شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی ادبیات مترجمانی که توانستند و نتوانستند حافظ را ترجمه کنند

ادبیات

مترجمانی که توانستند و نتوانستند حافظ را ترجمه کنند

امین هندیانی

با گذری بر ترجمه‌های انجام شده از اشعار حافظ می‌توان دریافت که ترجمه معنایی و یا ترجمه شاعرانه به تنهایی نمی‌توانند تضمینی برای وجود اثری شایسته باشند و تسلط مترجم بر هر دو زبان فارسی و انگلیسی و درک معنای واقعی شعر خواجه بهترین شاخص برای ترجمه و معرفی شعرهای اوست.

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: امین هندیانی، تدوینگر سالنامه فرهنگی جاودانه‌های ایران و پژوهشگر حوزه موسیقی، مطلبی با عنوان «گذری بر ترجمه‌های شعر حافظ به زبان انگلیسی» نوشته و آن را برای خبرگزاری مهر ارسال کرده است. او می‌نویسد:

«در طول سال‌ها و به واسطه آشنایی ادیبان، شرق‌شناسان و دوستداران فرهنگ مشرق زمین، ترجمه‌های بسیاری از شعر حافظ انجام شده که دیدگاه و شیوه‌های متفاوت مترجمان در این زمینه قابل توجه است. در چند دهه اخیر نیز علاقه غربی‌ها به عرفان و مفاهیم صوفیانه شدت گرفته و باعث شده که شعرهای حافظ شیرازی بیشتر از پیش به زبان‌های مختلف به ویژه انگلیسی ترجمه شود.

به علت تفاوت قالب شعر در دو زبان فارسی و انگلیسی و همچنین نگاه زیباشناسانه متفاوتی که در این دو زبان وجود دارد، ترجمه شعرهای شاعران برجسته ایرانی به ویژه خواجه شیراز با مشکلات خاصی مواجه می‌شود. در حقیقت شعر حافظ به جهت دارا بودن پیچیدگی‌های کلامی، صنعت‌های مختلف ادبی و مفاهیم بلند عرفانی دشواری مضاعفی را در پیش پای مترجم قرار می‌دهد. از این رو بسیاری از مترجمان با وجود تلاش ارزشمندی که انجام داده‌اند، نتوانسته‌اند حق مطلب را ادا کنند و چه بسا که خود نیز در درک شعر فارسی حافظ مشکل داشته‌اند.

 

اگر به تاریخ برگردیم، نخستین ترجمه از شعر حافظ به انگلیسی توسط «ویلیام جونز» در سده هجدهم میلادی صورت گرفته است. وی که به چندین زبان دنیا آشنایی داشته ترجمه برخی از شعرهای حافظ را در سن 25 سالگی و در سال 1771 منتشر کرده است. ترجمه‌های ویلیام جونز به دو صورت نثر و نظم هستند که بدون داشتن قافیه در انتهای بیتها انجام گرفته است. با توجه به اینکه پیش از او چنین تجربه‌ای شکل نگرفته بوده ترجمه‌های وی را می‌توان موفق نامید که برای آن سال‌ها کار ارزشمندی قلمداد می‌شود.

بعد از وی بسیاری همانند: جان نات، گرترود بل، هنری ویلبرفورس کلارک، هرمان بیک نل، توماس رین کرو، والتر لیف، جان‌هادون هیندلی، جان ریچاردسون، جان آرتور آربری، پیتر آوری و هیت استابس، غزلیات حافظ را ترجمه کردند که همگی بر اساس ترجمه مستقیم و معنایی کار کرده‌اند و تلاش داشته‌اند که با ترجمه لغت به لغت و یا جمله به جمله معنای شاعر را منتقل کنند. در این شیوه عموما به وجود قافیه و ریتم در ترجمه توجه ویژه‌ای می‌شود و با توجه به اینکه قافیه در شعر انگلیسی مورد استفاده نیست این چنین ترجمه‌هایی عملا در قالب شعر انگلیسی قرار نگرفته و به جهت وجود قافیه‌اندیشی مترجم از لحاظ معنایی نیز متفاوت با شعر اصلی خواهد بود.

در این میان، نخستین شخصی که تمام شعرهای حافظ را به این شیوه ترجمه کرده «هنری ویبلرفورس کلارک» است. وی که در ارتش انگلیس در هندوستان خدمت می‌کرده با فرهنگ مشرق زمین و شعر فارسی اشنا می‌شود. ویلبرفورس کلارک در پی‌نوشت ترجمه‌هایش به توضیح پیرامون برخی واژه‌ها و اصطلاحها پرداخته از این رو اثرش در حدود یک هزار صفحه است. ترجمه‌های وی که در سال 1891 منتشر شده نقصهایی معنایی و محتوایی زیادی دارد، ولی با این وجود به لحاظ اثرگذاری و معرفی حافظ به انگلیسی زبان‌ها از شاخص‌ترین ترجمه‌هایی است که بر شعر خواجه انجام شده است.

همچنین ترجمه‌های «هرمان بیک نل» زبان‌شناس و شرق‌شناس انگلیسی سده نوزدهم میلادی نیز در نوع خود اثرگذار بوده است. وی سال‌ها برای ارتش انگلیس و به عنوان پزشک در هنگ کنگ، هندوستان و مصر خدمت کرد و با سفر و اقامت چندین ماهه‌اش در شیراز تلاش کرد تا با فرهنگ پارسی‌ها نیز آشنا شود. ترجمه‌های بیک نل که در حدود 200 غزل از غزل‌های خواجه شیراز را شامل می‌شود، پس از مرگ وی توسط برادرش در سال ۱۸۷۵ میلادی منتشر شد.

پیتر آوری و جان آرتور آربری نیز دو ادیب برجسته انگلیسی هستند که در دوره معاصر به ترجمه غزل‌های حافظ مشغول شدند و از شیوه ترجمه معنایی و با وجود قافیه ترجمه خویش را انجام داده‌اند. البته جان آرتور آربری چهره شناخته شده‌تری است که ترجمه برخی غزلیات مولوی و قرآن مجید را نیز انجام داده و در ترجمه‌های حافظ نیز موفق تر بوده است.

 

از میان ایرانیان نیز ادیبانی همچون عباس آریان‌پور کاشانی، رضا اردوبادیان، رضا صابری، شهریار شهریاری و اسماعیل سلامی، شعرهای حافظ را به انگلیسی زبان‌ها معرفی کرده‌اند که در این میان شهریار شهریاری و رضا صابری تمام غزل‌های حافظ را ترجمه کردند. مترجمان ایرانی نیز عموما با استفاده از شیوه ترجمه معنایی یا مستقیم، به وجود ریتم و قافیه در ترجمه توجه کرده‌اند و تنها رضا اردوبادیان و رضا صابری به شیوه ترجمه هنری یا شاعرانه دست به ترجمه زده‌اند. این دو مترجم که اثر ارزشمندی را آفریده‌اند، تلاش در انتقال مفهوم شعر و پیام شاعر داشتند و در ترجمه شان از خوش آهنگی واژه‌ها به جای وجود قافیه سود برده‌اند.

در زمره مترجمان شیوه ترجمه معنایی باید از اسماعیل سلامی و شهریار شهریاری نیز سخن گفت. سلامی در سال 1386 خورشیدی کتابی شامل ترجمه تمام غزل‌های حافظ را که گلچینی از ترجمه‌های خود و دیگر مترجمان بوده را منتشر ساخته که اثری ارزشمند است. در این کتاب از ترجمه‌های شهریار شهریاری نیز استفاده کرده که او نیز همچون اسماعیل سلامی به سبک ترجمه معنایی و کاربری قافیه اعتقاد دارد. در بسیاری از ترجمه‌های شهریاری این قافیه‌اندیشی‌ها و اصرار مترجم برای همخوانی ترجمه با اسلوب شعر فارسی باعث شده که نتیجه رضایتبخشی در بر نباشد با این وجود برخی از غزل‌های وی توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.

از سوی دیگر، برخی مترجمان از سبک ترجمه شاعرانه و یا هنری استفاده کرده‌اند؛ بدین ترتیب که ترجمه را در قالب شعر انگلیسی انجام داده و با وفاداری به معنی شعر تلاش داشته‌اند که بدون استفاده از قافیه با ایجاد نوعی خوش‌آهنگی در بین واژه‌ها روانی کلام را ایجاد کنند. مترجمانی همچون الیزابت گری، سامویل رابینسون و همچنین رضا اردوبادیان و رضا صابری که پیشتر از آنها صحبت شد از جمله مترجمانی هستند که به این سبک کار کرده‌اند. خانم الیزابت گری که در ایران، افغانستان و پاکستان زندگی کرده در کتابی با نام «دریای سبزی در بهشت» ضمن توضیحاتی پیرامون عرفان موجود در شعر حافظ به ترجمه نزدیک به پنجاه غزل از حافظ همت گماشته است. این کتاب در سال 1995 در آمریکا منتشر شده و مقدمه آن را «داریوش شایگان» فیلسوف ایرانی نوشته است.

باید اضافه کرد، از میان مترجمانی که نتوانستند ترجمه ارزشمندی را در اختیار مخاطب قرار دهند باید به توماس رین کرو، ادوارد بایلس کوول، الیزابت بریدجز، جاستین‌ هانتلی مک کارتی، جان ‌هادون هیندلی، جان پاین و ریچارد گلیین اشاره کرد. برای نمونه ریچارد گلین خود به فارسی آشنایی نداشته و از ترجمه‌های ویلبرفورس کلارک و جان پاین استفاده می‌کرده که مشخص است چرا نتوانسته ترجمه قابل قبولی را ارایه دهد.

در کنار این ترجمه‌ها نوع دیگری نیز وجود دارد که اساسا نمی‌توان آن را ترجمه دانست، چرا که مترجم متن اصلی را دچار تغییرات بسیار می‌کند. در این میان ناقص‌ترین ترجمه‌ها توسط «دنیل لدینسکی» انجام شده به طوری که بیت‌های بسیاری را در قالب شعر مدرن انگلیسی و از ذهن خود و بدون کمترین شناخت و پایبندی به مفهوم شعر حافظ به شعر او اضافه می‌کند. ناگفته نماند که وی به زبان فارسی آشنایی ندارد و در پی سال‌ها حضورش در هندوستان و از طریق «مهر بابا» که یکی از مدعیان تجسم خداوند در قالب انسانی بوده با معنی و مفهوم شعر خواجه شیراز آشنا شده است.

به هر روی با گذری کوتاه بر ترجمه‌های انجام شده می‌توان دریافت که هیچ کدام از دو شیوه ترجمه معنایی و یا ترجمه شاعرانه به تنهایی نمی‌توانند تضمینی برای وجود اثری شایسته باشند و تسلط مترجم بر هر دو زبان فارسی و انگلیسی و همچنین درک معنای واقعی شعر خواجه بهترین شاخص برای ترجمه و معرفی شعرهای آسمانی حافظ شیرازی است.»

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید