سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان گِل‌نبشت‌های تخت‌جمشید را به ایران بازگردانید

یادمان

گِل‌نبشت‌های تخت‌جمشید را به ایران بازگردانید

رضا نیکپور، کارشناس ارشد تاریخ

در حفاری‌هایی که طی سال‌های 1313 و 1314 هـ .ش توسط دانشگاه شرق‌شناسی شیکاگو به سرپرستی هرتسفلد آلمانی در تخت‌جمشید (پارسه) طی چهار سال صورت گرفت، بیش از سی هزار قطعه گل‌نبشته‌ مربوط به دوران هخامنشی -2500 سال قبل- یافت شد که 600 قطعه آن کاملا سالم بود که متن این لوح‌ها عموما به خط ایلامی بود. مسئول هیات ایرانی، مرحوم سیدمحمدتقی مصطفوی بود. این گنج گران‌بها از دو نقطه یافت شد:
بارو که استحکامات شمال خاوری را شامل می‌شد و لوح‌های آن مربوط بود به سال‌های 13 تا 28 فرمان‌روایی داریوش و خزانه در جنوب خاوری پارسه که متون سال 30 داریوش تا سال هفتم اردشیر یکم را شامل می‌شد. در سال 1316 هـ.ش این مجموعه در 2353 جعبه مقوایی بسته‌بندی شد و جهت مطالعه به صورت امانتی 3 ساله به آمریکا فرستاده شد، اکنون حدود 76 سال از این بی‌توجهی فرهنگی می‌گذرد. امروزه عمده‌ی اطلاعات ما از سیستم اداری و مملکت‌‌داری حکومت هخامنشیان از این لوح‌‌های به‌دست آمده است، مانند آنچه در کتبی مثل از زبان داریوش، خانم ماری کخ و... مسایل مهمی چون بحث حقوق، عدم وجود برده‌داری، حقوق زنان باردار، برابری دستمزد زنان و مردان موضوع عمده‌ی این لوح‌ها است. چرا که این تمدن 30 مقوله اداری را در بر دارد. شاید جالب باشد بدانید این همه اطلاعات فقط از مطالعه و چاپ 2100 لوح موجود در دانشگاه شیکاگو به دست آمده چنان‌که ریچارد هلک پس از 40 سال تحقیق و پژوهش روی آنان اعلام کرد: «انقلابی در مطالعات هخامنشی، زبان ایلامی، پارس باستان، تاریخ، جغرافیا و هنر به‌وجود آمده است!» این کتیبه‌ها علاوه بر متن، دارای نقوش مهر اداره‌های سازمان‌هایی است که ما پیش از این از وجود آن اطلاع نداشتیم. پس علاوه بر اهمیت بحث هویتی که این لوح‌ها برای ما به همراه دارد، بحث علمی و تاریخی و بی‌نظیر بودن آن نیز مطرح است که می‌تواند مدرک خوبی باشد برای نقد منابع یونانی.

