سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی ایران پژوهی پيرامون فرهنگ ملي - مفهوم فرهنگ

ایران پژوهی

پيرامون فرهنگ ملي - مفهوم فرهنگ

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 67، امرداد و شهریور 1390، رویه 34

فرهنگ، عبارت است از واکنش هم‌آهنگ گروه‌های گوناگون یک ملت، در برخورد با عوامل و عناصر مختلف.

در میان گروهی که با هم کار کرده و یا زندگی می‌کنند، رفته‌رفته اشارت‌ها و اصطلاح‌هایی پدید آمده و متداول می‌گردد. آنان وسیله اشارت‌ها و اصطلاح‌های مزبور، مقصود یکدیگر را آسان‌تر و زودتر درمی‌یابند. به‌طوری که بیگانگان در آغاز از اشارت‌ها و اصطلاح‌های آنان چیزی درک نمی‌کنند و باید مدتی را در میان آنان بگذرانند تا کم‌کم به رازها و رمزهایشان، آشنا شوند. پیوستگی معنوی میان گروهی که در یک محیط زندگی می‌کنند و یا کسانی که با هم کار می‌کنند، شکل بسیار ساده‌ای  است که رفته‌رفته پیچیده‌تر شده و راه تکامل را می‌پیماید و در نتیجه فرهنگ، پدید می‌آید.
میان گروهی که با هم کار می‌کنند یا زیست مشترک دارند، بر اثر اشارت‌ها و رمزهای به کار گرفته شده، گاه واژه‌های معمولی، صورت استعاره به خود می‌گیرند. واژه‌هایی که نزد دیگران معنا و مفهوم ساده‌ای دارد، نزد این گروه، دارای معنا و مفهوم ویژه‌ای است که شناختن و دانستن آن‌ها، نیازمند آموختن است. «چشم»، «زلف» و «دل»، دارای معنای ساده‌ای است، اما در اصطلاح اهل عرفان، همین واژه‌‌ها به صورت رمز و اشاره، جانشین مفاهیم دیگری می‌شوند.
میان گروهی که با هم کار می‌کنند و به دنبال مقصودی هستند، ارزش‌هایی آفریده می‌شود. این ارزش‌ها باعث می‌شوند که آنان برخی از روش‌ها را مطلوب دانسته و بعضی را نامطلوب به شمار آورند. روش‌های مطلوب از نظر آن گروه، خیلی زود پذیرفته شده و در میان آنان رواج پیدا می‌کند و روش‌های نامطلوب، طرد می‌شوند.
گروهی که با هم کار و در یک محیط زندگی می‌کنند، در مسیر کار عادت‌هایی در میانشان پدید می‌آید. گاه مقصود نخستین از پدید آمدن عادت‌های مزبور از میان می‌رود، اما «عادت»ها پابرجای می‌مانند.
روش‌هایی که یک گروه با کار و زندگی مشترک به وجود می‌آورند، در اثر تماس به گروه‌های دیگر منتقل می‌گردد. اما، این روش‌ها، یک‌جا و به همان شکل قابل انتقال نیستند. بلکه روش‌های هر گروه در برخورد با گروه‌های دیگر، تجزیه شده و به بخش‌هایی تقسیم می‌گردد. بر پایه‌ی ارزش‌های گروه‌های پذیرنده، برخی از آن‌ها، رواج یافته و برخی ترک می‌شوند. از سوی دیگر در میان گروه‌هایی که دارای ویژگی‌های مشترک‌اند، ارزش‌های مشابهی نیز، پدید می‌آید. پدیدار شدن این ارزش‌ها، سبب می‌گردد تا برخی روش‌ها به سرعت گسترش یافته و برخی به سرعت از میان بروند.
هر ملت، از گروه‌های گوناگونی ترکیب یافته است. این گروه‌ها ممکن است بر پایه‌ی مکان جغرافیایی، شغل، نوع زندگی و یا میزان درآمد، شناخته شوند. اما همه‌ی این گروه‌ها، از دو جهت دارای ویژگی‌های مشترکی هستند.
نخست، از جهت گروهی که به آن وابسته‌اند. دوم، از جهت آن‌که در تار و پود وضع جغرافیایی یا اجتماعی مشخصی قرار دارند. به گفته‌ی دیگر، هر گروه اجتماعی وابسته به یک ملت، دارای ویژگی‌هایی بر پایه‌ی پیوستگی به آن ملت می‌باشد که در میان گروه‌های دیگر آن ملت نیز مشترک است. از سوی دیگر، هر گروه دارای ویژگی‌هایی است که در گروه‌های دیگر، به چشم نمی‌خورد. بدین‌سان هر گاه «روشی» در میان گروهی پدیدار شود که با ارزش‌های ناشی از ویژگی‌های ملی هم‌سان باشد، در آن صورت روش مزبور در میان همه‌ی گروه‌های وابسته به آن ملت، رواج پیدا می‌کند.
ویژگی‌های مشترک یک ملت، از میان روش‌ها و رفتارها، گزینش لازم را انجام می‌دهد. این گزینه‌ها، هر یک بر روی رفتار ویژه یک گروه اثر گذارده و در این فرآیند بر دگرگون‌سازی «ارزش‌»های آنان، اثر می‌بخشد. بدین‌سان رفته‌رفته یک ملت با همه‌ی گروه‌های اجتماعی وابسته، در فضای ویژه‌ای سیر کرده و با ارزش‌های ویژه‌ای، مجهز می‌شود. مجموعه‌ی تکامل‌یافته‌ی رفتارها، چگونگی گزینش رفتارها و روش‌ها، فرهنگ ویژه‌ی هر ملت را تشکیل می‌دهد. فرهنگ، عبارت است از فرآیند واکنش هم‌آهنگ گروه‌های گوناگون یک ملت در برخورد با عوامل و عناصر مختلف. چنین واکنش هم‌آهنگ، با گذشت زمان به «کنش» و «واکنش» یک ملت، سبک و روال ویژه‌ای می‌بخشد، چنین برخورد و برداشتی از پدیده‌ها ویژه‌ی آن ملت است که آن ملت را می‌پرورد و در آن پرورده می‌شود.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه