه در بحرین بررسی خواهد شد، مطامع و امیال استعمارِ انگلیس و عمالِ فرومایهٔ آن خواهد بود، نه امیالِ مردم بحرین .
هرگز چنین اقدامات و نتایج حاصله از آن که معارض با حاکمیت ملت ایران نسبت به بحرین باشد، نمیتواند... نافذ و مورد قبول ملت ایران و در نتیجه نمیتواند مورد قبول مردم بحرین باشد. به ویژه آن که دولت، بدون کسب مجوز قانونی و برخلاف قانون اساسی، برای تغییر حدود و ثغور کشور، به مراجع غیرملی مراجعه نموده است...
و امروز پس از 44 سال دیده میشود آن ترفند کارایی خود را از دست داده و مردم بحرین دیگر تاب ماندن زیر یوغ یک حکومت استعمار ساخته را ندارند.
با آگاهی از این حقایق نه تنها بردولت، بلکه بر سازمانهای مردم نهاد و نیز همه ایرانیان است که از هر راه ممکن به یاری اکثریت بحرینیهای ایرانی تبار بشتابند و علاوه بر افشای گستردهٔ جنایتهای نظامیان و نیروهای امنیتی بحرینی و عربستانی، این همتباران ستمدیده را برای رسیدن به آرمانهایشان یاری دهند.
پینوشتها:
1 – گفتوگوی من با شاه ـ خاطرات محرمانه اسدالله علم ـ انتشارات طرح نو ـ تهران 1371 ـ ج 1 ـ رر 209 ـ 208.
2 – مذاکرات مجلس شورای ملی ـ یکشنبه 9 فروردین ماه 1349.
3 – همان.