سیوند
آبخوان داری؛ کوره راهی به سوی زیستگاهی پسندیده
- سیوند
- نمایش از دوشنبه, 26 ارديبهشت 1390 07:11
- بازدید: 5661
بر گرفته از روزنامه اعتماد دوشنبه، 12 آذر 1386
دکتر آهنگ کوثر*
آبخوان داری، بهره وری بهینه از آب و خاک از ستیغ کوه ها تا آرامگاه آب است. فلسفه آبخوان داری، که برای نخستین بار در تاریخ 7 شهریور ماه سال 1373 در چهارمین کنگره علوم خاک در دانشگاه صنعتی اصفهان مطرح شد، بر پایه انگاره های زیر بنا شده است؛
1- نه تنها اندازه بارش سرزمین های خشک و نیمه خشک اندک است، دگرگونی های میزان، پراکنش و تناوب آن بسیار است. بدین ترتیب، امید دریافت بارشی بسنده و بهنگام در چنین بوم ها بس ناچیز است. پس اگر آب را در خشک بوم ها ارزشمند ترین نعمت به شمار آوریم به خطا نرفته ایم. خوشبختانه، روان شدن سیل ها امکان زیستن را در مناطق مزبور فراهم آورده است. هرچند سیلاب منبعی تجدیدپذیر به شمار می آید، بهینه سازی مصرف آن گریزناپذیر است.
2-«گنجایش آب قابل استفاده» مهمترین عامل پایداری خشک بوم هاست. بافت و ژرفای خاک عوامل اصلی تعیین کننده این ویژگی به شمار می روند.
3-آب، عامل فرسایش خاک، می تواند با جابه جایی و ته نشین ساختن مواد معلق مغذی در زمین های کم شیب فرسوده بافت آنها را ریزتر کرده، ژرفای خاک آنها را افزوده، و نیز با افزودن «گنجایش آب قابل استفاده»، کشتزارهایی بارور را به وجود آورد. بنای بند های کوتاه و انباشتگی ته نشست ها در سراب آنها کاهش شیب را به دنبال دارد. کاهش فرسایش بادی از سود های کناری این فرآیند است.
4- اندازه زیاد تبخیر از آبگیرهای سطحی، شتاب رسوب گیری، به زیر آب بردن زمین های بارور و زیستگاه های انسانی، گیاهی و جانوری، به خطر افتادن تنوع زیستی، نشت از آبگیر، کاهش تغذیه طبیعی آبخوان های پایاب، تغییر روند آبگیری حق آبه برندگان زیردست، زلزله و دیگر پیامدهای نامطلوب زیست محیطی و دست آخر، زمان طولانی و هزینه بسیار، بنای سدهای بزرگ را نامناسب ترین دانش و فن برای مناطق خشکی می کند که در آنها تغذیه مصنوعی آبخوان ها میسر است. افزون بر آن، ساکنان آبخیزی که سیلاب آن در آبگیر سدی انباشته می شود از آن آب بهره چندانی نمی برند.
5- آبیاری سیلابی برای فرآوری خوراک انسان و دام، ایجاد فضای سبز، تولید چوب های صنعتی و هیزم و از همه مهمتر، تغذیه مصنوعی آبخوان ها و مصرف بجا و بهنگام از آب ذخیره شده، دو راه بهره وری بهینه از سیلاب و زمین های کم شیب فرسوده و ساختن زیستگاهی پسندیده اند. این کارهای بخردانه، تلفات و زیان های پیامد رخ دادن سیل ها را نیز می کاهند. این پندار ها به هیچ وجه دلیلی بر بدی سد نیستند؛ چنانچه سد بهترین گزینه است در بنای آن دودل نباشید. ایالات متحده امریکا، که احتمالاً پس از چین دارای بیشترین سد های دنیاست، اکنون به آثار ناپسند زیست محیطی برخی سدها پی برده و در اندیشه ویران کردن آنها است. ویلیام ال.گرف، یکی از اوتاد مهندسی منابع آبی، امریکا را Dam nation نامیده است. چنانچه فاصله بین این واژگان برداشته شود، حاصل آن لعنت خواهد بود، گفتنی است که در ایالت کنتیکت این کشور سد میل پاند قرار دارد که در سال 1677بنا شده و هنوز بهره می دهد. این خدمتگزار آب و خاک سدی خاکی را در ژاپن دید که با گذشتن 300سال از پایان بنای آن، تنها یک متر از 14 متر ژرفای آبگیر آن را رسوب گرفته بود.
ما که هستیم و به کجا می رویم؟ میانگین سالانه تبخیر از طشت در ایستگاه های هواشناسی ایران افزون بر دو متر است. بنابراین، از هر مترمربع آبگیرهای سطحی سالانه دو هزار لیتر آب بخار می شود. بر پایه برآورد سازمان ملل متحد، کمترین نیاز انسان به آب 20 لیتر در 24 ساعت است. پس، 65/3 متر مربع از سطح دریاچه پشت یک سد نمادین در ایران آب مصرفی سالانه یک فرد صرفه جو را به گونه بخار به هوا می فرستد و کمتر از یک متر مربع آن، مصرف سالانه یک فرد آفریقایی صحرانشین را.
بد نیست بدانید که به عنوان یک روستایی فارسی، که از بد حادثه شهرنشین شده است، به فاجعه بسیار نزدیک پایان تمدن کشاورزی استان زرخیزم می اندیشم. به گفته دست اندرکاران، برداشت سالانه افزون بر تغذیه طبیعی آب های زیرزمینی در ایران 6 میلیارد مترمکعب است که یک سوم آن مربوط به فارس است. چنانچه آبکشی بی رویه بر همین روند ادامه یابد، 8 سال دیگر بایستی فاتحه زراعت پررونق ما را خواند، چه، نزدیک به 80 درصد آب آبیاری کشتزارهای ما از همین منابع تامین می شود. خدای را سپاسگزارم که نعمت های بیکران سیلاب و آبرفت درشت دانه را به ما ارزانی داشته است، چه، هنگامی که آبگیر های سدهای موجود و آنها را که در آینده خواهند ساخت، از رسوب انباشته شوند، فرزندان باشعورمان به تغذیه مصنوعی آبخوان ها خواهند پرداخت.
بد نیست به آمار زیر، که مشتی است از خروار، توجه کنید؛ دشت کربال در اسفند 1371 به زیر آب رفت. وجود آبگیر 993 میلیون مترمکعبی درودزن اثری چشمگیر در کاهش بیشترین بده لحظه یی سیل نداشت. بده های ورودی و خروجی از سد در تاریخ 19 اسفند 71 به ترتیب 470و426 مترمکعب بر ثانیه بوده است. بیشترین بده رود سیوند در همان روز و در دشت کربال 2/92 مترمکعب بر ثانیه گزارش شده است. بدین ترتیب، جریانی با بیشترین بده 520 مترمکعب بر ثانیه دشت کربال را مغروق ساخت. برای بازسازی شدیدترین وضعیت، فرض کنیم که حداکثر بده لحظه یی رود سیوند در تاریخ فوق برابر با سیل روز 11آذر 1365 یعنی575 مترمکعب بر ثانیه بوده است. بنابراین بیشترین بده رود کر در پل خان برابر با حدود 1000 مترمکعب بر ثانیه می شود. بر پایه آزمون های ما، شبکه های تغذیه مصنوعی آبخوان ها با مجموع وسعت 10هزار هکتار از عهده نگاهداری سیل مزبور برمی آمده اند. پهنه زمین های مناسب برای ایجاد شبکه های تغذیه مصنوعی آبخوان ها در حوضه رود سیوند، به گفته سیداحمد نقیبی خاک شناس کارآزموده فارسی، 96950 هکتار و در حوضه رود کر 19250هکتار است.
آنچه بیشتر آبخوان داران انجام می دهند، تحقق اندیشه والای حضرت امام جعفر صادق(ع) است؛ لاتطیب السکنی الابثلاث؛ الهواءالطیب، الماء الغزیر العذب و الارض الخواره؛ زیستگاه پسندیده نخواهد بود مگر به سه چیز؛ هوای پاکیزه، آب فراوان و گوارا و زمین بارور.
و آنچه این زبان دراز مایل به ادعاست آنکه؛ هر ارزانی بد نیست، تغذیه مصنوعی آبخوان ها کاری است بخردانه، آسان، ارزان و از همه مهمتر از دید زیست محیطی کم زیان تر از سدهای بزرگ،
* پژوهشگر عضو مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارس