نگاه روز
تاجیکان را نباید همتراز عربهای زیادهخواه دانست
- نگاه روز
- نمایش از سه شنبه, 05 مهر 1390 14:19
- بازدید: 7006
برگرفته از : ماهنامه خواندنی – شماره شصت - اسفند 88 خورشیدی
از مدتی پیش، دولت تاجیکستان اسکناسهایی را به جریان انداخته که عکس نگاره ( پرتره ) عدهای از دانشمندان و نامآوران علم و ادب ایرانی بر روی آنها خودنمایی میکند.
واحد این پولها سومونی (somoni ) است و مثلا بر روی اسکناس 10 سومونی عکس نگارهی شیخ علی همدونی ( همدانی ) و بر روی اسکناس 20 سومونی عکسنگارهی ابوعلیسینا به چشم میخورد.
گروهی از خوانندگان باریکبین ما با توجه به این که دولت و سازمانهای فرهنگی تاجیکستان هم گروهی از شخصیتهای علمی و ادبی ایران را تاجیک مینامند وجود این عکس نگارهها را بر روی اسکناسهای تاجیکستانی، از موارد مصادرهی مفاخر، تاریخ و فرهنگ ایران زمین ارزیابی میکنند و به آن، ایراد میگیرند.
گرچه این حساسیت شایان ستایش و موجب دلگرمی است، اما برای روشن شدن برخی واقعیتها و جلوگیری از داوری نادرست، یادآوری پارهای از نکات نادیده گرفته شده را، بایسته میدانیم:
در آخرین سفر رییس جمهور ایران به تاجیکستان، پس از سخنرانی ایشان در میهمانی رسمی رییسجمهور تاجیکستان، همتای تاجیکی آقای احمدینژاد نیز سخنرانی خود را به زبان فارسی ( با لهجهی شیرین تاجیکی که در شمال و مرکز افغانستان هم بر زبانها جاری است ) ایراد کرد. همین مقام اول کشور تاجیکستان، نخستین کسی بود که پسوند ( اوف ) را که یکی از میراثهای شوم استعمار روس پس از جداسازی قفقاز و فرارود از ایران است، از نام خانوادگی خود حذف کرد که همین حرکت نمادین او را باید کوششی ارزنده از استعمارزدایی در زمینهی امور فرهنگی دانست.
اما تاجیکانی که سالیان درازی زیر ستم سیاسی و فرهنگی روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی قرار داشتهاند، بی یاری همتباران خود (یعنی مردمان ایران) میتوانند در استعمارزدایی همهجانبهی فرهنگی کامیاب شوند؟
اگر به نوشتههای روی همین اسکناسها بنگریم درمییابیم جواب، « نه » است.
روی اسکناسهای تاجیکستانی هنوز از حروف سریلیک برای نگارش استفاده میشود و این روند در تمامی کتابها، روزنامهها و به طور کلی الفبای نگارش رایج کنونی تاجیکستان جاری است.
پس از فروپاشی شوروی، استقلال یافتن تاجیکستان و با توجه به عشق شدید مردمان این سرزمین و باور آنها به پیوستگی و هموندیشان با مردمان ساکن در جغرافیای سیاسی کنونی ایرانزمین، فرصتی گرانبها و تکرار ناشدنی پیش آمد تا به مردم زادگاه رودکیها یاری رسانیم تا خویش را از شر الفبای تحمیلی سریلیک برهانند و شاعری که در اوج اقتدار حزب کمونیست دستنشانده، مسکو میسراید:
ای سپاس مرزهای ایران
نیست کم در گردن من
قرض ایران
ناگزیر باشد شعرش را با خط سریلیک بنویسد.*
فروپاشی شوروی، استقلال تاجیکستان و قدرت یافتن احمد شاه مسعودها در افغانستان، فرصت بیهمتایی فراهم آورد تا دستکم یک فدراسیون فرهنگی و تمدنی بین سه کشور ایجاد شود. اما ما این فرصت را به رایگان از دست دادیم و اکنون بزرگترین اشتباه این است که اقدام تاجیکستانیها در تاجیک نامیدن برخی شخصیتهای علمی و فرهنگی ایران را با همان چشمی بنگریم که به خلیج ع ر ب ی نامیدن خلیج فارس از سوی اعراب مینگریم.
ممکن است برخی افراد فریبخورده، بیریشه و یا خود فروخته در تاجیکستان باشند که بخواهند در راستای تجزیهی فرهنگی گسترهی فرهنگی ایرانزمین کارهایی بکنند یا ایجاد سوءبرداشت و سوءتفاهم میان برادران و خواهران ساکن در جغرافیای سیاسی ایران کنونی با برادران و خواهران ساکن درجمهوری تاجیکستان آب را برای ماهیگیری بیگانگان گلآلود کنند، اما زینهار که ما به دام این گونه نیرنگها نیافتیم و اگر هم گاهی به مواردی ناخوشایند برخورد میکنیم، به جای جبههگیری و نشان دادن رفتار غیردوستانه، بکوشیم مساله را برادرانه حل کنیم.
به یاد داشته باشیم تاجیکستانیها از ملت بزرگ ایران بودهاند ـ و هستند ـ و از همین رو، پس از فروپاشی شوروی، اولین کشوری که مجسمه لنین را به زیر کشید و تندیس امیراسماعیل سامانی را برجای آن نشاند، تاجیکستان بود. ( همین جا باید یادآور شویم واحد پول تاجیکستان در واقع « سامانی » است که به دلیل گویش تاجیکی و دلایل دیگر لاتین آن « سومونی » نوشته میشود )
تاجیکستان (که سیاست «تبر تقسیم» شوروی بخشهایی از آن را جدا کرده ) جایگاه سر برآوردن فارسی دری و استقرار اولین دولتهای ایرانی پس از حملهی اعراب به ایران و کوشش بیامان خلفای ستمکار اموی و عباسی برای زدودن تمدن، زبان و فرهنگ ایرانی است.
در پایان اشاره به این نکته را بایسته میدانیم که برای آگاهی از گوشهای ( فقط گوشهای ) از پایداری تاجیکستانیها برای حفظ هویت و فرهنگی ایرانی خود میتوان به کار ارزشمند آقای علی شعردوست، یعنی کتاب چشمانداز شعر امروز تاجیکستان که در سال 1376 از سوی نشر بینالمللی الهدی به بازار کتاب عرضه شد، نگاهی انداخت.
* این شعر از بازار صابر است که از همان کتاب آقای شعردوست برگرفته شده است. همین شاعر، بیتهای دیگری هم دارد که نشاندهندهی رنجی است که تاجیکان از استعمار روسیه تزاری و روسیه شوروی کشیدهاند:
داد، داد از روسیه
روسیاهی میکند، رویش سیاه