یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی سیوند بیانیۀ شمارۀ 3 سازمان‌های مردم‌نهاد در مخالفت با آبگیری سد سیوند

سیوند

بیانیۀ شمارۀ 3 سازمان‌های مردم‌نهاد در مخالفت با آبگیری سد سیوند

 

به‌نام خداوند جان و خرد

زمین را منم تاج تارک‌نشین / ملرزان مرا تا نلرزد زمین‌

تنها توجهی سطحی به رسانه‌ها در همین چندماهه ما را از سیر دهشت‌ناک تخریب یادگارهای فرهنگی آگاه می‌کند: عبور مترو از کهن‌ترین خیابان درختی زنده‌ی جهان (چهارباغ)، تغییر مسیر راه‌آهن برای عبور از حریم منظر نقش رستم، کندن آبراه‌ها در کنار بنای تازه به‌ثبت‌ جهانی رسیده‌ی بیستون، سبز شدن یک‌باره‌ی دکل‌های برق در حریم مجموعه‌ی تاریخی • فرهنگی توس، تلاش برای اکتشاف نفت در کنار تنها زیگورات سالم جهان (در حالی‌که میادین مشترک نفتی‌مان بدون تلاشی از سوی ما در حال تخلیه از سوی هم‌سایگان است)، ساخت سازه‌ای تجاری با ارتفاع غیرمجاز در حریم درجه‌ی یک برج قابوس (شاهکار دوره‌ی سلجوقی)، آبگیری بی‌سروصدای کارون سه و به زیر آب رفتن بخشی از تاریخ عیلامی، طرح ساختن مغازه به‌جای بخشی از شبستان مسجد جامع صفوی تهران، نابودی آثار باستانی اولتان‌قالاسی دشت مغان، در آستانه‌ی نابودی قرار گرفتن تاق ساسانی گرا و دژ اشکانی کوه خواجه‌ی سیستان، ...
همان‌طور که دیده می‌شود این ویران‌‌گری‌ها همه‌ی دوره‌های تاریخی را در سراسر ایران در بر می‌گیرند. و می‌توان به این فهرستِ کوتاه، نابودی چندین زیست‌بوم‌ و منطقه‌ی حفاظت‌شده، بی‌توجهی به برخی آیین‌ها و صنایع دستی و در خطر انقراض قرار گرفتن شماری جانور و گونه‌ی گیاهی را هم افزود. حال اگر ما توان‌ محدودمان را پخش کنیم می‌توانیم همه‌ی این یادگارها را نجات دهیم یا این‌که تنها راه را برای آنانی که • آگاهانه یا ناآگاهانه • مشغول به تخریب هستند باز کرده‌ایم؟ به‌گمان ما نباید تنها به اعتراضی • آن‌هم برای رفع تکلیف - بسنده کرد بلکه باید بتوانیم خواست‌مان را به سرانجام برسانیم تا آتش امید و انگیزه برای دنبال کردن این ‌راه مقدس هم‌چنان روشن بماند. اما این مهم به انجام نمی‌رسد مگر آن که همه‌‌ی ایران‌دوستان - در حد توان‌شان • خواهان و پی‌گیر آن باشند.
شوربختانه سازمان متولی پاسداری از میراث فرهنگی در این‌زمینه کارنامه‌ای ضعیف دارد. اگر توجیهاتی چون کمبود بودجه و کمبود نیروی انسانی به نسبت گستردگی این میراث در سرزمینی چون ایران را به کناری نهیم (که البته همین کمبودها هم به ضعف عملکرد آن سازمان برمی‌گردد)، سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری حتی در مواردی هم که شامل این بهانه‌ها نمی‌شده است بسیار کوتاهی کرده؛ یا در مواردی همراهی کرده (مانند تأیید ساخت مجتمع در برابر خانه‌ی پیرنیا)، یا در مواردی اصلا اعتراضی نکرده در حالی‌که محق بوده (مانند آبگیری سد کارون سه که پیش از آن توافقاتی صورت گرفته بود تا کار باستان‌شناسان پایان گیرد)؛ یا فقط اعتراضی کرده ولی هیچ پی‌گیری نکرده (مانند اکثر مواقع، در حالی که حداقل می‌توانست به روشن‌سازی افکار عمومی • این صاحبان واقعی میراث فرهنگی • بپردازد)؛ و یا اگر اعتراض‌هایش گوش شنوایی پیدا کرده، اعتراضش را پس گرفته! (مانند نمونه‌ی ساخت پل هوایی در حریم شکارگاه خسرو پرویز که دادگستری رای به توقف پروژه و حکم به بازداشت شهردار کرمانشاه داد ولی سازمان شکایت خود را پس گرفت). فراموش نشود در موردی چون برج جهان‌نما هم، این کانون‌های مردمی چون کانون مدافعان حقوق بشر بودند که توانستند شهردار اصفهان را - تا حدی - وادار به عقب‌نشینی کنند وگرنه مسؤولان شهری اصفهان هیچ توجهی به موضع سازمان نداشتند، و دقیقا سخن بر سر این است که این بی‌اهمیتی به آرای سازمان، به کوتاهی‌های پیاپی خود سازمان برمی‌گردد و دیده نشده است که سازمان در موردی به جد پی‌گیر بوده باشد. در تازه‌ترین مورد وزارت نیرو درباره‌ی سدهای در حال ساخت استان کردستان به خواست باستان‌شناسان برای کاوش پاسخی نداده است، به‌طوری‌که نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی ناگزیر از دادن تذکر به وزیر نیرو شد. در این بین حتا مصوبه‌ی هیأت دولت مبنی بر این‌که کارهای عمرانی در مناطق تاریخی تنها با مجوز سازمان میراث فرهنگی ممکن است نیز از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیست. در این مورد می‌توان به سد خاکی شور در منطقه‌ی عیلامی ایذه اشاره کرد که توسط جهاد کشاورزی و بدون توجه به این مصوبه ساخته و در هفته‌ی دولت سال جاری افتتاح شد.
به همین خاطر است که فرصت اظهارنظر سازمان درباره‌ی اجازه‌ی آبگیری سد سیوند اهمیتی مضاعف می‌یابد چرا که به خاطر شرایط پیش‌آمده و انبوه اعتراض‌ها به ساخت آن سد و ژست مردم‌پسندی که وزارت نیرو ناچار از گرفتن آن شد این فرصت تاریخی به دست مسؤولان سازمان افتاد تا تعهد نسبت به وظیفه و عشق نسبت به مسؤولیتی که بر عهده‌شان است را نشان دهند، که تاکنون چنین نکرده‌اند.
پیش از این 1) شانزدهم آذرماه سال گذشته بیانیه‌ی تعدادی از سازمان‌های مردم‌نهاد را که آبان‌ماه همان‌سال در پاسارگاد گرد آمده و آن را صادر کرده بودند به‌همراه درخواست «به عقب انداختن چهار ساله‌ی آبگیری سد سیوند» تحویل ریاست سازمان میراث فرهنگی دادیم (کم‌ترین زمان عنوان‌شده برای مستندسازی آثار تنگه‌ی بلاغی از سوی کارشناسان و باستان‌شناسان، چهار سال بوده است)، که بی‌پاسخ ماند؛ 2) بیست‌وسوم بهمن‌ماه سال گذشته نامه‌ای را برای شخص رییس‌جمهور فرستادیم و بر لزوم توقف ساخت سد سیوند با این استدلال پای فشردیم که «اگر در نتیجه‌ی مطالعات، آثار زیان‌بار سد قطعی تشخیص داده شد نیاز نباشد همانند بخش‌هایی از برج جهان‌نما تخریب شود تا علاوه بر اتلاف سرمایه‌ی ملی، باز بهانه‌ای باشد برای تخریب وجهه‌ی فرهنگی نظام»، که آن نامه را «مرکز رسیدگی به شکایات مردمی دفتر ریاست‌جمهوری» روانه‌ی سازمان میراث فرهنگی کرد تا به سرنوشت نامه‌ی پیشین دچار شود؛ 3) پیش از پایان سال 1384 به توسط یکی از همسایگان رییس‌جمهور، نسخه‌ای از نامه‌ی یادشده را به دست شخص ایشان رساندیم. هرچند پس از آن، یک‌بار از دفتر مردمی رییس‌جمهور با ما تماس گرفتند و اعلام وصول کردند ولی پی‌گیری‌های مسؤول روابط عمومی پایگاه هیچ نتیجه و در نتیجه هیچ پاسخی را به دنبال نداشت؛ 4) روز شنبه هجدهم آذرماه سال جاری شکایت خود را به‌استناد گزارش «جمع‌بندی و بررسی دیدگاه‌های کارشناسی درباره‌ی زیان‌های ناشی از آبگیری سد سیوند بر میراث فرهنگی و طبیعی تنگه‌ی بلاغی و پاسارگاد» که به پیوست شکایت‌نامه‌ ارائه شده بود به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی بردیم، که هنوز به ما پاسخی داده نشده است. نتیجه‌ی پی‌گیری‌ها حاکی است که این شکایت هم‌‌اکنون در کمیته‌ی اقتصادی- فنی • عمرانی است. شوربختانه در این مدت هیچ‌کدام از مقام‌های نام‌برده سراغی از ما نگرفتند.
اکنون بر خلاف میل خود • چرا که می‌پسندیم چنین خواستی در درون کشور پاسخ گیرد - و در صورتی که ریاست سازمان دستور پایان کار سازمان در تنگه‌ی بلاغی را تسلیم وزارت نیرو کند آماده‌ایم تا شکایت به سازمان یونسکو بریم. فراموش نکنیم که کورش، بنیادگذار کشوری است که ما اکنون باشندگان آنیم. پس می‌توان نابودی آرامگاه او را نمادی از تهاجم به هم‌بستگی ایرانیان دانست، ایرانیانی که توانستند برای اولین • و تا امروز، آخرین • بار در تاریخ بشر فرمانروایی‌ای را بسازند که به باورهای همه‌ی مردم جهان احترام می‌گذاشت و در هر جا که می‌توانست به سازندگی و آبادانی می‌کوشید. پس در این حرکت ملی همه باید در کنار هم باشیم، جدا از هر مرام و مسلک، قوم و تیره...
از همه‌ی انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد • در هر زمینه‌ای که تلاش می‌کنند • خواهانیم به این جنبش ملی بپیوندند، و در میان چون همیشه نیازمند یاریگری گردانندگان رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران هستیم.
آقای رحیم‌مشایی، ریاست سازمان در آخرین اعلام‌نظر خود تصریح کرده‌اند: «تنها مشکل موجود ، رطوبت دشت پاسارگاد است که با توجه به این‌که به مرور زمان بر روی دشت و مقبره‌ی کورش اثر می‌گذارد، قرار است وزارت نیرو با استفاده از تکنیک‌های خاص این مشکل را به تدریج برطرف کند». رفع این معضل در حیطه‌ی وظایف سازمان است ولی شایسته‌ی یادآوری است که معضل رطوبت فاقد تکنیکی خاص است جز یک مورد و آن، همان تکنیکی است که بلدوزرهای پیمان‌کار ساخت سد در برخورد با کوشک داریوش‌شاه به کار گرفتند و آن را از بیخ ویران ساختند.

«پایگاه اطلاع‌رسانی برای نجات یادمان‌های باستانی» به نمایندگی سازمان‌های مردم‌نهاد زیر:
1- کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)، 2- مؤسسه‌ی مهرآیین (رامهرمز)، 3- انجمن افراز (تهران)، 4- جمعیت سپندارمدان (تهران)، 5- کانون پرستوهای آزاد (تهران)، 6- مؤسسه‌ی توفا (شوشتر)، 7- کانون جوانان پارس (شیراز)، 8- انجمن فرپاد (شیراز)، 9- انجمن کهن‌دژ (همدان)، 10- انجمن اهورامنش (مرودشت)، 11- کانون آریا (دانشگاه علوم پزشکی تهران)، 12- کانون ایران‌شناسی پاسارگاد (دانشگاه تهران)، 13- انجمن علمی باستان‌شناسی (دانشگاه تهران)، 14- انجمن یادگار نیاکان‌ ما (تهران)، 15- انجمن پژواک نو (تهران)، 16- جمعیت حامیان زمین (تهران)، 17- کانون خورشید (تهران)، 18- خانه‌ی باد و باران (همدان)، 19- جمعیت طبیعت‌یاران (اصفهان)، 20- انجمن مثنوی‌پژوهان (اصفهان)، 21- انجمن وحدت جوانان ایران‌زمین (اصفهان)، 22- کانون پارس‌فرهنگ (الیگودرز)، 23- جمعیت طلایه‌داران اندیشه‌های نو (فریمان)، 24- موسسه‌ی زیست‌محیطی سبزاندیشان (اراک)، 25- انجمن شهداد (اراک)، 26- کانون عرشیان (اراک)، 27- جمعیت آریایی‌ها (مرودشت)، 28- کانون بارگاه مهر (اصفهان)، 29- کانون ایران‌شناسی دانشگاه علم‌ و صنعت (تهران)، 30- انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریشا (ایذه)، 31- جمعیت جوانان عصر سبز (یزد)، 32- جمعیت یادگار یزد (یزد)، 33- انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)، 34- انجمن طلایه‌داران فرهنگ (اصفهان)، 35- انجمن دوستداران میراث فرهنگی تیران و کرون (اصفهان)، 36- انجمن دوستداران‌ میراث ‌فرهنگی شوش، 37- انجمن اندیشه‌ی جوان (اصفهان)، 38- مؤسسه‌ی نویدآوران طراوت (اصفهان)، 39- کانون آینده‌نگری ایران (اهواز)، 40- مؤسسه‌ی علمی • فرهنگی آینده‌نگر (اهواز)، 41- انجمن حمایت از حیوانات (اصفهان)، 42- جمعیت گردشگران آریاووش (اصفهان)، 43- کانون توتم اندیشه (اصفهان)، 44- انجمن دوستداران میراث فرهنگی امرداد (اصفهان)، 45- انجمن اسپارترا (اصفهان)، 46- کانون ایران‌شناسی و گردشگری آریانا (اصفهان)، 47- خانه‌ی فرآوران ایران (تهران)، 48- انجمن میراث‌بانان زنده‌رود (اصفهان)، 49- انجمن هتل‌داران و گردشگران جوان (اصفهان)، 50- مؤسسه‌ی اصفهان‌پژوهان (اصفهان)، 51- انجمن ارتباط سبز (اصفهان)، 52- انجمن دوستداران یادمان‌های باستانی آریابوم (تهران)، 53- انجمن دوستداران یادگارهای تاریخی ایزیرتو (بوکان)، 54- انجمن ژیار (کرمانشاه)، 55- کانون مهر کرمانشاه، 56- خانه‌ی دوستی ایرانیان (کرمانشاه)، 57- انجمن نگاه تازه (کرمانشاه)، 58- انجمن که‌ژوان (سنندج)، 59- جمعیت زنان مبارزه با آلودگی‌های محیط زیست (شاخه‌ی اصفهان)، 60- انجمن عیلام‌شناسی ایران (تهران)، 61- مؤسسه‌ی دانادلان جنوب (شوشتر)، 62- انجمن امید (کرمانشاه)، 63- انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری کرمانشاه، 64- خانه‌ی سازمان‌های غیردولتی استان کرمانشاه، 65- کانون میراث سپیدان (کرمانشاه)، 66- جمعیت افرای سبز (کرمانشاه)، 67- انجمن بهارستان (کرمانشاه)، 68- جمعیت بصیرت (کرمانشاه)، 69- کانون اهورا (کرمانشاه)، 70- انجمن اسپادانا (تهران)، 71- متخصصان علوم زمین (همدان).

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید