پنج شنبه, 30ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان امیدها برای ثبت جهانی صفر است - قداست زخم خورده آرامگاه بایزید بسطامی

یادمان

امیدها برای ثبت جهانی صفر است - قداست زخم خورده آرامگاه بایزید بسطامی

رنگ زرد پاشیده شده روی گچبری های ایلخانی، دستگیره فلزی روی در چوبی قدیمی، روفرشی به جای پرده، میخ، اعلامیه، تابلوهای شکسته و.. اینجا آرامگاه بایزید بسطامی است که با این همه آشفتگی، ثبت آن در فهرست میراث جهانی به نظر دور از ذهن می آید.

JmksportShops , Chaussures, sacs et vêtements , Livraison Gratuite | Air Jordan Release Dates 2021 + 2022 Updated , IetpShops , nike new arrival for men japan today live full

خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی- تصوری که هر مسافری از مقبره بایزید بسطامی، یکی از عرفای به نام ایران می تواند داشته باشد، کاملا با دیدن مجموعه آشفته ای از مرمت های این آرامگاه به هم می ریزد.
 
مقصر کیست؟ مجموعه ای از مرمت ها از 40 سال پیش تا کنون روی این بنا انجام شده است و هر سال هم یک پیمانکار از سوی سازمان میراث فرهنگی مامور ساماندهی این مجموعه به جای مانده از دوره ایلخانیان شده است و هیچ کس هم پاسخگوی این آشفتگی نیست.
 
روفروشی که به جای پرده به بنای ایلخانی با معماری فاخر آویزان شده است
 
همانطور که وقتی با حمیدرضا حسنی، رییس اداره میراث فرهنگی شاهرود درباره وضعیت بغرنج مرمت این بنای تاریخی، پاسخی ندارد، جز اینکه گریزی به گذشته ها می زند و می گوید که مرمت این بنا از خیلی سال پیش آغاز شده که گاهی این بهسازی ها آسیب های جدی به بنا زده است.
 
او در مورد رنگ زردی که روی گچبری های ایلخانی هم اینگونه توضیح می دهد:« این رنگ آمیزی در سال 62 روی این بنا صورت گرفته و در واقع ماکتی است که تنها برای حفظ جای این گچبری ها انجام شده است.»
 
بیشتر قسمت های این بنا مرمتی نیمه کاره دارند، یا اینکه به شدت دچار آسیب شده اند
سوال اینجاست که آیا هر علاقمند و مسافر که برای زیارت به امامزاده محمد و تقرب بازید بسطامی می آید، می داند که این گچبری های زرد هیچ ارتباطی با مجموعه بنا ندارد و کار اصلی معماران و هنرمندان ایلخانی که با فکر و ذوق هنری آن را طراحی کرده اند، نیست؟
 
حسنی اما از اعتبارات مرمت و ساماندهی این مجموعه می گوید و اینکه هزینه هایی هر ساله برای تعمیر در و پیکر بنا و لکه گیری محراب می شود.
 
هرکجای این بنا که امکان داشته مهتابی، تابلو، اعلامیه و ... نصب شده است
با این همه اعتبارات اما آنچه که گردشگران علاقمند می بینند، تنها مجموعه ای درهم از قاب های ریز و درشت، دستمال های رنگی در لوله بخاری، گچبری های نچسب به دیوارها، کتابخانه چسبیده به ظریفکاری ها، آویزان بودن روفرشی به جای پرده بر درگاه های ارتباطی میان اتاق هاست.
روی گچبری های قدیمی و هنرمندانه این بنای تاریخی ماکتی زرد رنگ گذاشته شده که هیچ همخوانی با بنا ندارد و حتی نوشته های آن هم با نوشته های اولیه آن سنخیت ندارد
 
برخی از کارشناسان میراث فرهنگی هم تقصیر را به گردن هیات امنای این امامزاده و مقبره می اندازند و می گویند، ما هر چه می گوییم که میخ و برچسب و اعلانیه نزنند، حریف آن ها نمی شویم.
 
شنیده ها هم حاکی از آن است که به زودی به جای مقبره فلزی بدون فرم و هنر بایزید بسطامی، مقبره ای از فلز و برنز برای آن ساخته می شود. هرچند که هنوز اطلاعات دقیقی در مورد این طرح وجود ندارد.
 
لوله بخاری که با پارچه های رنگی پر شده، آیا این بنا آماده ثبت جهانی است؟
 
سوال اینجاست که آیا این مقبره می تواند با حال و هوای عرفانی بایزید بسطامی همخوانی داشته باشد؟ آن هم مجموعه ای که به زودی پرنده ثبت جهانی آن آماده  و برای یونسکو فرستاده می شود.
 
همه می دانند که طیفور ابن عیسی ابن آدم ابن سروشان، مشهور به بایزید بسطامی، از مشایخ بزرگ صوفیه و از مشهورترین عرفای ایران بوده است. هرچند که از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست و زندگینامه اش با افسانه ها درآمیخته است اما گفته می شود جدش گبر و از بزرگان بسطام بوده و مسلمان شده است.
 
کتابخانه ای که دقیقا روی گچبری های به جای مانده از معماران و هنرمندان با ذوق ایلخانی گذاشته شده است، چرا؟
روایت است که بایزید بعد از مدت ها سیاحت و ریاضت کشیدن، به بسطام بازآمد، بیشتر عمر خود را در آنجا گذرانید و در همان جا هم درگذشت. او شخصا اثری از خود بر جا نگذاشت. اما سخنان او را پیروان و مریدانش گرد آورده اند که در مراجع مختلف مانند طبقات الصوفیه و تذکره الاولیاء نقل شده است.
 
اکنون اما مقبره بایزید بسطامی، هویت مخدوش شده و ملغمه ای از انواع مرمت هاست که هر سال یک پیمانکار با ایده ای جدید روی آن کار می کند.
 
هرگوشه این بنا جایی برای نصب یک وسیله ای شده که اصلا هماهنگی با مجموعه ندارد
 
 هرچند که مجموعه آرامگاه بایزید بسطامی ، جزو آن گروه از مجموعه‎های آرامگاهی بزرگ با طرح نامنظم به حساب می‏آید که قدیمی ترین آثار آن به قرن‏های سوم تا پنجم برمی گردد، اما اینگونه مرمت چنان آشفتگی به مجموعه بنا داده که کمتر در مرمت های بناهای تاریخی می توان از آن سراغ گرفت.
 
امروز اما مهمترین سوال این است که اگر پرونده جهانی شدن این بنای تاریخی آماده شود، آیا باز هم می توان امید داشت که مثل بناهای دیگر ایران در فهرست میراث یونسکو جای بگیرد؟

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید