دوشنبه, 10ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز عاشورا ماه خون

نگاه روز

عاشورا ماه خون

دکتر محمدرضا توکلی صابری

با آغاز ماه محرم هرسال رسانه‌های غربی برای تبليغات ضد ايرانی و ضد شيعی خود خوراک تازه ای می‌يابند. در اين ماه تمام رسانه‌های غربی همگام با سياست‌های دولتهای متبوعشان در جهت رو در روقراردادن شيعه در برابر سنی، و ايرانی در برابر عرب برای تفرقه افکنی بين کشورهای اسلامی و پيشبرد مقاصد سياسی، اقتصادی، و نظامی حکومت‌هايشان عمل می‌کنند. گزارش‌ها، فيلم‌ها، تفسيرها، عکس‌های مختلفی ارائه کرده و با زيرکی تفسيرهای خود را به جهانيان که به طور عموم با فلسفه و تاريخ عاشورا آگاه نيستند ارائه می‌دهند. در بين بعضی از اين تفسيرها به خوبی می‌توان مطالبی را ديد که نشانه شيطنت خبرنگار، موسسه، سازمان، و يا نهادی است که اين تفسيرها و خبرها را منتشر می‌کند. رسانه‌های اروپائی و به ويژه آمريکائی به شدت تحت کنترل لابی صيهونيستی و اسرائيل هستند، زيرا مالکيت و مديريت اين رسانه‌ها متعلق به آنها است و حتی بسياری از نويسندگان و اجراکنندگان برنامه‌های اين رسانه‌ها وابستگی های مالی و عقيدتی با اين لابی دارند. بنابراين بديهی است که جهت گيری اين رسانه‌ها همان جهت گيری سياستمداران اسرائيلی باشد.

اين جانب مدتهای زيادی قصد داشتم مقاله‌ای در تبليغات ضد عاشورا در غرب  بنويسم، اما آنچه که باعث شد آن را بنويسم، شدت يافتن اين تبليغات در سالهای اخير و ارتباط دادن آن با مسايل سياسی جاری در ايران و تحقير و توهين ايرانيان و به ويژه شيعيان است.

خلاصه اين تبليغات چنين است: هرشيعه در عاشورا بايد فرقش را بشکافد تا خون بيايد، اين خون شيعه را از تمام گناهانش در سال قبل پاک می‌کند و او انسان بی‌گناهی می‌شود. همان طور که مسيحيان معتقدند که خون مسيح گناهان همه مسيحيان را پاک کرد. همراه با اين گزارشها تصاويری از ابزارهائی که آنها را ابزارهای دينی و مقدس شيعيان معرفی می‌کنند منتشر می‌کنند. گفته می‌شود که اين اقلام دينی تقدس و احترام زيادی در بين شيعيان دارد و مردم آنها را می‌بوسند و در خانه‌های همه  شيعيان وجود دارد. اين اقلام دينی عبارتند از: قمه، خنجر، دشنه، کارد سلاخی، سرنيزه، زنجيرهای مختلف تيغ دار، شمشير دو شاخه، درفش کفاشی، سيم خاردار، بعضی از گذاشتن چکش و اره و شن کش در کنار اين به اصطلاح ادوات مقدس و مذهبی شيعه نيز خود داری نمی‌کنند! بعضی تصاوير حوضچه های گل را که افراد در آن غلت می‌زنند و تمامی لباس و اندامهايشان گل آلود شده است، و زنان چادر به سری که از فرق سر تا پا تمامی چادرشان گل آلود است را منتشر می‌کنند. مردانی که غرقه در خون با فرق شکافته بر روی آسفالت از حال رفته‌اند و افراد در اطراف او به تماشا ايستاده‌اند. تصوير درد آور کودک گريه آلودی را که مادرش در بغل گرفته و پدر با يک دشته بر فرق او می‌کوبد. فيلم کسانی را که برای ديدن مزار امامان شيعه کيلومترها راه را به طور سينه خيز خسته و خونين  پيموده‌اند به نمايش مي‌گذارند. بعضی‌ها تقدس و احترام اين وسايل را با صليب مقدس مسيحيان و اين اعمال را با غسل تعميد باپتيستهای مسيحی مقايسه می‌کنند. بسياری از دوستان غربی و نيز عرب سنی از من پرسيده‌اند در حالی که اين کار از واجبات تشيع است چرا من هم سرم را در عاشورا نمی‌شکافم. البته هيچگاه توضيح‌های من در برابر فيلمها، عکسها و گزارشهای مستندی که در تلويزيونها، راديوها، و روزنامه ها و مجله های اينجا منتشر می‌شود قانع کننده نبوده است، و هميشه حس کرده‌ام که حرفهای مرا با ناباوری گوش کرده و حمل بر بی اطلاعی اين جانب کرده‌اند.

با يک نظر به ديدگاه و فتواهای مراجع دينی و رهبران مذهبی به خوبی می‌توان ديد که اکثريت قريب به اتفاق آنها قمه زدن را ممنوع و حرام کرده‌اند و بسياری آن را يک رسم غير شيعه و غير ايرانی دانسته‌اند که وارد ايران شده و بين عوام همانند خرافات ديگر رواج يافته است. البته کوششهای بسياری از علماء و مراجع تقليد را برای لغو و فسخ اين عمل نمی‌توان ناديده گرفت که در کتابهای مذهبی آمده است. به علاوه در سال‌های اخير کتابهای زيادی در مورد تاريخچه قمه زنی و نظر علماء اسلامی دربارۀ آن آمده است.

 نه تنها آيت الله خمينی و آيت الله خامنه‌ای قمه زدن را نهی کرده و آن را وهن به اسلام دانسته‌اند بسياری از علمای معاصر مانند آيت الله سيد باقر صدر، آيت الله مطهری، مشکينی، مکارم، صانعی و ديگران آن را حرام شمرده‌اند. با رجوع به جايگاه اينترنتی بعضی از اين علماء و نيز حوزه علميه قم و نيز کتابهائی که در مورد قمه‌زنی نوشته شده است می‌توان اين فتواها را ديد. من هنوز يک فتوا يا گفته از علمای دينی نديده‌ام که قمه زدن و خون ريختن را در عاشورا تائيد بکنند، بلکه همگی آن را نهی کرده و حتی بسياری از موارد ملايم‌تر جنبه‌های اين مراسم را، مانند بالا و پائين پريدن نهی کرده‌اند. مخالفت با اين نوع عزاری که موجب توهين به اسلام میشود، فقط از سوی علمای معاصر و در واکنش به تبليغات غرب نيست. بلکه علمای قرون گذشته نيز آن را منع کرده اند. در قرن گذشته بعضی ها ترويج قمه زنی را به انگليسی‌ها نسبت میدادند. نام بعضی از مشهورترين اين علماء را در اين جا می‌آورم:

«آيت الله العظمي سيد محمد حسن شيرازي مشهور به ميرزاي شيرازی (رهبر جنبش تحريم تنباکو)
آيت الله العظمی حاج شيخ عبدالکريم حائری يزدی (مؤسس حوزه علميه قم)
 آيت الله العظمی سيد ابوالحسن اصفهانی
آيت الله العظم سيد محسن امين عاملي
 آيت الله العظمي سيد محسن حکيم
 پس چرا با اين همه فتواهای موکد اين عادت در بين عوام از بين نرفته است؟ دليل آن عوامانه شدن يک سنت است، مانند بسياری از سنتهای نادرست که ربطی به اصل مذهب و يا دين ندارد. ماجرای تلاش آيت الله العظمي بروجردی در جلوگيری از سنت های غلط در عزاداری هيئات مذهبی قم، از زبان مور خ بنام معاصر، حجت الاسلام رسول جعفريان خالی از لطف نيست.وی میگويد:« آيت الله العظمی آقای بروجردی که رهبری شيعيان جهان را به عهده گرفته و دارای رياست عامه مي‌باشند و حوزه علميه قم نيز با رهبری حضرت معظم له اداره می شود، از جريانات نا مطلوب بعضی از موکب های عزا اظهار انزجار فرموده و مخالفت خود را با اعمالی که مناسب با جهان تشيع نبوده و مخصوصا شايسته يک شهر مقدس نمی‌باشد، ابراز نموده‌اند؛ ولی متأسفانه بعضی از گردانندگان دستجات عزا گفته‌اند ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آيت الله مراجعه نموده و از ايشان تقليد می‌کنيم ولی دهه عاشورا را درعزاداری از معظم له تقليد نخواهيم کرد؛ بلکه از آنچه که خود ما تشخيص می‌دهيم، پيروی خواهيم کرد»(١)!

فلسفه و شهادت امام حسين (ع) چيزی که فرای تشيع و اسلام است و پيام او يک پيام انسانی و جهانی است. اصل اين پيام گو اين که در مقابله با يزيد شکل گرفته است، اما  مفهوم ساده آن اين است که برای اين کاری را که من فکر می‌کنم درست است و به حقانيت آن از صميم قلب معتقد هستم، و طرف مقابلم در اشتباه مطلق و بر خلاف بنياد فکری و اعتقادی من است حاضر نيستم مصالحه کنم و حاضرم جانم را فدايش کنم.

در هر صورت اين سنتها همانند بسياری از سنتهای ديگر در جامعه ما رواج دارد و به عهده مديران، رهبران و مراجع مذهبی است که سياستها و روشهائی برای جهت دار کردن و زودن زياده روی ها و اعمالی که حرمت اسلام و تشيع را خدشه دار میکند به کار گيرند. در خبرها ديدم که در بعضی از نماز جمعه ها امام جمعه ها مردم را از قمه زدن نهی کرده‌اند. حتی امام جمعه همدان گفته بود: «اين قمه ها را بر فرق اسرائيل بزنيد». اما هنوز هم بسياری از مردم به خاطر عشق و علاقه به امام حسين (ع) به اين کار دست می‌زنند. به نظر من می‌توان با راهکارهای مناسب اين فعاليت اجتماعی و اين نيروی عظيم مردمی را به خوبی هدايت کرد.

 از آن جائی که اين مراسم ابعاد و جنبه های پزشکی هم دارد نويسنده از اين جنبه به آن می‌پردازد. بسياری از قمه زنان و شمشيرزنان از طبقه‌ای هستند که بيش از هرکس ديگری به اين خون نياز دارند تا در بدنشان جاری باشد تا بر سر و لباسشان. بعضی ها در اين مرحله متوجه میشوند که دچار هموفيلی هستند و رهسپار بخش فوريت بيمارستانها می‌شوند. همه ساله چندين نفر به علت خونزيری، دهيدراتاسيون، و علل ديگر جان خود را هنگام قمه زدن از دست میدهند.

اگر بر طبق فتوای روحانيون واردن آوردن جراحت به بدن با قمه و يا ساير ابزارهای تيز ربطی به تشيع ندارد بلکه زيان پزشکی هم دارد و مردم هم دوست دارند احساسات خود را نسبت به امام حسين نشان دهند چه اشکالی دارد که به جای آن کار مفيد ديگری را انجام دهند؟ عاشورا يک مراسم دينی است و بعضی مردم به خاطر عشق و علاقه به امام حسين دوست دارند قمه بزنند. پس چرا اين خونها را بيهوده به زمين بريزند. نگارنده پيشنهاد می‌کند که روز عاشورا که روز خون و شهادت است به عنوان روز انتقال خون و همياری اعلام شود. يعنی در کنار عزاداری‌های معمول سنتی در اين روز همه کسانی که می‌خواهند با تيغ زدن و قمه زدن خون خود را جاری کنند، به مراکز انتقال خون رفته و مقداری از خون خود را به انبوه نيازمندان خون هديه کنند. روز عاشورا را می‌توان روز اهداء خون ناميد و اين روز تاريخی را می‌توان به بسيج مردم برای خون دادن در هنگام صلح تبديل کرد. مردم به جای اين که خونشان را بر روی آسفالتهای خيابان بريزند پس از پايان مراسم عزاداری به نيت فداکاری «امام حسين (ع) که اسلام را بيمه کرد» میتوانند به مراکز انتقال خون رفته و خون خويش را به بيماران نيازمند هديه کنند تا سلامتی آنها را بيمه کنند.

تا پيش از انقلاب عمل خون دادن در بين مردم معمول نبود. معمولا عده‌ای حرفه‌ای، که اغلب معتادان مواد مخدر بودند، خون خود را می‌فروختند. در طی دوران انقلاب و به ويژه جنگ با عراق بود که مردم به طور وسيعی و به طور داوطلبانه خون خود را اهداء کردند. اهداء خون در زمان جنگ امری مقدس است و لزوم آن بديهی است و آگاهی به آن آسان است. اما در دوران صلح هم به خون نياز است و خون کالائی نيست که هميشه بتوان آن را انبار کرد. در اين جا است که فلسفه خون دادن امام حسين (ع) در عاشورا اهميت اجتماعی پيدا می‌کند. عاشورا میتواند سمبل فداکاری، همبستگی ملی و دينی و زنده کردن کار و فلسفۀ امام حسين (ع) باشد.

روحانيون، مديران، رهبران اجتماع برای تشويق و آگاهی مردم می‌توانند شعارها، رهنمودها، و نکته‌های متناسب آن را تهيه کنند، همان طور که در جريان انقلاب و در جنگ با عراق ديديم. بعضی از اين جمله‌های کوتاه را در زير می‌آورم. مطمئن هستم که آنهائی که در اين زمينه کار می‌کنند، خيلی بهتر، عوام فهم تر، و گزيده‌تراز از اين شعار ها را تهيه خواهند کرد: خون خود را بر زمين نريزيد، يک بيمار هم اکنون به آن نياز مند است. اهداء خون، ادامه راه سالار شهيدان است. هر قطره خون اهدائی يک قدم در ادامه راه حسين است. اگر حسين در کربلا خون داد، ما اکنون خون می دهيم.

به گفته شاعر:

 کی گفت حسين، بر سرخويش بزن؟                   با تيغ، به فرق خويشتن نيش بزن؟
تيغی که زنی بر سرخود، ای غافل                          بر فرق ستمگران بد کيش بزن

١- دست پنهان، نگاهی به تاريخچه، مبانی فقهی و بازتاب‌های قمه زنی در افکار عمومی و رسانه‌های بين‌المللی، تهيه و تنظيم: واحد پژوهش دفتر فرهنگي فخرالآئمه (عليهم السلام) قم المقدسه. ناشر: سازمان اوقاف و امور خيريه استان قم

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید