کوروش بزرگ
گزارش همایش کوروش بزرگ در آبانماه 1390 خورشیدی
- كوروش بزرگ
- نمایش از جمعه, 06 آبان 1390 22:48
- ناهید زندی
- بازدید: 7493
ناهید زندی
کوروش بزرگ را دوست و دشمن، ایرانی و غیر ایرانی در تاریخ، اسطوره و حتی افسانه میستایند. ایرانیان او را پدر و یونانیان او را قانونگذار می نامیدند و یهودیان به او مانند یک مسیح نجات دهنده احترام می گذاشتند.
چهارم آبان ماه در سرای مهر همایشی برای گرامیداشت روز کوروش برگزار شد، این نشست که به همت انجمن مهرگان برگزار شده بود با سرود ای ایران آغاز شد و در ادامه فیلم «درجستجوی کوروش» ساخته سیروس کار به نمایش درآمد. دکتر هوشنگ طالع فرنشین انجمن مهرگان که اجرای برنامه را نیز بر عهده داشتند ضمن تجلیل از کار این هنرمند، این فیلم را یگ گفته از هزاران حرفی خواندند که میتوان در بزرگی این پادشاه بر زبان راند.
سپس بانو توران شهریاری شعر «تندیس کوروش» خواندند:
در آفاق کوروش چنان در گرفتی که آن را چو خورشید خاور گرفتی...
سخنرانی دکتر محرابی با نام «مردم شناسی در مقدمه شاهنامه» به دانش ژرف فردوسی در حوزه مردم شناسی اشاره داشت و دکتر محرابی با مثالهایی عنوان کردند که حکیم توس یک کار دقیق و علمی در این زمینه ارائه کرده است.
در ادامه آقای پاییزی به شعرخوانی پرداخت.
سپس آقای رضا نیک پور دبیر دیدهبان یادگارهای فرهنگی از تبلیغات شرکتهای ایرانی برای هتلهای آنتالیا و کمکاری ایرانیان در حوزۀ گردشگری داخلی گله کرده و یادآور شد این خویشکاری اهالی قلم و رسانه است که در معرفی هرچه بهتر داشتههای ایران بکوشند.
محمدتقی حرآبادی با کاریکلماتور زیبایی سخنان خود را آغاز کرد: "وطن جایی است که با سلام همسایهات جغرافیای سرزمینت را می شناسی." ایشان در ادامه شعر زیبای کوروش را با این نوید که به زودی در کتابی منتشر خواهد شد برای باشندگان خواند:
...خواب آژی دهاک امشب پریشان می شود ایلهای زاگرسی را قصه پایان می شود
هگمتانه با سر الوندیش خم می شود دشت مرغاب آسمان کشور جم می شود...
کورش است این از نژاد پارسیان راستگو آسمان کیشی که می بخشد زمین را آبرو
آن که بر آژی دهاک ِ کینه عشق آموخـــــــته آنکه بابل را به خون مردمان نفروخــته
آنکه قصدش از جهان گیری جهانخواری نبود مثل آشور و سومر اهل ستمکاری نبــود
او جهان را می گرفت از دســـت اربابان زور تا ببخشد عشق و آزادی و ابزار شعور...
در ادامه برنامه فرشیدراد با یادی از زندهیاد فرهاد ارژنگی و هنرش، از دانش در ایرانزمین سخن گفت.
بانو هما ارژنگی شعری را درباره ی کوروش بزرگ خواند:
در یک غروب کهنه و بی رونق و سرد در حسرت یک پنجره تا روشنایی...
*****
آبتین پوریا دیگرمهمان این نشست مستزاد بلندی دربارۀ ایران خواند:
نسل انسان کور و کر مـی شد، اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
این جهان ، بنگاه شـر می شد، اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
از بـدی و بـددلی و جهل.. و جــور و ابتـذال
وز رکــود و انفعـال :
هــر طرف ، ثبت اثر می شد، اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
حکم کوروش برده داری را به کل ممنوع کرد
نسـل آن، مقطوع کرد
بـرده داری، یک هنر می شد، اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
...گـر نبود ایران، حکیم فـرد و .والایـی نبـود
« پور سینا» یی، نبود
دانش طب، بـی پـدر می شد، اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
...مر درست است اینکه الان هم جهان پر ماتمست
زخم ها بی مرهم است
ایـن مصـائب، بیشتـر می شـد، اگـر ایـران نبـود
پس کسی خندان نبود
بـود فردوسی، بـزرگ و قـادر و بـی عیب و پاک
با دلی از عشق، چاک
کــار او هـم، بـی ثمـر مـیشد، اگر ایـران نبود
پس کسی خندان نبود
...گـر چـه اکنـون، حال مـا اصلن نباشد، شاد شاد
با غم و درد زیاد
حالمـان، از بــد، بتـر می شـد، اگـر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
هر کـدام از ما، کـه اینک داخل این محفل است
مهر ایران در دل است
«خاک و خاکستر» به سر می شد اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
این سخن های چرند و مهملت ای آبتین
ای که هستی اینچنین
کی دمادم شعر تر می شد اگر ایران نبود
پس کسی خندان نبود
دکتر سجادی سخنان خود را در زمینه واژگان فارسی ایراد کردند و واپسین سخنران این نشست دکتر هوشنگ طالع درباره گرامیداشت یاد این بزرگمرد و مقایسۀ کوروش بزرگ (منش ایرانی) با دیگر شخصیتهای پیش و پس از کوروش سخن گفتند. در پایان دکتر هوشنگ طالع شعری برای کورش خواندند: "کورش تو را با زبان نماز نتوان کرد
تو را با سخن نیایش نتوان کرد
تو را با شعر نتوان ستود
ای کورش
ای آزادگی بخش انسان
ای برترین برترینها..."