یافتههای باستان شناسی
صدای پای تاریخ در شهری که سوخته نیست
- يافتههاي باستان شناسي
- نمایش از یکشنبه, 20 شهریور 1390 17:28
- بازدید: 5812
برگرفته از فر ایران
گفتوگوی علیرضا سلجوقی، با دکتر سجادی سرپرست باستانشناسان شهر سوخته
طنین خشاخش سفالینههای شکسته با نقش و نگارههای خیرهکننده در فضای خاموش و تاریک کویر میپیچد.
اینجا چنان از خرده سفالینه؛ سنگ و فلزهای قدیمی مشحون شده که هر قدم بر زمین آن به منزله ورقی بر کتاب تاریخ حماسی نیاکان ایران کهن ما « رستم و سهراب» است.
این مکان دشت تفتیده سیستان، قلب داغ و تپنده تاریخ قلات پهناور ایران است. هر ندایی که از آن برمیخیزد، سفری جذاب است و انگار آدمی را به گذشتههای دور و دراز رهنمون میکند.
این نواها، روز و شب با هیاهوی بادهای 120 روزه، سکوت خاموش و تاریک فضای کویر را در هم میشکند؛ فراخوانی به اعماق تاریخ میزند و یکه و تنها رازهای سر به مهر گذشته را در گوش ستاره و ماه نجوا میکند.
این دست پروردهی تاریخ، با ناز و کرشمه سدهای متمادی است که به رسم امانت به دست مهربانان آسمان (خورشید و ماه و ستاره) سپرده شده و در گذار ازمنه به « شهر سوخته» در دل کویر خشن سیستان نور امید و حیات تابانده تا همچنان پس از گذشت 52 سده پرهیبت و مغرور سر افراز بماند.
در قطعهای از بهشت دشت گونه سیستان به مدد «هامون و هیرمند» در شرق فلات گسترده ایران، «شهر سوخته» جای خوش کرده که آوازهاش باعث غرور ایرانی است.
در اینجا هنوز صدای پای تاریخ به گوش میآید؛ شهر اگر چه فرتوت است اما با وجود قهر طبیعت و ورزش بادهای معروف 120 روزه در زیر تلنبار گرد و غبار زمانه خمیده نشده و همچنان پایدار نفس میکشد و در این مدت، همواره تاریخ را این سو و آن سو با خود همراه برده است.
شهر سوخته در واقع نام سلسله تپههای به هم چسبیده وسیع با بلندای بین 12 تا 18 متر از سطح زمینهای پیرامونی است که درست در فاصله 56 کیلومتری جاده زابل به زاهدان قرار دارد.
این شهر تاریخی، مهمترین محوطهی دیرینه سیستان در کنار رود هیرمند و در بالاترین لبه شمال غربی ریزشگاه قدیمی بر روی سلسله « تپههای رمرود» و زمینهای زراعی «نیمروز» واقع شده که وجود آن در هزارههای چهارم و سوم پیش از میلاد، دامدار رودخانه پر آب هیرمند بوده است. 120 هکتار از گستردهترین دوره آن مربوط به سالهای بین 2800 تا 2500 پیش از میلاد بوده که گستره آن در این دوران به بیش از 80 هکتار رسیده است.
افزون بر نیمی از پهنهی شهر، چنان پوشیده و مملو از توده سفالهای شکسته سنگ؛ فلز و خرده سنگهای نیمه قیمتی و سایر مواد منقول باستانی است که در برخی مکانها بدون گام نهادن بر روی این مواد امکان جابهجایی و حرکت میسر نیست.
با آن که محل قطعی و در برخی موارد مکان تقریبی بسیاری از شهرها و ایالتهای باستانی در لوحههای به دست آمده از میان رودان، چون «انشان»؛ «ارت»؛ «ملوخه»؛ «ماراهاشی»؛ «دیلمون» و «مکن» توسط دیرینه شناسان مشخص شده، اما هنوز به سبب فقدان دستیابی به اسناد و مدارک کافی و کامل از نام باستانی شهر سوخته آگاهی در دست نیست.
هر چند سالها پیشتر این شهر به عنوان یکی از شهرهایی که میتوانسته با شهر «ارت» تطابق کند مورد بحث بوده اما بعدها با تعیین و تطبیق «شهداد» کرمان با محل «ارت» این فرضیه مردود شناخته شد.
عنوان امروزی شهر سوخته، نامی جدید است و به نظر نمیرسد که پیشینهی آن از 150 تا 200 سال بیشتر باشد؛ از آن جایی که این شهر دست کم طی سه مرحله از تاریخ خود دچار حریق و آتشسوزی بزرگی شده سطح آن سوخته و آثار خاکستر و سوختگی در جای جای آن دیده میشود و به این ترتیب از سوی مردم محل به نام «شهرسوخته» خوانده شده است.
روایت محلی دیگر درباره نام شهر آن است که نام این محل در اصل شهر «سوته» بوده که به معنای بزرگ و عظیم است و سوته به مرور زمان تبدیل به سوخته شده است.
مردم شهر سوخته با استفاده از موقعیت جغرافیایی شهر خود که اجازهی تهیه منابع معدنی و طبیعی و مهار تولید و توزیع آنها را در تمام نقاط سیستان و مناطق اطراف میداده، این شهر را گسترش دادهاند.
توسعه شهر سوخته از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و صنعتی در یک دوره 400 ساله از زندگانی یک هزار ساله، آن را از شکل شهرک کوچک 15 هکتاری خارج و سپس با گستره حدود 150 هکتاری تبدیل به یکی از بزرگترین شهرهای دوران مفرغ خاورمیانه کرده که شهرهای محدودی چون انشان یا « تپه ملیان» در فارس، « اور» در بین النهرین، « شوش» در دشت خوزیان و بالاخره « موهنجودارو» در دشت « سند» قابل مقایسه با آن بودهاند، گستره شهر قابل تقسیم به سه بخش اصلی و سه بخش فرعی است.
دکتر سجادی، سرپرست گروه باستان شناسان شهر سوخته میگوید:
منطقه بزرگ مرکزی شهر، شامل بخشهای مسکونی شرقی، مرکزی و بناهای یادمانی است.
منطقه شمال غربی شهر شامل بخشهای صنعتی و گورستان است که آثار معماری به دست آمده در بخش مسکونی نشان دهنده وجود نوعی نظم و ترتیب در تقسیمبندی ساختمانها و واحدهای مسکونی است که توسط خیابانها و کوچههایی از یکدیگر جدا میشوند.
مصالح ساختمانی این بناها عبارتند از چینه، خشت، چوب و حصیر، هر واحد ساختمانی دارای شش تا 10 اتاق بوده که دارای در، درگاه، پلکان، سقف و اجاق بوده است.
اشیای منقول پیدا شده در شهر سوخته بسیار متنوع است، گذشته از ظرفهای سفالی بسیار زیاد، اشیای در خور توجه دیگر شامل انواع پیکرههای کوچک گلین، سفالین و سنگی انسان و جانور، اشیای چوبی و حصیری، ابزارهای بافندگی، پارچه و طناب است که در میان اشیای سنگی، به ویژه میتوان به ظرفهای مرمری و دستههای سنگی و سنگ آسیابها اشاره کرد.
اشیای زینتی بیشتر با سنگهای نیمه بهادار وارداتی چون لاجورد، عقیق و فیروزه که از معادن دور دست به شهر سوخته وارد شده ساخته شدهاند، این سنگهای نیمه بهادار و به ویژه سنگ لاجورد، توسط صنعتگران شهر سوخته تراش داده شده و به شکل اشیای زینتی درمیآمده و سپس برای صدور به سرزمینهای دور دست آن سوی خلیجفارس و میان رودان فرستاده میشد.
از سنگهای مرمر، بازالت و آهکی برای ابزارسازی و مهرهسازی و نیز ساخت ظرفهای گوناگون استفاده شده است مهرهها و اثر مهرههای گوناگونی از مواد مختلف در شهر سوخته به دست آمده که دارای کاربرد اداری و رسمی بوده است.
یکی از مهمترین اشیای کشف شده در شهر سوخته، لوحهی گلی کوچکی است که بر روی آن نوشتهای کوتاه به خط دوران آغاز «تمدن ایلامی» باقیمانده که به ظاهر مربوط به یک سلسله ارقام و اعداد است. این لوحه که از کهنترین لایههای موجود شهر پیدا شده مربوط به حدود 3200 سال پیش از میلاد و قدیمیترین نوشتهای است که تا کنون در سرزمینهای شرق دست لوت به دست آمده است.
بیشتر این جمعیت به کارهای تولیدی و صنعتی مانند سنگ تراشی، سفالگری، بافندگی شکار و صیادی، کشاورزی و بازرگانی اشتغال داشتهاند.
شهر سوخته مانند بسیاری دیگر از محوطههای باستانی شرق ایران همانند تپه «حصار دامغان» و تپه «یحیای» کرمان و «تل ابلیس» بردسیر تقریبا در یک زمان یعنی حدود اوایل هزاره دوم پیش از میلاد از بین رفته است.وی اظهار داشت:
برخی پژوهشگران تغییرهای شدید آب و هوایی و خشک شدن رود هیرمند را از عوامل متروک شدن این شهر باستانی میدانند، اما با توجه به همزمانی از بین رفنت محوطههای باستانی دیگر در مناطق شرقی ایران با متروک شدن شهر سوخته میباید در جستجوی عوامل و دلایل دیگری نیز بود.
مهمتر این که تا کنون هیچ اثر و نشانهای از آتشسوزی شدید و فراگیری که باعث تخریب کامل شهر شده باشد و یا هجوم خارجی به شهر به دست نیامده تا این عوامل را در متروک شدن شهر سوخته دخیل دانست.
پیدا شدن هزاران قطعه شیء مطالعاتی، گنجینهای و آزمایشگاهی در شهر سوخته بر ثروت و غنای موجود در آن و درجه رفاه مردم شهر گواهی میدهد، این اشیا از یک سو بر وجود ارتباطهای این شهر با روستاهای اقمای آن که تولید کننده برخی موارد مورد نیاز جامعه شهر بودهاند و از طرف دیگر بر ارتباط با سرزمینهای دورتر از نظر مبادله کالا صحه میگذارند.
علاوه بر آن، اشیا و لوازم داخل گورها به شناسایی درجه فقر و غنا و یا طبقه اجتماعی و در بخری موارد شغل و در موارد نادرتری به جایگاه و خاستگاه اصلی و یا حداقل وابستگی خاص جغرافیایی فرد کمک میکنند، اختلاف میان اشیا، کیفیت و مرغوبیت آنها از نظر ساختمانی و یا مواد استفاده شده در آنها بستگی به نوع ساختمان گور نیز دارد.
این اشیا از مواد مختلفی چون سفال، سنگهای گوناگون، چوب، گیاه، استخوان، فلز، گل و مانند آن ساخته شدهاند، سفال یکی از مواد اصلی و اولیه مورد استفاده در شهر سوخته بوده که به مقدار شگفتآوری تولید شده و این مهمترین علتی است که حتی امروزه با گذشت سدهها در بسیاری از بخشهای مختلف شهر و به ویژه مناطق مسکونی نمیتوان بدون پا گذاشتن روی تودههای انبوه سفال قدم برداشت.
کارگاههای اصلی تولید سفال در روستاهای اقماری قرار داشته که شناخته شدهترین آنها در تپههای «رود بیابان» مربوط به دوره دوم استقرار در شهر سوخته دیده شدهاند.
کاوش در ساختمان شماره یک از سال 1378 در بناهای یادمانی آغاز شد و تا کنون حدود 1400 متر از آن حفاری شده است که در نتیجه آن دهها فضای روباز شامل حیاط، اتاق، راهرو، انبار، کوره و اجاقهای متعدد، پلکان و سایر عناصر معماری در آن پیدا شده است.
بیشتر آثار منطقه، بناهای یادمانی متعلق به دوران دوم استقرار است که در دوره سوم نیز با تغییرهایی در کاربری بناها ادامه پیدا کرده وبه احتمال در دوره اول نیز از آن استفاده شده است.
دیوارهای اصلی اتاقهای این بنا از خشت ساخته شده و از استحکام زیادی برخوردار است، این دیوارها اغلب حجیم و قطور است به گونهای که قطر آنها بین 75 تا 125 سانتیمتر بوده، اما در برخی دیوارهای کم اهمیت و تیغهها، قطر آنها کاهش یافته و به حدود 50 سانتیمت میرسد.
خشتهای استفاده شده در این بنا اغلب به اندازه استاندارد 40 در 20 در 12 سانتیمتر است اما در چند مورد نیز خشتهای بزرگتری به طول 45 سانتیمتر دیده شده است، خشتها با استفاده از قالبهای چوبی ساخته شدهاند و کنارههای آنها کاملا صاف بوده و سطحشان نیز با وسیلهای چون ماله صافه شده که اثر انگشت خشت زن بر روی آنها کمتر به چشم میآید.
در ورودی و اصلی این ساختمان تا کنون پیدا نشده اما شواهد موجود نشان میدهد که محل این دروازهها در فضای روباز بزرگی در جبهه جنوبی قرار داشته است، این فضای روباز به پلکان بزرگی مرکب از هشت پله وسیع منتهی میشود که از طریق آن میتوان به سقف اتاقهای مرکزی راه یافت.
در میان آنها اشیای مربوط به زندگی روزمره مانند ظروف سفالی، لوازم و ابزار مذهبی و پرستش مانند پیکرههای انسان و جانور «فلاخنهای گلی تخممرغی شکل، ابزار مربوط به فعالیت اقتصادی و بازرگانی مانند مهر و اثر مهر و اشیای سفارشی و سرپوشهای مهر شده، ظروف سفالی و دیسکهای مدور و مثلث و طاووسهای گلی، قطعههای مختلف پارچه و طناب، اسبابچوبی مانند قالبها و شانهها، سبدهای حصیری، مهرههای گوناگون سنگی و گلی، گرههای محاسباتی و در نهایت ابزار کار فلزی بسیاری پیدا شده است.
مهرهای شهر سوخته مسطح و از نوع مهرهای شرقی و شمالی فلات ایران است که با نوع مهرهای استوانهای خوزیانی و میان رودانی تفاوت دارند، مهرهای مسطح این شره از مفرغ، سنگ صابون، سنگ مرمر، استخوان و سنگ لاجورد ساخته شدهاند.
اثر مهر در روی بسیاری از قطعههای گلی پیدا شده، همراه با طناب و حصیر، نشان دهنده استفاده از آنها برای مهر کردن در انبارها و یا ظرفهای بسیار بزرگ انباری بوده است.
کلیه بقایای مهر و مومهای کشف شده در بناهای یادمانی توسط مهرهای سنگی و فلزی مهر شدهاند، بیشتر اثر مهرها نشان از شکل هندسی آنها دارد که چهار گوش، صلیبی و در مواردی تصویری از یک پرنده بودهاند.پیشتر و طی دو سال نخست کاوش در گورستان شهر، آثار پارچههایی به شکل کیسه در درون ظروف به شکل زیرانداز و روانداز در قبرها یافت شد، اما پارچههای داخلی قبرهای همه شکننده و فاسد شده بودند و به محض برخورد با فضا و قرار گرفتن در هوای آزاد بیشتر آنها از بین میرفت.
پارچههای پیدا شده در بناهای یادمانی جدا از اثرهای پودر شده و از بین رفته، نرم و تازه به نظر میرسد و در برخی از حالتها میتوان آنهارا مانند دستمالی پیچید و باز کرد. بدون آن که به شکل آنها خللی وارد شود.
پارچههای کف شده در شهر سوخته اغلب به رنگ قهوهای سوخته و گاهی کرم است، اما بیش از چند مورد نیز پارچههایی دورنگ نیز یافت شده است.
همین نکته درباره طنابها نیز صادق است، منشا و ریشه بیشتر طنابها گیاهی است در حالی که پارچهها هم دارای منشا گیاهی و هم جانوری است، پیدا شدن تعداد قابل توجهی ابزار گوناگون بافندگی و ریسندگی چوبی، گلی، سفالی و فلزی نشان دهنده تولید پارچهر در شهر سوخته بوده است. اشیای چوبی به اشکال مختلف دیده شدهاند که شامل لوازم تزیینی، قالب کفش، جعبهها، وسایل و ابزار کار و نیز لوازم شخصی و خصوصی است.
یکی از شاخصترین گروه اشیای چوبی شهر سوخته شانهها است، در کاوشهای سال 1379 دو عدد شانه چوبی معرق در ساختمان شماره یک شهر کشف شده پیش از این گمان میرفت که صنعت معرق کاری دارای ریشه چینی است و سابقه تاریخی آن به دوره صفویه میرسد اما تاریخ ساخت شانههای شهر سوخته حدود 3000 سال پیش از میلاد است که به این ترتیب کشف آنها تغییر بسیار مهمی در تاریخچه، سابقه و محل ابداع این هنر ایجاد کرده است.
سرپرست گروه باستان شناسی شهر سوخته گفت:
از سال 1376 تا سال 80 تعداد 32 گمانه و کاوش در گورستان شهر انجام گرفت که در نتیجه آن حدود 150 تدفین کشف شده اطلاعات و دادههای به دست آمده از داخل گورهای حفاری شده نشان داد که قبرها مخزن سرشاری از دادههاست که برای بازسازی تاریخ و تمدن این شهر و فلات ایران بسیار مهم است.
همین بقایا و ماندهها به روشن شدن وضعیت اجتماعی و طبقاتی مردم، شغل و مرتبه اجتماعی و نیز آیینهای رایج در این جامته کمک فراوانی میکند.
کشف نکاتی چون وجود بیماریهای واگیر و آیینهای مختلف تشییع، نشان از باورهای مذهبی گور های دسته جمعی با ردیف جمجمههای و یا وجود جمجمهی سگهای اهلی شده در برخی از (گورها)، باورهای اجتماعی (قتل عمدی و سر بریدنها که ممکن است ریشههای مذهبی نیز داشته باشد) در شهر سوخته دارد.
استفاده از کفش و یا لباس، ریشههای مختلف نژادی و مهاجرتی شغل و کار مردم (قبرهای صنعتگران و دامداران)، معماری قبرها (شکلهای 9 گانه قبرها) سن و سال افراد، بیماریها، وابستگیهای خانوادگی (گورهای خانوادگی) تاریخ تحول علوم پزشکی (جراحی جمجمه و شکستهبندی)، طبقات اجتماعی گوناگون (قبرهای فقرا و اغنیاء ظرفهای سفارشی برای تدفین) همگی نشانه وجود جامعهای پیشرفته و سازمان یافته در این شهر است.
جهت گورها و تدفینها در گورستان شهر سوخته همواره متغیر است و به نظر میرسد که در زمان دفن، موقعیت خورشید و محل قرار گرفتن آن در آسمان عامل مهمی در تصمیمگیری برای انتخاب جهت قبر و خواباندن جسد در آن بوده زیرا تدفینها در جهت تابش خورشید انجام گرفته که این نشان از ارزش، اعتبار و اهمیت نور و آفتاب در باورهای مذهبی جامعه شهر سوخته دارد.
در دنیای پیشرفتهی شهر سوخته، جهان پس از مرگ نیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، باقی گذاشتن صدها شی مختلف، خوراک، نذر و ابزارکار و سایر مدارک و شواهد همگی نشان دهندهی اعتقادهای مردم این شهر دیرینه است. دکتر سجادی اظهار داشت، این شهر دارای تشکیلات مرتب و منظمی بوده است، آثار باقیمانده در آن نشان دهنده این است که شهر سوخته در هزاره سوم پیش از میلاد در ایام نظام مرتب و منظم آب رسانی و تخلیه فاضلاب بوده و دانش پزشکی در آن به حدی پیشرفته بوده که پزشکان شهر نه تنها از علومی چون شکستهبندی آگاه بودند، بلکه به اجرای اعمال شگفتانگیزی چون جراحی جمجمه نیز دست میزدند.
از سوی دیگر کشف تنها لوح نوشته دوران آغاز تمدن ایلام در این شهر همراه با آثار مهرها و علایمی که پیشتر به آن اشاره شد نشان از ارتباطهای تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد و به این ترتیب مردم این شهر به چنان درجهای از رفاه رسیده بودن که زنان به زیبایی خود نیز توجه فراوان داشته و مردم آن به احتمال جزو نخستین مخترعان و مکتشفان سرگرمیهایی شبیه «شطرنج» و «نرد» بودهاند.
قابل قبولترین و مهمترین نظریه درباره ترک نهایی شهر سوخته، خشکی و جابهجایی ریزشگاه رودخانه هیرمند و بستر آن است که به احتمال، مردم شهر را به دنبال آب جابهجا کرد و به مکانی که اکنون از آن اطلاع و خبری در دست نیست، انتقال داده است.
تا کنون 10 فصل کاوشهای باستان شناختی در شهر تاریخی منحصربه فرد انجام شده که در هیک یک از این فصلها اطلاعات جامع جدیدی از نحوه زندگی «اعتقاد، آیینها، اشیا و ابزارهای تاریخی و ... به دست آمده است.
دومین دوره کاوشهای علمی محوطه باستانی شهر سوخته از سال 1376 توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کشور آغاز شد نخستین دوره این کاوشها را کارشناسان دیرین شناس ایتالیایی در سال 1346 تا 1356 انجام داده بودند.
طی دوره زمانی 10 ساله یعنی از سال 66 تا 75 با سرپرستی دکتر منصور سجادی و گروهی باستانشناسان همراه او 9 فصل کاوش در این محوطه تاریخی انجام شده است.
با توجه به اهمیت تاریخی شهر سوخته و آثار کشف شده در آن برای ساماندهی بیشتر پژوهشهای باستانی در سالهای اخیر «پایگاه باستان شناسی بینالمللی شهر سوخته» تشکیل و راهاندازی شده است.
بر اساس اعلام این پایگاه از آغاز کاوشهای باستانشناسی شهر سوخته تا سال 85 حدود یک هزار تپه اقماری مربوط به دورههای پیش از تاریخ در این منطقه کشف و شناسایی شده است.
با توجه به اهمیت و جایگاه شهر سوخته به عنوان یکی از مکانهای مسکونی منحصر به فرد در حوزه تمدنی تاریخ بشر مراحل مقدماتی و گزارشهای این اثر چندین هزار ساله برای ثبت در فهرست آثار سازمان علمی، فرهنگی، آموزشی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) به عنوان یادمان جهانی ارسال شده است. به نظر میرسد در فصلهای بعدی کاوشهای دیرینه شناسی، گمانهزنیها اطلاعات و دادههای جدید دیگری از این حوزه تمدنی شگفتانگیز ارایه کند.
همانگونه که کاوشهای پیشتر نیز مشخص کرده بود شهر سوخته راز و رمزها و شگفتیهای فراوان و منحصر به فردی در خود به همراه دارد که گمانهزنیهای آینده بیش از این اوج هنر، فرهنگ، خلاقیت و تاثیر شگرف ونیاکان ایرانی ما را بر تمدن بشری بیش از پیش آشکار خواهد کرد.