ایران پژوهی
تاریخ به مثابهٔ درمانگر دردهای انسانی
- ايران پژوهي
- نمایش از یکشنبه, 11 اسفند 1392 08:39
- بازدید: 5285
برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایرانزمین)، شماره سوم، زمستان 1381 خورشیدی، صفحه 10 به نقل از دوهفتهنامهٔ فرهنگ و پژوهش (28 آبان)
دکتر شیرین بیانی
استاد دانشگاه تهران
ضرورت توجه به تاریخ و تاریخنگاری آن چنان واضح و روشن است که هر کس در هر منزلت و جایگاهی بتواند آنرا دریابد؛ ولی در این باره هنوز گفتنی بسیار است. بخصوص دربارهٔ تاریخ ایران که شاید به جرأت بتوان گفت در جهان تنها دو یا سه مملکت وجود دارند که میتوانند، چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ کمی، با آن برابری کنند. زیرا در دورههایی خاص که متعدد و طولانی هم بودهاند، این تاریخ وضع جهانشمول بهخود گرفته است و از مرزهایی که امروزه به آن قلمرو ایران گفته میشود، بسیار فراتر رفته است. گاه گسترهٔ این قلمرو از «سند» تا «نیل» و از ماوراءالنهر و قفقاز تا ماورای خلیجفارس را بهخود اختصاص داده است. مهمترین و بزرگترین دلیل این امر موقعیت جغرافیای سیاسی(ژئوپلیتکی) ایران است که در قلب جهان جای داشته و یا به قول ایرانیان کهن «ناف جهان» بوده است. این موقعیت جغرافیایی از سویی و موقعیت اقلیمی خاص آن از سوی دیگر دست در دست هم نهادهاند تا سرزمینی را بهوجود آورند که طی هزارهها، جزو مهمترین نیروهای سیاسی ـ فرهنگی جهان بهشمار میرود.
امروزه نیز که در دنیای آشفته و سرگردانی زندگی میکنیم، این سرزمین همچنان از اهمیت و موقعیت خاص خود بهرهمند است. همین ویژگی است که بیش از پیش ضرورت شناخت تاریخ و تاریخنگاری را آشکار مینماید. همهٔ مسایل روز مطرح در ایران ریشه در تاریخ آن دارد که اگر این تاریخ بهگونهای صحیح ارزیابی و روشن گردد، مسایل بهتر و آسانتر حل خواهد شد. خوشبختانه چنان این ریشهها تنومند، نیرومند و بارورند که این سرزمین را بر سر پا نگه داشته و میدارند. تنها آبیاری و حفظ آنهاست که نیروی کارساز و عمدهای را میطلبد.
مسلماً هر چه ریشه کهنتر و قویتر باشد، پرپیچوخمتر و عمیقتر است و شناخت این عمق پیچوخمهاست که تاریخ را میسازد و بارور میکند و در ضمن کار را مشکل مینماید. پس بر تاریخنگار است که بر این مشکل فایق آید، آنرا بهدرستی، روشنی و صداقت بشناسد و ارزیابی کند. این روزها بیش از همه وقت دیگر، نیاز با این شناخت احساس میشود. چنانکه در گذشته نیز بر سر «بزنگاههای تاریخ» مردان بزرگ و اندیشمندی بودهاند که این موقعیت را درک کنند. آنان وقایع را چنان که باید ثبت و ضبط کردهاند و حلقههای زنجیر زمان و مکان را به یکدیگر انداختهاند. مسلماً دانش و صداقت، دو وسیلهٔ کار است که بیشترین کمک را به چگونگی این شناخت میکند؛ و افسوس که گاه میبینیم امیال و اغراض شخصی جای صداقت را میگیرد و یا عدم دانش و آگاهی کافی، تحقیق را به انحراف میکشاند که این وضع لطمهٔ بزرگی به شناخت تاریخ، بهخصوص در نزد جوانان میزند که جویای دانستناند و متأسفانه به گمراهی کشانده میشوند و این گناهی بزرگ است.
زیرا اگر تاریخ را درست و بدون غرض بشناسیم، آنگاه خواهیم توانست به درمان بسیاری از دردهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود بپردازیم. همواره مشکلات از عدم آگاهی ناشی شده و میشود.