پنج شنبه, 09ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان احتمال کشف بازار پنج هزار ساله

یادمان

احتمال کشف بازار پنج هزار ساله

برگرفته از روزنامه اعتماد

کار کاوش در بخش مسکونی مرکزی شهر سوخته که یکی از بخش‌های سه‌گانه مسکونی در شهر سوخته است از سال ٩٣ آغاز شده است. کاوش‌های اخیری که در این بخش انجام شده مقداری تصورات مربوط به اضمحلال شهر در دوره چهار را و اینکه تنها در اطراف «کاخ سوخته» استقرار انجام می‌شده، را به هم می‌ریزد.

در پانزدهمین فصل از حفاری‌های شهر سوخته باستان‌شناسان در بخش مسکونی مرکزی این محوطه موفق به کشف دالانی بزرگ شده‌اند که به گفته سید منصور سید سجادی، سرپرست این هیات کاوش احتمال اینکه این سازه مربوط به بازاری مربوط به هزاره سوم باشد، وجود دارد. وجود انبارهایی که در کنار این دالان وجود دارد و کشف مقادیری پارچه و مهر و ابزار مفرغی و پیکرک‌های گلی در آن احتمال کاربری بازار را برای این بنا تقویت می‌کند؛ هر چند که هنوز با قاطعیت کاربری دقیق این بنا توسط تیم باستان‌شناسی شهر سوخته اعلام نشده است و باید منتظر پایان این فصل کاوش و تکمیل نتایج تحقیقات باستان‌شناسان باشیم تا ببینیم شهر سوخته بخشی به عنوان بازار داشته یا نه. اما وجود بازار در شهر سوخته می‌تواند نقطه عطفی در کشفیات مربوط به این شهر باشد چرا که در شهرهای باستانی ایران تا به حال چنین کشفی صورت نگرفته است.

به گزارش اعتماد، «شهر سوخته» شهری باستانی با تمدنی شش هزار ساله است که سال گذشته در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد و یکی از شهرهای پیشرفته باستانی به شمار می‌رود.

دالانی در بخش مسکونی مرکزی شهر سوخته سر برآورد

شهر سوخته محوطه‌ای وسیع است که تا چشم کار می‌کند هیچ سازه بلند و قابل توجهی در آن به چشم نمی‌خورد، مسیر تردد در آن توسط ستون‌های سیمانی کوتاه و زنجیرهایی که به موازات هم راهی را ساخته‌اند، مشخص شده است. در ابتدای ورود به این شهر کاخ سوخته قرار دارد که بنایش به شکل شیارهای کوتاهی از زمین بیرون آمده و روی شیارها برای حفاظت بیشتر با کاهگل پوشانده شده است. در محوطه بین کاخ سوخته و گورستان باز هم شیارهایی را می‌بینیم که روی‌شان را کاهگل پوشانده، و هر کدام کاربری خاص خود را داشته‌اند، اما یکی از این بناها در کاوش اخیر به دست آمده وکارشناسان تیم باستان شناسی می‌گویند به لحاظ کاربری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و احتمال دارد که این دیوارهای کوتاه که بخش عمده‌شان فرسوده شده و از بین رفته، بخشی از سازه بازاری باشند که در بخش مسکونی شهر سوخته فعال بوده. سید منصور سید سجادی، سرپرست هیات کاوش شهر سوخته در مورد حفاری در بخش مسکونی مرکزی این محوطه باستانی می‌گوید: «در شهر سوخته چهار دوره استقراری داریم، در مورد دوره‌های دوم و سوم اطلاعات زیادی داریم، اما در مورد دوره اول اطلاعات‌مان بسیار کم است، چون فقط ٢٥ متر مربع برای این دوره حفاری داشتیم. در مورد دوره چهارم که «کاخ سوخته» هم مربوط همین دوره است، اطلاعات‌مان کم است.»

سید سجادی در مورد کاوش‌های اخیر در منطقه مسکونی می‌گوید: «تا دو سال پیش ما فکر نمی‌کردیم که به جز کاخ سوخته و آثاری که در اطراف آن هست، از دوره چهارم اثری پیدا کنیم، اما از سال گذشته که تصمیم گرفتیم در این محوطه کار کنیم، به نتایج جالبی رسیدیم. معماری شهر سوخته خیلی از بین رفته است، در بعضی جاها فقط رد یک دیوار را می‌بینیم. اما با حفاری در کارگاه شماره ٢٨ ما به آثار مهمی از دوره چهارم رسیده‌ایم.»

حسین مرادی، دانشجوی دکترای باستان‌شناسی دانشگاه تهران و معاون هیات باستان‌شناسی شهر سوخته در مورد حفاری‌های صورت گرفته در کارگاه شماره ٢٨ شهر سوخته می‌گوید: «کار کاوش در بخش مسکونی مرکزی شهر سوخته که یکی از بخش‌های سه‌گانه مسکونی در شهر سوخته است از سال ٩٣ آغاز شده است. کاوش‌های اخیری که در این بخش انجام شده مقداری تصورات مربوط به اضمحلال شهر در دوره چهار را و اینکه تنها در اطراف «کاخ سوخته» استقرار انجام می‌شده، را به هم می‌ریزد. یکی از بخش‌های معماری که در این کاوش‌ها به دست آمده دالانی است که خیلی منحصر به فرد است، در شهر سوخته تا به حال هیچ بنایی شبیه این کاوش نشده بود، این دالان هم از لحاظ پلان معماری و هم از لحاظ ساختار و شکل ساخت و ساز بسیار منحصر به فرد است. در سال ٩٣ کاوشی اینجا انجام شد که نشان می‌داد این بنا مربوط به دوره چهار است و یک استقرار گسترده در دوره چهار در منطقه مرکزی مسکونی وجود داشته و یک معماری ساختارمند و هدفمند و منظم و شکیل دارد.»

او می‌گوید: «این بنا درک ما را هم از تحلیل و نقد نظریات پیشین در مورد پایان استقرار در دوره چهار به هم می‌زند و هم درک ما را از مواد فرهنگی یک دوره، تنها بنایی که از دوره چهار کاوش شده بود بنای کاخ سوخته بود، اما در حال حاضر ما می‌دانیم که یک ساختمان بسیار بزرگ دیگر وجود دارد که در دوره چهار استقرار در آن انجام شده است. عکس‌های هوایی به ما نشان داده است که یک ساخت و ساز منظم، گسترده و مهندسی شده در بخش مسکونی مرکزی وجود داشته، یکی از قسمت‌های مهم آن همین دالانی است که در این بنا کشف شده. اتاقک‌هایی که به هم مرتبط است و خشت فرش‌هایی که به عنوان یک عامل تزیینی در دوران چهار در ساختمان‌های شهر سوخته استفاده می‌شده و فضاهای معماری و انبار و سایر بخش‌های دیگردر این ساختمان نشانه‌ای از ترک ناگهانی یا واقعه ناگهانی که منجر به ترک آن شده باشد دیده نشده است، بلکه کاملا با آرامش ترک شده به این دلیل که ساختمان پر از ماسه بادی شده و اشیاء خاصی در آن پیدا نشده است.»

معاون هیات باستان شناسی شهر سوخته در مورد احتمالاتی که در مورد کاربری این بنا مطرح شده است، می‌گوید: «شاید محتمل‌ترین نظر با توجه به تعداد بسیار کم اشیایی که در این فضا به دست امده، نظر دکتر سجادی است که معتقدند اینجا می‌تواند یک بازار به مفهوم هزاره سوم باشد نه به مفهوم اسلامی یا معاصر آن. یا می‌تواند یک معبر باشد که مرتبط با یک مساله آیینی مثل آب بوده، چون در نزدیکی این بنا در زمان وجود حیات در شهر سوخته یک چاله آب وجود داشته. از آنجا که شیء چندانی در اینجا کشف نشده نمی‌توانیم نظری درمورد کاربری ساختمان بدهیم. اما در بخشی که فکر می‌کنیم انبار بوده آثاری مثل مهر، پارچه، اشیا مفرغی و سوزنی استخوانی برای خیاطی هم کشف کردیم که کاملا سالم بود، مقدار بسیار زیادی پارچه در اینجا کشف شده که به دلیل نمک‌دار بودن خاک سالم مانده بودند. کار کاوش در کارگاه شماره ٢٨ هنوز هم ادامه دارد.»

گور ٤٦٠٠ ساله با اشیایی متنوع

کارگران خاکبرداری را انجام داده‌اند و حالا کناری ایستاده‌ و منتظرند تا کارشناسان باستان‌شناس اشیای موجود در گور شکافته شده را بررسی و تحقیقات‌شان را تکمیل کنند، و گور تخلیه شود تا مجددا روی آن را بپوشانند و با تابلویی در بالای آن مشخصات و زمان کشف گور را ثبت کنند و به سراغ بخش بعدی بروند برای حفاری، در روزهای پایانی کاوش در فصل پانزدهم حفاری در شهر سوخته گوری با ساختار سردابه‌ای کشف شده که متعلق به زنی ٣٨ ساله است. سید سجادی در مورد ساختار قبور سردابه‌ای و خصوصیات مربوط به آن می‌گوید: «در ساختار قبور سردابه‌ای ابتدا یک گودال عمودی حفر می‌شده، بعد در زیر این گودال نقبی زده می‌شد، و اتاقکی در زیر زمین خالی و فضایی را آماده می‌کردند برای تدفین فرد. قبور سردابه‌ای متعلق به افرادی است که یک شاخصه خاص در جامعه داشتند، یا جزو افراد ثروتمند بودند یا متعلق به یک خانواده از طبقات اجتماعی بالاتر یا مهم‌تر. وقتی فرد را داخل محل مربوطه قرار می‌دادند، ظروف مختلف محتوی مواد غذایی و نوشیدنی‌های گوناگون و در بسیاری از موارد ابزار کار فرد را هم قرار می‌دادند و بعد روزنه‌ای که بین چاله عمودی و سردابه‌ای که کنده شده بود با خشت مسدود می‌کردند، به همین دلیل اجساد و اشیایی که داخل قبور سردابه‌ای هستند نسبت به قبور دیگر سالم‌تر می‌ماندند، دلیل این مساله این است که تماس با خاک که املاح مختلفی در آن است کمتر است.»

تحلیل سجادی در مورد قبری که اخیرا شکافته شده، این است: «این قبر دومین قبری است که در کاوش اخیر به دست آمده و مربوط به ٢٦٠٠ سال قبل از میلاد است، بر اساس نتایج تحقیقات کارشناس انسان‌شناسی هیات کاوش این قبر متعلق به یک زن ٣٦ ساله است. ١٢٠ قطعه شیء به همراه این جسد در قبر قرار گرفته است. این قبر از جهاتی عجیب است، ما اینجا اشیایی داریم که احتمالا متعلق به مناطق غربی افغانستان است، بعضی از این ظروف تیپیک شهر «ماندگار» در افغانستان است.

این شهر در جنوب قندهار در ابتدای رودخانه هیرمند قرار دارد و شهر سوخته در انتهای این رود قرار گرفته است. فاصله این دو شهر حدود ١٢٠٠ کیلومتر است. اینکه این شیء به چه شکل وارد این منطقه شده است می‌تواند جالب باشد. یک سری ظروف هم در این قبر هست که اصلا متعلق به این منطقه نیست، ظرفی در این قبر قرار دارد که قطعا وارداتی است چون خصوصیات مربوط به اشیای این منطقه را ندارد و حدس می‌زنم متعلق به «بمپور» باشد، چون در کاوش‌های قبلی مشابه آن را نداشتیم. این نشان‌دهنده آمیزش و اجتماع مهاجرینی است که به این منطقه آمده‌اند. البته این موضوع علاوه بر مطالعه اشیا می‌تواند در نتایج تحقیقات انسان‌شناسی هم مشخص شود. لیوان گلابی شکل که جزو ظروف تیپیک شهر سوخته است هم در این قبر وجود دارد، که داخل آنها مایعی به رنگ گِل را که از انگور تخمیر شده به دست می‌آمد می‌ریختند. این تدفین از این جهت جالب توجه است که در آن از غرب افغانستان شیء قرار دارد، از بمپور هم همین طور، از سفال‌های خاکستری بلوچستان چند نمونه در این گور قرار دارد، از ظروف تیپیک شهر سوخته هم در میان اشیای مکشوف در این گور دیده می‌شود.

این تنوع اشیا در همه قبور دیده نمی‌شود، کم پیش می‌آید که این تنوع مناطق تولید کننده اشیا در یک قبر دیده شود.»شهر سوخته در ٥٦ کیلومتری زابل وسعتی حدود ١٥١ هکتار دارد، که از این فضا ٢٥ هکتار آن گورستان شهر است که بزرگ‌ترین گورستان مربوط به دوره پیش از تاریخ ایران است، که به طور تخمینی بین ٣٥ تا ٤٠ هزار قبر در آن وجود دارد، و این به معنای آن است که حداقل ٦٠ هزار اسکلت انسانی در آن وجود دارد. به این دلیل که برخی از این قبور انفرادی هستند و بعضی هم بیشتر از یک اسکلت دارند. ٨٠ هکتار از محدوده شهر سوخته منطقه مسکونی است که شامل منطقه صنعتی و بناهای یادمانی است و بناهای همگانی و عام‌المنفعه را هم دربر می‌گیرد.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه