سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان پیشنهادهای سازمان‌های مردم‌نهاد فرهنگی به دکتر حسن روحانی

یادمان

پیشنهادهای سازمان‌های مردم‌نهاد فرهنگی به دکتر حسن روحانی

بیش از 60 سازمان مردم نهاد (سمن) از سراسر کشور در نامه‌ای به دکتر روحانی، رئیس جمهور منتخب، مطالبات خود را برای بهبود وضعیت بحرانی میراث فرهنگی و محیط زیست کشور مطرح کردند.

new nike football boots 2012 2017 - 002 - Nike Air Max 270 ESS Ανδρικά Παπούτσια Γκρι / Λευκό DM2462 | boys nike jordan retro flyknit shoes women High OG Panda - air max 95 cool grey neon yellow - Grailify

به‌نام خداوند جان و خرد

جناب آقای دکتر حسن روحانی
رییس‌جمهور گرامی و منتخب ملت ایران

سلام. ضمن عرض تبریک برای برگزیده شدن شما به ریاست‌جمهوری ایران و آرزوی کامیابی در رسیدن به آرمان‌های‌تان، زمان را مغتنم دانسته و از سوی گروهي از سازمان‌هاي مردم‌نهاد فرهنگي کشور ــ ضمن جلب توجه شما به بیانیه‌ی انتخاباتی‌مان که پیش از این صادر شد ــ مهم‌ترین درخواست‌های خود را به‌کوتاهی خدمت‌تان عرض می‌کنیم:

1. سازمان‌های مردم‌نهاد از بدو رسمیت یافتن در نظام جمهوری اسلامی، در اوایل دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای خاتمی، دو نیاز عمده داشته‌اند که همواره بی‌پاسخ مانده است:

الف ـ ساده و کوتاه شدن مراحل ثبت، و کاسته شدن از شرایط و تشریفات آن، و نیز همراهی نهادهای مجوزدهنده؛ که به‌ویژه به‌خاطر نگاه‌های امنیتی همیشه اعتبارنامه‌های آنان یک‌ساله صادر می‌شده و با کمترین ظنّ به رفتار اشتباه سمن‌ها این اعتبارنامه‌ها تمدید نمی‌شده‌اند ــ در حالی که سازمان‌های مردم‌نهاد، به‌ویژه در سطح جوانان، نهاد‌هایی برای انجام کار گروهی و طبیعتاً آمیخته با آزمون و خطا هستند. پیشنهاد ما این است به سمن‌هایی که بالای سه سال عمر دارند مجوزی دایمی از سوی وزارت کشور یا سازمان مرتبط، به همراه اجازه‌ی ثبت رسمی در سازمان ثبت اسناد کشور، داده شود تا با تغییر سیاست‌ها و سلیقه‌ها در دوره‌های گوناگون ریاست‌جمهوری دچار توقف یا تعلیق نشوند.

ب ـ نیاز به حمایت‌ها، که به باور ما بیشتر از جنس سخت‌افزاری باید باشد؛ چرا که کمک‌های پولی نه تنها باعث ایجاد تبعیض میانِ سمن‌ها می‌شود، بلکه آنها را درگیر اجرای طرح‌های فرمایشی و رقابت‌های ناسالم کرده و توجه‌شان را صرف مسایل درآمدزایی می‌کند و از سوی دیگر، موضوع نظارت بر آنان را هم برجسته می‌نماید. در حالی که با واگذاری مکان‌هایی تاریخی برای نشست‌های انجمنی و ملزم کردن سازمان‌ها و نهادهای دولتی ــ به‌ویژه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ــ به همکاری با سمن‌ها (برای نمونه، در اختیار گذاردن تالارهای‌شان برای همایش‌ها) نه تنها بخش زیادی از مشکل‌های سمن‌ها حل خواهد شد، بلکه به حفظ و احیای چنین مکان‌هایی نیز یاری رسانده و باری از دوش سازمان میراث فرهنگی برداشته خواهد شد. به‌ویژه، فراهم کردنِ زمینه برای راه‌اندازی شبکه‌های استانی و ملی در حوزه‌های مختلف، کاری که سال‌ها پیش آغاز شد اما با عدم حمایت و حتا برخی کارشکنی‌ها ادامه نیافت، از جمله نیازهای انجمن‌ها برای بهره بردن از تجربیات یکدیگر و همکاری برای کارهای بزرگ‌تر و جهانی است. طبیعی است در پی شکل‌گیری چنین شبکه‌هایی، می‌توان برپایی نشست‌ میان نمایندگانِ انجمن‌ها و نهادهای مسؤول در قوای سه‌گانه را نیز نهادینه کرد و از توان مشورتی و اجرایی سازمان‌های مردم‌نهاد در زمینه‌های تخصصی بهره گرفت.

2. تاریخ و فرهنگ مشترک ملت ایران، که در بر گیرنده‌ی همه‌ی تیره‌ها و اقوام ایرانی است، یکی از مهم‌ترین عوامل همبستگی و هویت ملی ایرانیان است؛ امری که اهمیت‌اش در این سال‌ها نادیده گرفته شده، که شوربختانه پیامدهای شوم آن ــ در پی تحریک‌ها و بدخواهی‌های دشمنان ایران ــ در تلاش‌هایی که برای جدا نشان دادن قوم‌های ایرانی انجام می‌شود، قابل مشاهده است. هر چند از رسانه‌ی ملی ایران ــ با ساخت مجموعه‌هایی تلویزیونی درباره‌ی تاریخ طولانی و باشکوه ملت ایران و نشان دادنِ پیوند میان تیره‌های ایرانی، به‌ویژه آنانی که با توطئه‌های استعمار در دو سده‌ی اخیر از یکدیگر جدا شده‌اند ــ توقع توجه به این موضوع حیاتی می‌رود که هم‌چنان نادیده گرفته شده است؛ از دولت ملی شما نیز انتظار می‌رود با بازنگری کتاب‌های درسی در وزارت‌خانه‌ی متبوع در راستای توجه به کلیت تاریخ ایران و شخصیت‌های برسازنده‌ی آن و توجه به شناختِ اقوام ایرانی و یادمان‌های فرهنگی و طبیعی، در راه ترمیم این شکاف‌های شناختی گام بردارد. فراموش نشود که کتاب‌های درسی تاریخ در همه‌ی جای جهان ــ بر خلافِ ایران ــ مهم‌ترین نقش را در شکل‌گیری و تقویت حسّ میهن‌دوستی باشندگانِ یک سرزمین دارند؛ موضوعی که در ایران امروز چشم‌انداز شایسته‌ای را نشان نمی‌دهد.

3. در پیوند با سخن پیشین، امیدواریم مدیریت کارشناس و آگاهی را بر دستگاه میراث فرهنگی کشور بگمارید، چرا که در همه‌ی این سال‌ها ــ و به‌ویژه در 8 ساله‌ی اخیر ــ این بخش آسیب‌های بسیاری دیده است؛ آسیب‌هایی که بسیاری از آنها جبران‌پذیر نیست و شماری از مواریث مادی و معنوی تمدن ایرانی ـ اسلامی، که در پی بی‌توجهی مسؤولان با تیشه‌ی جهل خُرد شده‌اند، از دست رفته‌اند؛ از بی‌توجهی به بافت‌های تاریخی شهرهای کهنی چون یزد، اهواز، کاشان،... و بسیاری تپه‌های تاریخی کاوش‌نشده که به‌ویژه در خوزستان نابود می‌شوند،... و بناهای جهانی پاسارگاد، نقش جهان،... تا بناهای مذهبی هم‌چون امام‌زاده‌ها که با گسترش‌های غیراصولی ــ با نیت درآمدزایی بیشتر ــ از فضای معنوی و تاریخی خود دور می‌افتند و هم‌چنین ساختمان‌های مهم تاریخ معاصر در کلان‌شهرهای تهران، تبریز،... که ثبت‌شده یا ثبت‌نشده راه نابود کردن آنها هموار می‌شود. با این توضیح، ما ضمن صحه گذاشتن بر ارتقای سازمان میراث فرهنگی ــ با توجه به غنی و گسترده بودن تمدن ایرانی ــ به جایگاه یک وزارتخانه، که از مطالبات به‌حق کارشناسان و همه‌ی کنش‌گران این حوزه طی این سال‌ها بوده و طبعاً چگونگی و کم‌وکیف تشکیل آن در فرصت مقتضی مورد بحث‌های کارشناسانه‌ی لازم قرار خواهد گرفت، معتقدیم بخشی از میراث گرانقدر فرهنگی و معنوی ما در خارج از مرزهای سیاسی ایران کنونی و در حوزه‌ی ایران بزرگِ فرهنگی قرار دارد که شایسته است مدیران توانمند این حوزه با پشتیبانی شما پی‌گیر حفظ این میراث نیز باشند.
هم‌چنین، بر خلاف برخی سخنان، گردشگری را جدا از میراث فرهنگی و موجب آسیب زدنِ آن نمی‌دانیم، بلکه بر این باوریم که مدیریت نادرست و تابعیت برنامه‌های حوزه‌ی میراث از راهبردهای حوزه‌ی گردشگری است که باعث نابود شدن تدریجی یادمان‌های فرهنگی می‌شود. این روند باید معکوس شود، چرا که توجه ما به میراث گرانقدرمان است که گردشگر را جذب خواهد کرد. صنایع دستی هم ــ ضمن برخورداری از بودجه‌ای مناسب برای احیا کردن بسیاری از صنایع دستی و هنرهای سنتی در خطر، که جدا از ایجاد اشتغال‌زایی، نماد کشور ما هستند ــ باید در همین سازمان بماند.
با این تفاصیل، و با عنایت به آن‌که سازمان میراث فرهنگی در این سال‌ها با مدیریت‌های غیرمتخصص و سیاسی خود و به‌ویژه انتقال غیراصولی کل آن، که به از دست رفتنِ بسیاری از تلاش‌های قبلی و نیز از دست دادنِ شماری از کارمندان دوره‌دیده‌اش انجامید، نیازمند تجدید بنایی دوباره و فراخوانی کارشناسان خبره‌ی خانه‌نشین‌شده‌اش است.
پیشنهاد ما برای سامان بخشیدن به این نهاد مهم گماردن «دکتر مهدی حجت» به ریاست «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» است تا هم‌چون سال‌های نخست انقلاب ساختار آن را از پایه بچینند.

4. و در آخر آن‌که محیط زیست ایران را دریابید که سخت در خطر است؛ از تخریب جنگل‌های بی‌نظیر هیرکانی در شمال تا جنگل‌های بلوط زاگرس، و از بی‌توجهی به اهمیت رودها و دریاچه‌ها تا رسیدگی نکردن به مناطق حفاظت‌شده،...
تغییر این وضعیت ــ و هم‌چنین رسیدگی به موضوع مهم خشک شدن تالاب هورالعظیم، که با پراکندن گرد و خاک، نفس زندگی را در مناطق غرب و جنوب غربی ایران قطع کرده است ــ نیازمند مدیرانی جسور و آگاه، و پشتیبانی دولتیِ دلسوز و بهره‌گیری از نیروهای توانمند سمن‌ها برای میراث‌بانی است.
ما، هم‌چنین، منتظر صدور دستورهای خردمندانه‌ی شما برای بازگشت زندگی به دریاچه‌ی ارومیه ــ در مقام نماد محیط زیست ایران ــ هستیم تا مبادا به سرنوشت تلخِ دیگر دریاچه‌ی تاریخی ایران‌زمین، دریاچه‌ی خوارزم، دچار شود که با سیاست‌های نادرست عمرانی شوروی و شاید هم تعمداً خشک شد. اصولاً سیاست‌هایی عمرانی هم‌چون سدسازی که برای سرزمین گرم و خشک ایران ناسودمند و نابودکننده‌ی منابع آب هستند و به نظر می‌رسد در اکثر مواقع تنها به خاطر اعمال قدرت پاره‌ای پیمانکاران قدرتمند به انجام می‌رسند، نیاز به بازنگری فوری دارند. سد پرهزینه‌ی سیوند ــ که مورد اعتراض جدّی دوستداران تاریخ وفرهنگ ایران قرار گرفت، ولی با این‌حال، دستور به ادامه‌ی ساخت و آبگیری آن داده شد ــ امروزه بدون کوچک‌ترین بازدهی رها شده است، در حالی شماری زیست‌بومِ بسیار ارزشمند و میراث فرهنگیِ گرانقدر این مرز و بوم را نابود کرده است.
پیشنهاد ما برای بازگرداندنِ تخصص و اعتدال به این نهاد حیاتی، گماردن «دکتر معصومه ابتکار» به ریاست «سازمان حفاظت محیط زیست» است.

پیشاپیش از حُسن توجه شما سپاسگزاریم.

علیرضا افشاری
دبیر دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران

از سوی انجمن و نهاد‌های زیر:

اتحادیه‌ی انجمن‌های علمی باستان‌شناسی سراسر کشور، شبکه‌ی انجمن‌های دوستداران میراث فرهنگی مازندران، کانون اندیشه‌ی سپید (آذربایجان شرقی)، کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)، كانون پارس فرهنگ اليگودرز (لرستان)، کانون جوانان گام سوم (آذربایجان شرقی)، بنیاد بادگیر (یزد)، بنیاد صنایع دستی ایران، بنیاد شوش‌شناسی (خوزستان)، خانه‌ی خورشيد هنر (تهران)، خانه‌ی فرآوران ایران (تهران)، بنیاد فردوسی، انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا (خوزستان)، انجمن حامیان زمین (تهران)، انجمن نواندیشان علوم اجتماعی ایران ـ فصل نو، انجمن عکاسان میراث فرهنگی، انجمن قصرشیرین‌های مقیم تهران، انجمن ایلام‌شناسی ایران، انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)، انجمن پاسداشت مفاخر ایران، انجمن آیاپیر (خوزستان)، پایگاه پژوهشی هخامنشیان (تهران)، انجمن دوستداران میراث فرهنگی هوتو (مازندران)، انجمن دوستداران دالاهو (کردستان)، انجمن فرهنگی بیستون (تهران)، انجمن دوستداران و حافظان خشت خام (یزد)، انجمن سپنتا (آذربایجان شرقی)، انجمن نجوم آیاز (آذربایجان شرقی)، انجمن شمس تبریزی (آذربایجان شرقی)، انجمن جوانان ایران سبز (آذربایجان شرقی)، انجمن گردشگران راحیل (آذربایجان شرقی)، انجمن نبض خاک (آذربایجان شرقی)، انجمن پژواک اندیشه (آذربایجان شرقی)، انجمن اسفندگان (تهران)، انجمن شاهنامه‌ی یزد، فرزندان اهورایی ایران (خراسان رضوی)، انجمن ایران آزاد (خراسان رضوی)، انجمن بوم آب و آفتاب (خوزستان)، موسسه‌ی دریادلان جنوب (خوزستان)، انجمن توفا (خوزستان)، انجمن چارسوق کویر اردکان (یزد)، انجمن حاميان سبز جوان (لرستان)، انجمن دوستداران یادمان‌های ماندگار (قزوین)، انجمن پژواک نو (تهران)، انجمن اصفهان‌شناسی زنده‌رود، انجمن دوست‌داران میراث فرهنگی ایذه ـ تاریشا (خوزستان)، انجمن اهورامنش (فارس)، جمعیت جوانان آراز (آذربایجان شرقی)، جمعیت کارگران جوان (آذربایجان شرقی)، جمعیت آرتان (آذربایجان شرقی)، مؤسسه‌ی میزان (آذربایجان شرقی)، مؤسسه‌ی نوآوران (آذربایجان شرقی)، مؤسسه‌ی ارتباط نوین (آذربایجان شرقی)، مؤسسه‌ی ايران‌شناسي نيستان گمشده (خراسان مرکزی)، مؤسسه‌ی مطالعاتی تهران، موسسه‌ی نوسازی و توسعه‌ی پایدار بختیاری، مؤسسه‌ی سحاب اندیشه (آذربایجان شرقی)، مؤسسه‌ی هنرمندان جوان (آذربایجان شرقی)، مؤسسه‌ی ندای دانش جوان (آذربایجان شرقی)، آژانس خبری بختیاری ایبنانیوز، سبزپرس، پایگاه خبری ایران بزرگ.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه