یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها خبر شکل‌گیری، تداوم و چشم‌انداز جنبش عدم تعهد

خبر

شکل‌گیری، تداوم و چشم‌انداز جنبش عدم تعهد

احد رضایان قیه باشی

ایران برای نخستین بار محل برگزاری نشست سران کشورهایی خواهد بود که بیش از شصت سال پیش با شعار نفی استکبار و نفی استعمار در همه ابعاد آن، موجودیت سیاسی خود را در درون نظام دو قطبی حاکم بر عرصه سیاست بین‌الملل اعلام نمودند؛ شعاری که در ظاهر امر و اکنون مهمترین پناهگاه و تریبون رسمی آن نظام جمهوری اسلامی ایران است.

SneakersbeShops® , Shop Online For Luxury, High-End Fashion, Expensive & Authentic Designer Brands | nike high top women gold color chart with names - 082 - Air Jordan 1 Mid Linen - 554724

شعار نفی استکبار و استعمار جهانی با فروپاشی شوروی و تسریع روند جهانی شدن تبدیل به شعار همزیستی مسالمت آمیز شمال و جنوب با درخواست حمایت جنوب از شمال شد اما در دیدگاه بیشتر سیاستمداران ما، این شعار به شکل قبلی خود و تنها با اعتقاد به اینکه شکل این استعمار و استکبار تغییر یافته و نه ماهیت آن به قوت خود ادامه داد. حال، ایران محل برگزاری نشستی خواهد بود که بیشتر شرکت کنند‌گان در این نشست، دیدگاهی مسالمت جو و نه تجدیدنظرطلب در  نظم نوین جهانی دارند.

برای بیشتر این کشور‌ها نظم نوین جهانی، نظمی قابل تحمل و پذیرفته است، به شرطی که اقویای این نظم، تعادلی عادلانه (عدالت مبتنی بر سیاست بین الملل موجود و با نفی سلطه طلبی یکطرفه) در توزیع قدرت و ثروت را رعایت کنند. از این روی آن‌ها به تلاش برای اصلاحات تدریجی در ساختار‌ها امیدوارند؛ اما هستند در این میان کشورهایی که با انتقاد از شرایط موجود، تنها راه رهایی از غل و زنجیر نظام مبتنی بر تفکر سرمایه‌داری با فرمانروایی غرب را، نفی این نظم و مقابله با آن می‌دانند و تنها راه همزیستی مسالمت آمیز را در تغییر بنیان‌ها تعریف می‌کنند.

نگاهی به تاریخچه، اهداف، مقدورات و محذورات، جایگاه در نظام بین‌الملل و چشم انداز این جنبش، به خوبی می‌تواند میزان نفوذ و قدرت‌یابی هر کدام از این دیدگاه‌ها را مشخص نماید و حداقل‌های لازم را در اختیار تصمیم‌سازان و تصمیم گیران سیاست خارجی جهت نقش‌آفرینی موثر در نشست شهریور ماه این جنبش گذارد.

تاریخچه جنبش عدم تعهد

اصطلاح عدم تعهد نخستین بار توسط جواهر لعل نهرو، نخست‌وزیر هند در نطقی در ۲۸ آوریل ۱۹۵۴ در کلمبو بیان شد. زمینه‌های مهم تاریخی در روند تکوین جنبش عدم‌تعهد را می‌توان گردهمایی‌های منطقه‌ای در آسیا و آفریقا بین سال‌های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۵ دانست که با هدف همکاری و یافتن راه‌های عملی برای حل مشکلات مبتلا به کشورهای تازه استقلال یافته برگزار می‌شد. نمایندگان کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین برای نخستین بار در سان‌فرانسیسکو دیدار کردند و این دیدار، مقدمه تشکیل یک رشته جلسات در اوایل دهه ۵۰ میلادی را فراهم کرد.

با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و آغاز رقابت‌های ایدئولوژیک و نظامی، دو ابرقدرتِ به جای مانده از این جنگ، سیستم جدیدی بر مبنای دو قطب بزرگ قدرت در معادلات بین‌المللی حاکم شد.

با اینکه جامعه ملل تلاش اولیه‌ای را برای پایان دادن به استعمار و رهاندن ملت‌ها از دخالت و مداخله در سرنوشت خود در قالب سیستم قیمومت آغاز کرده بود، آغاز جنگ جهانی دوم و ایجاد نظام دو قطبی پس از آن، باعث افزایش نگرانی کشورهای تازه‌‌ رها شده از دام استعمار یا در بند استعمار و حتی کشورهای کم توان شد.

در عین حال سیستم اقتصادی موجود در جهان بر مبنای توسعه‌طلبی قدرت‌های استعماری بنا شده بود. از این روی شکاف چشمگیری در میان دو دسته از کشور‌ها پدید آمده بود. این شرایط در کنار تلاش‌های توسعه‌طلبانه دو ابرقدرت باعث شد، رهبران کشورهای تازه استقلال یافته و در حال توسعه به دنبال مقابله با آثار قبلی و آسیب‌های بعدی باشند. از این روی، در تبیین تکوین این جنبش، می‌توان برخی انگیزه‌های سیاسی نانوشته را مطرح نمود که به نظر می‌رسد مهمترین نقش را در تکوین این جنبش داشته‌اند:

چهار محوری که می‌توان از آن‌ها با نام انگیزه‌های اصلی بانیان جنبش عدم تعهد نا‌م برد، عبارتند از:

• محور سیاسی: استعمار زدایی و حمایت از استقلال سیاسی کشورهای عضو.
• محور اقتصادی: رد انقیاد اقتصادی ـ که منجر به استعمار ملت‌ها می‌شود ـ و ایجاد یک نظم اقتصادی که دستیابی به توسعه اقتصادی را اجازه می‌دهد.
• محور ایدئولوژیک: رهایی از اردوگاه شرق و غرب.
• محور فرهنگی: خودبیانگری منطقه‌ای و داخلی فرهنگی.

اعضای جنبش و نشست سران

تعداد و دامنه در برگیری اعضای جنبش عدم تعهد، همواره از یک روند سعودی و افزایشی برخوردار بوده است، به گونه‌ای که شمار آن از ۲۵ عضو در نخستین کنفرانس سران به ۱۱۸عضو در آخرین کنفرانس برگزار شده سران و دامنه آن از دو قاره آفریقا و آسیا به چهار قاره (آفریقا، آسیا، آمریکا و اروپا) افزایش یافته است. مهم‌ترین رکن جنبش، کنفرانس سران است که هر سه سال یک بار در یکی از کشورهای عضور برگزار می‌شود. آخرین کنفرانس سران در شرم الشیخ مصر (۲۰۰۹) و نخستین کنفرانس در بلگراد یوگسلاوی (۱۹۶۱) برگزار شده است.
 

جدول مکان و زمان برگزاری نشست سران جنبش عدم تعهد (۱۹۶۱- ۲۰۰۹)


نشست سران غیر متعهد

کشورمحل برگزاری

شهرمحل برگزاری

زمان برگزاری

تعداد اعضای شرکت کننده

نخستین

یوگسلاوی

بلگراد

1- 6 سپتامبر 1961

25

دومین

مصر

قاهره

5- 10 اکتبر1964

47

سومین

زامبیا

لوساکا

8- 10 سپتامبر1970

54

چهارمین

الجزایر

الجزیره

5- 9 سپتامبر 1973

74

پنجمین

سریلانکا

کلمبو

16- 19 آگوست1976

87

ششمین

کوبا

هاوانا

3- 9 سپتامبر1979

100

هفتمین

هندوستان

دهلی نو

7- 11 مارچ 1983

101

هشتمین

زیمبابوه

حراره

1- 6 سپتامبر 1986

-

نهمین

یوگسلاوی

بلگراد

4- 7 سپتامبر1989

109

دهمین

اندونزی

جاکارتا

1- 6 سپتامبر1992

-

یازدهمین

کلمبیا

لاهرویکا(کارتاهانا)

14- 20 اکتبر1995

109

دوازدهمین

آفریقای جنوبی

دوربان

29- 3 سپ آگ1998

114

سیزدهمین

مالزی

کووالالامپور

20- 25 فوریه2003

116

چهاردهمین

کوبا

هاوانا

11- 16 سپتامبر2006

118

پانزدهمین

مصر

شرم الشیخ

11- 16 جولای2009

107


منبع: http://www.namegypt.org/en/AboutName/PreviousSummits/Pages/default.aspx

ساختار سازمانی جنبش عدم تعهد

با اینکه عملکرد جنبش، شباهت بسیاری به عملکرد و فعالیت سازمان‌های بین‌المللی دارد، نمی‌توان آن را یک سازمان بین‌المللی در نظر گرفت. دلایل زیادی در تأیید این سخن مطرح شده است که از مهمترین آن‌ها می‌توان به نبود دبیر خانه دایمی، سازوکار داخل جنبش و اساسنامه آن اشاره نمود. جنبش عدم تعهد در ادوار گذشته، ارکان‌ زیر را پدید آورده است:

اهداف، برنامه‌ها  و گفتمان حاکم بر جنبش عدم تعهد


برای اینکه بتوان به شناخت درستی از اهداف و اصول حاکم بر جنبش ـ که به نوعی گفتمان جنبش را نیز شکل می‌دهد ـ دست یافت، ناگزیر از خواندن تفکرات بنیانگذاران جنبش و تحقیق و تفحص در اسناد و مدارک بر جای مانده از کنفرانس‌های برگزار شده در سطوح گوناگون هستیم.

با اینکه مهمترین ایراد وارده بر جنبش عدم تعهد، نبود انسجام و نظم داخلی در آن است، مطالعه اسناد و مدارک این جنبش معرف گفتمان منظم و فراگیری است. به رغم اینکه سرآغاز گفتمان حاکم را رقابت ایدئولوژیک و نظامی دو ابرقدرت می‌دانند، فروپاشی سیستم دو قطبی تغییری در گفتمان مذکور ندارد، چرا که سرآغاز اصلی گفتمان حاکم بر جنبش عدم تعهد، استثمار و استعمار چند صد ساله‌ای بود که ریشه در دل تاریخ داشت. گفتمان عدم تعهد اعلام اعتراض به گفتمان هژمونیک قدرت‌های بزرگ به شمار می‌رفت که حاصل گفتمان اخیر، چیزی جز شکاف بیشتر فقیر و غنی و نابودی انسان‌ها نبود.

فروپاشی نظام دو قطبی نه تنها هویت گفتمان حاضر را به چالش نکشید، بلکه با گذشت زمان، محبوبیت و جهانی بودن آن را بیشتر نمود. در حقیقت فضا برای بیان شدن این گفتمان فراهم شد و فرایند جهانی شدن محورهای آن را تأیید نمود.

برخی از مهمترین محورهای گفتمان حاکم بر جنبش عدم تعهد عبارتند از:

• نفی استعمار و استثمار
• نفی خشونت و تجاوز
• تأکید بر برابری انسان‌ها و واحدهای سیاسی
• تأکید بر همزیستی مسالمت‌آمیز
• تأکید بر حفظ حقوق بنیادین بشری

با نگاهی کوتاه بر توافقات انجام گرفته در کنفرانس‌های سران در پانزده کنفرانس برگزار شده، می‌توان به آسانی دغدغه حاکم بر بنیانگذاران جنبش و ادامه دهندگان راه آن‌ها و همچنین شرایط و وضعیت حاکم بر سیستم دوقطبی و دنیای پس از آن را مجسم نموده و درستی گفتمان حاکم را درک کرد.

 همچنین بر همین اساس می‌توان اصول هجده‌گانه حاکم بر جنبش را از دل این توافقات درآورد.؛

جدول اجلاسیه‌های برگزار شده سران جنبش و مهمترین مسائل مورد توافق


دوره‌ها

مهمترین موضوعات مورد بحث

1-

بلگراد1961

خلع سلاح گسترده - بهره‌برداری بومی از منابع ملی و نفی استعمار- گسترش همکاری‌های بین المللی حق تعیین سرنوشت برای همه ملل نیاز به تاسیس صندوق توسعه سازمان ملل - نفی کارشکنی در مسیر عضویت‌های سازمان ملل - نفی تبعیض نژادی

2-

قاهره1964

نفی توسعه طلبی و استعمار- نفی مداخله خارجی در بهره‌برداری از منابع طبیعی- تاکید بر مشروع بودن زور در دستیابی به استقلال- نفی آپارتاید در آفریقا- تاکید بر حقوق مردم فلسطین و حمایت کامل از آنها- حمایت کامل از جنبش‌های آزادی بخش- تاکید بر حقوق اقلیت‌ها- تشویق همکاری‌های بین المللی برای توسعه همگانی- احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی- نفی نسل کشی و تاکید بر برابر ی همه

3-

لوساکا1970

تاکید بر حق همه در بهره‌مندی از ثمرات علمی و اقتصادی- تاکید بر تعامل همه ملت ها بر اساس حقوق برابر- تلاش برای کاهش شکاف میان شمال و جنوب- تاکید بر تقویت سازمان ملل- نفی استعمار و تبعیض نژادی با تاکید بر نقش شورای امنیت- گسترش همکاری‌های متقابل- تاکید بر حاکمیت وتمامیت ارضی کشورها- تاکید بر اهداف جنبش- نفی قطب‌بندی و اتحادهای نظامی و تاکید بر خلع سلاح گسترده

4-

الجزیره1973

نفی تجاوزگری اسرائیل و اعلام حمایت از کشورهای اشغال شده- نفی حمایت از اسرائیل- همدردی با مردم فلسطین- نفی نظامی‌گری و تاکید بر صلح مبتنی بر همکاری- همکاری کشورهای در حال توسعه در نفی کامل استعمار و حمایت از مبارزات مسلحانه کشورهای مستعمره آفریقایی- خلع سلاح و نفی سلاح‌های هسته‌ای- تاکید بر بهره‌برداری داخلی منابع و حمایت از این فرایند- نفی فعالیت توسعه‌طلبانه شرکت‌های چند ملیتی- تاکید بر همکاری‌های فنی شمال و جنوب- تاکید بر امنیت اقتصادی در معادلات بین‌المللی

5-

کلمبو1979

تاکید بر ضرورت پایان یافتن تجاوز اسرائیل و اعلام حمایت از جنبش آزادی‌بخش- تاکید بر نقش جنبش در مقابله با بلوک بندی- نگرانی از وضعیت کره- نفی تحریم کوبا- تاکید بر گسترش ارتباطات میان اعضا- ایجاد یا صندق میان اعضا- تاکید بر راه حل عادلانه در پایان دادن به بحران بدهی ها- نفی فعالیت توسعه‌طلبانه شرکت‌های چند ملیتی- تاکید بر نقش زنان در توسعه- ایجاد یک ارگان تحقیقی و رسانه ای

6-

هاوانا1979

اعلام نگرانی از حمایت قدرت‌های غربی از رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی- اعلام حمایت از فلسطین- نفی تداوم تجاوز اسرائیل اعلام نگرانی از به مخاطره افتاده امنیت در جنوب شرق آسیا- استقبال از انقلاب ایران و خروج این کشور و پاکستان از پیمان سنتو- تاکید بر حق تعیین سرنوشت مردم کره- اعلام حمایت از استقلال کشورهای آمریکای لاتین- تاکید بر خلع سلاح- نفی اقتصاد دستوری و دامنه دار شدن بدهی‌ها

7-

دهلی نو1983

تاکید بر تغییر در ساختار کلی جهان- خطر مسابقه تسلیحاتی- اعلام حمایت از مردم فلسطین- نفی تجاوز اسرائیل به لبنان- محکوم نمودن حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای عراق- خطر گسترش نژادپرستی در آفریقا و تاکید بر کمک به حل مسالمتآمیز درگیریها در آفریقا- اعلام نگرانی از رقابت ابرقدرت‌ها در اقیانوس هند- چارچوب عادلانه برای بازپرداخت بدهی‌ها- تلاش برای اصلاح ساختار اقتصادی جهانی

8-

حراره 1986

تاکید بر خلع سلاح- حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای- محکوم کردن رژیم آپارتاید- نگرانی از تداوم درگیری میان ایران و عراق- نفی تجاوز اسرائیل- نفی تجاوز آمریکا به لیبی- نفی اقدامات تروریستی در سطح جهان صدور یک بیانیه اقتصادی

9-

بلگراد 1989

اعلام حمایت از خروج نیروهای اسرائیلی از سرزمین‌هاس اشغالی- استقبال از پایان درگیری‌های بین ایران و عراق و دو کرهبا تاکید بر خروج نیروهای خارجی- تاکید بر خروج شوروی از افغانستان- محکوم بودن ترور- تاکید بر توسعه اعضا یر اساس همکاری‌های متقابل- تاکید بر مشارکت زنان- راه حل مناسب برای بحران بدهی‌ها- تلاش برای خودکفای غذایی میان اعضا

10-

جاکارتا 1992

تاکید بر اصول تداوم بخش جنبش- تعهد به حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات- پشتیبانی از مبارزه مشروع مردم فلستین- تاکید بر کاهش شکاف میان شمال و جنوب از طریق تجدید نظر در ساختار اقتصاد بین الملل- تاکید بر مسولیت‌های جدید و بین المللی جنبش بر مبنای اهداف قبلی- تاکید بر خلع سلاح- بدهی‌ها مانعی در تحقق توسعه کشورهای جنوب- تاکید بر عدالت اجتماعی و اقتصادی در جهان

11-

کارتاهانا 1995

تاکید بر ترتبیات منطقه‌ای- تاکید بر همکاری‌های جنوب جنوب- تاکید بر نقش جنبش در تحولات بین المللی- تاکید بر اصلاح ساختار سازمان ملل- خلع سلاح هسته ای اسرائیل- تاکید مبارزه با تروریسم- تاکید بر ایجاد ترتیبات لازم برای آزادی فلسطین- نفی نسل‌کشی

12-

دوربان 1998

اعلام حمایت کامل از آرمان‌های مردم فلسطین- تقاضا از اعضا برای اعمال فشار بیشتر به اسرائیل- حادثه لاکربی- نفی رفتار یکجانبه آمریکا در عراق- تاکید بر نقش سازمان ملل در حل بحران‌ها- استقبال از حل و فصل بحران سومالی و صحرای غرب- نفی مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه- شکاف شمال و جنوب- احترام به اراده دولت‌ها- تاکید بر گفتگو میان تمدن‌ها- تاکید افزایش نقش سازمان ملل و جنبش عدم تعهد

13-

کوالالامپور 2003

نفی یکجانبه‌گرایی- تقویت صلح جهانی- چند جانبه‌گرایی و ترویج دموکراسی- تعمیق همکاری شمالو جنوب در همه زمینه‌ها- نفی جنگ در عراق- گسترش حملات ضد انسانی اسرائیل- بحران بدهی‌ها- همکاری شمال و جنوب- تاکید بر گفتگو- تاکید بر افزایش نقش سازمان ملل-

14-

هاوانا 2006

رد یکجانبه‌گرایی آمریکا- رد اصل جنگ پیشگیرانه- اعتراض به تداوم تجاوزهای اسرائیل- رد تحریم‌های یکجانبه آمریکا- تاکید بر اهداف اولیه- تاکید بر حق هسته‌ای ایران- تاکید بر خلع سلاح هسته‌ای- اعلام تنفر از تروریسم در تمامی اشکال آن-

15-

شرم الشیخ 2009

تاکید بر حقوق بین الملل- تاکید بر نقش جنبش عدم تعهد- ارتقا و حفظ چند جانبه‌گرایی- حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات- تاکید بر حق ملل در استعمارزدایی و تعیین سرنوشت خود- تاکید بر اصلاحات در ساختار سازمان ملل- گفتگو و همکاری میان شمال و جنوب- تاکید بر همکاری جنوب- جنوب- خطر تغییرات آب و هوایی- تاکید بر حقوق بنیادین بشری- نفی نژاد پرستی- خلع سلاح و تجارت دارو-



مهمترین چالش‌های پیش روی جنبش (موانع پویایی جنبش)


خواندن تاریخ شصت ساله جنبش، بیانگر مشکلاتی چند در مسیر تحقق اهداف و برنامه‌های جنبش و نقش‌آفرینی هر چه بیشتر آن در عرصه سیاست جهانی است. برخی از این موانع، سرچشمه داخلی و برخی دیگر خارجی دارند. مهمترین چالش تضعیف کننده جنبش، نبود نظم و انسجام در ساختار و پیکر‌بندی آن است. اگر بتوان مکانیسم‌هایی برای نظارت و کنترل اعضا و تضمین عملیاتی ‌شدن تصمیمات اجماعی اعضا تعبیه کرد، می‌توان آن را شکل دمکراتیک و ویلسونی سازمان ملل و به عبارت بهتر، سازمان ملل دمکراتیکِ در سایه، نام نهاد. به هر حال، آشنایی با برخی چالش‌های مهم پیش روی جنبش خالی از لطف نخواهد بود. از آن جمله می‌توان به موارد زیر به صورت تیتروار اشاره نمود:

• ناسازگاری میان اصول حاکم بر عضویت اعضا، با رفتار واقعی آن‌ها
• تنوع ایدئولوژیک اعضا در کنار تفاوت‌های فاحش در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
• اختلافات و درگیری‌های شدید میان اعضا
• وابستگی بیش از اندازه برخی اعضا به قطب‌های قدرت
• منافع متکثر و گا‌ه غیر هم جهت اعضا
• نبود ضمانت اجرا و نبود قطعنامه‌های الزام‌آور
• تأکید بیش از حد بر مسائل سیاسی به جای مسائل اقتصادی و فنی
• چالش‌ها و بحران‌های اعضای تازه به استقلال رسیده و کاهش توان جنبش
• تلاش قدرت‌های بزرگ برای نفوذ و تأثیرگذاری در جنبش

جایگاه جنبش عدم تعهد در نظام بین‌الملل

برای برآورد کردن جایگاه یک کنشگر در نظام بین‌الملل، از یک طرف نیازمند شناخت شرایط و الزامات محیط بین‌الملل و از سوی دیگر، آگاهی از مقدورات و محذورات کنشگر مذکور هستیم. مهم‌ترین متغیر‌های بین‌المللی تأثیرگذار در نقش آفرینی یک بازیگر جهانی عبارتند از:

• ماهیت کنشگر

در فضای سیاست جهانی، کنشگران متعددی اعم از افراد، شرکت‌های چند ملیتی، سازمان‌های دولتی و غیر دولتی، نهادهای مذهبی، جنبش‌های مدنی و دولت ـ کشور‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند. درست است که تا به امروز دولت‌ها مهم‌ترین کنشگران سیاست جهانی بوده‌اند، تسریع فرایند جهانی شدن و گسترش ارتباطات و تحول در نظم قبلی حاکم‌ ـ که منجر به پیدایش مسائل جدیدی شده است ـ باعث اهمیت بیش از پیش نهاد‌ها و سازمان‌های بین‌المللی شده است، به گونه‌ای که امروزه برخی سازمان‌ها و نهاد‌ها در بیشتر مواقع از بیشتر کشورهای قدرتمند تأثیرگذار‌تر رفتار می‌کنند. شرایط جدید حاکم بر نظم جهانی، بازیگران جدیدی را طلب می‌کند تا بر مسائل و مشکلات جدید چیره شود. از این روی، گویا، در آینده‌ای نه چندان دور سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی به بازیگری بی‌بدیل در مدیریت تحولات جهانی تبدیل شوند.

• چگونگی توزیع قدرت

در سیستم دو قطبی قرن بیستم، بخش اعظم قدرت و توان در میان دو قطب بزرگ قدرت توزیع شده بود و سراسر قرن ۱۸ و ۱۹ نیز قدرت در میان چند کشور مشخص دست به دست می‌چرخید. با فروپاشی سیستم دو قطبی و کاهش نقش و توان دولت‌ها در بازیگری بین‌المللی، کنشگران جدید سهم چشمگیری در توزیع قدرت جهانی به دست آوردند، به گونه‌ای که دیگر شاهد تمرکز قدرت در میان عده معدودی از کشور‌ها نخواهیم بود. سازمان‌ها در این میان به دلیل درجه بالای مشروعیتی که دارند از جایگاه مناسبی برخوردارند.

• وزن کنشگر

وزن هر کنشگری در عرصه سیاست جهانی متاثر از برخی متغیر‌هاست؛ از جمله می‌توان به:

• درجه انسجام کنشگر
• قابلیت‌های اقتصادی
• میزان مشروعیت ومقبولیت
• قابلیت‌های تکنولوژیکی (علمی)
• و در خصوص دولت‌ها قابلیت‌های نظامی
• و در مورد سازمان‌ها دامنه دربرگیری
 اشاره نمود.

البته درجه تأثیرگذاری هر یک از این متغیر‌ها در شرایط گوناگون متفاوت است. با در نظر گرفتن این مؤلفه‌ و تأکید بر محدودیت‌های جنبش عدم تعهد، نخست باید اشاره نماییم که محیط بین‌المللی به سمت تقویت جنبش عدم تعهد در حرکت است و روز به روز فضا برای نقش آفرینی هر چه بیشتر جنبش فراهم می‌شود؛ اما برخی محذورات درونی جنبش، مانعی عمده در تقویت و تکمیل کنشگری جنبش به شمار می‌روند.

عضویت بیش از ۱۱۸ کشور جهان در این جنبش که دارای ظرفیت‌های بالای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی هستند در کنار گفتمان مقبول جنبش عدم تعهد و فضای بین المللی مناسب جهت تنفس و زیست جنبش مذکور، دست به دست هم دادند تا سازمانی در سایه و البته دموکراتیک‌تر از سازمان ملل به عنوان کنشگری مناسب در عرصه جهانی مطرح شود.

چشم‌انداز جنبش عدم تعهد

بیش از پنجاه سال از عمر جنبش عدم تعهد می‌گذرد و این جنبش در پنجاه سال گذشته نه تنها هیچ روند نزولی نداشته، بلکه همواره بر نقش و جایگاه آن در محافل داخلی و بین‌المللی افزوده شده است. جنبش در حال حاضر به بازیگری موثر در سازمان ملل و همچنین بیشتر سازمان‌ها و نهاد‌ها تبدیل شده است. آنچه برای تکمیل نقش آفرینی جنبش لازم وضروری به نظر می‌رسد، تکمیل ساختارهای داخلی آن و تدوین سازوکارهای مقبول و کارشناسی‌شده دردل آن است. اعضای جنبش نسبت به دهه‌های گذشته که تصور می‌کردند به تنهایی نیز قادر به سیر منطقی و موفق مراحل توسعه هستند، امروزه بر این باورند که تنها راه رهایی آن‌ها از پیامدهای استعمار و تقویت بنیان‌های اقتصادی آن‌ها تغییر در سیستم‌های کلان بین‌المللی و این مهم بدون همگرایی همه اعضا و کشورهای در حال توسعه میسر نخواهد شد. به همین دلیل است که در حال حاضر گفتمان جنبش به یکی از سناریوهای بدیل برای سیستم دوقطبی تبدیل شده است.

با توجه به تداوم مشکلات کشورهای در حال توسعه اعم از بحران بدهی‌ها و پیامدهای استعمار و مداخله قدرت‌های بزرگ در مسائل داخلی و بی‌توجهی کشورهای توسعه یافته به خواست و نظر کشورهای در حال توسعه، به نظر نمی‌رسد نه تنها جنبش عدم تعهد در دل سازمان ملل ادغام و یا منحل شود، بلکه این سناریو بیشتر محتمل است که جنبش عدم تعهد قدرتمندانه به اصلاح سازمان ملل و رفتارهای قدرت‌های بزرگ خواهد پرداخت. از این روی، آن دسته از کشور‌ها که قادر به نقش آفرینی موثر‌تر در درون آن متناسب با خواست و رأی اغلب اعضا گردند، بهتر خواهند توانست از مقدورات آن بهره‌مند شوند.

 

منبع: تابناك

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید