ایران پژوهی
پیرامون مباحث فرهنگ ملی 8 - فرهنگ ملی و سامان (نظم)های اجتماعی
- ايران پژوهي
- نمایش از شنبه, 20 آبان 1391 21:28
- بازدید: 5328
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 73، مهر و آبان 1391، رویه 44
فرهنگ ملی، فرآیند همآهنگی نهادهایی است که سرچشمۀ خلاقیت آفرینندگی میباشند.
مجموعۀ نهادهای همآهنگ، پدیدآورندۀ یک نظام (هنداد) اجتماعیاند. گهگاه نهادهای یکسان در میان افراد ملتهای دیگر نیز وجود دارند. از این روی، عرصۀ استقرار هنداد اجتماعی از مرزهای ملی فراتر رفته و چند ملت را دربر میگیرد. در این صورت، از هنداد فراملی و اگر میدان گسترش آن فراگیرتر باشد، از هنداد جهانی سخن میگوییم.
هرگاه تمایلهایی که بستر یک هنداد اجتماعی را تشکیل میدهند، منطبق بر ویژگیهای فرهنگ ملی باشد، چنین هنداد اجتماعی باعث تقویت فرهنگ ملی گشته و آن ملت از استقرار آن نظم، بهرهمند میگردند.
گسترش دانش و پژوهش در بسیاری از دورانهای تاریخ، به صورت یک هنداد جهانی جلوهگر شده است. در این راستا، هیچ ملتی از خواست دانش پژوهانۀ خود، گرچه با جنبش علمی در دیگر کشورها همآهنگ و همزمان نبوده، زیان ندیده است. اما، پارهای از هندادهای اجتماعی که بر هوسها و تمایلهای سطحی و زودگذر استقرار دارند، مغایر ویژگیهای فرهنگی ملیاند. از اینروی گسترش چنین نظامهایی (در کوتاه یا بلند مدت)، موجب رکود و سستی فرهنگی ملی میگردد.
در دوران ما، هنداد جهانی «سودپرستی» و نهادهای بسیاری که همه بر سودجوییهای فردی پایهریزی شده، با بهرهگیری از بیخبری گروههای اجتماعی، خطر بزرگی برای فرهنگهای ملی گردیدهاند. نهادهای اجتماعی که بر سودجویی و در نتیجه خودکامگیهای فردی پایهریزی شده باشد، مورد تایید و حمایت این نظم (سامان) جهانی قرار میگیرد. از اینروی، قطبهای پولساز این هنداد، از هرگونه انحراف اجتماعی که در مسیر سرکوب آثار و جلوههای فرهنگ ملی باشد، بهرهبرداری میکنند.
فرهنگ ملی و نظم اجتماعی، دارای همگونیهایی میباشند. فرهنگ ملی، فرآیند همآهنگی نهادهایی است که سرچشمه خلاقیت و آفرینندگی میباشند. فرهنگ ملی، نماد کلیت ویژهای است که از آن کلیت به نام «روح ملی» یا «خواست ملی» و یا «مجموعۀ آرمانهای ملی» نام میبریم. هر نظم اجتماعی نیز حاصل همآهنگی نهادهای ویژۀ اجتماعی است که در مجموع کلیتی را تجسم میبخشند. سامان فردپرستی و تجسم تمایل به سودپرستی فردی، جدا از اجتماع ملت، میباشد.
ویژگیهای همسان فرهنگ ملی و هنداد اجتماعی، سبب میشود که سامانهای اجتماعی غیرملی برای عناصر فرهنگ ملی، نوعی رقیب تلقی گردد. عرصۀ استقرار فرهنگ ملی، عرصۀ افکار و اندیشههاست. هرگاه هندادهای غیرملی، برای مدت محدودی افکار و اندیشهها را به خود مشغول دارد، ممکن است تحمل پذیرفتن و پرداختن به آثار فرهنگ ملی، از دست برود. به گفتۀ دیگر، فرهنگ ملی، خود یک هنداد اجتماعی است. بستر این نظم، گسترۀ فضای فرهنگی یک ملت است. یعنی مردم نیاخاک و سرزمینهایی که بهرهمند از آن فرهنگ، میباشند. وجه مشترک این مردم، ویژگیهای فرهنگی و زیستی است که از نسلهای گذشته به آنها رسیده است. اینچنین نظم اجتماعی با نظامهای دیگر که متکی بر تمایلهای زودگذر و سطحی است، مغایر میباشد.