شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها ورزش مرثیه‌ای برای یک رؤیا - چگونه یکی از بزرگترین مکاتب فوتبال تهران به تباهی کشانده شد؟!

ورزش

مرثیه‌ای برای یک رؤیا - چگونه یکی از بزرگترین مکاتب فوتبال تهران به تباهی کشانده شد؟!

نقطه آغاز سقوط پاس از سال ۸۶ با اجرای طرح خلق‌الساعه و بحث‌برانگیز رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی گره خورد. در آن برهه محمد علی‌آبادی، رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی که یک‌سال از جلوسش بر مسند ریاست گذشته بود، تئوری عجیبی به نام تمرکز‌زدایی فوتبال از پایتخت را مطرح کرد.

Upcoming 2021 Nike Dunk Release Dates - nike tiempo ii jersey green black friday specials - CopperbridgemediaShops | Gucci x The North Face Release Information - FitforhealthShops - crampon adidas sans lacet pas cher black and blue

در یکی از آخرین نودهای سال ۱۳۹۲ وقتی حسین کازرانی، مدافع سابق تیم ملی در جام‌جهانی ۱۹۷۸ از باشگاه پاس حرف می‌زد، چنان به ناراحتی از وضعیت این باشگاه سخن می‌گفت که انگار پدری درباره فرزند جوان‌مرگش سخن می‌گوید. این وصف حال بسیاری از قدیمی‌های باشگاه پاس است که هم اکنون آخرین آن‌ها در زمین فوتبال کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران است.

به گزارش «تابناک»، نگاهی به فهرست بلندبالای مربیان تاریخ تیم ملی ایران، نشان می‌دهد که مکتب بزرگ پاس تهران، سال‌های سال مربیان بزرگی را تحویل تیم ملی ایران داده و حضور مربیانی از این مکتب در افتخارات تیم ملی فوتبال ایران، انکار ناشدنی است؛ از حشمت مهاجرانی تا حسن حبیبی و مهدی مناجاتی، همایون شاهرخی و حسین فرکی و خیلی‌های دیگر که سال‌های سال بر مسند تیم ملی ایران نشسته‌اند.

اما این باشگاه چند سالی است که به دلیل تصمیمی، مبنی بر انتقال باشگاه‌های تهرانی به شهرستان به همدان فرستاده شد و پس از چند فصل حضور در لیگ بر‌تر اکنون در پایین جدول گروه ب لیگ یک است تا هر روز ابعاد اشتباه بودن این تصمیم مشخص شود.

چندی پیش در نظرسنجی که در یک تارنمای فوتبالی در همدان برگزار شده بود، نزدیک 80 درصد مردم خواهان دادن بودجه باشگاه پاس به تیم الوند همدان ـ که تیم بومی این شهر است ـ شدند. در واقع پس از عوض شدن استاندار همدان و علاقه نداشتن استاندار جدید به باشگاه‌داری، پاس چندان وضعیت مناسبی در همدان ندارد و تقریبا هیچ کسی در همدان این باشگاه را نمی‌خواهد و این در حالی است که در تهران این باشگاه هواداران بسیاری دارد.
 
بهار سال ۷۱ بود که پاس با فوجی از ستاره‌های فوتبال ایران بر بام آسیا ایستاد و پس از سال‌ها، افتخار تازه‌ای برای فوتبال باشگاهی کشورمان رقم زد. در آن برهه در بدبین‌ترین حالت ممکن هم نمی‌شد سقوط تیم ستاره‌دار فوتبال ایران به دسته پایین‌تر را پیش‌بینی کرد؛ اما بهار پاس آرام آرام به خزان تبدیل شد و آخرین تیم ایرانی که روی سکوی قهرمانی آسیا ایستاده، اکنون برای فرار از سقوط به دسته دوم و ماندن در لیگ یک دست و پا می زند؛ تیمی که پنج قهرمانی در لیگ فوتبال ایران را یدک می‌کشد و سال‌های سال در دایره مدعیان قهرمانی بود، هم‌اکنون در رده یازدهم جدول ۱۳ تیمی گروه ب لیگ دسته اول است و یک لغزش کوچک، فرجام تاریک‌تری برای پاس خواهد داشت؛ آنچه برای فوتبال باشگاهی ایران زنگ خطری جدی و خطری بالقوه است.

اما در این باره باید گفت، نقطه آغاز سقوط پاس از سال ۸۶ با اجرای طرح خلق‌الساعه و بحث‌برانگیز رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی گره خورد. در آن برهه محمد علی‌آبادی، رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی که یک ‌سال از جلوسش بر مسند ریاست گذشته بود، تئوری عجیبی به نام تمرکز‌زدایی فوتبال از پایتخت را مطرح کرد و بر اساس این طرح پر سروصدا بود که صبا به قم منتقل شد، پیکان به قزوین رفت، پسوند کرج به نام باشگاه سایپا اضافه شد و پاس تهران سرانجام به پاس همدان تغییر نام داد و خوشبختانه تلاش برای انتقال نفت تهران به اراک نافرجام ماند.

اکنون شش سال و اندی از اجرای طرح «‌گسترش جفرافیایی فوتبال ایران» ‌گذشته و اثرات اجرای دکترین مدیریت وقت سازمان تربیت‌بدنی آشکار شده است.

صبا که قهرمانی جام حذفی را در کارنامه دارد، این روز‌ها برای بقا در لیگ بر‌تر می‌جنگد، پیکان به دسته اول سقوط کرده، سایپا پس از چند فصل ناکامی، امسال با انگین فیرات جان تازه‌ای گرفته؛ اما پاس در مقایسه با این سه تیم وضعیت اسفناک‌تری را تجربه می‌کند. کشاندن فوتبال به شهرهایی فاقد فوتبال در نگاه اول، کاری منطقی برای گسترش فوتبال ایران به نظر می‌رسید، ولی مشکلاتی که پس از انتقال پاس به همدان شکل گرفت، نشان داد اجرای چنین ایده‌های بلندپروازانه‌ای در فوتبال ایران ـ که از نداشتن ساختار مناسب رنج می‌برد ـ امکان‌پذیر نخواهد بود.

پاس در برهه‌ای به همدان منتقل شد که مسئولان نیروی انتظامی در حکم متولی اصلی این تیم، اعلام کردند این ارگان کارهایی مهم‌تر از هزینه کردن در ورزش حرفه‌ای دارد و به این ترتیب، یکی از سه تیم بزرگ پایتخت، حامی اصلی‌اش را از دست داد. پس از اعلام موضع نیروی انتظامی، بهروز مرادی، استاندار وقت همدان و دوست صمیمی رئیس‌جمهور سابق برای کشاندن پاس به همدان دست به کار شد. به‌ رغم مخالفت جمعی پیشکسوتان پاس، این تیم در کمترین زمان ممکن به همدان منتقل شد و حتی قرار بود به شهدای الوند تغییر نام بدهد؛ اما پاسی‌های قدیم بر این باور بودند که با این کار، هویت یکی از قدیمی‌ترین تیم‌های ایران خدشه دار خواهد شد و با مخالفت آن‌ها بود که پاس، دست‌کم پاس ماند.

پاس در نخستین فصل حضور در همدان، وضعیت نرمالی داشت، ولی مشکلات این تیم درست از هنگامی آغاز شد که استانداری آرام آرام از تأمین هزینه‌ها طفره رفت. از سوی دیگر، نیروی انتظامی هم هنگام انتقال پاس به همدان اعلام کرد که این باشگاه تا سه سال پس از انتقال می‌تواند بازیکن سرباز جذب کند و با پایان مهلت سه ساله، پاس دیگر از مزیت ویژه‌ای چون جذب بازیکنان سرباز محروم ماند. در شرایطی که خزانه باشگاه خالی تر از همیشه به نظر می‌رسید و جذب بازیکن هم با محدودیت همراه شده بود، دلال‌ها هم در اطراف این تیم آفتابی شدند و با کنار هم قرار گرفتن این اتفاقات، زمینه برای تعطیلی یکی از کارخانه‌های بازیکن‌سازی فوتبال ایران فراهم شد.

پاس در حالی از تهران به همدان منتقل شد که در‌‌ همان برهه، یکی از حرفه‌ای‌ترین باشگاه‌های ایران بود و از حیث  داشتن امکانات و ابزارهای فوتبالی، یک سر و گردن از همه تیم‌های لیگ برتری بالا‌تر بود. در‌‌ همان سال که پاس به همدان منتقل شد، این تیم ورزشگاه اختصاصی داشت و ورزشگاه دستگردی به‌ واسطه امکانات فوق‌العاده‌اش هنوز هم محل برگزاری برخی از مسابقات لیگ بر‌تر است.

نفوذ دلال‌ها به بدنه یکی از قدیمی‌ترین و پاک‌ترین تیم‌های تاریخ فوتبال ایران، نمونه آشکار رواج زد و بند در فوتبال ایران است و همین ماجرا برای پاس که در فوتبال ایران صاحب مکتب بود، تهدید بزرگی است. پاس در دهه گذشته بازیکنان بزرگی همچون وحید هاشمیان، جواد نکونام، محمد نصرتی، آرش برهانی، حسن رودباریان، کیانوش رحمتی و... را به فوتبال ایران معرفی کرد، ولی کارخانه بازیکن‌سازی فوتبال ایران حالا به نقطه آغاز افول بسیاری از بازیکنان مستعد تبدیل شده و دیگر نشانی از آن تیم سازنده دو دهه پیش را ندارد.

در پایان باید گفت، وضعیت کنونی پاس و خبرهایی که این روز‌ها از دل این باشگاه به محافل رسانه‌ای درز پیدا می‌کند، به نگرانی قدیمی‌های این باشگاه ـ که همگی از ستاره‌های سال‌های دور فوتبال ایران هستند ـ دامن می‌زند؛ اما معمولا در دل تاریکی‌های فوتبال ایران، کور‌سوی امیدی وجود دارد. در روزهایی که پاس در معرض سقوط به دسته پایین‌تر دست و پنجه نرم می‌کند، گفته می‌شود رایزنی‌ها برای بازگشت پاس به آغوش پایتخت آغاز شده و چه بسا تیم خاطره‌انگیز دهه هفتاد، یک بار دیگر در فوتبال ایران قد علم کند. پاس و استقلال که به ‌واسطه تصاحب قهرمانی آسیا در زمره تیم‌های ستاره دار فوتبال آسیا و تنها تیم‌های ستاره دار فوتبال ایران هستند، اما یکی در اوج و دیگری در حضیض است. آسیب‌شناسی دلایل سقوط تدریجی پاس، نشان می‌دهد که چرا این دو تیم اکنون در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه