نگاه روز
نوستراداموس و پیشگوئى آینده
- نگاه روز
- نمایش از شنبه, 09 دی 1391 07:55
- دکتر محمدرضا توکلى صابرى
- بازدید: 7473
دکتر محمدرضا توکلى صابرى
بهترین پیشگو کسى است که خوب حدس بزند
جورج الیوت
از وقتى که انسان به مفهوم زمان پى برد آگاهى از آینده اهمیت پیداکرد. در حالى که از وقایع و حوادث گذشته کاملا با خبر هستیم از آینده حتى اگریک هفته، یک روز، و یا یک لحظه بعد باشد به کلى بى خبریم. اطلاع از آینده قدرت و توانائى زیادى به ما مىدهد و ما را به سرنوشت خود مسلط تر مىکند. خبر از آینده و پیشگوئى ازحوادث و وقایع در آینده به نامهاى گوناگون و به شیوههاى گوناگون در تاریخ همه ملل وجود داشته است و هم اکنون هم هستند کسانى که ادعا مىکنند که مىتوانند از آینده خبردهند. هنر پیشگوئى آینده، پیداکردن اشیاء گمشده و یا تعیین مجرم به شیوههاى مختلف غیب گوئى گفته مىشود. غیب گوئى همیشه در همه جوامع وجود داشته و براى حل مسایل و اختلافات به کار مىرفته است. معمولا غیب گوئى توسط قدیسین، افراد روحانى، غیبگویان، ساحرهها، جادوگران قبیله، افراد مدعى پیامبرى، و افراد داراى قدرت روانى فوق العاده (psychic) انجام مىگرفته است. این افراد ادعا داشتند که با اتصال به یک مبداء روحى، و فوق طبیعى اطلاعات نامعلوم و مربوط به آینده را کسب مىکنند. البته داشتن یک شم قوى سیاسى، بینش اجتماعى، و شناخت از روانشناسى انسانى یکى از خصایص مهم همه این افراد است. در دوران قرون وسطى بسیارى از غیبگویان و پیشگویان به شدت تحت تعقیب کلیسا قرار داشتند و بسیارى از آنها در آتش سوزانده شدند. مسیحیت، اسلام، و بودائیت با پیشگوئى توسط افراد عادى مخالف هستند و آن را منحصرا در اختیار پیامبران مىدانند.
خبر از آینده به دو صورت انجام مىگیرد:
١: پیشگوئى تفسیرى (interpretive) که با استفاده از یک سلسله عوامل، ابزار، و وسائل انجام مىگیرد که از دانههاى شن تا سوپر کامپیوترهاى بسیار قوى متغیر است. در کف بینى از خطوط کف دست، در تعبیر خواب از مضمون رویا، در فال قهوه از شکل رسوب قهوه، در طالع بینى از محل و موضع کرات آسمانى، در تفال از دیوان حافظ، و در پیش بینى هوا از بالن هاى هوائى، و ماهواره استفاده مىشود. بعضى از پیشگویان مدعى داشتن قدرت روانى مىگویند آن قدر مهارت دارند که حتى از روى ناصیه شخص مىتوانند آینده او را پیش بینى کنند. بعضى ها مىتوانند آینده را در جام شراب ببینند(١).
٢: پیشگوئى شهودى (intuitive) که بدون استفاده از عوامل و وسایل خارجى انجام مىشود و شخص پیشگو مدعى است که از امدادهاى غیبى، الطاف الهى، و ماوراء الطبیعه، کمک مىگیرد. در این حالت پیشگو در یک حالت خلسه، جذبه، و بیخودشدن فرو مىرود و در این هنگام است که مطالب را از عالم غیب دریافت مىدارد. پیامبران مطالب و معلومات غیبى را از سوى خداوند به شکل وحى و مردان خدا و اولیاء الله به شکل الهام دریافت مىکردند. در بعضى از مردان مقدس این حالت خلسه و جذبه و بیخودشدن از طریق عزلت گزینى، در بین سرخپوستان تنفس دود برگهاى درخت مقدس، ودر بین بعضى قبایل بدوى نوشیدن خون حیوانات انجام مىشده است.
موفق ترین پیشگوئى ها مربوط به هواشناسى است. با این حال دقت این پیش بینىها معمولا بیشتر از حدود بیست و چهار ساعت نیست و پس از آن به تدریج از دقت آن کاسته مىشود. در آمریکا سالیانه پیش از چهار میلیار دلار براى پیش بینى هاى کوتاه مدت هواشناسى هزینه مىشود. این هزینه بى جهت مصرف نمىشود، زیرا باعث صرفهجوئىهاى زیادى از نظر مالى و جانى، به ویژه هنگام طوفانها، گردبادها، و سیلابهاى شدید مىود. پیشبینىهاى مربوط به وضع اقتصادى و یا حوادث اجتماعى هنوز آن قدر دقیق نیست تا بتوان به آنها اعتماد کرد. کامپیوترهاى وال استریت هیچ گاه نتوانستند سقوط ارزش بورس را در سال ١٩٨٧ میلادى پیشگوئى کند و افراد زیادى ثروت خود را از دست دادند و از هستى ساقط شدند.
یکى از مشهورترین پیشگویان تاریخ میشل دو نوسترادام (Michel de Nostradame) که به نام لاتینى اش نوستراداموس (Nostradamus) مشهور است و در طى چهار صد سال گذشته، به خاطر پیشگوئى هایش جنجالهاى زیادى به پا کرده است. در مورد پیشگوئى هاى نوستراداموس که به وقوع پیوسته داستانهاى زیادى نوشته شده که مانند داستانهائى است که در مورد هر مرد مشهورى بر سر زبانها مىافتد. این داستانها بعضىهایش ساختگى است، بعضى هایش تغییر شکل یافته، و بعضى هایش متعلق به اشخاص مشهور پیش از او بوده است . بدین ترتیب است که مىبینیم که بسیارى از وقایع و داستانهاى مربوط به این پیشگوئى ها با داستانهاى مربوط به کسانى مانند لقمان، حاتم طائى، شاه عباس، هارون الرشید و یا ناصرالدینشاه شباهتهاى فراوانى دارند.
نوستراداموس در سال ١۵٠٣ در شهر سنت رمى (St. Remy) در پروانس فرانسه در یک خانواده تحصیل کرده یهودى به دنیا آمد. والدین او بعدا به مذهب کاتولیک درآمدند. نوستراداموس در خانه به یادگیرى زبانهاى عبرى، لاتین، یونانى، ریاضیات، طب، ستاره شناسى، و احکام نجوم پرداخت. در سال ١۵٢٢ او به دانشگاه مون پلیه (Mountpellier) رفت تا پزشکى بخواند. پس از دریافت مدرک و جواز پزشکى نامش را به شکل لاتینى آن یعنى نوستراداموس تغییر داد. این رسم پزشکان و تحصیل کردگان آن زمان بود و آنها را از طبقه عوام و بىسواد متمایز مىساخت. نوستراداموس سپس به درمان بیماران طاعونى در جنوب فرانسه پرداخت. او استعداد زیادى در درمان بیماران از خود نشان داد و علیرغم مخالفت همکارانش با نوع طبابت او شهرت یافت، زیرا او از روشهاى خشن طبابت که در آن زمان معمول بود، مانند رگ زدن و یا تنقیه، استفاده نمىکرد بلکه روشهاى ملایمترى را به کار مىبرد، به بهداشت اهمیت مىداد، و داروهایش را خودش تهیه مىکرد.
نوستراداموس در سال ١۵٣۴ در آژن (Agen) منزل گزید، ازدواج کرد و دو فرزند پیداکرد. در این شهر او با ژول سزار سکالیگر(Jules Cesar Scaliger) فیلسوف و آسترولوژر ایتالیائى آشنا شد که او را با فن پیشگوئى آشنا کرد. چند سال بعد زندگى و طبابت او از هم پاشیده شد زیرا تمامى خانواده او در اثر ابتلاء به طاعون در گذشتند و او مورد سوء ظن قرار گرفت که چراکسى که بیماران طاعونى را درمان مىکند نتوانسته است که خانواده خود را درمان کند. محکمه تفتیش عقاید هم به جستجوى او پرداخت تا درباره یکى از دوستان اسکالیگر از او بازجوئى کند. نوستراداموس آژن را ترک کرد و در حدود شش سال در اروپا به سفر پرداخت. ده سال پس از مرگ زن و فرزندانش نوستراداموس در شهر سالن (Salon) در پرووانس سکونت گزید و با یک بیوه ثروتمند ازدواج کرد که شش فرزند برایش آورد. کمى پس از سال ١۵۵٠ او شروع به ثبت پیشگوئىهایش کرد که مىگفت توسط صدائى به او الهام مىشود و معتقد بود که «حضور الهى» است. او هر شب در اطاق کارش به تنهائى در برابر یک ظرف آب که بر یک سه پایه مسى قرار داشت مىنشست و به آن خیره مىشد. سپس با میلهاى که در دست داشت به سه پایه مىزد و آن را در آب فرومىبرد و سر میله را به لباسش مىمالید. او چیزهائى را که مىشنید و مىدید و غالبا آنها را نمىفهمید، ثبت مىکرد.
او پیشگوئى هایش را در چهار بندهائى (quatrains) که بند دوم و چهارم هم قافیهاند به مخلوطى از زبانهاى فرانسه، یونانى، لاتین، و پروانس مىنوشت. البته چنین شیوهاى براى ارائه دقیق اطلاعات روش مناسب و دقیقى نیست، زیر ا بر حسب دانش مفسر و تعبیر کننده اطلاعات نتایج متفاوت و گوناگونى مىتوان از آنها بدست آورد و به همین علت هرکس از خواندن آنها چیزى به دست مىآورد. این چهاربندىها به شکل مجموعههاى صدتائى تنظیم شده است که آنها را سده (century) مىگویند. این سدهها ترتیب زمانى ندارند. کل پیشگوئىهاى نوستراداموس شامل ٩۴٠ چهار بندى است که به ٩ گروه صد تائى و یک گروه ۴٠ تائى تقسیم شده است که آخرین گروه کامل نیست. تعداد چهار بندىها در هر چاپ افزایش یافته است مثلا در چاپ اول (١۵۵۵) ٣۵٣ چهار بندى در چهار سده انتشار یافته که سده آخر شامل ۵٣ چهار بندى است اما در چاپهاى بعدى افزایش یافته است مثلا در چاپ ١۵۵٧ شامل هفت سده (٧٠٠ چهار بندى ) است. ولى هفتمین آن را ناقص رها کرده است و فقط شامل ۴٢ چهار بندى است. هنگام مرگ او قصد داشت سده یازدهم و دوازدهم را هم بنویسد.
در این چهاربندىها بر خلاف پیشگویان ویا فالگیران امروزى او به مسائل شخصى نمىپرداخت. این بندها در مورد خوشبختى و بدبختى، ثروت و فقر، ویا عشق و نفرت نیست، بلکه معجون عجیبى است از پیشگوئى حوادث و خبرهاى شوم مانند طاعون، قحطى، جنگهاى هستهاى، فرود موجودات فضائى به زمین، شورش هاى ضد دینى، پایان جهان، مسایل ملى و بین المللى و امور شاهان، ملکه ها، پاپ ها، جنگها، محاصره ها، کشتارها، سیلها، آتش سوزىها، زمین لرزه ها، طوفانها و به طور خلاصه تراژدىها. تعداد کمى از این چهاربندىها نیز در مورد یخ زدن محصول انگور، و یا افزایش قیمت گندم است. او از ایهام، استعاره، و رمز به مقدار زیادى استفاده، واز گفتار صریح و دقیق پرهیز مىکند. نوستراداموس بیشتر از لغاتى که چندین معنى متفاوت و مختلف دارند استفاده کرده تا پیشگوئىهایش در هر زمان و مکان قابل تفسیر و تعبیر باشد. جمله بندىهاى او به شکلى است که به ترتیبهاى مختلف مىتوان آنها را خواند و معانى گوناگونى از آنها دریافت کرد. او به زبانى نوشته است که در هرزمانى بتوان از آن مفاهیم مختلفى را، بر اساس دانش خواننده، بیرون کشید. اولین پیشگوئىهاى او در سال ١۵۵۵ به نام »پیشگوئى هاى آقاى میشل نوستراداموس« منتشر شد. انتشار این کتاب در محافل اشرافى فرانسه با موفقیت سریعى رو به رو شد و او به عنوان پیشگو شهرت یافت. کاترین دو مدیچى ملکه فرانسه و همسر هنرى دوم پادشاه فرانسه او را به پاریس دعوت کرد و مورد لطف و مرحمت خویش قرار داد. با توجه به این که در آن زمان فقط در شهر پاریس حدود سى هزار جادوگر، کیمیاگر، آسترولوژر، فال بین و کسان دیگرى که به حرفههاى مجاز وشریفى از این دست مشغول بودند، این دعوت افتخار بزرگى براى نوستراداموس بود. او چاپ دوم کتاب را به طور مفصل تر در سال ١۵۵٨ منتشر ساخت و آن را به هنرى دوم پادشاه فرانسه تقدیم کرد. نوستراداموس به علت شهرت پیشگوئىهایش پزشک هنرى دوم، فرانسیس دوم، و چارلز نهم پادشاهان فرانسه شد. او براى کاترین دو مدیچى و پادشاهان فرانسوى پیشگوئىهاىخوب و براى الیزابت اول ملکه انگلستان دشمن خونى کاترین دومدیچى پیشگوئىهاى بدى کرد که هیچ کدام تحقق نیافتند.
نوستراداموس تا سال ١۵۶۶ که سلامتىاش را در اثر ابتلاء به آرتریت، نقرس و ناراحتى قلبى از دست داد از شهرت و موفقیت برخوردار بود. او در ژوئن همان سال از دنیا رفت و به طور عمودى در دیوار کلیساى کوردلیرز (Cordeliers) در شهر سالن دفن شد. او در پیشگوئى مرگ خودهفده ماه اشتباه کرده بود، زیرا گفته بود که در نوامبر سال ١۵۶٧ خواهد مرد. در سال١٧٩١ قبر او را باز کردند، استخوانهاى او را در آوردند و درکلیساى سن لوران (Saint Laurant) در همان شهر دفن کردند.
در طى جنگ دوم جهانى هم متفقین و هم متحدین از پیشگوئىهاى نوستراداموس براى مقاصد تبلیغاتى در جنگ استفاده کردند. آلمانها چهار بندهائى را که معتقد بودند پیروزىهاى نازیها را در جنگ پیشگوئى کرده است از هواپیما بر فرانسه فرو مىریختند. متفقین هم چهاربندهائى را که شکست نازىها را پیشگوئى کرده بود بر آلمان و سایر کشورهاى اشغال شده فرو مىریختند. دولت آمریکا هم چهار بندهاى را که نشانه آمریکا به عنوان مشعلدار آزادى براى جهانیان بود در فیلم هاى کوتاه در سینماها نمایش مىداد.
نوستراداموس سه دوره ترور و وحشت را پیشگوئى کرده بود که توسط سه ضد مسیح ایجاد خواهد شد. اعتقاد بر این است که دوره اول و دوم توسط ناپلئون و هیتلر ایجاد شد. بر حسب بعضى تعبیرها سومین دوره یک دیکتاتور خاورمیانه خواهد بود که به کمک شوروى جنگ جهانى سوم را بین سال ١٩٩۴ تا سال ١٩٩٩ میلادى ایجاد خواهد کرد و در طى آن نیویورک نابود خواهد شد. (مفسران مختلف پیش بینى کرده بوده بودند که این دیکتاتور قذافى یا صدام است). پس از جنگ جهانى سوم، قحطى، خشکسالى، زمین لرزه، و آتشفشان ظهور خواهد کرد. این جنگ ٢٧ سال طول خواهد کشید و پس از آن این ضد مسیح شکست خورده و کشته خواهد شد، سپس یک دوره هزار ساله صلح آغاز خواهد شد. در نامه اى به فرزندش نوستراداموس مىنویسد که پیشگوئى هایش تا سال ٣٧٩٧ نوشته است که دنیا به پایان خواهد رسید.
پیشگوئى هاى او نیز مانند پیشگوئىهاى بقیه پیشگوها و غیب گوها نیاز به تفسیر و تعبیر دارد، آن هم به مقدار زیاد. که البته از این جهت او هیچ کمبودى ندارد و به مقدار کافى مفسران و تعبیرکنندگان نوشتههاى او وجود دارند که مىتوانند از کلمه و از هر سطر چهاربندىهاى او چیزهائى بیرون بکشند که حیرت آور است. به این ترتیب است که معتقدین به نوستراداموس مىگویند که پیشگوئى هاى او در مورد وقوع جنگهاى ناپلئون، تاریخ سلطنتى انگلسان از الیزابت اول تا الیزابت دوم، از جمله استعفاء ادوارد هشتم پادشاه انگلستان در سال ١٩٣۶، انقلاب آمریکا، جنگ داخلى آمریکا، تولد لوئى پاستور، ظهور و سقوط هیتلر و محاکمات نورنبرگ، ترور آبراهام لینکلن، جان و رابرت کندى، آدم ربائى پتى هرست توسط رادیکالها در سال ١٩٧۴، گروگانگیرى کارکنان سفارت آمریکا در ایران در سال ١٩٧٩، جنگ جهانى دوم، پیاده شدن متفقین در نرماندى، بازگشت مک آرتور به فیلیپین و حتى جنگ بین انگلستان و آرژانتین در فالکند در سال ١٩٨٢، مسافرت هاى فضائى، فرود به ماه، اختراع زیردریائى، و بمب اتمى به وقوع پیوسته است. گمان کنم که یک متخصص نوستراداموس وارد بتواند حتى زمان و نحوه فوت ابوى این جانب را هم به طریقى از این چهاربندى ها پیداکند. پیشگوئى هائى هم که رخ ندادند مانند مرگ پاپ جان پل دوم در سال ١٩٩۶ و انتخاب یک پاپ فرانسوى و یا به پایان رسیدن جهان در سال ١٩٩٩ زیاد اهمیت ندارد و به زودى فراموش مىشود. براى کسى که در قرن شانزدهم مىزیسته است داشتن چنین سرگرمى و تفننى بسیار عجیب مىنماید، ولى خوب، چه مىشود کرد مگر نه این که همه پیشگویان آدمهاى عجیبى بودند؟ بیشتر چهاربندى ها تفسیرهاى سیاسى زمان و انتقاد از کلیساى کاتولیک است که در آن موقع سخت مشغول تفتیش عقاید مومنین و در آتش سوزاندن کفار بود. خود نوستراداموس نیز در مظان اتهام بود. زیرا دو نسل پیش از وى خانواده نوستراداموس به طور اجبارى به مذهب کاتولیک در آمده بودند. اسنادى که اخیرا کشف شده نشان مىدهد که او تمایل زیادى به لوتر داشته و به مذهب کاتولیک اعتقاد چندانى نداشته است.
بعضى چهاربندىها در مورد هر عصر و هر مکان صدق مىکند و هر کسى مىتواند به دلخواه خود آن را تفسیر و تعبیر کند و نتیجه دلخواهش را از آن بیرون بکشد. مثلا دریکى از چهاربندى ها مکنت و ثروت را براى هنرى دوم پادشاه فرانسه پیشگوئى مىکند. متاسفانه هنرى چند سال بعد در اثر یک سانحه هنگام نیزه بازى کشته مىشود. خوب، در این جا هیچ مشکلى پیش نمىآید زیرا در میان این ٩۴٠ چهاربندى مفسران محترم بیت دیگرى را پیدا مىکنند که نشان مىدهد که او مرگ شاه را پیشبینى کرده است. پس از مرگ نوستراداموس در حدود چهار صد سال گشته پیشگوئى هاى او را در سرتاسر جهان به هر واقعه، و رویدادى نسبت داده اند و به علت وجود ترجمه هاى نادرستى که در دسترس است این پیشگوئى ها موفقیت آمیز تر جلوه مىکنند. پیشگوئىهاى نوستراداموس تا سالها پس از مرگ چنان محبوبیتى داشت که کلیساى کاتولیک که خود عامل انتشار خرافات و سرکوب عقل و خرد بود در سال ١٧٨١ کتاب سدههاى نوستراداموس را محکوم کرده و آن را جزو کتابهاى ممنوع اعلام کرد.
رمز موفقیت پیشگویان
رمز موفقیت کسانى مانند نوستراداموس در گذشته و همکاران او در زمان حال چیست؟ براى کسانى که ادعاى ارتباط با عوالم روحانى و عالم قدس را ندارند خبر از وقایع آینده چه گونه ممکن است؟ معتقدین به عصر جدید این امر را توسط افرادى جز انبیاء و اولیاء الله ممکن مىدانند. آنها معتقدند که هر واقعه و هر ذره در این جهان به هم ارتباط دارد و بدین ترتیب قانون علت و معلول تغییر پیدا مىکند و پیشگوئى کاملا ممکن مىشود. مفهوم این جمله هر چه باشد نتیجه اش این است که »پیشگوئى امرى ممکن است«.
حرفه پیشگوئى همانند سایر مشاغل و حرفه هاى گوناگون آداب و رسوم و نکته ها و ظرافت هائى را دارد. در این جا هشت اصل و قاعده اى را که براى موفقیت در پیشگوئى لازم است و جیمز رندى تنظیم کرده است (با کمى تغییر براى استفاده خوانندگان فارسى زبان) ذکر مىکنیم. امیدوارم که طلاب علوم دینى و روحانیونى که در آینده از این اصول براى پیشگوئى و یا غیبگوئى و جذب مشترى و مرید استفاده مىکنند منبع آن را نیز ذکر کنند.
اصل اول: در هر وهله تعداد زیادى پیشگوئى کنید به این امید که تعدادى به وقوع بپیوندند. اگر وقوع یافتند با کمال افتخار به آنها اشاره کنید.
همیشه پیشگوئىهاى تحقق یافته را بازگوئى کنید، اما بقیه را فراموش کرده و از صحبت در باره آنها خوددارى کنید. از بین پیشگوئى هاى معروفترین پیشگوهاى معاصر مربوط به چهار سال که در رنگین نامه نشنال اینکوایرر منتشر شده یعنى از بین ٣۶۴ پیشگوئى فقط چهار پیشگوئى درست بود، یعنى این پیشگوها در ٩/٩٨ صد موارد در اشتباه بودند. البته هنوز این افراد به همین شغل خود اشتغال دارند و هیچ گونه آسیبى از این جهل خود نسبت به آینده ندیدهاند. لابد پیشگوئى کرده بودند که معتقدین به آنها به غلط بودن پیشگوئىهایش اهمیتى نمىدهند. نمىدانم اگر پزشک، مهندس، و یا هر کس دیگرى در حرفه خود دچار چنین درصدبالائى اشتباه مىشد چه برسرش مىآمد.
اصل دوم: بسیار مبهم و کلى و مشروط صحبت کنید. از به کار بردن جملات واضح و روشن که ممکن است بعدا غلط از آب در بیاید خوددارى کنید .
تا آنجا که ممکن است از قید استفاده کنید جملاتى مانند «احتمالا»، «ممکن است»، «شاید» را همیشه مىتوان به نفع پیشگوئى تفسیر کرد. جملات را این طور شروع کنید: فکر مىکنم، احساس مىکنم، ممکن است که، شاید که، امکان دارد که.
در به کار بردن این اصل نوستراداموس آن قدر زیاده روى کرده است که بسیارى از همعصرانش، از جمله ویراستار کتابش، به او خرده گرفتهاند.
اصل سوم: از ایهام، تمثیل، استعاره، و زبان رمزى زیاد استفاده کنید. ذکر مثال از حیوانات، اشیاء، و حوادثى که مىتوان آنها را به هر شرایطى نسبت داد بسیار مفید است.
از کلمات عربى زیاد استفاده کنید. کلمات عربى به علت اشتقاق پذیریشان مفاهیم و معانى متفاوت و گوناگونى را افاده مىکنند و بسیار کارسازند، زیرا قابلیت انعطاف زیادى براى پیشگو مىآورد و وى مىتواند با تعبیر و تفسیر یک لغت معانى مختلفى را از آن بیرون بکشد. مثلا به کمک تفسیر از واژه هائى نظیر یار، لب، شراب، آغوش، مستى، رخ زیبا در کتابهاى شعر مىتوان معانى عرفانى مانند سلوک و حضور در برابر خداوند و وصل به او را استنتاج کرد!. به کار بردن واژه هاى خورشید، ستاره ، ماه ، نور، که نشانه روشنائى و خوشبختى است، آب که نشانه پاکى و کارگشائى است، به جاى بکاربردن خود کلمات دیگر بسیار کمک مىکند. شیر علامت شجاعت و پیروزى، و هلال ماه نشانه اسلام، شروع یک مرحله جدید، و رنگ سبز نشانه سیادت و سرسبزى، است. هنگام به کار بردن اینها به عنوان نماد، جاى مانور براى تفسیر و تعبیر را بسیار گشاده مىکند.
اصل چهارم: دو پهلو صحبت کنید و در هر دو جهت پیشگوئىهائى بکنید. پس از وقوع اعلام کنید که منظور واقعى شما همان موردى بوده که رخ داده است، نه مورد دیگر!
این شیوهاى است که خانم جین دیکسون (Jeane Dixon) آسترولوژر معروف به آن عمل مىکرد. او در سال ١٩۵٣ مرگ رئیس جمهورمنتخب در سال ١٩۶٠ آمریکا را که چشم آبى و از حزب دموکرات است پیشگوئى کرد. در سال ١٩۵۶ او تاکید کرد که دموکراتها در سال ١٩۶٠ ریاست جمهورى را خواهند برد (چیزى که همه انتظارش را داشتند) و رئیس جمهور در این دوران «یا مىمیرد و یا به قتل مىرسد»، اما لزوما در دوره اول ریاست جمهوریش نخواهد بود. سپس در سال ١٩۶٠ او پیشگوئى کرد که اگر چه رئیس جمهور یک مرد جوان چشم آبى و مو قهوره اى خواهد بود اما جان کندى در انتخابات پیروز نخواهد شد. مسلم است که او مرگ جان کندى را پیشگوئى نمىکرد، زیرا پیشگوئى کرده بودکه او انتخاب نمىشود. او مرگ کاندیداى برنده پست ریاست جمهورى را پیشگوئى کرده بود که کسى دیگرى جز جان کندى بود. در یک مرحله او حتى پیشگوئى کرده بود که ریچارد نیکسون رئیس جمهور خواهد شد. هنگام پیش بینى مرگ و یا قتل رئیس جمهور، نه از کندى، نه از شهر دالاس، و یا تاریخ و روز نام نبرده بود. با این حال مشهور است که او قتل کندى را پیشگوئى کرده بود. گفته مىشود حدس او احتمالا بر اساس شایعه » نفرین ریاست جمهورى« است از این قرار که در فاصله هر بیست سال (پس از پرزیدنت هاریسن) هر رئیس جمهورى که انتخاب مىشود خواهد مرد. گو این که این مسئله براى رونالد ریگان پیش نیامد، و او از معدود روساى جمهورى آمریکاست که به سن نود سالگى رسیده است اما باید دید که توضیح آسترولوژرها در این مورد چیست. بدین ترتیب با پیشگوئى هاى مبهم، دوپهلو، و متناقض و تکیه به حافظه مردم مىتوان امید داشت که آنهائى را که اصلا رخ نداده فراموش کنند و بعضى ها را که رخ داده و یا فکر مىکنند رخ داده بیاد بیاورند.
اصل پنجم: موفقیت پیشگوئى را به خداوند نسبت دهید، و مسئولیت تفسیر نادرست پیامهاى الهى را خود به عهده بگیرید. به این تریتب ناراضیان و بدگویان ناچارند با خداوند بجنگند.
خانم جین دیکسون همیشه بر روى این نکته تاکید داشت و پیروان خود را براى ناکامیابهایش آماده مىکرد. فایده این روش این است که در صورت موفقیت فکر مىکنند که شما با مراجع امور در آسمانها رابطه دارید و در صورت عدم موفقیت هم چیزى را از دست نمىدهید. تا حالا دیده اید که یک پیشگو را به خاطر پیشگوئى هائى که تحقق نیافته است محاکمه و یا مجازات کرده باشند؟
اصل ششم: هرچقدر هم پیشگوئىهایتان غلط در آمد، اهمیت ندهید و به کار خود ادامه دهید. معتقدین متوجه این اشتباهها نخواهند شد و همچنان حرفهاى شما را باور خواهند کرد.
خانم جین دیکسون علاوه بر بسیارى از پیشگوئىهائى که هیچ گاه تحقق نیافتند گفته بود که ریچارد نیکسون از واقعه واتر گیت پیروز بیرون خواهد آمد، روسیه اولین انسان را به ماه خواهد فرستاد و در سال ١٩۵٣ایران و در سال ١٩۵٧ فلسطین را اشغال خواهد کرد. چین کمونیست در سال ١٩۵٨ جنگ جهانى سوم را آغاز خواهد کرد اما در سال ١٩۵٩ به عضویت سازمان ملل در خواهد آمد. ژاکلین کندى پس از مرگ کندى ازدواج نخواهد کرد (ژاکلین با اوناسیس میلیاردر یونانى ازدواج کرد) و پس از مرگ اوناسیس پیشگوئى کرد که ژاکلین دوباره ازدواج خواهد کرد (که ازدواج نکرد). روسیه در سال ١٩٨٠ به ایران حمله خواهد کرد، فیدل کاسترو در سال ١٩۶١ از حکومت ساقط خواهد شد و احتمالا در سال ١٩۶۶ کشته خواهد شد. آیزنهاور در سال ١٩۵۶ در انتخابات ریاست جمهورى شرکت نخواهد کرد، جنگ ویتنام در پنجم آگوست ١٩۶۶ به پایان خواهد رسید. این فهرست مختصرى است از تعداد بیشمارى از پیشگوئىهاى تحقق نیافته خانم دیکسون. با همه این پیشگوئىهاى نادرست ایشان تا آخرین روزهاى زندگى و درگذشت در سال ١٩٩٧ از محبوبیت و اعتماد طرفدارانش برخوردار بود.
اصل هفتم: همیشه وقوع حوداث ناگوار و فجایع را پیشگوئى کنید. آنها را راحتتر به خاطر مىآورند و هواخواهان بیشترى دارد.
هم نوستراداموس و هم جین دیکسون متخصص پیشگوئى جنگ، انقلاب، قتل، زمین لرزه، سیل، قحطى و سایر بلایاى طبیعى و الهى هستند، زیرا وقایع تراژدى و مصیبت آمیز بیشتر در خاطرهها مىمانند تا لحظات شادى و خوشى. در سال ١٩٧٠ جین دیکسون پیشگوئى کرد که در دهه ١٩٨٠ یک ستاره دنباله دار با زمین اصابت خواهد کردو آشوب و ویرانى بپا خواهد کرد. او گفته بود که محل اصابت این ستاره دنباله دار را مىداند اما نمىگوید. هم چنین نمىگوید که چرا محل اصابت را نمىگوید! ایشان این شیوه را از نوستراموس یاد گرفته است نوستراداموس هم گفته بود که اگر مىخواست مىتوانست تاریخ و ساعت دقیق هر پیشگوئى را بدهد، ولى این کار باعث خوشحالى همه نخواهد شد.
پیشگوئى زمین لرزه از مواردى است که کمتر ممکن است رخ ندهد (به شرطى که زمان و محل آن اعلام نشود و یا در ابهام بماند). زیرا پوسته زمین پیوسته در حال تغییر است و منجر به بروز هزاران زمین لرزه کوچک و بزرگ و محسوس و نامحسوس مىشود. در هر دو یا سه هفته یک زمین لرزه بزرگ در جائى از جهان رخ مىدهد. در سال ١٩٨٩ هشتاد زمین لرزه عمده در جهان رخ داد. پیشگوئى زمین لرزه براى مناطق مستعد مانند خاورمیانه و ژاپن و پیش بینى سیل براى مناطقى که همه ساله به آن دچار مىشوند و جزو بلایاى طبیعى مداوم است (شبه قاره هند) از موارد بسیار موفقیت آمیز پیشگوئى هاست.
اصل هشتم: هنگامى که پس از واقعه پیشگوئى مىکنید (در واقع پسگوئى مىکنید)، اما وانمود مىکنید که پیش از واقعه آنرا پیشگوئى کرده بودید، پیشگوئى دقیق و صریح نکنید و اشتباه را هم با آن مخلوط کنید. یک پیشگوئى دقیق بسیار شک برانگیز است.
این شیوه اى است که نوستراداموس بسیار به کار برده است. پیشگوئى سوء قصد به رونالد رایگان در ٣٠ مارس سال ١٩٨١ با استفاده از این تکنیک بوده است. یک روز پس از ترور ریگان توسط جان هینکلى خبرگزاریها گزارش دادند که تامارا راند (Tamara Rand) یک پیشگوى حرفه اى در لوس آنجلس این حادثه را دو ماه پیش از آن در طى یک مصاحبه تلویزیونى در لاس وگاس پیشگوئى کرده بود. راند گفته بود که سوء قصد در »هفته آخر مارس« به وقوع خواهد پیوست و نام سوء قصد کننده »چیزى شبیه جک هملى« خواهد بود. تاریخ سوءقصد و نام سوء قصد کننده بسیار نزدیک و شبیه بود، ولى عینا و دقیقا همان نبود. بعدا معلوم شد که او ویدئو را روز پس از سوء قصد تهیه کرده و عمدا نام و تاریخ دقیق را نگفته است تا باورکردنىتر به نظر برسد.
البته شیوه هاى دیگرى هم هست که براى موفقیت در پیشگوئى لازم است که بسته به فرهنگهاى مختلف تفاوت مىکند. در جوامع خرافاتى و مذهبى شدید و در جاهائى که افراد تحصیل کرده و باسواد کم هستند وخردگرائى و عقل سلیم کلمه ناشنیده و غیر قابل بازگوئى است امکان موفقیت بیشتر است. در این مناطق دست کم باید یک یا دو مرید و پیرو داشت که واقعا غیبگوئى و پیشگوئى شما را باور کرده باشند. وجود چنین افراد صادق و مخلص از لوازم ضرورى کار است. آنها بهترین تبلیغ کنندگان و مروجین شما خواهند بود. چنان که گفته اند »یک مرید خر بهتر از یک پارچه آبادى است«.
این جانب پیشگوئى مىکنم که ژنرال صدام حسین نیز با خشونت و خونریزى مسند ریاست جمهورى را ترک خواهد کرد. متاسفانه نمىتوانم بگویم که منبع این پیشگوئى چیست و آیا بر اساس یک رابطه الهى، بینش اجتماعى، و یا شم سیاسى است. تعیین آن را به عهده خودتان واگذار مىکنم (این مقاله سه سال پیش از دستگیرى صدام حسین نوشته و چاپ شده است).
روش تفسیر پیشگوئىها
نوستراداموسى ها همانند بسیارى از مفسرین و تعبیرکنندگان متون قدیمى و مقدس شیوه مخصوص خود را دارند که به هیچ وجه بر مبناى استدلال و یا استنتاج منطقى و یا اصول زبانشناسى براى درک متون ادبى نیست، بلکه مخلوطى از همه این روشها به علاوه شیوه هاى دیگر است. این شیوه براى کش دادن، تعبیر، و تحریف کلمات و بیرون کشیدن پیشگوئىهاى دلخواه از این ملقمه است. براى آنها مشکل است که قبول کنند که این چهاربندى ها در مورد مسائل معمولى و پیش افتاده است. مثلا نوستراداموسى ها املاء، انشاء، و معانى امروزى زبان فرانسه را براى تعبیر چهاربندىها که در حدود چهارصد سال پیش از این نوشته شده است به کار مىگیرند، اما هرجا که در تفسیر درمىمانند بى درنگ به فرانسه قرن شانزدهم، لاتین ، یونانى، زبان پرووانس متوسل مىشوند. نوستراداموس زبان معاصر فرانسه را که نمىدانست. تکنیک هاى تفسیر نوستراداموسىها عبارتند از.
تغییر واژه ها: گاهى براى جور کردن پیشگوئى با یک واقعه به افزودن و یا کاستن یک یا چند حرف به یک واژه مىپردازند. مثلا هدرى مىشود هندرى، هنرى، هارى. هیستر مىشود هیتلر. همان طور که به شیوه مرضیه بعضى از نویسندگان وطنى و اساتید تفسیر آدلف هیتلر از کرمان برخواسته است با این استدلال که آدولف ژرمانى همان اسم تغییر یافته عبدالطیف کرمانى است!
علامت گزارى: گذاشتن و برداشتن علامات جمله بندى مانند نقطه، ویرگول، علامت استفهام. نوستراداموس غالبا در به کاربردن و یا استفاده درست از آنها موفق نبوده است. بدین ترتیب با علامت گزارى دلخواه مىتوان به معنى دلخواه رسید. مثلا توجه کنید که در فرمان شاهانه : اعدام لازم نیست آزادش کنید. با گذاشتن فقط یک ویرگول پس از کلمه اعدام و یا کلمه نیست مىتوان سبب مرگ و یا آزادى محکوم شد. ویا در جمله دریافتن لذتى است که دریافتن نیست، اگر بین در و یافتن فاصله اى گذاشته شود معنى جمله به کلى تفاوت پیدا مىکند.
اشاره تمثیلى: با استفاده از حیوانات، موجودات افسانه اى. مثلا لایون به معنى شیر سمبل انگلستان و یا خانواده سلطنتى است، اما به معنى شهر لیون در فرانسه هم مىتواند باشد (در فارسى مثل این است که بگوئیم اسد (شیر) به معنى حضرت على هم هست زیرا او اسدالله و یا شیرخدا بود.
ادغام چهار بندىها: یک مصراع و یا یک بند را مستقلا تفسیر کرده و یا با بند دیگر، و یا با چهار بندىهاى دیگر، هرجا که لازم شد ادغام مىکنند تا معنى و مفهوم دلخواه را بدست آید.
معانى مخفى اسامى: گفته مىشود که بعضى اسامى معانى و مفاهیم مخفى و پنهانى دیگرى هم دارند. مثلا کلمه Pasteur به معنى شبان (اسم عام) معنى پاستور شیمیدان فرانسوى (اسم خاص) تعبیر و تفسیر مىشود.
استفاده از واژه هاى زبانهاى خارجى: از واژه هاى خارجى زیاد استفاده مىشود. نوستراداموس و نویسندگان هم زمانش از لاتین استفاده مىکردند. اما بسیارى از نوستراداموسى ها از زبانهاى دیگر، اسامى قدیم ادبیات کلاسیک، و اشاره هاى تمثیلى و واژهاى ناشناخته خارجى زیاد استفاده مىکنند.
اثبات کشف یک مفهوم از طریق کشف مفاهیم دیگر: که یک دور و تسلسل است.
پیشگوئى هاى معروف نوستراداموس
در این جا ما سه پیشگوئى را که برطبق نظر هم نوسترداموس شناسان بسیارموفق بودند و آن ها را به عنوان نمونه قطعى و موفق پیشگوئى هاى او ذکر مىکنند همراه با تفسیر آنها بررسى مىکنیم. این سه پیشگوئى عبارتند از: آتش سوزى بزرگ لندن، ظهور هیتلر، و پایان جهان درسال ١٩٩٩. ابتدا متن فرانسه سپس ترجمه انگلیسى و فارسى آن را مىآوریم.
آتش سوزى لندن
Le sang du juste a Londres fera faulte,
Brusles par fouldres de vint trois les six:
La dame antique cherra de place haute,
De mesme secte plusieurs seront occis.
The blood of the just shall be wanting in London,
Burnt by thunderbolts of twenty three the Six(es),
The ancient dame shall fall from (her)high place,
Of the same sect many shall be killed.
خون ناحق در لندن بازخواست خواهد شد،
با بیست و سه و شش آذرخش سوخته مىشود،
خانم کهنسال از مقام والاى خود فرو مىافتد،
از همان فرقه بسیارى کشته خواهند شد.
گفته مىشود چهار بندى فوق در مورد آتشسوزى بزرگ لندن است که ١١١ سال بعد یعنى در سال ١۶۶۶ اتفاق افتاده و باعث انهدام چهار-پنجم این شهر شد. منظور از » بیست و سه و شش« به معناى ۶۶ (۶۶= ۶+٢٠x ٣ ) است که اشاره به سال ١۶۶۶ دارد. منظور از «خانم کهنسال» کلیساى سنت پل در لندن است که در آتش سوزى از بین رفت. منظور از «ازهمان فرقه بسیارى کشته خواهند شد» کلیساهاى مشابه دیگر است که در آتش سوزى از بین رفتند.
خوب، تا این جا که پیشگوئى نوستراداموس با عمل تفسیر بسیار موفقیت آمیز بود. وقایع بسیارى را در تاریخ فرانسه، اروپا و یا جهان مىتوان به این شیوه تفسیر به این چهار بندى نسبت داد. اما نظر محققین تاریخ چیز دیگرى است. آنها معتقدند که این چهار بندى شرح تصفیه و کشتار خونین پروتستانها در ژانویه سال ١۵۵۵ توسط مارى اول ملکه کاتولیک انگلستان است. محاکمه و سوزاندن این کفار در گروههاى شش تائى انجام مىشد و براى این که این کفار به سرعت به درک واصل شوند کیسههاى باروت را در بین پاهایشان و یا به گردنشان مىبستند که مانند آذرخش صدا مىکرد. مرى اول سرانجام در اثر جنون سه سال بعد در گذشت. اولین چاپ سدهها در چهارم مى ١۵۵۵ یعنى پنج ماه پس از واقعه منتشر شده است و نوستراداموس از کسانى بوده است که با مقامات مختلف در تماس بوده و احتمالا چنین واقعهاى خبردار بوده است. چرا او که کاتولیک بوده است به سوزاندن پروتستانها اعتراض مىکند؟ براى این که خودش قلبا یک پروتستان بوده است و در نامههاى پنهانى که به افراد متعدد در آلمان مىنویسد این موضوع را مىگوید.
ظهورآدولف هیتلر
Bestes farouches de faim fleuues tranner,
Plus part du champ encontre Hister sera,
En caige de fer le grand fer treisner,
Quand rien enfant de Germain obseruera.
Beasts mad with hunger will swim across rivers,
Most of the army will be against the Lower Danube,
The great one shall be dragged in an iron cage,
When the child brother will observe nothing,
جانوران دیوانه و گرسنه در عرض رودخانه ها شنا خواهند کرد،
بیشتر ارتش بر خلاف دانوب سفلى خواهد بود،
آن مرد بزرگ به یک قفس آهنى کشیده خواهد شد،
هنگامىکه کودک برادر چیزى را نخواهد دید.
نسبت این پیشگوئى به ظهور هیتلر بر مبناى تفسیر هیستر به هیتلر در بند دوم و ژرمین به آلمانى در بند چهارم است. در صورتى که محققین معتقدند که هیستر در زمان نوستراداموس به قسمت پائینى رودخانه دانوب گفته مىشده و نوستراداموس در بندهاى دیگر نیز لغت هیستر را همراه با رودخانه راین به کار برده است. ژرمین در قرن ١٢ تا ١۶ میلادى در زبان فرانسه به معناى برادر بوده است. واژه ژرمن پس از جنگ جهانى دوم در زبان فرانسه به معنى فرد آلمانى وارد شد. مگر این که ادعا کنیم که نوستراداموس حتى مىدانسته که این واژه قرن ها بعد در زبان فرانسه وارد مىشود و آن را به کار برده است، که واقعا خیلى بعید است.
محققین معتقدند این چهار بندى شرح حمله ترکها در سال ١۵٢٩به اروپا تصرف مجارستان و استقرار در جنوب دانوب و محاصره وین است. چارلز پنجم پادشاه آلمان ترکها را در جنوب دانوب متوقف کرد. پس از آن هنرى دوم پادشاه فرانسه از غرب به آلمان حمله کرد و با این که چارلز پنجم سعى کردکه سرزمینهاى از دست رفته را از وى باز پس ستاند اما نتوانست. برادرچارلز پنجم یعنى فردینالد پادشاه مجارستان به کمک او آمده و معاهده صلح را در سال ١۵۵۵، یعنى همان سالى که سده ها منتشر شد، امضاء کرد. معنى اصلى بند چهارم متن فرانسه به علت غلط چاپى تغییر یافته است. در اصل «فرزند راین (یعنى فردینالد) از برادرش مراقبت خواهد کرد» بوده است که به «کودک برادر» تبدیل شده است. فقط بند سوم مىماند که که کسى نمىداند تفسیرش چیست.
جنگ جهانى سوم
L'an mil euf cent nonante neuf sept mois,
Du ciel viendra un grand Roy d'effrayeur,
Ressusciter le grand Roy d'Angoulmois,
Avant apre Mars regner par bonheur.
The year 1999 and seven months
From the sky shall come the great king of terror,
The great Mongolian King of old shall ressurrect,
Before and after wars shall reign at will.
در سال ١٩٩٩ و ماه هفتم
پادشاه بزرگ وحشت از از آسمان خواهد آمد،
پادشاه بزرگ مغول دو باره زنده خواهد شد
پیش و پس از جنگها با اراده پادشاهى خواهد کرد.
تا پیش از این سال نوستراداموسى ها انواع و اقسام بلایا و مصیبت ها و حتى پایان جهان را در این سال براى بشریت پیشگوئى کردند. بر طبق بعضى تفسیرها ایستگاه فضائى میر متعلق به شوروى به زمین سقوط خواهد کرد و پاریس و چهار شهر دیگر را نابود خواهد کرد. بر طبق تفسیر دیگرى این تاریخ پایان جهان است و مغول ها یعنى چینى ها، روسها، و مسلمانان به اروپا حمله کرده و بیرحمانه و سفاکانه آنها را مىکشند. بر طبق نظر بعضى دیگر این پیشگوئى بر اساس معمول در جهان مسیحیت است که پایان هر هزاره را پایان جهان مىدانستند . در این سال بسیارى از مسیحیانى که حتى به نوستراداموس اعتقاد نداشتند منتظر به پایان رسیدن جهان بودند و خود را براى آن آماده کرده بودند. فراموش نکنیم که موضوع خبرى در این سال در سراسر جهان Y2K بود. بعضى نیز معتقدند که منظور از این چهار بندى پیشبینى خسوف ٢٩ جولاى (١١ آگوست بر حسب تقویم امروزى) ١٩٩٩ است. احتمالا نوستراداموس این تاریخ را در جدولهاى مربوط پیش بینى خسوف پیداکرده بود. خوب، آقاى نوستراداموس همه تفسیر ها و تعبیر ها به کنار، این یکى را خودم شاهدم که خوشبختانه رخ نداد.
رمز موفقیت نوستراداموس در این است که این چهاربندى ها را به شیوه اى نوشته است که در آنها ترتیب مکانى و یا زمانى رعایت نشده است، پیشگوئى را مىتوان به هر واقعه اى در اروپا، چین، خاورمیانه و جاهاى دیگر عالم و در هر عصر و زمانى نسبت داد. هیچ گونه جمله و عبارت صریح و قطعى در آن یافت نمىشود. به طورى که مشکل است بتوان گفت که یک پیشگوئى به وقوع نپیوسته است. بیشتر از کلماتى استفاده کرده است که چندین معنى دارند. حروف اضافه، حرف تعریف، و حرف ربط کمتر به کار برده و از کلمات لاتین زیاد استفاده کرده تا ابهام بیشترى ایجاد کند. از وجه مصدرى به عنوان شکلى که زمان و شخص در آن معلوم نیست زیاد استفاده کرده است. بعضى از این دوبیتى ها براى آینده بسیار دور نوشته شده اند که فرصت و زمان کافى براى تحقق آنها وجود داشته و یا خواهد داشت. بعضى دیگر با توجه شرایط اجتماعى و تاریخى که وى در آن مىزیسته است نوشته شده اند. نوستراداموس بعنوان پزشک شاه با افراد نخبه اجتماع مانند اشراف، روحانیون و افراد موثر در اوضاع سیاسى فرانسه تماس داشته و در معاشرت بوده است و بدیهى است که از بسیارى از اوضاع سیاسى، اجتماعى، و اقتصادى آن زمان با اطلاع باشد که به راحتى در اختیار همزمانانش نبود و با اطلاع از امور داخلى حکومت پیشگوئى هائى بکند که مىدانسته به زودى وقوع خواهند یافت.
برخى از پیشگوئىهائى که به نظر مىرسد تحقق یافتند به این علت است که بىدرنگ پس از وقوع یک حادثه نوشته شدهاند. برخى دیگر چنان نامفهوم، غیرمنطقى، وبى معنى هستند که فهم آنها بهیچ وجه ممکن نیست. برخى دیگر نیز توضیح وقایع و حوادث معمولى زمان نوستراداموس است که خود وى و هم عصرانش با آن آشنا بودهاند و اصولا پیش گوئى حساب نمىشود، بلکه توضیح بعضى وقایع و حوادث روزمره است. بعضى دیگر که پیشگوئى هاى صریح و مشخص هستند و مىتوان آنها را بررسى کرد معلوم شده است، چه در زمان نوستراداموس و چه در دوران پس از او، غلط بودند و تحقق نیافتند.
پیشگوئىهائى به سبک نوستراداموس که به ضرب تفسیر، تعبیر، و کش دادن لغات به دست مىآید فراوان است و مىتوان آن را از همه کتب مذهبى مانند تورات، انجیل ، و اوستا و کتب شعر بیرون کشید. از این لحاظ دیوان حافظ شیراز بهترین منبع است زیرا به علت ایهام و رمز، و استعاره، و تمثیل هر بیت را مىتوان به چیزهاى گوناگون تفسیر کرد و هر خواننده مىتواند آرزوها و امیال خود را از آن بیرون بکشد. بى جهت نیست با آن فال مىگیرند و به او لسان الغیب مىگویند. با توجه به شیوه تفسیر نوستراداموسى این جانب دریافتم که حافظ سفر به ماه را پیش بینى کرده است. او ناچیز شمردن مشکلات حاصل از پرواز از میان طوفانهاى جوى، آغاز صداى انفجار حاصل از پرتاب آپولو، و شادى نیل آرمسترانگ بر سطح ماه و بالا و پائین پریدن او را چه خوب در این چهار بند توصیف کرده است:
پیش چشمم کمترست از قطرهاى
آن حکایتها که از طوفان کنند
یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان در عرش دست افشان کنند.
مرحبا به حافظ، احسنت به این قدرت پیشگوئى (و یا شاید احسنت به قدرت تفسیر مفسر).
پا نوشت:
١- من آنم که چون جام گیرم به دست ببینم در آن آینه هرچه هست «حافظ»
منابع (REFERENCES)
1-An Encyclopedia of Claims, Frauds, and Hoaxes of the Occult and Supernatural, James Randi, St. Martin's Press.
2-Encyclopedia of Pseudoscience, william F. Williams, Facts on File, Inc.
3-Harper's Encyclopedia of Mystical and Paranormal Experience, Rosemary Ellen Guley, Harper, San Francisco.
4-The Encylopedial of the Paranormal, Gordon Stein, Prometheous Books.
5-The Mask of Nostradamus, James Randi, Charles Scribner's Sons.
6--Smithsonian, April 1999, P 69 (1).
7-Skeptical Inquirer, May 2000, Vol. 24, No. 3, page 6.
8-Skeptic, Summer 1999, Vol. 7, No. 3, page 18.
9-Skeptic, Spring 1999, Vol. 7, No. 2, page 16.
10-The Washington Post, September 12, 1999, page X08.
11-Time International, July 12, 1999, Vol 154, No.1, page 29
12-Time International, July 5, 1999, Vol 153, No.26, page 16.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا