خبر
ارزیابی کاهش و افزایش ساعات کار در ادارات و سازمانهای دولتی - کار زیاد با کیفیت پایین یا کارکم با کیفیت بالا؟
- خبر
- نمایش از جمعه, 01 آذر 1392 11:06
- بازدید: 2441
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25738، شنبه 25 آبان 1392
پسر اصرار میکرد یک مغازه آهنگری از آن خود داشته باشد، ولی پدر موافق نبود. میگفت:«از صبح تا تاریکی شب سرمغازه استادت هستی، ولی باز او از کارت ناراضی است و میگوید 2 ساعت کار مفید هم نمیکنی، وای به روزی که آقای خودت باشی و نوکر خودت؛ آنوقت دیگر در روز دودقیقه هم کار نخواهی کرد!»
اما هنگامی که مرد، مغازهای برای پسرش باز کرد، دید که کار مردم را زود به زود راه میاندازد و ساعت 4 عصر نیز در خانه است.
دولتها پی بردهاند که با سپردن امور به دست بخش خصوصی و کوچککردن بدنه دولت و کاستن از کارمندان، هم رضایت عمومی را جلب خواهند کرد و هم بهرهوری از نیروی انسانی را افزایش خواهند داد، از هزینههای گزاف دولتی خواهند کاست و ساعات مفید کار را بیشتر خواهند کرد.
در کشور ما نیز این مورد،تجربه شده و این که کارایی اداراتِ بخش خصوصی و میزان کار مفید آنها نسبت به ادارات دولتی، بهتر و بیشتر است، به اثبات رسیده است.
«دورکاری» نیز در همین راستا به وجود آمده است تا با برداشتن سدهای اداری از پیشرو، هم ساعات مفید کار افزایش یابد و هم شتابی به کارها داده شود. اینک نیز این پرسش مطرح است که به جای افزایش ساعات کار، دورکاری(به ویژه برای خانمهای دارای فرزند) میتواند به عنوان یکی از ابزار و سبکهای مدیریتی، مطرح شود و مورد بررسی قرار گیرد؟
البته در این مسیر باید فضای الکترونیکی کافی برای دورکاری فراهم شود تا بازدهی داشته باشد. در صورت اجراییشدن این شیوه در سازمانهایی که از امکانات برخوردارند، نه تنها آسیبی به ارائه خدمت نمیرساند، بلکه در خدمترسانی به مردم و انجام وظیفه کارکنان نیز موثر خواهد بود.
جواد افراشته ـ کارشناس جامعهشناسی در این باره میگوید: حال که از دورکاری سخن پیش آمد، بدنیست گفته شود، گاه کسانی بیش از یکماه، بیوقفه در ادارهها در رفت و آمدند؛ در حالی که انجام کارشان چندان پیچیده نیست و مشکل بزرگی ندارند که حلنشدنی باشد. چنین سرگردانیای در دوره چیرگيِ الکترونیک رخ میدهد، که بیشتر کارها میتواند از طریق رایانههای خانگی انجام شود؛ ولی ما هنوز برای پرداخت مثلا برگ جریمه، مجبور به حضور فیزیکی در صف بانکها هستیم. بیگمان الکترونیکیکردن بخشی از کارها، ساعات مفید کار را نیز افزایش خواهد داد.
بازگشت به زمان قبل
آذر و تیرماه سال 1389 بود که دولت نهم با کاستن یکساعت از کار کارمندان خود، همه را انگشت به دهان گذاشت؛(چون مردم از کمکاری کارمندان دولتی گلهمند بودند.) حال نیز دولت یازدهم با افزایش کار کارمندانش، مانند دولت نهم، مردم را حیران کرده است؛ زیرا با این بودجه اندک دولتی، هزینهاش سرسامآور بالا خواهد رفت؛ افزون بر این که برخی از مردم اعتمادی به این طرح ندارند که از این پس کارمندان دولت، ساعات بیشتری را در خدمت مردم(که حقوق آنان را با مالیات خود میپردازند) خواهند بود؛ همانگونه که در اجرای ساعات کاری پیشین، چشمداشت مردم این بود که ساعات مفید، با استراحت بیشتر کارمندان، افزایش یابد، که این اتقاق نیفتاد.
پیمان الموتی ـ کارشناس مسائل اجتماعی در اینباره میگوید: در دولت نهم برای کاهش آلودگی هوا و ترافیک سنگین شهری، یکساعت از میزان کارکارکنان دولت کاهش یافت و به (33 ساعت در هفته) رسید. اما پس از بهبود نسبی هوا و سپریشدن بحران، ساعات کار به حال نخست برنگشت. در حالی که بر پایه ماده 87 قانون خدمات کشوری میزان کار کارمندان باید 44 ساعت در هفته باشد. که البته به گفته خود دولت مطالعهای بر این اساس انجام نشده و تنها برای بازگشت به قانون است.
همرأی نیستند
حقیقت این است که دولتها تاکنون درکشور، توان بازدهی بیشترساعات مفید کارمندان را نداشتهاند.
طرح افزایش ساعات کار نیز مخالفانی دارد، از جمله وحید اسفندیاری ـ کارشناس بیمه:«از این پس آنانی که برای کاهش فشارهای سنگین هزینههای روزانه زندگی خانوادههایشان از دوش خود، ناچار از کار در شیفت دوم شده بودند، کار خود را از دست میدهند، چون توان کارکردن در جای دیگر را نخواهند داشت.»
این کارشناس بیمه میافزاید: از این پس هم بر بار ترافیکی شهر افزوده خواهد شد و تعطیلی ادارات در ساعت 16 و یا 16 و 30 دقیقه به پایان طرح ترافیک برخواهد خورد که به آلودگی بیشتر هوا نیز خواهد انجامید و هم کارمندان(به ویژه زنان) که پیشتر دستکم ساعت 15 در خانه بودند حتی تا ساعت 18 نیز در ترافیک شهر خواهند ماند؛ ساخت بزرگراهها و تونلها و طرح زوج و فرد و اجرای طرح ترافیک نیز نتوانسته است چندان از ترافیک تهران بکاهد و در نتیجه پایتخت به مثابه یک پارکینگ روان است.
اسفندیاری در ادامه گفت وشنود با روزنامه اطلاعات میگوید: پیش از این، فرزند دانشآموز و والدین در شهر و برای رفتن به خانه و صرف ناهار به هم میرسیدند، چون ساعت تعطیل مدرسه دانشآموز، همزمان با ساعت تعطیلی والدین کارمندش بود. بسیاری از زنانِ دارای فرزند کوچک نیز برنامه زندگيِ خود را با ساعات کاری پیشین تنظیم کردهاند و دارای فرزند شدهاند و اینک بر سر انتخاب ماندن در کنار کودک خویش و یا کار در بیرون خانه، واماندهاند. از سویی نیز تنها با درآمد همسر خود نمیتوانند زندگی کنند و از سوی دیگر همزمان با کار، توانا به نگهداری از کودک خود نیستند.
این کارشناس بیمه میافزاید: وضع برنامه کاری فعلی مشخص نیست، ولی ساعات کاری قبل، از سوی برخی کارمندان، تاویل و تقسیر به رای میشد و به جای ساعت 14 و 30 دقیقه، در ساعت 13 به بهانه صرف لقمهای نان و پس از آن برای انجام فریضه نماز، کارها تعطیل بود و مردم به کارمندان دسترسی نداشتند.
طرح کارشناسی نشده است
اسفندیاری معتقد است: فشارهای روانی و استرس در پيِ نگرانيِ انسان از زندگی و آینده رخ میدهد. در این رابطه، طبیعی است که مادران کارمند نیز مثلا برای ماندن کودک خود در کودکستان، دچار استرس شوند و ناخودآگاه این فشار را روی اربابرجوع تخلیه کنند، اما پیش از آن که چنین چیزی رخ دهد، وظیفه ادارات است که با برنامههای شتابزده، بر استرس کارمندان نیفزایند. افزایش ساعات اداری، نه تنها تاثیری در بازدهی کاری ندارد، بلکه تنها زحمت کارمندان را افزایش میدهد و با توجه به این که پرداخت حق اضافهکاری نیز برایش در نظرگرفته نشده، ولی خانمها برای آن که کودکانشان یک تا دو ساعت بیشتر در کودکستان بمانند، باید پول بیشتری یپردازند. به هرحال افزایش ساعات کار، طرحی کارشناسینشده است و کارمندان، امکان تربیت فرزندان خود را از دست خواهند داد، چون دائم باید آنان را در کودکستان نگه دارند.
به اعتقاد اسفندیاری، کارمندانی که پیشتر در ساعت یک بعدازظهر به خود میقبولاندند که دیگر کاری برای انجام ندارند، اینک نیز تنها در ادارهها حضور فیزیکی خواهند داشت، بی آن که این طرح به حال مردم مفید باشد یا سودی به دولت برساند. نه آن که گرهی از کار مردم گشوده نخواهد شد، بلکه چه بسا همین یکساعت ماندن بیشتر در ادارهها، به سنگینی بار هزینههای دولت بیفزاید. به هر رو معلوم نیست با اجرای طرح جدید، امکانات تهیه و سرویس ناهار که از ادارات دولتی برچیده شده است، چگونه دوباره دایرخواهدشد؟ با توجه به این که کمبود بودجه دولت آشکار است و برای کارهای اجرایی، با مشکل مواجه است، از این رو طبیعی است که قادر به پذیرش هزینههای جدید نخواهد بود.
به باور اسفندیاری، کارمندان را باید یک مجموعهِ واحد سه یا چهارنفری دید که بر آسیبپذیری یا سلامت هم تاثیر دارند. کودکان و نوزادان کارمندان، به ویژه آنان که مادروپدرشان بیرون از خانه کار میکنند، در درازمدت، چه بسا دچار آشفتگی روحی و یا احساسات پیشبینی نشده شوند. زیرا بیش از پدرومادر خود، کودکان کودکستانی را میبینند و کمتر وجود گرم والدین را احساس میکنند. بی گمان اینک با افزایش ساعت کار، کودکان چهره خستهتری از والدین خود را خواهند دید و این نه به سود کودکان است و نه جامعه.
وی همچنین میگوید: معلوم نیست اگر کارمندان زن در ساعت 4 بعدازظهر از محل کار بیرون بیایند -با توجه به پیک ترافیک در این ساعت، دست کم 2ساعت طول خواهد کشید تا از هفتخوان ترافیک بگذرند و خود را به سلامت به خانه و فرزند خود برسانند.
امید میرود که با تدبیر دولت یازدهم، در انجام کارها و در سامانه ادارات دولتی، بهبودی صورت گیرد ولی با قانون ساعات جدید کار، از این پس برای خانوادهها دشوار است که هم کارهایشان را خوب انجام دهند و هم به فرزندانشان رسیدگی کنند.
اسفندیاری میافزاید: با چند نفرکه صحبت میکردم، افت ساعات مفید کار به اندازهای ریشه کرده که امر برخود کارمندان نیز مشتبه شده که مرز وظیفهشان همین است و غیراز این نیست؛ از این رو برای اضافهشدن ساعات کار، انتظار دستمزد بیشتر دارند.
این کارمندان البته اضافه حقوق نمیخواهند، بلکه مخالف افزایش ساعت کار هستند،. زیرا با برنامه کاری قبلی به هنگام، به خانه نمیرسیدند، چه رسد به این که برنامه جدیدکاری به اجرا درآید! بسیاری نیز حقوقهایشان کفاف نمیدهد و عصرها کارمند مکان دیگری هستند. نتیجه این که افزایش ساعت کاری، زمینهساز کاهش بازدهی کار است.
طرح یک درددل
«شاید با افزایش ساعات کار، کارمندان کمی بیشتر به نیازهای مردم رسیدگی و مشکلاتشان را حل کنند.»
این را جواد افراشته میگوید. وی میافزاید: در ادارات، اربابرجوع نیاز به احترام دارد و مهم است که برایش ارزش قائل شوند. خوب است این مفهوم درک شود که مراجعهکننده نیاز به کسی ندارد، بلکه تنها برای انجام کاری، پایش به ادارهای باز شده است. بنابراین برخورد طلبکارانه با ارباب رجوع، نه در شأن آن دسته از کارمندان دارای چنین خصوصیت است و نه مراجعه کننده؛ و نهایتش نیز دلخوری و ناراحتی است؛ از سوی دیگر کار کارمندان پایانی ندارد و اگر برخی از آنان بخواهند هر روز با این روحیه سرکار حاضر شوند، جز خردکردن اعصاب خود کاری پیش نمیبرند.
به گفته این کارشناس جامعهشناسی، پنداشتن این که مردم درمانده هستند و باگردن کج به ادارات میروند، برداشت خوبی نیست که برخی دارند؛ چنین روشی، منجر به افت شخصیت میشود و یا به خشونت میکشد. بارها پیش آمده است که به سبب برخورد بد برخی، کار به درگیری کشیده شده است.
افراشته ادامه میدهد: گاه مردم برای چندمین بار به ادارهای مراجعه میکنند و زمانیکه کارشان رو به پایان است و نیاز به امضا دارد، کارمند به مرخصی میرود، بی آن که مسئولیتاش را به جانشیناش سپرده باشد. حال آن که اگر کسی به مرخصی میرود، باید یک نیروی جانشین در نظر بگیرد. البته این که مرخصی، حق کارمند است، شکی نیست ولی گاه به سرانجامرسیدن کار چندین نفر در گروِ حضور یک نفر است. بدتر از این، گاه چنــدنفر همــزمان به مرخصی میروند، بی آن که در این مورد مدیریتی صورت گرفته باشد. با توجه به این که در برخی ادارات کمبود نیرو وجود دارد.
تعطیل اندرتعطیل!
همیشه در روزهای پس از تعطیلات، تاخیرها در ادارات دولتی افزایش مییابد. بنابراین برخلاف باور برخی کسان، تعطیلات به بهرهوری نمیانجامد. تعطیلی بانکها هم که تجارت ایرانیان را در داخل وخارج کشور(به سبب تفاوت روزهای تعطیل ایران با اروپا)به کلی میخواباند. تعطیلات قانونی و تقویمی و سلیقهای همواره اقتصاد کشور را به چالش کشیده است. در کنار اینها، ساعات کار مفید در ادارات دولتی نیز یک تا دوساعت است، ولی در کشورهای پیشرفته از 5 تا 7 ساعت. از اینرو برنامهِ جدید ساعات کاری، کوششی برای کارایيِ فزون تر و رسیدن به میزان کار مفید بیش تر است و امید که تنها به افزایش حضور کارمندان در ادارات نیانجامد.
مهداد فرخی، دانشجویی است که یک سال برای یک وام 10 میلیون تومانی دوندگی کرده و سرآخر نیز موفق به دریافتش نشده است. از وی درباره نقش افزایش ساعات کاری در بازدهی و ارتقای بهرهوری افراد میپرسم. ولی وی به داستان وام خود میپردازد:«برخی افراد به دنبال یک وام کوچکند، ولی بانکها و ادارهها آنان را سرگردان میکنند. اگر مردم بدانند درخواستهایشان چنین پیامدی دارد، هرگز به دنبال وام نمیروند.»
وی میافزاید: مثلا به دنبال انجام یک کار اداری هستی، همین که زمان به ظهر نزدیک میشود، میشنوی که فلان کارمند رفته ناهار! به سخن دیگر انجام یک کار اداری، نباید به ظهر بکشد، وگرنه سرگردان میشوی، چون کارمند میپندارد وظیفهاش در ساعت 12 ظهر به پایان میرسد و ارباب رجوع هم میداند که چشم به راه ماندن بیفایده است و باید محیط اداره را ترک کند.
مفهوم کار در جهان
هنوز انگار «کاروشی»(مرگ بر اثر کار زیاد) در ژاپن رواج دارد که آنان در جهان از همه بیشتر کار میکنند. ما شبیه هیچ کشور پرکار و پرکوششی نیستیم؛ کشورهایی که در کار و کوشش اندک در جهان شبیه مایند کویت و عربستان با 600 تا 700 ساعت کار در سال هستند. حتی افغانستان با نزدیک به هزار ساعت کار، از ما پیشی گرفته است؛ و اما ترکیه با هزار و 330 ساعت کار اصلا قابل مقایسه با ما نیست. بیسبب نیست که ترکیه به شانزدهمین کشور صنعتی دنیا تبدیل شده است. چون دریافتهاند که هر کشوری را تنها کار میسازد، کار وتنها کار بیشتر. همانگونه که غول صنعتی ژاپن در سایهسار کار به وجود آمده است، پیشرفت کشور ما نیز در گروی کار است.
ع.درویشی