سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی دیده‌بان خلیج فارس تکرار شکست تخیل‌گرایی ترکان جوان عثمانی توسط امارات

دیده‌بان خلیج فارس

تکرار شکست تخیل‌گرایی ترکان جوان عثمانی توسط امارات

برگرفته از تارنمای آذری‌ها


صادق جوکار


مرد بیمار اروپا «امپراتوری عثمانی» که از ١٩٠٨ تا نوامبر ١٩١٨ تحت نفوذ دولت ترکهای جوان به رهبری ٣ پاشا به نامهای محمد انور پاشا(وزیر کشور)، اسماعیل انور پاشا(وزیر جنگ) و جمال پاشا(وزیر نیروی دریایی) بود، مرتکب اشتباه استراتژیکی در ورود به جنگ جهانی اول در ٢نوامبر١٩١۴ در «ائتلاف متحد»(متشکل از آلمان و اتریش) علیه «اتحاد متفق»(متشکل از فرانسه و آلمان و روسیه) شد که منجر به پاره پاره شدن امپراتوری عثمانی گردید. تمایلات تخیل گرایانه پان ترکیستی ترکهای جوان سبب شد که در اندیشه تحقق رویای تشکیل امپراتوری « پان تورانی» خود با آلمان متحد شده تا با شکست روسیه بتوانند پس از جنگ سرزمینهای ترک نشین روسیه در قفقاز و آسیای مرکزی را تصاحب کنند. اندیشه خام این ٣پاشا که نتوانست واقعیات روابط بین الملل را درک کند نه تنها به قلمرو عثمانی بیفزاید، بلکه به زحمت توانستند در فرجام جنگ و پس از مصائب فراوان در معاهده «لوزان»١٩٢۵ تنها  به ترکیه امروزی که بخش کوچکی از امپراتوری عثمانی بود، قناعت کنند. این نتیجه محتوم تخیل گرایی – نه آرمانگرایی که واژه علمی و معناداری در روابط بین الملل می باشد- سردمداران ترک های جوان برای ترکیه بود که «توهم» را برجای «تعقل» در سیاست بین الملل نشاندند. اکنون نیز شاهد تکرار تجربه تاریخ می باشیم؛ البته به شکل کمیک آن توسط کشور نوپای امارات متحده عربی که دچار توهم داعیه گری جزایر «گپ سبزو»(ابوموسی) و «تنب های بزرگ و کوچک» را دارد. اما  به راستی دلایل آن چیست؟


الف- توهم تسخیر جزایر در جنگ احتمالی غرب علیه ایران

خاندان های حاکمه امارت های کشور امارات متحده عربی- خاندان آل نهیان در ابوطبی، آل مکتوم در دبی، خاندان قاسمی در راس الخیمه- در توهمی گمراه کننده به سر می برند که چون ترکهای جوان ١٩١۴، سعی در ورود به ائتلاف غرب علیه ایران دارند تا به تصور خود در فرجام جنگ به بخشهایی از سرزمین ایران دست یابند. دعوت فرانسوی ها به تاسیس پایگاه دریایی در بندر زاید در ابوظبی، خرید نسل جدید هواپیماهای رافائل و جایگزینی میراژ های ٢٠٠٠، سیستم های چند لایه دفاع هوایی چون برد بلند(THAAD)، برد متوسط و کوتاه و مشارکت در سپر دفاعی غربی و دور زدن تنگه هرمز از طریق خط لوله نفتی حبشان- فجیره- برای جبران انسداد احتمالی تنگه هرمز توسط ایران- همگی نشان از آماده شدن احتمالی این سرزمین « خاندان نشین» در ائتلاف غربی علیه ایران است. به نظر نگارنده از بین کشورهای عرب منطقه، هیچ یک پتانسیل میزبانی نیروهای غربی علیه ایران جز کشور امارات متحده عربی را نخواهد داشت. سودای خامی که به فرض بعید وقوع جنگ، چیزی جز ویرانی سرزمین کنونی برای امارات نخواهد داشت تا چه برسد به اشغال سرزمین های دیگر ایران.


ب- توهم توانمندی « پان عربیسم محافظه کار» در مواجهه با ایران

«پان عربیسم پیشرو» که در بهترین دوران خود نتوانست حتی شش روز در مقابل رژیم اشغالگر قدس دوام آورد و خفت شکست، سبب استعفای رهبر آن – جمال عبدالناصر- نیز شد، با حمله صدام حسین به کویت در اگوست ١٩٩٠ و مرگ وی بعد از حمله ٢٠٠٣ بدون هیچ سابقه افتخارآمیزی جز لفاظی های مضحک به تاریخ پیوست. اکنون شاهد شکل گیری « پان عربیسم محافظه کار» به رهبری عربستان سعودی و حمایت غرب می باشیم. تجربه اشغال بحرین در سال ٢٠١١ برای نجات خاندان آل خلیفه از انقلاب مردمی آن، مجدداَ این کشورها را دچار توهمی اسفبار کرده است که آنها را در اشغال سرزمین های تاریخی ایران را قدرتمند جلوه داده است. گویی این دولتها فراموش کرده اند که در سال ٢٠١٠ چگونه در برابر نیروهای شبه نظامی و آماتور الحوثی یمن چگونه با خفت عقب نشینی کرده و شبه نظامیان الحوثی چگونه با تمسخر شکم های فربه سربازان دستگیر شده عربستانی به تفریح می پرداختند. اما وجه کمیک تکرار تاریخ، این کشورها را مجبور خواهد کرد تا به بهای ویرانی سرزمین های خود، درس واقعگرایی را از ایران بیاموزند. موضعگیری هماهنگ کشورهای امارات عربی متحده و عربستان – که حتی همراهی عمان‏، قطر و کویت را نیز با خود ندارند- نشاندهنده مواجهه جویی تخیل پان عربیستی با واقعیت ایران قدرتمند است که گویا لازم است با نتیجه تلخ ویرانی کشورهای عربی به یادگیری سیاست برسند.


پ- مشروع سازی پروژه « اشغال عربی» در افکار عمومی منطقه ای و جهانی

سرزمین امارات متحده سعی دارد تا با تبدیل « سوء تفاهم» کنونی ارضی بین خود و ایران به « اختلاف ارضی» ایران را مجبور به قبول مکانیسم های « حل مسالمت آمیز اختلافات» در فصل ششم منشور ملل متحد- اصول ٣٣ تا ٣٩- نمایند. برای این هدف، کشور امارات با مشاوره وکلای حقوقی غربی خود به اعتراض در زمینه یک « سفر داخلی» رئیس جمهور ایران پرداخته است تا زمینه سازی دعوی حقوقی خود را حفظ نماید. تلاش این کشور در شمول قطعی هر یک از بیانیه های شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب نیز تلاشی برای تبدیل کردن موضوع به « موضوع اشغال عربی» است که به نظر می رسد به دلیل اختلاف جهات گیریهای سیاسی متفاوت  قطر‏، عمان و کویت با امارات متحده و عربستان بر سر این موضوع، این هدف ناکام مانده است و افکار عمومی عربی این موضوع را « موضوعی قابل اعتنا» نمی داند.


ت- سخنی با مسئولان ایرانی و «مردمی کردن» سوء تفاهم با کشور امارات عربی

مسئولان ایرانی به هر دلیلی- چه وضعیت تحریم ها و نیاز به کشور امارات در دور زدن تحریم ها و چه عدم توجه فردی- در سالیان گذشته سهل انگاریهایی را انجام داده اند که کشور امارات متحده را در این دعاوی توهمی خود « متوقع و گستاخ» ساخته است. فارغ از حضور غیر ضروری در نشست شورای همکاری خلیج فارس توسط رئیس جمهور، اقداماتی ضروری دیگری نیز صورت نگرفته است. اقداماتی که می تواند به « مردمی شدن» سوء تفاهم دعاوی امارات عربی در ایران کمک نماید. اقداماتی چون: «تبدیل جزایر سه گانه به مراکز گردشگری خارجی» از طریق تورهای دائمی گردشگری، « ایجاد مراکز اقامتی چون هتل و رستوران در جزایر» و انتقال بخشی از «برگزاری بخشی از برنامه های بین المللی چون همایشهای بین المللی و نشست های سیاسی- اجتماعی ایران» در بزرگترین جزیره- یعنی ابوموسی- و مهمتر از همه « آزادی بیشتر سازمانهای مردم نهاد- NGOs- در فعالیت های فرهنگی در شناسایی بین المللی سابقه تمدنی ایران در خلیج فارس و حمایت از آنها» و نهایتاَ « اطلاع به مراجع بین المللی مبنی بر اعلام تجاوز کشور امارات متحده عربی به ایران و حق دفاع مشروع ».

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه