پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی جهان ایرانی علی‌اكرم همت‌اوف و اعلام جمهوری خود مختار تالش مغان - بخش دوم

جهان ایرانی

علی‌اكرم همت‌اوف و اعلام جمهوری خود مختار تالش مغان - بخش دوم

برگرفته از آذرپادگان

محمد اوف

«علی اكرم همت اوف» پسر علی اكبر از اهالی منطقه « لریك» است. او درسال 1948 در خانواده‌ای روشنفكر متولد شده و در رشته مكانیك در دانشكده پلی‌تكنیك تحصیلات خود را به اتمام رسانده و در طی دو سال خدمت سربازی، فرمانده دسته نظامی بوده است؛ بعدها در شهر لنكران از كارمندی «پارك» خودرو بین مناطق تـا سمت معاون اداره كل راه و ترابری این استان راتقا می‌یابد وی در سال 1988 میلادی به دلیل تشكیل میتینگ‌های سیاسی از حزب كمونیست شوروی اخراج شد.
همت اوف یكی از اعضای گروه تاسیس‌كننده جبهه خلق آذربایجان بود و در تـاریخ 11 ژوئیه 1989 میلادی به عنوان عضو هیات اداری جبهه خلق آذربایجان انتخاب شد در ماه ژانویه سال 1990 میلادی، برای اولین بار در تـاریخ اتحاد جماهیر شوروی بـا رهبری او، در شهر لنكران رژیم كمونیستی ملغا اعلام شد و حكومت مردمی برقرار گردید و به همین علت تحت پیگرد قرار گرفت و در جمهوری اوكراین پنهان شد، ولی سرانجام در 12 دسامبر در ساختمان جبهه خلق آذربایجان دستگیر و در بهار سال 1991 میلادی وی را بـا مجازات مشروط آزاد كردند.

همت‌اوف در رهبری جبهه خلق آذربایجان، مخالف آشكار خط پان‌تركیستی «الچی‌بك» بود. به همین سبب از جبهه خلق اخراج شد و به عضویت حزب سوسیال دموكرات آذربایجان درآمد و به سمت معاون دبیر این حزب انتخاب شد.
او بـا آغاز جنگ قره‌باغ یك گروهان روزمنده ملی تشكیل داد كه بعد به «تیپ» تبدیل شد و در جنگ قره باغ شركت كرد. در سال 1992 میلادی، چون به سمت معاون وزیر دفاع برگزیده شد، فعالیت سیاسی خود را متوقف كرد. لیكن چندی نگذشته كه در اعتراض به این گفته حیدرعلی‌اوف كه « هیچ‌كس غیر از ترك‌ ]زبان‌[ها نمی‌تواند قهرمان ملی آذربایجان شود، و از تالش نمی‌تواند ژنرال دربیاید» از سمت خود استعفا كرد و به شهر لنكران برگشت و به عضویت حزب برابری اقوام آذربایجان درآمد و فعالیت سیاسی خود را مجددا آغاز كرد.
او دیگر قاطعانه تصمیم گرفته بود كه فقط بـا اعلام جمهوری خود مختار، می‌شود حق تالش‌ها را در جمهوری آذربایجان اعاده كرد.


این را نیز باید ذكر كنیم كه « همت اوف» در حال حاضر در زندان است. گرچه جامعه بین‌المللی و در درجه‌ی نخست شورای همكاری اروپا كه آذربایجان نیز عضو آن است، خواستار آزادی اوست. ‌لكن رهبری كشور تـا به حال وی را در زندان « قبوستان» نگه داشته است و همسر وی همراه بـا سه فرزندش نیز در مهاجرت به سر می‌برند.
بنابراین همانطور كه در بالا ذكر كردیم، حوادث گنجه باعث بحران شدیدی در كشور شد. در شهر گنجه و در مناطق اطراوف آن مخالفت علیه حكومت منجر به قیام نظامی شد. در 17 ژوئن رییس جمهور « الچی بك» از راه‌های مخفی، به روستای « كلكی» جمهوری خود مختار نخجوان فرار كرد؛ رییس پارلمان « عیسی قنبراوف» و دیگر مقام‌های عالی‌رتبه بـا استعفای خود میدان سیاسی را برای حیدرعلی‌اوف باز كردند، در آن هنگام در كشور فقدان حكومت وجود داشت و در این شرایط جمهوری خود مختار تالش مغان اعلام شد.
حزب برابری ملل آذربایجان در بیانه‌ای كه در تـاریخ 22 ژوئن سال 1991 منتشر شد، اعلام جمهوری تالش مغان را بـا نگاهی مثبت تایید كرد و ذكر نمود كه جمهوری خود مختار تالش منجر به استقرار و گسترش دموكراسی در جمهوری آذربایجان خواهد شد.
بنابراین حزب برابری ملل آذربایجان از موقعیت تاریخی استفاده كرده و در ساختار دولتی جمهوری تالش مغان فعالانه شركت نمود. هم علی‌اكرم همت اوف و هم رهبری حزب برابری ملل آذربایجان، معتقد بودند كه اعلام جمهوری تالش مغان به معنی تجزیه ]جمهوری[ آذربایجان نیست، چون كه جمهوری تالش مغان قسمت جدا نشدنی آن می‌باشد. همت اوف به طور علنی اعلام می‌كرد: « ما قصد جدایی از ]جمهوری[ آذربایجان و قصد وابستگی به جای دیگر را نداریم كلمه‌های « جمهوری» و « ایالت» هیچ‌كس را نترساند» روزنامه « آچیق سوز» سخن آشكار،
1/7/1993). همت اوف و هلال محمد اوف رهبر حزب برابری ملل آذربایجان اعتقاد داشتند ارگانی كه مجلس ملی نامیده می‌شد و عبارت از پنجاه نماینده شورای عالی ]جمهوری[ آذربایجان بود، تحت فشار جبهه خلق آذربایجان ساخته شده و دارای بـا صلاحیت نیست، چون كه این ارگان حاوفظ مناوفع همه مـردم ]جمهوری[ آذربایجان نیست. به همین سبب از آن‌ها طلب می‌كردند كه به برای مذاكره و بررسی اوضاعی كه پیش آمده است و نیز پر كردن خلایی كه در رهبری كشور به وجود آمده است ، باید فورا شورای عالی بـا همه اعضای خود (360 نماینده) تشكیل جلسه بدهد. لیكن همان مجلس ملی، حیدرعلی‌اوف را به سمت شورای عالی آذربایجان منتخب كرد.
حیدرعلی‌اوف ابتدا بـا منصوب كردن « صورت حسین‌اوف» به سمت نخست‌وزیری او را استادانه فریب داد. بعدها صورت حسین در یكی از صحبت‌های خود بـا همت‌اوف، اعتراوف كرد كه « بعد از گفت‌وگوی سه روزه بـا حیدرعلی اوف قدرتی در من باقی نماند و من آماده پذیرش همه پیشنهادهای او بودم» در 10 ژوئیه حیدرعلی اوف در باكو همت اوف را به حضور پذیرفت و در طول 4 ساعت مذاكره به او وعده سمت بزرگی در كشور داد و كوشید او را متقاعد كند كه اسلحه را زمین گذاشته و تابع او شود، لیكن همت اوف راضی نشد و تقاضا كرد كه هر چه زودتر بنا به خواسته به حق مـردم، خودمختاری تالش به رسمیت شناخته شود.
علی‌اكرم همت اوف بعد از این كه بدون نتیجه از مذاكره بـا علی‌اوف به لنكران برگشت همه فرمانداران مناطق داخل سرزمین جمهوری تالش مغان را عزل نمود و در تدارك تشكیل مجلس خلق برآمد. در همان زمان اجلاس شوراهای مناطق برگزار شد و در آن اجلاس دستور‌العمل انتصاب جانشین برای فرمانداران عزل شده تصویب گردید و از داوطلبان نمایندگی مـردم در مجلس خلق به تناسب جمعیت مناطق ثبت‌نام به عمل آمد.
در تـاریخ دوم و سوم اوت، هیات وزیران دولت مركزی به ریاست صورت حسین‌اوف وارد لنكران شد. وزرا در مدت دو روز اقامت در آن شهر بـا اوضاع منطقه آشنا شده و قول دادند كه بیش‌تر مسائل را به سرعت حل نمایند. هنگام دیدار علی‌اكرم، همت اوف بـا هیات وزرا صورت حسین‌اوف از ایشان تشكر كرد و مهمانان را بـا اصول ساختار خودمختاری آشنا نمود.
این دیدار در تالار فرهنگی شهر لنكران صورت گرفت. پس از مراجعت هیات وزرا، علی اكرم تـاریخ برگزاری مجلس خلق را، هفتم اوت 1993 میلادی تعیین و اعلام كرد در آن روز انتخابات مجلس خلق به طرز پرشكوهی برگزار شود.
بعد از این كه مجلس خلق ایجاد و جمهوری خود مختار تالش مغان اعلام گردید، حیدرعلی اوف وخامت حوادثی را كه در جنوب كشور رخ داده بود، درك نمود و همت اوف را به دیدار تازه‌ای دعوت كرد. آن دیدار كه در 12 اوت صورت گرفت و حسین‌اوف نیز در آن شركت داشت بی‌ثمر ماند.
روش حیدرعلی اوف برای سرنگونی جمهوری خودمختار تالش مغان
حیدرعلی‌اوف از رفتار قاطعانه همت اوف متعجب بود و می‌خواست كه بـا متدهای تجربه شده به او جواب بدهد. او تصمیم گرفت همت اوف را درفرصت مناسب دستگیر و مجازات كند، از این رو مقرر كرد كه در تـاریخ 29 اوت 1993 میلادی همه پرسی درباره اعتماد به رییس جمهور «الچی بك» برگزار شود.
رهبری جمهوری خودمختار تالش مغان در مقابل آن قرار، برنامه ویژه‌ای را تهیه كرد در آن برنامه آمده بود كه اگر در برگه‌های رای، اسم «ایاز مطلب‌اوف» در كنار اسم الچی بك نوشته نشود، تالشان در همه پرسی شركت نخواهند كرد، چون كه هر دوی این‌ها یعنی مطلب اوف والچی بك از طرف مـردم انتخاب شده و رئیس جمهورانی بودند؛ كه بعدها بركنار شده بودند، ( هر چند الچی بك را هیچ كس بركنار نكرده، بلكه خود فرار كرده بود) لكن حیدرعلی اوف نمی‌خواست اسم ایاز مطلب اوف در برگه‌های رای ثبت شود، چون كه او خیلی خوب می‌دانست اكثریت مـردم به نفع مطلب اوف رای خواهند داد. در این حال او ناگزیر می‌شد سمت رئیس جمهوری را برای ایاز مطلب اوف به رسمیت بشناسد. بدیی سبب عل‌اوف دریافت كه فقط بـا سرنگونی جمهوری خودمختار تالش مغان می‌تواند رفراندوم را به شكل دلخواه خود برگزار كند و از طرف دیگر در نظر مـردم ساده، نفوذ خود را بالا ببرد.
حیدرعلی اوف بعد از دیدار دوم بـا همت اوف، گروهی از اوفراد عالی‌رتبه و نمایندگان پارلمان را كه اصالتا از منطقه تالش بودند به جلسه‌ای مخصوص فراخواند و به شركت‌كنندگان در جلسه اطمینان داد كه مذاكرات جلسه سری خواهد بود، تـا همه بتوانند نظر خود را به راحتی بیان كنند و در تلویزیون نیز فقط سخنان شخص وی(علی‌اوف) پخش خواهد شد. در آن جلسه علی‌اوف بـا احتیاط سخنرانی خود را شروع كرد و درباره دوستی ملت‌ها سخن گفت و اظهار نمود كه سیاست اشتباه جبهه خلق آذربایجان در جامعه تفرقه به وجود آورده است. اعلام زبان تركی به عنوان زبان رسمی دولت اشتباه بوده، او گفت: « ما یك ملت هستیم، هیچ چیزی برای تقسینم كردن نداریم، در شرایط جنگ فرصتی برای این گونه مذاكرات نیست، ما باید همه نیروهای خودمان را برای پیروزی بر دشمن بسیج كنیم.»
حاضران در جلسه نیز تـا حدودی حرف‌های او را باور كردند. زیرا در مدت بیش از یك ماه و نیم سكوت حكومت شایعات مختلفی بر سر زبان‌ها اوفتاده بود، حتی می‌گفتند كه علی‌اوف راضی به ایجاد جمهوری خودمختار تالش مغان است. به راستی هم وقتی كه در 21 ژوئن، رییس جدید شورای عالی یعنی حیدرعلی اوف اعلام كرد كه در شهر لنكران جمهوری تالش مغان اعلام خواهد شد، رییس سابق همان پارلمان، عیسی قنبراوف پیشنهاد كرد كه باید فورا این مساله بررسی شود و تدابیر فوری انجام گیرد، علی‌اوف در جواب او گفته بود: « بـاعث كار این واقعه شما رهبران سابق این كشور هستید، عدم رعایت مناوفع ملی اقلیت‌های قومی و نقض حقوق آن‌ها باعث این كار شده است.»
بـا این حال مدت چند ماه علی‌اوف نه در مجلس ملی و نه در رسانه‌های گروهی رسمی اجازه بررسی این مساله را نمی‌داد، چون كه او هنوز برای تقویت حاكمیت خود به علی‌اكرم همت اوف نیاز داشت!
در 16 و 17 اوت علی‌اوف برای مذاكره درباره مساله جمهوری خود مختار تالش مغان، اجلاسیه ملی را تشكیل داد. در آن اجلاس مصوب شد كه در مدت سه روز ارگان‌های مربوطه كشور باید در منطقه جنوب (تالش مغان) قانون اساسی كشور را اجرا نمایند. رهبری آن عملیات نیز به« صورت حسین‌اوف» واگذار شد. لیكن، یك هفته گذشت و هیچ‌كاری حاصل نشد. یعنی حسین‌اوف، از اقدام علیه همت اوف خودداری كرد در این حال علی اوف در 23 اوت به وسیله تلویزیون به مـردم محلی اعلام كرد كه حكومت علی‌اكرم را سرنگون كنند. گرچه دعوت او می‌توانست موجب بروز جنگ داخلی شود،‌لكن مـردم قیام نكردند؛ طرفداران علی‌اوف فقط توانستند چندصد نفر از اوفراد مشكوك را در میدان شهر لنكران جمع كنند.
در آن روز همه رهبران ارگان‌های مربوطه كشور، وزرا و نمایندگان تالش، به شهر لنكران فرستاده شدند، علی‌اكرم به خاطر این كه خونریزی نشود،‌ از پست خود دست برداشت و مدتی بـا یك گروه طرفدار خود در واحد نظامی «N» مستقر شد. و بعد به كوهستان تالش رفت تـا این كه بعد از چند ماه در منزل خود دستگیر گردید. وی زمانی كه در سلول انفرادی بازجویی وزارت امنیت ملی به سر می‌برد، فرار كرد و برای بار دوم در تـاریخ 7 اوت سال 1995 دستگیر شد و محكوم به مجازات حبس ابد گردید.


همت اوف هنوز در زندان است، توجه سازمان حقوق بشر و شورای همكاری اروپا برای آزادی او جلب شده اما او خواهان برگزاری محاكمه‌ای علنی می‌باشد؛ زیرا او خود را مسئولی منتخب قاطبه مـردم می‌داند كه هنوز قانونا از سمت خود عزل نشده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید