نوروز
سههزار سال تاریخ پشتوانهٔ نوروز
- نوروز
- نمایش از شنبه, 27 اسفند 1390 09:45
- بازدید: 5930
آغاز نوروز برابر با یکم فروردینماه، جشن آغاز سال و یکی از کهنترین جشنهای باقیمانده از دوران باستان با سههزار سال قدمت است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند.
JmksportShops , Chaussures, sacs et vêtements , Livraison Gratuite | womens air max 90 iron - 134 Air Jordan 1 High OG "University Blue" 2021 For Sale - 555088
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، براساس اطلاعات منتشرشده در جلد چهارم کتاب «طهران قدیم» نوشتهی جعفر شهری، عید نوروز بهعنوان یکی از قدیمیترین آداب و رسوم ایرانیان باستان همیشه مورد توجه ثرتمندان و فقیران بوده است.
زمان استقبال از این رسم کهن، اسفندماه یعنی «ماه حوت» بود که کمکم فکر عید نوروز در دل ثرتمندان و فقران مینشست و مردم به تهیهی وسایل عید برمیخاستند و مقدم بر همه، رخت و لباس دوخته ندوخته برای خود و کودکان بود که دغدغه و وقت زیادتری را میطلبید.
لباسهای عید کودکان غالبا از رنگهای زندهی سبز، سرخ، زرد و آبی تهیه میشد که نشاط داشته باشد و بعد از آن نوبت کفش و کلاه و احیانا جوراب میرسید که خریداری کنند و بزرگترها برای خود گیوه، عبا، کلاه، چادر سیاه و چادر نماز که با داشتن لباس حسابی هم باید این چند تکه را نو و تجدید کنند.
بنا بر این رسم، «خانهتکانی» یکی از دیگر رسومی بود که ایرانیان از گذشتههای دور آن را انجام میدادند. پس از آسوده شدن از رخت و لباس و کفش و کلاه خود و بچهها نوبت به خانهتکانی میرسید و این سنتی بود که در خانهی هیچ ثروتمند و گدا تعطیلیپذیر نمیشد و اگر خانه جباخانه یا مسجد و مردهشوخانه باید کل و جزء آن بیرون ریخته میشد، پاکیزه، نظیف، شسته و گردگیریشده مرتب به جاهای خود عودت داده میشد.
سبزه سبز کردن، یکی دیگر از رسوم ایرانیها بود که به نسبت (سنگینی - سبکی) دست سبزکننده از 20 روز تا 10 روز به عید مانده صورت میگرفت و این نیز به این ترتیب بود که زن خانه به تعداد جمعیت خانواده، مشتمشت گندم یا عدس، ماش و هر چه خواسته عقیدهشان بود به طوری که بعد از مشت کردن و به طرف ظرف بردن چیزی از مشتش به زمین نیفتد، برمیداشت در ظرفی سفالین میریخت و با هر مشت نیت سلامتی، تندرستی، خوشی، خوشبختی و مال و گشایش و آنچه را که به هریک از افراد مربوط میشد، آب نیم گرم در جای گرم ریخته و اگر هوا زیاد سرد و جای گرمی نبود در پای کرسی میگذاشت و هر روز آب خورد رفتهاش را به او میرساند تا دانهها در ظرف کُج (نیش) زده به سفیدی بزند. آنگاه در دستمال میریخت سه روز نیز با رطوبت معتدل در دستمال نگاه میداشت تا کُجههایش نقرهیی شود کاملا نیشهایش بالا آمده باشد. سپس در دُوری مسی یا بشقاب و دوری چینی و مانند آن یا مطابق جمعیت خانه در ظرفهای کوچک و بزرگ پهن میکرد، رویش را دستمال میکشید و آب میپاشید، روزها در معرض آفتاب و شبها در گرمترین اتاق یا مکان میگذاشت تا سبزهها رخ بکشند رو به سبزی بیاورند، آنگاه روبان قرمزی به دورش میبست و پاپیون مانند گره زده با گلهای پارچهیی رنگارنگ که به اطراف روبان میدوخت زینت و آماده میکرد.
براساس اطلاعات منتشرشده در این کتاب، از همین روزها بود که دکانهای شیرینیفروشی، آجیلفروشی، دوختهفروشها، کفاشها، کلاهدوزها، گیوهفروشها، ماهیفروشها و سبزیفروشها رونق میگرفت و کسبه و پیشهوران دیگری نیز بودند که به دور کوچهها و گذرها به راه افتاد ورود بهار را بشارت میدادند، از جمله نعناترخونیها که با لاوکهای چوبی پونه وحشیهای پرعطر و بوی ترخونهای پاکوتاه و تربچه نقلیهای آبزدهی خود میخواندند: «آی گل پونه، نعنا پونه، نوبر بهاره گل پونه، تربچه نُقلیه نعنا و ترخون». از سوی دیگر، بستنیفروشهای چرخی و قالبی که با راه انداختن چرخها و سرگرفتن بشکه، قالب بستنیشان میخواندند «بهار آوردم، نوبربهار آوردم. جیگر و جلا میده بستنی، پرهل و گلابه بستنی». آب آلوییها که لگنهای آلوخیسکردههای خود را سر هر سهراه و چهارراه روی چهارپایههای بلند خود گذارده میگفتند: «سرآبه آب آلو، تشنه بیا آب آلو. صفرابره آلو». باغبانها نیز بیل بدوش میخوانند «آی باغچه بیل میزنیم، آی مُوهَرَس میکنیم».
به گزارش ایسنا، با توجه به قدمت این آیین کهن، مجمع عمومی سازمان ملل در نشست چهارم اسفندماه ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰)، ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهی ایرانی به رسمیت شناخت و آن را در تقویم قرار داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشهی ایرانی است که قدمتی بیش از سههزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰میلیون نفر آن را جشن میگیرند.