ایران پژوهی
روز ملی ایرانی، برای کارگر ایرانی
- ايران پژوهي
- نمایش از چهارشنبه, 05 خرداد 1389 11:45
- بازدید: 2998
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 61 - رویهی 19
کارگر ایرانی، نیاز به «روز ملی» دارد، نه اینکه روزی را که تنی چند از کارگران شهر شیکاگو در ایالات متحده آمریکا، خواستار حقوق خود شدند، به عنوان روز کارگر ایرانی به وی نیز تحمیل کرد. راستی را که چرا تاکنون جامعهی کارگری و «خانه کارگر» که مدعی نمایندگی کارگران است و در هر دورهی انتخابات، کسانی به عنوان نامزد خانهی کارگر، بر مسندهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی هم تکیه زدهاند، هرگز به این فکر نیفتادهاند که کارگر ایرانی، نیاز به یک روز ملی دارد؟!
سال گذشته، ماهنامهی خواندنی این موضوع را پیش کشید و خواستار پذیرش روز آغاز ساختمان تختجمشید، به عنوان روز ملی کارگر ایرانی شد؛ اما متاسفانه از سوی وزارت کار و امور اجتماعی، مدعیان نمایندگی کارگران و ... هیچگونه واکنشی نسبت به این پیشنهاد سازنده، نشان داده نشد.
خواندنی در رویهی شانزده شمارهی پنجاه و هفتم (شهریور و مهرماه 1388) نوشت:
روز کارگر ایرانی
به سنت نادرست برگرفته از غرب (آمریکا) و پرورش یافته در شرق (اتحادیه جماهیر شوروی)، در روز اول ماه مه، آیینهایی به عنوان روز جهانی کارگر، در ایران نیز برگزار میشود.
در این راستا، امسال آیینی نیز در تبریز برپا گردید. در این مراسم از آقای مهندس تقی توکلی نیز دعوت به حضور شده بود. مهندس تقی توکلی از مردانی است که به صنایع ایران و به ویژه آذربایجان، خدمات زیادی انجام داده است و روزگاری بار مدیریت ماشینسازی تبریز و ... را به دوش می کشید.
در این آیین، مهندس تقی توکلی به دنبال بیان کوتاهی درباره پیشکسوتان صنعت در ایران و آذربایجان، از کارگران پرسیدند: شما میدانید که روز اول ماه مه، از کجا آمده است و بهطور کلی، چه ارتباطی با ما ایرانیان دارد. این روز برخاسته از شهر شیکاگو در آمریکاست و سپس رشد داده شده در شهر مسکو در اتحاد شوروی پیشین است.
اگر ما قرار است روزی را به نام روز کارگر ایرانی جشن بگیریم، باید روز آغاز ساختن تخت جمشید را جشن بگیریم زیرا بر پایهی هزاران گلنوشتهای که از تختجمشید به دست آمده است، برخلاف جهان آن روزگار که پایه بر بردهداری و بهرهکشی بود، همهی کارگران تختجمشید، مزد دریافت میداشتند. دستمزد زنان و مردان یکسان بود و اگر بانویی دارای تخصص بالاتر بود، از مردان بیشتر دستمزد میگرفت. زنانی که در ساخت تختجمشید همیار بودند، دارای مرخصی زایمان بودند و در کنار کارگاههای تختجمشید، شیرخوارگاه و مهدکودک وجود داشت. کارگران، از زن و مرد در برابر بیماری، از کارافتادگی و پیشآمد حوادث کاری، بیمه بودند و ...
ملتی که دارای چنین پیشینهای در زمینهی حمایت از حقوق کارگران، یکسانی دستمزد زنان و مردان، بیمههای اجتماعی در 2547 سال پیش بوده است، آیا شایسته است که دست دریوزگی به سوی شرق و غرب برای روز کارگر دراز کند.
باید بکوشیم تا روز آغاز ساخت تختجمشید را به عنوان روز کارگر ایرانی با یک دیرینگی 2547 ساله، جانشین این آیین وارداتی، روز اول ماه مه کنیم. چه نیکوست که پایگاه این کوشش نیز مانند کوشش برای برپایی دوبارهی مشروطیت، تبریز باشد.