البته گروه‌های باستان‌شناسی خارجی در ایران عمل‌کرد منفی هم داشتند. به طور مثال در سال 1313 هـ.ش که هرتسفلد در تخت‌جمشید مشغول حفاری بود، ولیعهد سوئد برای بازدید به این منطقه آمده بود و هرتسفلد بدون هماهنگی قبلی قطعاتی از این لوح‌ها را به وی هدیه داد، این امر برای هیات ایرانی گران آمد اما در عوض رابطه‌ی هرتسفلد و ولیعهد سوئد را آنقدر نزدیک کرد که او توانست مقداری از این اشیاء را در همدان توسط بار سیاسی شاهزاده از ایران خارج کند. اعتراض ایرانیان باعث شد وی عزل و اشمیت کار را به عهده بگیرد و تا پایان عملیات – سال 1318 هـ.ش – در ایران بماند. از کارهای هجیب اشمیت عکس‌برداری هوایی از تقریبا تمامی نقاط ایران منجمله کولی‌ها در گیرودار جنگ جهانی دوم بود! او نیز 16 صندوق شخصی خود را که بعدا مشخص شد اشیاء هخامنشی بود به وطن ارسال نمود. حرکت او سرمشقی بود برای اعضاء هیات گروهی که پس از رفتن او اشیایی را برای فروش به موزه بوستون همراه بردند.
ضمن این‌که حفاری‌های هیات کاوش در تخت‌جمشید فقط آثار هخامنشی را رصد می‌کرد و آثار دوران ایلامی این منطقه از بین رفت.
تعدادی از این لوح‌ها در سه دوره به ایران فرستاده شد.
سال 1327: نزدیک به 200 عدد لوح در سه صندوق توسط علاء سفیر ایران درآمد.
سال 1350: چند ده هزار قطعه خرد شده از این لوح‌ها که ظاهرا به درد نخور بود!
سال 1383: 300 قطعه که کار مطالعه روی آن پایان گرفته بود. پس از ان به دلیل انفجار در مرکز یهودیان آرژانتین و کشته شدن عده‌‌ای در طی آن، ایران متهم به این حرکت گردید – اتهامی که هرگز ثابت نشد – اما خانواده‌‌های بازماندگان تقاضای 400 میلیون دلار خسارت از ایران نمودند و دادگاه آمریکا تحت‌تاثیر لابی صهیونیستی حکم به توقیف کتیبه‌ها به عنوان اموال دولت ایران داد. رای این دادگاه هرگز مورد تایید ایران قرار نگرفت. پس از آن بود که ایران اقدام به گرفتن وکیل نمود تا از حق خود دفاع کند. جالب این‌که دانشگاه شیکاگو در این ماجرا کاملا حق را به طرف ایران داده است. چرا که این توقیف و مصادره خلاف قوانین است چون بنابه قانون اموال فرهنگی و نمایشی با کالاهای دیگر فرق دارد و از توقیف مصول است و بنابه قوانینی مصونیت دولت‌های خارجی ایالات متحده (FSIA) و قانون بیمه خطرات تروریستی (TRIA) این اشیاء با ماهیت فرهنگی – باستانی متعلق به ملت ایران است و ضبط آن برخلاف نظم عمومی ایالات متحده و بین‌الملل است. هم‌اکنون علاوه بر دانشگاه شرق‌شناسی شیکاگو و دولت ایران، در خارج کشور، شورای ملی ایران – آمریکا که سازمانی مردمی است قضیه را در رد حکم دادگاه آمریکا پی‌گیری می‌کند و در داخل هم دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران به عنوان سازمانی مردمی به موازات اقدامات دولتی خواهان استرداد این اموال به ایران می‌باشد. چنان‌که این درخواست طی نامه‌ای به سفارت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است ارسال شده (26/4/89) و رونوشت‌هایی از آن در اختیار رسانه‌ها، وزارت امور خارجه، سازمان میراث‌فرهنگی، کمیسیون ملی یونسکو و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است. در این نامه تاکید شده که ایرانیان هرگز توقع چنین حرکت ناپسندی را ندارند چراکه چون اموال فرهنگی هیچ کشوری را تا به‌حال مصادره نکردند. این حرکت باعث بی‌اعتمادی به هر نوع همکاری فرهنگی خواهد شد و حراج آن ارزش مطالعاتی این مجموعه‌ی هم وابسته را از بین خواهد برد و نهایتا این‌که پی‌گیر‌ی‌های مردمی در ایران تا حصول نتیجه مطلوب که همانا بازگرداندن این لوح‌ها به موطن اصلی خود است ادامه خواهد داشت.
این حرکت باید ادامه پیدا کند و مردم و سازمان‌های مردمی علاقه‌مند به تاریخ و هویت کشور باید همت کنند تا منافع ملی خود را حفظ کرده و به سرچشمه‌ی خود بازگردانند، چنان‌که کشورهایی نظیر مصر و اردن این کار را کردند و نتیجه‌ی شیرین آن را برداشت کردند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید