جمعه, 10ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز این وطن، مصر و عراق و شام نیست

نگاه روز

این وطن، مصر و عراق و شام نیست

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 69 - سخن نخست

 

در این روزها، دگر بار نیروهای اهریمنی و پیروان تاریکی، ملت بزرگ ایران را به جنگ و یورش نظامی تهدید میکنند. گرچه ملت ایران ملتی است آشتی‌دوست و صلح‌پرور؛ اما این بدان معنا نیست که ما را از رویارویی، هراسی به دل است.
در درازای تاریخ، ملت بزرگ ایران هرگز به خاک دیگران چشم طمع نداشته است و هرگز به طمع افزودن بر پهنهی فرمانروایی و قلمرو حکمرانی، به سرزمین دیگران لشکر نکشیده است.
اما این ملت نشان داده است که هرگز در برابر ژاژخوایی‌های ستمگران و سیاه‌اندیشان نهراسیده است و میدان را برای تاخت و تازِ نیروهای اهریمنی، خالی نگذارده است.
به گفتهی مولانا جلال‌الدین بلخی: این وطن، مصر و عراق و شام نیست. این وطن، ایران است. این وطن سرزمین کاوه‌ی آهنگر است. این وطن سرزمین آرش کمانگیر، جایگاه رستم افسانه‌ای و اسفندیار رویین‌تن است.
این وطن، گهواره داریوش بزرگ است و کوروش بزرگ، سرزمین انوشیروان دادگر است و یعقوب لیث صفار. این وطن سرزمین بومسلم‌هاست، بابک‌ها و فرزندان بویه و شاه اسماعیل‌ها و شاه عباس‌ها. اینجا سرزمین قزلباش‌هاست. سرزمین نادرها، آقامحمدخان‌ها و پرورشگاه "فهمیده‌ها" و صدها هزار شهید دفاع مقدس که هنوز زمین سرمست نوشیدن خون پاک آن هاست.
راستی که باید با دانای بلخ هم‌آواز شد و گفت: این وطن، مصر و عراق و شام نیست.
این وطن، مقدس‌ترین خاک است و به باور ایرانیان، بزرگترین افتخار، شهادت در راه این ملت سترگ است.
 امروز نیز مانند هنگامه یورش عراق، تنی چند غربتنشین آواره، با این آهنگ شوم اهرمنان و نیروهای سیاهی، همگامی و همآوایی نشان دادند و آرزوی یورش بیگانگان بر میهن را بر زبان راندند.
گویی فردوسی در داستان ضحاک، از اینان سخن میگوید:

 به خـون پدر گشت هم داستان                         ز دانا، شـنیدستم ایـن داستان
که فـرزند بد، گر بـود نره‌شیر                     به خـون پدر، هم نباشـد دلیر
مگر در نهانی، سخن دیگر است                        پژوهـنده را، راز با مـادر است

گرچه شاید در گوشهای از این خاک مقدس به دنیا آمده باشند و شاید شناسنامهی ایرانی با خود داشته باشند؛ اما آنان از ما نیستند و به گفتهی فردوسی، " رازشان با مادر است ".
امروز نیز چونان دگر هنگامههای تاریخ، از وجب به وجب این خاک مقدس دفاع خواهیم کرد و باز به گفتهی فردوسی:

                                   همه سر به سر تن به کشتن دهیم                       از آن به که کشور به دشمن دهیم

همه عاشقان این سرزمین، همه پرستندگان ایران و همه ایرانیان، تا آخرین نفر و آخرین نفس، از این خاک مقدس، دفاع خواهندکرد. بگذارید سخن را از زبان لسان‌الغیب حافظ شیراز به پایان بریم:

 دشـمنان را ز خون کفن سازیم                          دوستان را قبـای فتـح دهیم
 رنــگ تــزویر، نزد مـا نبود                      شیـر سرخیـم و افعی سیهیم

دیدگاه‌ها   

0 #1 Guest 1390-10-29 14:11
مطلب بسيار جالبي بود يك شعر همين زمينه

كاوۀ داس گير، چكش ساز
آهني را ، پي قتلي نگداخت
ليك، تا هست نهيب ضحاك
خنجر و گرز گران خواهد ساخت
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه