خبر
بیماران مبتلا به آلزایمر (فراموشی) را دریابیم
- خبر
- نمایش از چهارشنبه, 03 ارديبهشت 1393 09:22
- بازدید: 3371
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25860، سهشنبه 9 اردیبهشت 1393
الهام حُرّی
بیماران آلزایمری جزء معصومترین و کودک صفتترین بیمارانی هستند که تنها امکاناتی که از طرف مقابل خود میخواهند توجه و مراقبت است. این بیماران شاید اگر به خواست و اراده خود به مکانی بروند، احتمال گم شدن آنان زیاد است یا بعنوان مثال اگر دارویی را طبق دستور پزشک به خود بیمار واگذار کنند، فراموش میکند، همچنین برای غذاخوردن و یا تعویض لباس و بهداشت شخصیشان، به پرستاری دلسوز نیاز دارند که اگر تا حد امکان از اعضای خانواده خود بیمار باشد، بسیار مؤثرتر است، چرا که این بیماران با توجه به شرایطی که دارند و درصد فراموشیشان ،برای بقاء و بقیه عمرشان حتماً به تیمار و پرستاری دائم محتاجند تا همیشه ایام مراقبتهای لازم را انجام دهد و حتی اکثر اوقات به جای او فکر کند و تصمیم بگیرد. از لحاظ پزشکی نیز شاید امکانات بیماری آلزایمر از جمله داروهایی که باید استفاده کند، زیاد در سطح بالایی نباشند و فقط جلوی روند و گسترش بیماری را بگیرند، اما در حقیقت بهترین امکانات برای این بیماران، همان مراقبت و همراهی دائمی است.
به گفته خانم یلدا حدادیان (سوپروایزر مجتمع سالمندان بهارستان)، بیمار آلزایمری معمولاً گرسنه شدنش را ابراز میکند، ولی احساس سیری را هرگز نمیپذیرد و شاید قرار باشد در طول روز 10 مرتبه گرسنه بودنش را یادآوری کند. آنان حتی ممکن است فقط اسم و فامیل خود را ندانند، ولی نام و چهره فرزندانشان را حتی به خاطر نمیآورند و آنها را غریبه میپندارند. یا گاهی مشکل در تکلمشان پیدا میکنند که چه چیز را میخواستهاند بر زبان آورند یا اگر سؤالی از بیمار پرسیده شود، به صورتی غیرمربوط پاسخ میدهند. این عزیزان رفتاری مشابه کودکان را پیدا میکنند، به گونهای که لجبازی میکنند و با اصرار و اکراه حتی غذایشان را میخورند و یا برای حمام رفتن، گاهی حتی گریه و التماس میکنند که دوست ندارند حمام بروند. البته این علائم در اوایل بیماریشان است و باز هم در هر کدامشان شدت و ضعف دارد. حتی برخی بیماران آلزایمر گاهی پرخاشگر میشوند و به ضرب و شتم پرستار و مراقب و اطرافیان نزدیک خود میپردازند. یکی از شهروندان کرمانی که به مدت 2 سال به پرستاری از مادر خود که دچار آلزایمر بود، پرداخته است، میگوید: به نظر من هر نوع بیماری روحی و فکری و حتی جسمی را میتوان با ابراز عشق و توجه به حداقل رساند و پیامدهای آن را کاهش داد.
هرگاه به مادرم ابراز محبت و او را نوازش میکردم، حتی با وجود قطع ارتباطش با دنیای اطراف، و حتی در روزهای آخر زندگیش و در اوج ناتوانی و کهولت، لبخندی را بر لباناش شاهد بودم که حاکی از رضایت و خوشنودیش از توجهاتم به ایشان بود. او حتی در لحظه آخر با اینکه همه چیز را فراموش کرده بود، به بوئیدن من ادامه میداد و این کار را از یاد نبرده بود. به نظر من، هنوز هیچکس راز آلزایمر را کشف نکرده و حتی نمیداند در ذهن این بیماران چه تلاطمی برپاست که اعمالی مشابه کودکان و گاهی حتی شکنندهتر و ناتوانتر دارند امّا ظاهراً با انسانهای بالغ و سالم تفاوتی ندارند. سختی این بیماری را در ذهن بیمار فقط خود بیمار میداند که قابلیت تعریف و بیان آن را ندارد، اما معمولاً این اطرافیان بیمارند که لطمات روحی شدید میبینند و از اینرو که بیمار خود را که تا دیروز شخصی فعال و شاداب و پرنشاط و هوشیار بود، به شکلی ناتوان ببینند که اگر حتی یک روز از او غافل شوند، دیگر توان ادامه حیات برایش غیرممکن خواهد بود.