نگاه روز
طب سوزنی
- نگاه روز
- نمایش از یکشنبه, 16 شهریور 1393 03:17
- بازدید: 7222
دکتر محمدرضا توکلی صابری
طب سوزنی یکی از شاخههای طب سنتی چین است که گفته میشود برای درمان بیماریها و ایجاد تعادل در بدن به کار میرود. بر طبق این روش باستانی چینی سلامتی و سرخوشی انسان به جریان یافتن نیروی حیاتی که به آن چی(chi) میگویند در مسیرها و یا گذرگاههایی در بدن انسان بستگی دارد. اگر این جریان اختلال یابد و یا مسدود شود، بیماریها ایجاد میشوند. برای درمان بیماریها سوزنهای باریکی در نقاط مهم این گذرگاه در بدن فرو میکنند، تا انسداد و اختلال برطرف شود و به جریان یافتن این نیروی حیاتی کمک کند.
چینیها از دوران باستان از طب سوزنی استفاده می کرده اند و باستان شناسان سوزنهای سنگی ظریفی را پیدا کرده اند که برای سوزن زدن به کار می رفته است. باستان شناسان فکر میکنند، که چینی ها اعتقاد داشتند که تمام بیماریها توسط شیاطین در بدن ایجاد میشوند و از چنین ابزارهایی برای بیرون راندن و یا کشتن شیاطین استفاده میکردهاند.
اولین توضیح مفصل طب سوزنی در کتاب «طب داخلی کلاسیک امپراطور زرد» آمده است که مربوط به قرن دوم پیش از میلاد است و در آن از انواع سوزن های فلزی، کانالها و یا گذرگاههای انرژی در بدن و نقاط ویژه بر روی آنها، و انواع روشهای فروکردن سوزن و درمان بیماری ها را شرح داده است. البته در طی قرون بعدی مکتب های مختلفی در طب سوزنی پیدا شده و تفسیرهای گوناگونی از جریان چی در بدن و تعداد گذرگاهها ارائه شده است. مثلا مفاهیم یین و یانگ (yin and yang) را وارد آن کرده اند. در فلسفه چینی یین و یانگ دو نیروی متضاد در جهان هستند و هر اندام از تعامل و ترکیب این دو نیروی متضاد به حیات خود ادامه می دهد. از تعادل یین و یانگ در بدن سلامتی حاصل می شود، اما وقتی تعادل یین و یانگ از میان رفت، بیماری ها ایجاد می شوند.
امروزه مکتبهای گوناگونی در طب سوزنی وجود دارد که در هرکدام از آنها تعداد کانالها و یا گذرگاهها و تعداد یین و یانگ را متفاوت است. به طور خلاصه اصول بنیادین طب سوزنی از این قرار است:
هر اندام اصلی به یک کانال یا گذرگاه مربوط می شود که میسری درونی و بیرونی دارند. مسیرهای درونی در عمق بدن و مسیرهای بیرونی در سطح بدن قرار دارند و با فروکردن سوزن می توان به آنها رسید. در طی این گذرگاهها صدها نقطه است که میتوان به آنها سوزن زد و جریان چی را متعادل ساخت. سوزن ها را بین ١ تا ١٠ سانتیمتر فرو می کنند و در محل می چرخانند. می توان آنها را به مدت چند ثانیه و یا تا چندین ساعت در محل گذاشت تا بماند.
باید در نظر داشت که طب سوزنی در زمانی ایجاد شد که سطح دانش طبی بشر بسیار ناقص بود. پزشکان سراسر جهان هنوز از وجود گردش خون، وجود میکروبها، سلولهای بدن اطلاع نداشتند. هنوز دانش کالبد شکافی ایجاد نشده بود و پزشکان اطلاع دقیقی از ساختمان بدن نداشتند، مثلا نمیدانستند که مغز مرکز تفکر است و نه قلب، و سیاهرگها خون را به قلب و سرخرگها خون را از قلب بیرون میرانند. چینیها یک مدل ابتدائی از ساختمان بدن درست کرده بودند که بر پایه جهان بینیشان قرار داشت. مثلآ معتقد بودند که بدن انسان ٣۶۵ قسمت مشخص دارد، چون سال ٣۶۵ روز بود. یا دوازده کانال یا گذرگاه در بدن وجود دارد، چون ١٢ رود بزرگ در چین وجود داشت.
اولین گزارش از طب سوزنی وسط یک پزشک کمپانی هند شرقی به نام ویلهلم تن راین (Wilhelm Rhyne) در سال ١٩۶٣ به زبان لاتین در اروپا منتشر شد. چند سال پس از آن انگلبرت کمفر (Englglegert Kaempfer) در مورد رواج طب سوزنی در ژاپن گزارش داد. به تدریج در اوایل قرن نوزدهم تب طب سوزنی به آمریکا هم رسید و در آنجا هم پزشکان سعی کردند طب سوزنی را با مفاهیم علمی و دانش روز تفسیر کنند، اما هیچ موفقیتی نداشتند و آن را رها کردند. با رواج طب نوین در چین، طب سوزنی به تدریج درچین هم از رونق افتاد به طوری که در قرن نوزدهم امپراطور چین آن را از برنامه درسی موسسه پزشکی سلطنتی حذف کرد.
با آغاز قرن بیستم طب سوزنی هم در غرب و هم در شرق متروک شده بود می رفت تا به فراموشی سپرده شود. اما با انقلاب کمونیستی در چین و به قدرت رسیدن مائوتسه دون در سال ١٩۴٩ طب سنتی چین و طب سوزنی دوباره احیاء شد. مائوتسه دون رهبر کمونیست چین در جریان مبارزه و کسب قدرت به علت کمبود پزشک و دارو در چین برای حل مشکلات بهداشتی و درمانی چینی ها دست به ایجاد «پزشکان پا برهنه» زد. اینها روستاییان و کسانی بودند که در طی یک دورهٔ آموزشی کوتاه مدت طب سنتی چینی را، از جمله طب سوزنی، فرا گرفته و به کار میبردند. مائوتسه دون علاوه بر این که میخواست کمبود پزشک را در روستاها و شهرهای چین تامین کند، میخواست یک طب چینی برای چینیان ایجاد کند، همان طور که هیتلر میخواست برای آلمانها طب آریایی ایجاد کند. او یک انگیزه سیاسی داشت و میخواست حس غرور ملی را در چینیان تقویت کند. مائو که نمی توانست برای چند صد میلیون چینی فقط با سی تا چهل هزار پزشک واقعی خدمات پزشکی ارایه کند، با اعلام این که طب سوزنی معتبر است به ناگهان از نظر خدمات پزشکی خود کفا شد، یا در ظاهر خود کفا شد.
پس از سفر تاریخی نیکسون به چین و گزارش جیمز رستون(James Reston) ، خبرنگار همراه نیکسون، و گزارش درمان آپاندیسیت او توسط سوزنگران چینی شهرت دوباره یافت. به دنبال گزارش رستون گروهی از پزشکان آمریکایی به چین رفتند تا این روش را یاد بگیرند. در طی سالهای بعد آزمایشها و پژوهشهای زیادی انجام شد تا نتایج چینی ها تکرار کنند، که با موفقیت همراه نبود. بررسی و پژوهشهای بیشتر نشان داد که در بسیاری از جراحی هایی که با طب سوزنی انجام شده بود از داروهای ضد درد، بیحس کننده های موضعی و روشهای کنترل درد استفاده شده بود. پژوهشگران و پزشکان آمریکایی که به نیرنگها و دسیسه های حزب کمونیست چین آشنا نبودند، فیلمهایی تبلیغاتی دولت چین را در مورد طب سوزنی باور کرده بودند، اما به تدریج با پژوهشهای بیشتر اعتمادشان را نسبت به تحقیقات چینی ها از دست دادند و دریافتند که استفاده از طب سوزنی برای بیهوشی و یا بی حسی باید با تردید و شک بنگرند. آن شور و هیجانی که طب سوزنی پس از سفر نیکسون به چین در جامعه پزشکی غرب به وجود آورده بود، با افشاء سندها و فیلم ها و کارهای پژوهشی بعدی به تدریج از میان رفت و انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا آن را تایید نمی کرد و آزمایشهای جدی در در مورد آن توصیه میکرد.
از آن پس بسیاری از دانشگاهها و مراکز پژوهشی آمریکا به تحقیق در مورد طب سوزنی پرداختند و آن را در مورد بیماری های مختلفی به کار گرفتند که نتیجه همه آنها منفی بود. بیشتر تحقیقاتی که اثر های درمانی طب سوزنی را نشان می دهند در کشورهای چین، کره جنوبی، و ژاپن انجام شده که دلایل فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی دارند.
بیماری های انسانی به دلایل مختلف و در اثر عوامل گوناگونی ایجاد می شوند که طب نوین با روشهای گوناگونی به مبارزه با آن عوامل پرداخته و به درمان آنها میپردازد. طب سوزنی بیماریهای مانند سرطان، ایدز، ناراحتیهای روانی، مرض قند، افزایش فشار خوان، چاقی، زخم معده، بیماریهای قلبی، اختلالات بینایی و شنوایی را که علل مختلفی دارند، فقط با یک روش یعنی سوزن زدن میخواهد درمان کند.
بعضی ها که بیماری لاعلاجی دارند ممکن است فکر کنند که طب سوزنی خطری ندارد و مایل به استفاه از آن شوند. ولی باید دانست که طب سوزنی هم خطرهای خود را دارد. اگر سوزن آلوده باشد، سبب عفونت های عمقی در بدن می شود و اگر در جاهای معینی فرو نرود و به رگی و یا عصبی برخورد کند، سبب آسیبهای جدی میشود. مواردی از ایدز، هپاتیت، و عفونتهای شدید باکتریایی گزارش شده است. می دانیم اگر دندانمان عفونت پیدا کرد باید پیش دندانپزشک برویم تا عفونت را درمان کند و خوردن آسپیرین برای تسکین درد کار درستی نیست. به همین ترتیب اگر دچار بیماری شدیم باید نزد یک پزشک متخصص همان بیماری برویم تا عامل اصلی بیماری ما را درمان کند، و نباید از طب سوزنی استفاده کنیم.
در سالهای ١٩٩٠ و دو دهه پس از آن آزمایشهای زیادی در اروپا و آمریکا در مورد طب سوزنی انجام شد. نتایج همه این آزمایشها نشان داد که اصول بنیادین طب سوزنی کاملا نادرست است و چیزی به نام چی در بدن وجود ندارد. آزمایشهایی که در چین و یا در بعضی کشورهای دیگر انجام گرفته است، آزمایشهایی ناقص بوده اند و بدون گروههای شاهد ویا دارونما بوده اند (به فصل صفحه رجوع کنید). کار برد طب سوزنی در مواردی که توصیه میشود بی اثر است. بعضی آزمایشهای سطح بالا نشان داده اند که طب سوزنی فقط در مورد بعضی انواع درد و تهوع موثر است، اما بعضی آزمایشهای دیگری در همین سطح وجود دارند که نشان میدهند طب سوزنی بر روی این دردها و تهوع بی تاثیر است. اگر هم در چین و بعضی کشورهای آسیایی برای طب سوزنی تبلیغ میشود، بیشتر جنبه سیاسی دارد و برای جبران کمبود در زمینه پزشکی نوین و ارایه خدماتی است که دل بیماران را خوش دارد. بسیاری از موسسات و یا مراکز آموزشی طب سنتی چین، و یا طب سوزنی از یک اتاق و یا یک دکان تشکیل شده اند و داوطلبان یاد گیری طب سوزنی بدون نیاز به داشتن دیپلم دبیرستان با خواندن یک کتاب و یا چند ساعت آموزش به کار در همه رشته های پزشکی می پردازند که برای یاد گرفتن هر کدام از این رشته های تخصصی دست کم پس از دیپلم گرفتن به ده سال آموزش مداوم و فشرده نیاز است.
طب سوزنی در ایران
طب سوزنی سابقه چندانی در ایران ندارد. حتی جامعه پزشکی تا سالهای پس از انقلاب اطلاع چندانی از آن نداشت. در دوران جنگ با عراق و پس از تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران، و به علت کمبود پزشک و دارو شیوه های غیر پزشکی مدعی درمانهای معجزه آسا که بیشتر از کشورهای شرقی مانند هند، چین و فیلیپین آمده بودند روایج یافتند. نبودن آشنایی با این روشها، بررسی و آزمایش ادعاهای آنها، و نقد انتقادی آنها هیچگاه انجام نشد. همه آنها دربست همانند یک آیین و یا عقیده پذیرفته شدند و روز به روز بیماران بیشتری به آنها روی آوردند. یکی از دلایل مهم رواج آنها، ساده بودن آنها بود، زیرا برای فهمیدن آنها نیازی به مقدمات علمی و فهمیدن نظریات پزشکی، شناختن اندامها و طرز کار آنها نبود. اصولا این روشها مربوط به قرون گذشته و زمانی بودند که هنوز فیزیولوژی، بیوشیمی، و فارماکولوژی ایجاد نشده بودند. همه آنها، مانند طب سوزنی، یا طب آیووردیک، هومیوپاتی، انرژی درمانی، کایروپراکتیک، آیین های شرقی و یا سنت های غربی بودند که مانند سیستمهای اعتقادی عمل می کردند. ادعاهای این روشها مانند یک آیین و ایدئولوژی ها دربست پذیرفته می شدند. چون در جامعه دینی ما شیوه های عقلانی مبنی بر علوم غربی مورد بی مهری قرار گرفته بودند. این سیستمهای آیینی و عقیدتی آسان تر فهمیده و پذیرفته می شدند.
در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که اوج تحریمها و بی رونقی اقتصاد بود، و برای خرید داروها و دستگاههای پزشکی بودجه کافی نبود، برای تامین نیازهای دارویی و پزشکی بیماران این روشهای پزشکی بی اثر و حتی خطرناک، مانند حجامت، توسط دولت تشویق و تایید شدند. گفته آقای احمدی نژاد که پزشکان ایرانی ایدز را با داروهای گیاهی درمان کردند، موجب موجی از تمسخر و شوخی در مجامع بین المللی علمی بر علیه پژوهشگران و پزشکان ایرانی شد. پزشکانی که در سکوت آزمایشگاههای تحقیقاتی و بیمارستانها به پژوهشهای مهم و جدی مشغول بودند. با این سیاستها و با این روشهای ارزان قیمت دولت میخواست پاسخگوی نیاز بیماران بسیاری باشد که نمی توانستند داروها و روشهای جدی پزشکی نوین را تهیه کنند. به این ترتیب بود که در هر خیابانی فروشگاههای گیاهان دارویی و دکتر علفی هایی پدیدار شدند که ادعا می کردند همه گونه بیماری ها، از نازایی تا سرطان، از میگرن تا مولتیپل اسکلروز، از چاقی تا طاسی را بدون جراحی و یا روشهای دیگر و با یک یا دو نسخه شفا می دهند. کسانی که بسیاری از آنها حتی دیپلم دبیرستان را هم نداشتند و از ساختمان و کارکرد دستگاهها و اندامهای بدن بی اطلاع بودند. طب سوزنی هم به همین ترتیب رواج یافت. به این ترتیب بود که هزاران نفر در سراسر ایران موفق شدند بدون طی کردن دوره ده ساله پزشکی برای تخصص در یکی از رشته های پزشکی، متخصص تمام رشته های پزشکی و همه بیماریها شوند و توانستند هم طبابت کرده و هم داروی آن را به هر قیمتی که میخواهند به بیماران درمانده از همه جا بفروشند. این افراد برای تبلیغ روشهای شبه پزشکی خود از راه عقیدتی و ایمانی وارد میشوند، چهره ملی، ضد استعماری، و ضد غربی به خود می گیرند، مخالفان خود را غرب زده و طب نوین را، که طب جهانی است که از دل طب سنتی بیرون آمده است، طب غربی می نامند. روشهای خود را سنتی، ملی، اسلامی، شرقی می خوانند که البته هیچ گونه تاثیری در اثربخشی شیوه ها روشهایشان ندارد.
طب سوزنی همانند هومیوپاتی و یا کایروپراکتیس و یا طب آیووردیک در هیچ یک از دانشگاههای اروپا و آمریکا آموزش داده نمی شوند. زیرا اثر این روشها با آزمایشهای علمی جدی ثابت نشده اند و بنابراین روشهای شبه پزشکی محسوب میشوند. البته همه این روشهای شبه پزشکی در ایران و در کشورهای شرقی و نیز اروپا و آمریکا انجمن ها و آکادمی هایی دارند. و به آموزش و فروش محصولات و کالاهای خود می پردازند. دو نکته را باید در نظر داشت: یکی این که در این کشور ها آزادی بیان برقرار است و دولتها در این کار ها دخالت نمیکنند. هرکسی می تواند هر عقیده، دین، مذهب و ایدئولوژی را ترویج کند، تا جایی که مانع آزادی دیگران نشود. کما این که در آمریکا انجمنی وجود دارد که معتقد است که زمین صاف است، انجمن مار پرستان، شیطان پرستان، ساینتولوژی، یا کلیسای کریستین ساینس وجود دارد که اعتقادی به درمان بیماری ها ندارند و با خواندن آیات انجیل معتقدند حضرت عیسی آنها را شفا می دهد. اما به محض این که جرمی از سوی آنها انجام شود دولت دخالت می کند. مثلا زوجی که عضو این کلیسا بودند و درمان پزشکی را از فرزندان خود دریغ کرده بودند و دعایشان هم مستجاب نشده بود و سبب مرگ هر دو فرزندشان شده بودند، به دادگاه فراخوانده شدند و محکومیت یافتند. دیگر این که انجمن ها و آکادمی های شبه پزشکی خارج از انجمن های پزشکی رسمی کار می کنند، زیرا توسط آنها به رسمیت شناخته نمی شوند. اما اگر اقدامات این افراد موجب آسیبهای پزشکی شوند، مورد تعقیب قرار می گیرند. در همین دوران بود که پای هومیوپاتی به دانشگاههای ایران باز شد. بنابراین صرف این که این روشها در آمریکا و اروپا طرفدارانی دارد، دلیل بر موثر بودن آنها و حقانیت و علمی بود آنها نمی شود.
از آنجایی که این روشها در جامعه ایران پدیده ای نو بود و هیچ سازمانی که بر کار آنها نظارت و یا کنترل کند، مانند نظام پزشکی، وجود نداشت، ارائه کنندگان این روشها ادعای گزاف خود را به راحتی به بیماران بی اطلاع می فروختند. وجود صدها جایگاه در اینترنت که به ارایه این گونه درمانها می پردازند و محصولات، کتابها، روشهای آموزشی خود را می فروشند، نشانه استقبال یک جامعه نیازمند و بی اطلاع از این گونه روشها است.
استقبال جامعه باعث شد که بعضی پزشکان و متخصصان پزشکی نیز به طب سوزنی و روشهای مشابه، روی بیاورند. دلیل عمده آن این بود که دولت کنترلی بر داروها و روشهای آنها ندارد. از آنجایی که دولت بر هزینه خدمات پزشکی و دارویی، مانند ویزیت پزشکان یا قیمت داروها، نظارت کامل دارد، اما کنترولی نرخ براین گونه خدمات ندارد، آنها می توانستند قیمتهای گزافی را برای این گونه خدمات پای بیماران خود حساب کنند. قیمتهایی که گاهی چند صد برابر درمانهای موثر پزشکی میشد. این روشها که با خواندن یکی دو کتاب ویا یا گذراندن یک دوره چند هفته ای میتوان در آن تخصص یافت هزینه عمده مطب این گونه پزشکان را تامین می کرد.
جا دارد که دولت که این چنین روشهای شبه پزشکی را از سیستم آموزشی و درمانی کشور خارج کرده و مکانیسم ها، قوانین، و قواعدی را برای نطارت بر ارایه و فروش این گونه خدمات تهیه کند، همان طوری که بر داروخانه ها، کارخانه های داروسازی، و سیستم پزشکی اعمال می کند.