سه شنبه, 04ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی جستار اقتصاد بدون درآمد نفت

جستار

اقتصاد بدون درآمد نفت

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 73، مهر و آبان 1391، رویه 30

 

از زمان فوران نخستین چاه نفت در مسجد سلیمان، اقتصاد ایران دچار بیماری «وابستگی به درآمد نفت» شد که هنوز هم ادامه دارد. درآمدهای نفتی با همهٔ ناچیزی آن در سال‌های پیش و پس از جنگ جهانی دوم، نقش اساسی در اقتصاد ایران بازی می‌کرد. از این‌رو، از همان آغاز ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور، دولت بریتانیا همهٔ توان خود را در راه جلوگیری از فروش نفت ایران به کار گرفت. این عمل در آغاز سختی‌هایی برای ایران از نظر اقتصادی و اجتماعی به وجود آورد که با گام گذاردن به مرحلهٔ اقتصاد بدون درآمد نفت، می‌توانست برطرف شود؛ اما باید گفت که در کوتاه‌مدت:1 آنچه بیش از همه به ایران لطمه زد، تحریم [خرید] نفت بود که ثبات سیاسی و اقتصادی کشور را به خطر انداخت.

در برابر، ایران با آغاز تحریم خرید نفت ایران از سوی دولت بریتانیا که از همراهی و همگامی کارتل نفت (هفت خواهران نفتی) یا در حقیقت دولت ایالات متحدهٔ آمریکا نیز برخوردار بود، گام در راه ادارهٔ اقتصاد کشور بدون درآمد نفت گذارد. از سوی دیگر، دولت ایران کوشید تا با درنظرگرفتن تخفیف‌های کلی، تحریم خرید نفت از سوی دولت انگلیس را درهم شکند. از آنجا که برنامه‌های دولت در هر دو مورد با وجود سختی‌های بسیار با موفقیت می‌توانست روبرو گردد، انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها دست به کودتا زدند. دکتر مصدق خیلی زود به این نتیجه رسید که راه‌حل کوتاه‌مدت برای مسالهٔ نفت ایران وجود ندارد. از این‌رو، بر آن شد تا راهبرد «اقتصاد بدون درآمد نفت» را به مورد اجرا بگذارد تا ایران بتواند برابر فشارهای اقتصادی روزافزون دولت انگلیس که از پشتیبانی دولت آمریکا نیز برخوردار بود، پایداری نماید. از سوی دیگر، پیش‌گرفتن این سیاست، میتوانست سردمداران بریتانیا را بر سر عقل آورد و آنان را به پذیرش راه‌حلی در راستای روح و مفاد قانون ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر کشور، وادار سازد:2

مدارک نشان می‌دهند که تدابیر دولت در تطبیق اقتصاد کشور با تکان ناگهانی قطع درآمد نفت، هم موثر و هم مسئولانه بوده است. سیاست تجارت خارجی ــ یعنی کاهش عملی ارزش ریال، تجدیدنظر در سیستم سهمیه‌بندی، تدابیر گوناگون برای تشویق صادرات غیرنفتی، افزایش حقوق و عوارض گمرکی ــ دولت را قادر ساخت که ابتدا کسری موازنهٔ پرداخت‌ها را متوقف و سپس جبران کند و ذخیرهٔ ارزی مناسبی برای کشور تامین نماید.

در آن اوضاع و احوال و به‌ویژه با درنظر گرفتن این که بخش عمده‌ای از طلا و ارزهای خارجی قانونا پشتوانهٔ اسکناس بود، سیاست تجارت خارجی [دکتر] مصدق با موفقیت توام بود و می‌توانست تا مدت زیادی دوام بیاورد. 3

در برنامه‌های سوم، چهارم و پنجم عمرانی (1355-1342)، به دلیل جریان درآمد نفت در دوران پس از کودتای 28 امرداد، مفهوم تازه‌ای پیدا کرد. از این‌رو کوشش به عمل آمد که درآمدهای نفت به برنامه‌های عمرانی تخصیص یافته و در اختیار سازمان برنامه قرار گیرد. البته همیشه بخشی از درآمدهای نفتی، صرف بودجهٔ جاری می‌شد که سهم در سال‌های نخست هر برنامه بیشتر بود و رفته رفته کاهش می‌یافت. به گونه‌ای که در سال‌هایی سهم برنامه‌های عمرانی به 80 درصد از درآمد نفت هم بالغ می‌شد.

در سال‌های برنامه‌های عمرانی، کشور دارای بودجهٔ جاری و بودجهٔ عمرانی بود. در نتیجه سهم درآمد نفت که به بودجهٔ عمرانی تخصیص می‌یافت، قابل دید و بررسی بود. اما با جهش بهای نفت در سال 1353 (1974)، و پیش کشیدن نظریهٔ «بودجهٔ برنامه‌ای» از سوی دولت هویدا، مهارهای لازم بر روی درآمدهای نفت در ارتباط با برنامه‌های عمرانی از دست رفت.

البته باید دانست که این روند، پس از انقلاب نیز ادامه یافت و با وجود گذشت سی و چند سال و شعارهای پر سر و صدا دربارهٔ، «اقتصاد بدون نفت»، «ادارهٔ کشور بدون درآمدهای نفتی»، و... که دولتها و نظریه‌پردازان دولتی عنوان کردند، با افزایش بهای نفت و افزایش درآمدهای نفتی، وابستگی ادارهٔ امور جاری کشور به نفت، افزایش یافت.

شاید امروز پس از گذشت دهه‌ها از عنوان شدن «اقتصاد بدون نفت»، بتوان با توجه به گذشته، نظریهٔ نوینی را در این مورد به میان آورد.

امروزه، با توجه به گستردگی اقتصاد کشور و هزینه‌های بالای ادارهٔ آن، نظریه‌های بستن چاههای نفت و صرفنظر کردن از درآمد نفت و یا تخصیص همهٔ درآمد نفت به برنامه‌های عمرانی نمی‌تواند راهگشا و پاسخگو باشد. امروز برای اجرای اقتصاد بدون نفت یا به گفتهٔ درست‌تر، «داشتن بودجهٔ جاری بدون اتکا به درآمد نفت»، باید در یک برنامهٔ کوتاه‌مدت (بیشینه پنجساله)، با سرمایه‌گذاری در ساخت یگان‌های پتروشیمی (نفت کیمیا) و پالایشگاهها، اجازه نداد که نفت‌خام از کشور صادر شود.

ایران از تولید نفت‌خام شاید در آیندهٔ قابل دید، نمی‌تواند چشم‌پوشی کند؛ اما می‌تواند از صدور نفت‌خام جلوگیری کرده و یکی از فروشندگان بزرگ فرآورده‌ها نفت کیمیا (پتروشیمی) و مواد نفتی پالایش شده در دنیا شود.


پی‌نوشت‌ها:

1 - نفت ، قدرت و اصول ـ ر 419
2 - مصدق ، نفت ، ناسیونالیسم ـ ر 360
3- همان ـ رر 362 - 361

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه