کتاب
انتشار کتاب دفاع از تاریخ (شرح کوششهای مردمی در جنبش مخالفت با آبگیری سد سیوند)
- كتاب
- نمایش از یکشنبه, 20 ارديبهشت 1394 11:21
سرانجام پس از سالها که از آمادهسازی کتاب «دفاع از تاریخ» گذشت این کتاب به چاپ رسید.
دفاع از تاریخ [نگاهی به تلاشهای دو و نیم سالهی «پایگاه اطلاعرسانی برای نجات یادمانهای باستانی» (دشت پاسارگاد) در جنبش ملیِ اعتراض به آبگیری سد سیوند (شهریور 1384 ـ اسفند 1386)] / علیرضا افشاری / نشر شورآفرین/ 700 صفحه [جلد گالینگور] / 50 هزار تومان
پخش پیامکها و رایانامههایی (ایمیلهایی) با درونمایهی «به زیر آب رفتن آرامگاه کوروش» در پى آبگیرى سد سیوند، باعث شد تا شمارى از ایراندوستان جوان در یکی از روزهای پایانی تابستان 1384 در تهران گرد هم بیایند. آنها شاید یک گروه در میان انبوه دوستدارانِ میراث تاریخی ایران بودند، اما بهزودی با سازماندهی مناسب توانستند بار بخشِ بزرگی از تهیهی اطلاعات و آگاهیرسانی در این حوزه را بر دوش کشیده و نقش مهمی در پشتیبانی از جنبشِ «اعتراض به آبگیری سد سیوند» ایفا کنند. آن نشست، سرآغاز سلسلهنشستها و کوششهایی شد که در طی دو سال و نیم آن گروه جوان و آرمانگرا را با خود به درون دالانهای پرپیچ و خم تاریخ ایران برد و آگاهیشان را از ایران، جهان هخامنشی، میراث فرهنگی، محیط زیست و توانمندیهای خودشان افزون کرد. آنان، ضمن گفتوگو با کارشناسان ــ چه موافق و چه مخالف ساخت سد سیوند ــ به گردآوری همهی آگاهیها پیرامون این موضوع بپردازند. این جمع، نام «پایگاه اطلاعرسانی برای نجات یادمانهای باستانی» (دشت پاسارگاد) را بر خود نهاد و هدف خود را اطلاعرسانی شفاف پیرامون این قضیه و دیگر «یادگارهای در خطر» تعیین کرد. تلاشهای بیچشمداشتِ این گروه کوچک در برگزاری نشستها و همایشها، اطلاعرسانیهای وسیعِ میدانی و نامهنگاریهای گسترده، که همواره دو رکن «مستند بودن» و «قانونمندی» را دارا بود، در خطدهی درست به فعالان جوان و احساسیِ جنبش، و پایین آوردن هزینههای کوشش در آن بسیار مؤثر بود. این کتاب به منظور تبیین همین نکات و ثبت خاطرهی تلاشهای این دوستان و بهویژه برای ماندگار کردنِ تجربههایی نوشته شده است که نه تنها برای هر دوستدارِ میراث فرهنگی بلکه برای هر جوان ایرانی به کار میآید.
کتاب از چهار بخش تشکیل شده که سه بخش نخست آن ویژهی سه دوره کوششهای پایگاه است و بخش چهارم دربرگیرندهی نوشتارهایی تکمیلی است، از جمله دو مقالهی «پژوهشهای باستانشناختی در تنگ بلاغی» از دکتر محمدتقی عطائی، سرپرست ایرانی گروه باستانشناسی ایران ـ فرانسه، که در آن نگاهی کوتاه به عملیات نجاتبخشی منطقه شده است به همراه فهرست کاملی از کتابها و مقالههایی که در این زمینه منتشر شده است؛ و «نگاهی به پروندهی معترضان به آبگیری سد سیوند» از دکتر محمدعلی دادخواه که در آن به بررسی وضعیت پروندهی شکایت مخالفان آبگیری سد سیوند از وزارت نیرو و سازمان میراث فرهنگی پرداخته شده است. کتاب دارای 80 صفحه تصویر نیز است، که پیش از نمایه قرار گرفته است.
این کتاب شرح کوششهایی است که در گذر دو سال و نیم، در قالب «پایگاه اطلاعرسانی برای نجات یادمانهای باستانی» و در کنار شمار بالایی از کنشگران و انجمنهای حوزههای میراث فرهنگی و محیط زیست، برای جلوگیری از ساخت و آبگیری سد سیوند به انجام رسید. گفتگوهایی که با استادان و کارشناسان انجام شد، سفرهایی که به پاسارگاد و تنگ بلاغی (چشمه) انجام گردید، نامههایی که به رییس سازمان میراث فرهنگی، رییس و هموندان کمیسیون یا کارگروه فرهنگی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و رییسجمهور ارسال شد، همایشهایی که برگزار شد (بهویژه میزگردی تاریخی در دانشگاه تهران که با حضور موافقان و مخالفان ساخت سد سیوند، از جمله شادروان دکتر ورجاوند و سازندگان سد و نمایندگانی از مجلس و سازمان میراث فرهنگی و... برپا شد)، شکایتهایی که به کارگروه اصل 90 مجلس، قوهی قضاییه و دیوان عدالت اداری و حتا یونسکو برده شد،... و سرانجام هماهنگی برای تجمعی بینظیر جلو مجلس در راستای دفاع از تاریخ!
خواندنِ این کتاب را علاوه بر دوستانی که درگیر این جنبش بودند (در نمایهی کتاب نام نزدیک به 500 تن از دوستان که در کتاب آمده، آورده شده است) به دوستانی که علاقهمند به کار گروهی و بهویژه شبکهسازی هستند ــ که نیاز امروز جامعهی ماست ــ پیشنهاد میشود.
لازم به یادآوری است که: سد سیوند بدون اجرای شبکهی آبیاری و زهکشی که قولِ آن را به کشاورزانی در دوردست داده بودند رها شده است... «اکنون که بیش از پنج [هشت] سال از صدور دستور آبگیری سد گذشته است، هممیهنانی که بر انجام دادنِ این کار پافشاری داشتند (از کشاورزان، کارشناسان و سازندگان سد تا نمایندگان مجلس و سیاستمداران) باید به این پرسش پاسخ دهند که به چه میزان از اهداف خود دست پیدا کردهاند؟ صادقانه منتظر شنیدنِ پاسخشان هستیم، چرا که موضوع، موضوعِ ما و آنان نیست؛ موضوع ایران است و آب، آبادانی و زندگی. ما، و همهی کسانی که در مسیرِ جنبش بر آگاهیشان افزوده شد، همچنان در انتظارِ میزگردی ملی برای گفتوگو دربارهی «شیوهی کنونی مدیریت آب در ایران، و آسیبها و پیامدهای سدسازی گسترده» هستیم و اکنون، با آگاهی و اطمینانی بیش از پیش، اعلام میکنیم که، با هر محک و با هر دستگاه فکری و دانشی که سنجیده شود، محیط زیست و میراث فرهنگی در ساختنِ «ایران فردا» نقشی بس مهم دارند و برای مدیریت این دو بخش باید از فرهیختهترین و آگاهترینِ مدیران بهره برد» (برگرفته از «سخن نخست» کتاب).