دوشنبه, 14ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها خبر نگذاریم باتلاق اعتیاد، جوانان عزیزمان را ببلعد!

خبر

نگذاریم باتلاق اعتیاد، جوانان عزیزمان را ببلعد!

برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره  25716، سه‌شنبه 23 مهر 1392

اغلب وقتی روزنامه‌ها را ورق می‌زنیم، صفحه حوادث نظرمان را جلب می‌کند و از روی کنجکاوی، به مطالعه حوادث و رویدادهای جاری کشورمان، کم و بیش تمایل پیدا می‌کنیم.

با اطمینان می‌توان گفت عاملان بیش‌ترین حوادث به ویژه در بخش سرقت، زورگیری و جنایت‌های انجام شده، به یکی از انواع مواد مخدر اعتیاد داشته‌اند و در اعتراف‌های خود نیز انگیزه سرقت یا زورگیری و حتی جنایت را تأمین هزینه تهیه مواد خود اعلام می‌کنند.

همه شاهدیم که سازمان‌ها و نهادهای درگیر و مرتبط با موضوع و از جمله نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با موادمخدر، و سایر بخش‌های احتمالی مرتبط با موضوع در کشور، تمامی تلاش‌های شبانه روزی خود را با همه امکانات برای شناسایی، مبارزه و انهدام باند‌های کوچک و بزرگ قاچاق مواد مخدر، به کار بسته‌اند و ضمن توفیق‌های قابل ملاحظه، در این راه، بعضاً منجر به مجروح شدن و یا به شهادت رسیدن برخی از همکاران‌شان شده است که نباید هیچ‌گاه از یاد برده شود.

اما، با وجود مبارزات بی‌امان مراجع و دستگاه‌های ذی‌ربط علیه قاچاقچیان موادمخدر، چرا از شمار معتادان به آن طبق آمارهای انتشار یافته نه تنها کم نشده است، بلکه اضافه هم شده است؟ چرا وقاحت و گستاخی قاچاقچیان یا عوامل آن‌ها به حدی رسیده است که از دیوارهای بلند و مستحکم زندان‌ها که توسط زندان‌بانان به شدت مراقبت می‌شود، عبور می‌کنند و علی‌رغم همه مراقبت‌ها، باز ورود و توزیع مواد مخدر طبق اظهار نظر مسئولان در رسانه‌ها، در میان زندانی‌ها تقریباً امری رایج شده است؟

چرا فردی که برای یک خلاف نسبتاً معمولی محکوم به حبس چند ماهه می‌شود، پس از خلاصی از زندان آلوده به مواد می‌شود و اعتیاد را به عنوان یادگار نامبارک دوران حبس با خود به بیرون از زندان می‌آورد؟

واقعاً اشکال کار کجاست و راه کار مؤثر چیست؟ تا کی ملت و جوانان ما باید تاوان سودجویی ضدانسانی این بی‌خبران از خدا و بی‌وجدانان را بدهند و تا کی پدر و مادران و خانواده‌ها باید شاهد پرپر شدن جوانان‌شان در برابر دیدگانشان باشند؟ آیا تعداد قربانیان اعتیاد، باید به چه میزانی برسد تا بپذیریم تهیه‌کنندگان و فروشندگان مواد مخدر هر روز دامنه فعالیت‌هایشان را توسعه می‌دهند و جوانان و نوجوانان بیشتری از ما را در دام اعتیاد، شکار می‌کنند؟

چرا تلاش‌های بی‌وقفه و بی‌امان مسئولان، مأموران امنیتی و انتظامی که بعضاً و در پی یک مأموریت رنج دوری روزها، هفته‌ها و حتی شاید ماه‌ها از خانه و کاشانه را بر خود و خانواده‌هایشان هموار می‌کنند و با قربانی کردن جسم سالم و جان شیرین خود برای جلوگیری از ورود مواد مخدر به کشور فداکاری می‌کنند، کم رنگ می‌شود؟آیا وقت آن نرسیده است تا مسئولان به ویژه نمایندگان محترم مجلس و رئیس جمهوری محترم، توجه خود را بیش از پیش به پیشگیری و درمان معضل فراگیر اعتیاد، که هر روزه دامنه آن توسعه می‌یابد، بیشتر کنند؟مشکلات بیکاری، گرانی و تورم علی‌رغم تمامی سختی‌ها و دشواری‌هایی که برای عموم اقشار جامعه و به ویژه قشرهای کم درآمد و آسیب‌پذیر به همراه دارد، به مراتب از آلوده شدن جوانان و نوجوانان‌مان به موادمخدر، قابل تحمل‌تر است. زیرا آسیب‌ها و فشارهای اقتصادی و معیشتی دیر یا زود به پایان می‌رسد و آثار برجا مانده آن هم به مرور محو و جبران می‌شود، اما آثار وخیم و بنیان برانداز گسترش اعتیاد در صورت عدم اقدام مؤثر و جدی و به‌موقع مانند سلول‌های سرطانی بدخیم بر دیگر اعضای حیاتی اجتماع هم اثر می‌گذارد و به مرور و با از میان بردن سایر اندام‌های حیاتی سالم جامعه، مرگ و نیستی فرا می‌رسد که با هیچ قیمتی قابل جبران نیست.

پس بیاییم تا هنوز وقت باقی است و پیش از آن‌که انگیزه سودجویی و خودخواهی سوداگران مرگ شمار بیش‌تری از جوانان و نوجوانان عزیزمان را به کام نابودی و نیستی بکشد، برای نجات آنان از اهریمن اعتیاد، کاری کنیم.

حسین میرنژاد

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه