زیست بوم
ساحلی کو تا بر آن بياساييم
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 01 فروردين 1390 15:08
- بازدید: 2392
به نقل از خبرگزاری میراث فرهنگی:
چنانچه، طرح آزادسازی سواحل خزر اجرایی میشد، شاید امکانی فراهم میکرد تا گردشگران بیدغدغه به ساحل روند و از دیدن زیباییهای آن لذت برند؛ اما پس از گذشت چهار سال هنوز این گفته تحقق پیدا نکرده و گردشگران نمیتوانند از رفتن به ساحل و تماشای دریا لذت چندانی ببرند.
طرح آزادسازی دریا از پنج سال پیش تاکنون به اجرا درنیامده است
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه فرهنگ و هنر ـ آزادسازی سواحل خزر، وعدهای بود که در دولت نهم مطرح شد؛ براساس ماده 63 برنامه چهارم توسعه که شهریور 1385 به تصویب هیات وزیران رسید بنا بود تا پایان برنامه چهارم، تمامی نهادهای دولتی و عمومی که در حریم 60 متری دریای خزر هستند عقبنشینی کنند اما پس از گذشت چهارسال هنوز این گفته تحقق پیدا نکرده و این درحالیاست که 80 درصد سواحل خزر در اختیار سازمانها و نهادهای دولتی و تنها 20 درصد آن در اختیار بخش خصوصی است و دولت نهم و دهم هنوز نتوانسته حریم 60 متری دریا را رعایت و شرایطی را برای گردشگران به سه استان گیلان و مازندران و گلستان فراهم کند که از رفتن به دریا و تماشای ساحل لذت ببرند.
بسیاری از مسافران به مازندران و گیلان میروند تا تنی به آب بزنند و از قدم زدن در ساحل لذت ببرند. غروب دریا را ببینند و قایقسواری کنند اما تا چشم کار میکند اداره است و ویلا و فروشگاه. سیمان و سیمان و سیمان. این است آنچه مسافران میبینند.
ندا محمدی، یکی از کسانی است که هرسال به شمال ایران سفر میکند و هربار با این مشکل روبهروست که ساختمانهای اداری و غیراداری، راه دریا را بستهاند و دسترسی چندانی به ساحل وجود ندارد. به گفته او، گردشگران باید مسیری طولانی را پشت سر بگذارند تا به ساحل برسند. مسیری که شلوغ و پر زباله است. به ساحل هم که برسند آنقدر شیشههای نوشابه و زبالههای ریز و درشت دیگر، اینگوشه و آنگوشه پراکنده است که جرات نمیکنند جوراب و کفش خود را از پا درآورند و چند دقیقه روی شنها قدم بزنند و تمدید اعصاب کنند. از سوی دیگر، بخشهایی از ساحل که مشمول طرح سالمسازی قرار گرفته، آنقدر شلوغ است که تو نمیتوانی با آرامش به دریا نگاه کنی، تن به اب بزنی یا به پیادهروی بپردازی؛ یکجا چادر زدهاند یکجای دیگر طناب رخت بستهاند.
او امنیت را یکی دیگر از مسایل مهمی میداند که گردشگران استانهای شمالی با آن روبهرو هستند و میگوید: فصلهای پاییز و زمستان که از شمار گردشگران، کم میشود به راحتی نمیتوان به ساحل رفت و با خیال آسوده نشست و به اطراف نگاه کرد. خلوت است و احساس امنیت چندانی وجود ندارد.
محمدی فکر میکند طرح آزادسازی سواحل خزر با همه فریبندگیهایش، شدنی نیست چراکه باید بودجه هنگفتی را بهاین کار اختصاص داد اما میتوان پارهای موارد را به مردم آموزش داد. برای مثال، یکزمان مردم ما نمیدانستند خط عابر یعنی چه اما حالا خیلی ادمها از خطکشی رد میشوند. چه اشکالی دارد در ساحل دریا هم به فاصلههای کم از یکدیگر، شطل آشعال بگذارند شاید از میزان زبالهها کاسته شود یا سیستم منظمتری برای جمعآوری و دفع زباله درنظر گرفته شود.
نادر شکیبا هم یکی دیگر از گردشگران شهرهای شمالی است. او هم از اینکه امکان چندانی برای رفتن به ساحل و بهرهبردن از آن وجود ندارد میگوید: گاهی باید کیلومترها برانی و ساختمانها و ادارات و فروشگاههای جورواجور را پشت سر بگذاری تا به کوچه یا خیابانی برسی که تو را به ساحل میرساند. ساحلی که شلوغ و کثیف است و تو نمیتوانی به راحتی بنشینی و به دریا نگاه کنی.
به گفته این گردشگر، چند سالی است که قسمتهایی از ساحل را مشخص کردهاند. از هر ماشین، حدود 3000 تومان ورودی دریافت میکنند اما هیچ رسیدگی وجود ندارد و امکانی در اختیار مسافران قرار نمیگیرد این بخشها بیشتر از قسمتهای دیگر ساحل، شلوغ و کثیفاند. مگر همه مردم حق استفاده از ساحل و لذتبردن از آن را ندارند؟