سه شنبه, 29ام اسفند

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ معاصر به مناسبت 21 آذرماه 1396( هفتاد و یکمین سالگرد گریز اهریمن) - مریم فیروز (فرمانفرمائیان) و فرقه دموکرات آذربایجان

تاریخ معاصر

به مناسبت 21 آذرماه 1396( هفتاد و یکمین سالگرد گریز اهریمن) - مریم فیروز (فرمانفرمائیان) و فرقه دموکرات آذربایجان

دکتر علی علی بابایی درمنی

 در مورد ارتباط حزب تودۀ ایران و فرقۀ دموکرات آذربایجان تا کنون پژوهش های بسیاری صورت گرفته، که از میان آنها می توان به مقالۀ یرواند ابراهامیان با عنوان "آذربایجان: حزب توده و فرقه دموکرات" ترجمۀ قدرت الله روشنی زعفرانلو، یادنامه یغما، 1370، ص 454 تا 496 و همچنین کتای دیگر این نویسنده، ایران بین دو انقلاب اشاره کرد. آبراهامیان با اینکه از خیانت شاخۀ آذربایجانی حزب توده به منافع ملی ایران یاد کرده، و گزارش می دهد که در 16 شهریور 1324ش، کمیتۀ محلی حزب توده در آذربایجان خود را منحل کرده و به فرقۀ تجزیه طلب می پیوندد ( آبراهامیان، 1391: 492)، ولی با این حال می افزاید که حزب توده بیانیه ای شدید اللحن در محکومیت این اقدام تجزیه طلبانه فرقه تهیه کرده بوده که با "تشر" سفیر شوروی از صدور آن می پرهیزد ( همان: 496). آبراهامیان همچنین می افزاید که از میان نشریات توده ای تنها "ظفر" است که رویکردی همدلانه با تجزیه طلبان دارد، و سایر نشریات توده ای اقدام فرقه را تایید نمی کنند ( همان: 498-501).

با این حال نظرات دیگری نیز در مورد ارتباط حزب توده با فرقۀ دموکرات آذربایجان وجود دارد، که از میان آنها می توانیم به دیدگاه خلیل ملکی اشاره کنیم که به هنگام غائلۀ فرقه از اعضای حزب توده بوده است. ملکی چنین می گوید:« سران حزب توده که نقش وکیل مدافع منافع شوروی در ایران به عهده گرفتند، از فرقۀ غیر قابل دفاع دموکرات آذربایجان صد در صد دفاع کردند.» ( ملکی، 1360: 430) با جمع بندی این دو دیدگاه به این نتیجه می رسیم که رهبری مخالفان اقدام فرقۀ دموکرات آذربایجان در تجزیۀ بخشی از خاک ایران در میان توده ای ها، با خلیل ملکی بوده است و به نظر می رسد که بخش اعظم کمیتۀ مرکزی حزب توده رویکردی همدلانه با فرقۀ دموکرات داشته اند، زیرا با کناره گیری خلیل ملکی از حزب توده، این حزب با فراغ بال، در فروردین 1327، و در کنگره نیمه مخفی خود در تهران اتحاد خود را با  فرقۀ دموکرات آذربایجان و کردستان اعلام می کند ( آبراهامیان، 1391: 384).

نگاه همدلانۀ حزب توده به فرقۀ دموکرات آذربایجان در خاطرات مریم فیروز، عضو کمیتۀ مرکزی حزب توده و مسئول تشکیلات دموکراتیک زنان حزب توده، منعکس شده است. تاکنون خاطرات مریم فیروز کمتر به عنوانی سندی دربارۀ روابط حزب توده و فرقۀ دموکرات آذربایجان مورد توجه واقع شده است، توجه شما را به بخش هایی از این خاطرات جلب می کنم:

«*- غائلۀ فرقۀ دموکرات آذربایجان را چگونه ارزیابی می کنید؟
مریم فیروز: اعضای این فرقه اکثرا انسان های درست و با گذشتی بودند که عموما زندان کشیده و زجر دیده بودند. و هدفشان ایران [بخوانید تجزیۀ ایران] بود. فرقه رفتن شاه و آزادی ایران را می خواست.گرچه در بینشان افکار نادرستی هم بود، ولی بیشتر افسانه هایی برای آنها ساخته بودند. من در آن دوران به آذربایجان رفتم. کوشش آنها این بود که مردم را نگه دارند، ولی آنچه به سر مردم آمد، فرقه نکرد. حال دیگر این حقیقت آشکار شده است، که فرقه کاری به مردم نداشت. می دانید وقتی فرقه از هم پاشید و شاه به آذربایجان رفت، جلوی پای او جوان آذربایجانی را قربانی کردند.

*- از شخصیت پیشه وری چه می توانید بگویید؟
مریم فیروز: او شخصیت بزرگواری بود. من این را غلط می دانم که می گویند، می خواست جدا کند. او علاقه مند به ایران [بخوانید تجزیۀ ایران]، زندان دیده و در جریان مبارزه استخوان خرد کرده بود. پیشه وری آنقدر که من دیدم و می دانم، به هیچ وجه معتقد نبود که آذربایجان باید جدا شود. او نسبت به ایران و مبارزه اش خیلی علاقه مند بود. گرچه مرگش تا حدی مرموز بود، ولی من از نحوۀ کشته شدنش!! اطلاعی ندارم.

*- شخصیت سیاسی و فکری غلام یحیی دانشیان چگونه بود؟
مریم فیروز: او برای من آدمی بود که با شاه مبارزه کرد، شخصیتی ساده و بی ریا، معتقد به این راه [بخوانید بیراهه خیانت به وطن] و بسیار با شخصیت بود...او برای من بسیار ارزش داشت، چند بار در جلسات حزبی و دو سه بار هم در آذربایجان او را دیده بودم و گفتم که منزلمان هم آمده بود. گرچه برای شناخت افراد باید روابط نزدیکتری داشت، ولی برای من همینکه فردی کارکرده و زحمت کشیده باشد، ارزش دارد.» ( فیروز، 1374: 131-132)

نگاه مریم فیروز مالامال از ستایش از کسانی است که نوکران بی جیره و مواجب  اتحاد جماهیر شوروی بودند و در راه خدمت به شوروی از هیچ خیانتی به ایران فروگذار نبودند. دیگر رهبران حزب توده نیز به گفتۀ خلیل ملکی وکیل مدافع منافع شوروی در ایران بودند و به فرمان شوروی چاره ای جز حمایت تام و تمام از فرقۀ دموکرات آذربایجان نداشتند، بگذریم از مریم فیروز که بدون فرمان شوروی هم از خائنان به وطن پیروی کورکورانه داشت. هنوز هم با انتشار اسناد بسیاری که از وابستگی فرقۀ دموکرات آذربایجان به شوروی حکایت دارد (مانند خاطرات جهانشاهلو)، برخی از گروه های طیف فکری چپ درصددند تا این فرقۀ وطن فروش را از وطنفروشی تبرئه کنند، که پژوهش های بیشتر در این زمینه آنها را در این عمل مذبوحانه ناکام می گذارد.


منابع:

آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، نشر نی، تهران، 1391.
فیروز، مریم، خاطرات، انشارات اطلاعات، تهران، 1374.
ملکی، خلیل، خاطرات سیاسی، رواق، تهران، 1360.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه