زیست بوم
27 خرداد روز جهانی بیابان؛ 16 تن در هکتار نرخ فرسایش سالانه خاک در کشور/ ایران در جایگاه بالاترین کشورهای مخرب بوم سازگان های طبیعی
- زيست بوم
- نمایش از سه شنبه, 27 خرداد 1393 14:59
- بازدید: 2848
فعالیتهای توسعهای بدون در نظر گرفتن موازین زیست محیطی درحالی موجب تبدیل 7 میلیون هکتار از عرصههای بیابانی کشور به کانونهای بحرانزا و مهاجرت روستاییان همجوار با اقالیم گرم و خشک شده است که مسئولان همچنان درک صحیحی از موقعیت بحرانی فعلی ندارند و به جای توقف فعالیتهایی که منجر به توسعه بیابانهای انسان ساز می شود طرحهای غیر ممکن ارائه می دهند.
adidas heliopolis hotel in dubai , adidas concord ankle fur sneakers boys running Release Date Info , MysneakersShops | Grailify - nike roshe run gpx premium sz 13 girls High OG Ochreous Chill UNC - nike sb gato white gold black women youtube 2016
به گزارش خبرنگار مهر، با تحول تکنولوژی در تاریخ زندگی انسان امروزی و دست یابی و تکیه انسان به تجهیزات پیشرفته واز طرفی دیگر با فاصله گرفتن زیستمندان فعلی کره خاکی از اخلاقیات و باورهایی که به پاسداشت مواهب طبیعی منجر می شود، در حال حاضر در پهنه زیست سپهر دو نوع بیابان شامل بیابان های با منشاء طبیعت و بیابان با منشاء انسانی هستیم. بیابانهای با منشاء طبیعت از جمله بوم سازگان پر اهمیت جهانی اند که عمدتا بر روی کمربند خشک جهان در مدار شمالی 20 تا 40 درجه قرار دارند و بسیاری از پدیده های شگفت انگیز علوم زمین را در خود جای داده اند و از تنوع زیستی کم نظیر و زیست بالایی برخوردارند. ایران نیز بر روی کمربند خشک زمین در مدار شمالی 25 تا 39 درجه قرار دارد و بدین لحاظ حدود یک چهارم مساحت کشور برابربا 34 میلیون هکتار اختصاص به بیابان ها دارد .
بیابانها پایه تمدن های کهن چند هزار ساله
بیابانهای ایران با ایجاد زمینه های زندگی اجتماعی، پایه ریز تمدن های کهن چند هزار ساله مانند تمدن باستانی 6000 ساله آراتا در غرب بیابان لوت شده اند و همواره در ازمنه تاریخ راههای تبادلات فرهنگی و سهولت ارتباطات اجتماعی و اقتصادی را تسهیل کرده اند. لذا قبل از هر گونه ستیزه جویی با بیابانها، باید پی به ارزشهای موجود در پدیدههای طبیعی بوم سازگانهای گرم و خشک در پهنه جغرافیایی کشور ببریم و دریابیم که بیابانها دارای موقعیت پر اهمیتی هستند که از نظر آب، هوا، پوشش گیاهی، زمین ریخت شناسی، خاک و گونههای جانوری نقش مؤثری در زیستکره ایفا کرده و موجب توازن آب و هوا در تعادلات اکولوژیک نیز میشوند.
بیابانها و مناطق نیمه بیابانی، گسترهای حدود دو پنجم از کره زمین را به خود اختصاص دادهاند. از این میزان حدود 14.6 درصد مناطق نیمه خشک، 15 درصد مناطق خشک و 4 درصد مناطق بسیار خشک را شامل میشود. سهم ایران از بیابانهای دنیا نیز حدود 34 میلیون هکتار است که بخشی از آن جزء بوم سازگان فرا گرم و خشک بیابان لوت است.
بیابانها به دلیل ویژگیهای خاص و در بر گیرندهای که در چرخه طبیعت و وجود ارتباط بین اکوسیستم و فرآیندهای زمین ریخت شناسی و همچنین زیست شناختی دارند، دارای اهمیت والا و جایگاه خاصی در زیست کره هستند. برهمین اساس بیابان ها و پدیدههای ارزنده طبیعی آنها، از جمله سکونتگاههای دیرینه جامعه بشری هستند که حریم آنها، شایستگی تشدید مدیریت پایش و حفاظت را دارند.
ایران در جایگاه بالاترین کشورهای مخرب بوم سازگان های طبیعی
بنابر این اگر انسان امروز برای رفع نیازهای خود یا بر اثر زیاده خواهی، بطور خواسته یا ناخواسته منابع پایه زمین را نابود میسازد و در راستای فرآیند های بیابان زایی به تخریب سرزمین ، زوال زیست بوم های طبیعی ،عدم مدیریت اصولی اراضی کشاورزی با توسعه تغییر کاربری مراتع و زمینهای کشاورزی ، کاهش توان تولید زیستی اراضی ، عدم مدیریت مناسب مراتع با روند چرای مفرط و بیرویه دام، استحصال ناصحیح منابع آب و خاک ، ایجاد اشتغال جدید با تکیه وبرداشت از منابع پایه بر اثر افزایش جمعیت ، آلودگی آب های سطحی و زیر زمینی ، توسعه فعالیتهای عمرانی در طبیعت، جاده کشی، معدن کاوی، اجرای خطوط انتقال گاز، برق و ایجاد مستحدثات صنعتی ، سدسازی، جنگل زدایی و..... می پردازد ، همگی در راستایی است که با قبضه کردن نا بخردانه منابع طبیعی ، سهولت رفاه خویش را تشدید کند.
لذا عوارض مخرب رویکرد یک سویه مذکور ، باعث شده تا جریان تسریع تخریب بوم سازگان های گوناگون قوت یابد و در نهایت بوم ناحیه های کوهستانی، جنگلی و تالابی را تبدیل به بیابان کنند. چنین رویکرد نابخردانهای ضمن متلاشی کردن استوانههای حیات، از طرفی دیگر عرصه بیابانها را افزایش میدهد و این عمل در حقیقت اهانت به حرمت حریم مقدس و حیات بخش بیابانهای با منشاء طبیعت است.
افزایش سالانه یک درصد به مساحت بیابانهای کشور
لذا بیابانهای طبیعی با منشأ طبیعت ساخت همواره جایگاه ارزشمندی در زیست کره داشته و دارند و آنچه به موقعیت ارزنده بیابانهای طبیعی خدشه وارد میسازد، بیابانهای انسان ساختی است که منشأ آن از تخریب بشر در تمام بوم سازگانهای مختلف است. در این خصوص متأسفانه کشور ما در ردیف مرتفعترین جایگاه تخریب بوم سازگانها قرار دارد بطوری که بر اساس آمارهای موجود سالانه ا% به مساحت بیابان های کشور افزوده می شود که در برآیند روز افزون تعرض به منابع، هستی و حیات کشور را مورد تهدید جدی قرار داده است .
مدیر کانون سبز فارس در این باره به مهر می گوید: اگر از پدیده شوم هجوم ریز گردها رنج میبریم و در آلودگی بیحد و حصر هوا جان میبازیم و اگر شاهد مرگ روز افزون تالابها هستیم و جای خالی عرصه سر سبز جنگل هایمان را شوره زارهای یأس در بر میگیرد و همچنین هر روزه ناظر فرونشست سطوح زمین در مناطق مختلف کشور هستیم ، همه ناشی از عدم درک گسترش بیابان های انسان ساخت در میهن مان متاثر از فعالیتهای نابخردانه برخی از همنوعان در خصوص تسلط بر مواهب طبیعی و بهره برداری یک سویه از آن است که متأسفانه اولین قربانیان تخریب سرزمین، خود مردم هستند .
به گفته بهمن ایزدی، ازطرفی دیگر کارکرد منفی و بیتفاوتی متولیان و مدیران پایش مواهب طبیعی کشور موجب شده تا سیاست گذاران کشور در خصوص درک صحیح وضعیت بحرانی سرزمین و تدوین راهکارهای برون رفت از بحران بیابان زایی و زوال منابع پایه کشور ، همواره از روند تخریب عقب تر باشند و به درک درستی برای ایجاد مدیریت منابع ، مبتنی بر شناخت شرایط بحرانی زیست محیطی میهن مان به منظور مقابله با بیابان زایی، نرسند.
درک نادرست وضعیت بحرانی بیابانهای انسان ساخت عامل مهاجرات بیابان نشینان
او معتقد است اگر 6 میلیون و 400 هزار هکتار از عرصههای بیابانی تبدیل به کانون بحران زای زیست محیطی شده و بر اثر آن بسیاری از هموطنان ساکن در روستاهای همجوار با اقالیم گرم و خشک در شرق، جنوب شرق و جنوب کشور، عرصههای اجتماعی و اقتصادی شان از جمله اراضی کشاورزی خود را که به مثابه حصارهای سبز ، حریم بیابان ها را کنترل می کردند ، رها کرده و به دست ماسههای مهاجم سپردهاند و سختی معیشت در حاشیه نشینی کلان شهرها را پذیرفته اند،همه به دلیل عدم درک وضعیت بحرانی موجود و تهدیدهای زیست محیطی پیامد آن، توسط مردم و به ویژه مسئولان کشور است.
ایزدی افزود: چنانچه نگاه و روش مدیریت کلان کشور در شناخت و بررسی وضعیت بحرانی طبیعت برای اجرای راهکارهای منطقی مقابله با بیابانزایی، عینیت نیابد، باز هم شاهد اهانت به حریم بیابانهای طبیعی کشور میشویم و مناطقی دیگر مانند دهستان بوانات که از دیرباز به عنوان بهشت شمال استان فارس در جایگاه برجستهای قرار داشت را از دست می دهیم.
16 تن در هکتار نرخ فرسایش سالانه خاک در کشور
آنطور که این فعال محیط زیست می گوید: در حال حاضر اگر بر اساس آمار موجود نرخ فرسایش خاک سالانه کشور بیش از 16 تن در هکتار است و اگر برخی از اراضی کشور با خودسوزی عمقی مواجه اند و همچنین عرصههای بجای مانده از تالابهای خشکیده مانند تالابهای قره باغ واقع در جنوب شیراز دچار خود سوزی در عمق زمین شده اند. اگر با افت خط تراز آبهای زیرزمینی مواجهایم و متأثر از آن شاهد فرو چاله ها ناشی از فرونشستهای مکرر سرزمینمان هستیم. اگر با خودخواهی از حجم و وسعت جنگلهایمان میکاهیم، اگر آینههای آسمان (تالابهاو دریاچه ) را میشکنیم و میخشکانیم و دریاچه های ارومیه و بختگان را پریشان تر از دریاچه پریشان می کنیم، اگر تمامی پدیدههای ارزشمند اکوسیستمهای کوهستانی، جنگلی و آبی کشور را به عرصههای بیابانی تبدیل میکنیم، همگی بر اثر درک اندک و عدم شناخت کافی از عناصری است که استمرار حیات به آنها وابسته است که موجب می شود بزرگترین بی اعتنایی واهانتها را به اکوسیستمهای بیابانی کشور روا داریم و به طور مستقیم در ردیف مسببان اصلی به هم خوردن تعادلات اکولوژیک بیابانهای طبیعی کشور قرار گیریم.
به اعتقاد او، بیابانها با منشاء طبیعت ضمن داشتن ارزش های کم نظیر در زمینه اکولوژی، هیدرولوژی و ژئومرفولوژی اما از شکننده ترین اکوسیستم های دنیا بشمار می روند. از همین رو لحاظ هرگونه تعرض و تخریب در دیگر بوم سازگان، با اثر مخربتری در مناطق بیابانی بروز می یابد و حیات بیابان ها و زیستمندان آن را با خطر جدی و اضمحلال مواجه می کند. بنابراین اگر در حوزه اجتماعی اقالیم بیابانی کشور همه روزه با رشد مهاجرت بومیان سرزمینهای خشک که در واقع آسیب پذیرترین و کم درآمدترین زیستمندان هستند، مواجهیم، ناشی از گسترش بیابانهای انسان ساخت بر اثر تخریب سرزمین و پدیدههای طبیعی آن در دیگر اکوسیستمهاست.
بنابراین برای مقابله با بیابان زایی و محقق شدن اهداف توسعه هزاره، راهی جز ایجاد مدیریتی نظاممند بر اساس شناخت وضعیت بحرانی موجود نداریم. مدیریتی که با درک اوضاع بحرانی منابع پایه کشور و توجه جدی به زیر ساختهای تداوم منطقی حیات، مدیریت حفاظت از خاک، آب، هوا و تمام پدیدههای طبیعی تحت تأثیر آن را باید در سرلوحه تمامی سیاستگذاریها و برنامههایش قرار دهد. لذا درک وضعیت بحرانی موجود که در روند هستی سوز خود تمامی منابع آب و خاک کشور را با اضمحلال جدی مواجه ساخته وهمچنین کمیت و کیفیت طبیعت محتضرمان را نشانه رفته است از مهم ترین فعالیت های مدیریت کلان کشور است تا با ایجاد تغییرات در روند معمول مدیریت منابع کشور و تبدیل آن به مدیریت بحران ، به سوی مقابله با بیابان زایی در تمامی بوم سازگان ، حرکت کند.