ایران‌بوم

چندى پيش پرس تى وى كه تلويزيون رسمى ايران به زبان انگليسى است فيلمى را با زيرنويس انگليسى پخش كرد ودر فضاى مجازى گذاشت كه در آن جوانى به نام علاء الدين جاسمى زرگانى ادعا مى كرد كه سوارى پژوه ۴٠۵خود را با آب روشن كرده و مى راند.

ايشان در مصاحبه خود در جايگاه كارگيك در اينترنت مى گويد: «بنده علاء الدين جاسمى زرگانى از فعالان دنياى گازهاى بدون گربن هستم كه در زمينه هيدروژن و پيل سوختى تحقيق و مطالعه مى كنم...بنده كاتاليزورهاى گوناگونى را آزموده و از مواد جايگزين و ارزانتر از طرح قبلى استفاده كرده ام. هيدروژن توليد شده بى خطر و پركاربردتر از نمونه هاى معمول است...در اين روش يك دستگاه درون خودرو قرار گرفته و زمانى كه استارت زده مى شود اين دستگاه شروع به توليد هيدروژن كرده. اين گاز وارد لوله هاى ويژه شده و سپس فشرده مى شود، تا مانند سوخت براى خودروها به كار گرفته شود. لازم به تذكر است كه در اين خودروها هيچ گونه تغييرى در سيستم موتور انجام نخواهد گرفت و در واقع با همين موتورهاى موجود در كشور به اين فناورى دست يافته ايم...«

بايد گفت خودروهايى كه با هيدروژن كار مى كنند، يا باطرى خودرو با واكنشهايى كه در آن هيدروژن مصرف مى شود براى موتور الكتريكى خودرو برق توليد مىكنند و يا هيدروژن در موتور ماشين مى سوزد و به نيروى مكانيكى تبديل مى شود. هم اكنون كارخانه تويوتا، هيوندا و هوندا، ماشين هايى توليد مى كنند كه باترى هيدروژنى دارد و در آمريكا، ژاپن و كشورهاى اروپايى به كار مى روند، اما اين ماشينها خيلى گران هستند مثلا قيمت سوارى هونداى ميرايى در حدود هفتاد هزار دلار است.

اختراع آقاى زرگانى طبق ادعاى خودشان هيدروژن ارزان براى احتراق در موتور معمولى است. در اين فيلم ايشان در كنار دو لوله الكتروليز قطور ايستاد كه طول آن تقريبا اندازه پژو است، اين لوله هاى الكتروليز كه برق خود را از باطرى پژو مى گيرد، به تيوب لاستيكى متصل است كه منبع ذخيره هيدروژن است و از آنجا به يك كمپرسور متصل است كه از موتور پژو بزرگتر است. طبق گفته ايشان اين هيدروژه وارد موتور معمولى پژوه شده و در آنجا موتور را به حركت در مى آورد. هيچكدام از اين سه قسمت عمده اختراع ايشان در خودرو پژوه ۴٠۵ جا نمى گيرد. ايشان پس از هشت بار استارت زدن بالاخره خودرو را روشن مى كند اما نشان نمى دهد كه پژوه راه مى رود. اگر ايشان بخواهد با اين سه بخش از اختراع خود پژو را راه ببرد، يك وانت بار لازم است تا اين سه قسمت از اختراعش را دنبالش بكشد. البته ممكن است كه اين يك پروتوتايپ باشد و قصد ايشان ارائه طرح اختراع براى مينياتوزيزه كردن اختراع است. اما در فيلم ديگرى نشان مى دهد كه در باك بنزين پژو همان آبى را كه مى نوشد مى ريزد و پس از نشان دادن چند تانك گاز بزرگتر از پژوه كه ايشان دارد آن را تنظيم مى كند و معلوم نيست نقش آنها در اختراع ايشان چيست. ناگهان راننده پژورا به حركت در مى آورد و راه مى افتد بدون اين كه اختراع سه قسمتى ايشان در پژوه و يا وانت بار ديده شود. آبى كه در باك بنزين پژو ريخته شد چگونه و با كدام دستگاه تبديل به هيدروژن شد و پژو را راه انداخت؟ هردو در جلوى پژوه باز بود و در صندلى هاى عقب هم چيزى نبود. در اينجا اگر شخص فيلمهاى قبلى را نديده باشد، فكر مى كند كه اختراع ايشان باطرى هيدروژنى است كه ايشان در پژو جاى داده است. اگر اختراع ايشان آن طور كه در فيلم مى گويد تهيه هيدروژن ارزان است و در موتور ماشين تغييرى داده نمى شود و با سوختن هيدروژن پيستونهاى پژوه را به حركت در مى آورد. پس دستگاه ابداعى ايشان كجاست؟ و آب چگونه و با كدام دستگاه به هيدروژن تبديل شد. مى بينم كه هيچيك از اين دستگاه عظيم در ماشين و يا در دنبال ماشين ديده نمى شود. اما اگر ادعاى ايشان اين است كه باطرى جديد هيدروژنى ارزان قيمت توليد كرده اند، پس باطرى معمول پژوه كه كار الكتروليز را به عهده دارد چيست؟ آيا ايشان يك تنه، بدون كمك مراكز تحقيقاتى و كارخانه خودش اين باترى را تهيه كرده و در خودرو گذاشته و ماشين را به راه انداخته است؟ پس آن دستگاه الكتروليز و كمپروسور و تيوب لاستيكى چيست؟. اگر واقعا ايشان كارى را كه صدها نفر در ژاپن و آمريكا با صرف هزينه هاى زياد در بزرگترين مراكز تحقيقاتى كرده اند تا چنين باترى را توليد كنند در حياط خانه اش كرده است، پس بايد به اين جوان تبريك گفت.

آقاى زرگانى چند بار گفت هيدروژن در قطب مثبت جمع مى شود. در حالى كه هر دانش آموز دبيرستانى مى داند كه ا گر كمى نمك در يك ظرف آب بريزد و دو سر يك باطرى دى سى را در ظرف آب وارد كرد، اكسيژن در قطب مثبت و هيدروژن در قطب منفى جمع مى شود. اسفناكتر از آن خبرنگار ساده لوح پرس تى وى است كه فرق ميان هيدروژن و باترى هيدروژنى را نمى داند. خوب است خبرنگاران در مواردى كه از زمينه موضوع اطلاع ندارند، يك متخصص رشته مربوطه را به همراه خود ببرند تا با ديدن چنين اختراعى به ايشان بگويد اين اختراع نيست، اين آقا يا يك آدم بى اطلاع است و يا يك شياد. اين اختراع مانند همان اختراع درمان ايدز با طب گياهى است كه رئيس جمهور سابق در سراسر دنيا اعلام كرد و دنيا به ايران خنديد. اين جور رسانه اى كردن اين شبه اختراعات، به وجهه دانشمندان واقعى ايرانى كه ساكت و آرام در كنج آزمايشگاههاى خود شبانه روزى و در گمنامى كار مى كنند تا چرخهاى پيشرفت علمى ايران را به حركت در آورند، آسيب مى زند.