چهارشنبه, 05ام ارديبهشت

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی کوروش بزرگ چنین بود «کوروش» - سیدعلی صالحی

کوروش بزرگ

چنین بود «کوروش» - سیدعلی صالحی

برگرفته از «کوروش، شهریار روشنایی ها» سیدعلی صالحی

و چنین بود «کوروش»:

من «کوروش» شاه هخامنشی،
از میان شما برآمدم و از شما شدم.
پس خواستم تا جایگاه آدمی را به او بازگردانم و بازگردانیدم.

تا راستی هست، کاستی و کژی به کشورمان راه نخواهد یافت،
که من هرگز به دشمنان خویش نیز دروغ نگفته و نخواهم گفت.

مردمان، پیشکش آسمان اند برین خاک تلخ،
مردمان، خان و مان من اند.

ای مردم من؛
دودمان تان در آرامش،
زندگی هاتان دراز،
و فردایتان روشن تر از دیروز باد،
که این آرزوی من است.

از اندوه و غم، دور باد سرزمین من،
از گزند دیوان و گزش کژدُمان، دور باد میهن من،
تا هست، آوای شادی خیز کودکان خوش باد،
تا هست، شادی مردمان و آواز خُنیاگران خوش باد.

بانوان سرزمین من، بزرگ و برازنده اند،
پدرانمان دانا و فرزندانمان دلیر،
به همین روی است که، هرگز شکست نخواهیم خورد.
پس ستمگران و زورگویان بدانند،
هر آن کس که به ویرانی «ایران ما» برخیزد،
کمرش را خواهیم شکست.
تا من هستم، آزاردهندگان و کین خواهان،
به آرامش نخواهند رسید.

فرمان دادم،
تا مگر به نیکی بر سرنوشت مردمان ننگرند،
و مگر به پارسایی با ایشان سخن نگویند.
چرا که با فرمانروایی بر دل هاست که بزرگی فراچنگ آمده،
و دادگری پدیدار خواهد گشت.

گفتم که هرگز شکست خورده ای را خوار نشمارند،
«دربند»ی را دشنام ندهند،
و همیشه و همه جا با ایشان به نیکی رفتار کنند.
چرا که تا ناله دردمند و پاداَفرَه ناروا به جاست،
هرگز دیده به خواب خوش نخواهم سپرد.

پس فرمانروایان آینده بدانند،
که شهسواران و شهریاران می میرند،
اما شادی مردمان، هرگز.

برگرفته از کتیبه‌های هخامنشی پی‌یر لوکوک ترجمه نازیلا خلخالی زیر نظر ژاله آموزگار
فرمانِ كوروش بزرگ
(نخستين منشورِ حقوق بشرِ جهان)

...من «كوروش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانا، ...
شاه سرزمين‌هاي چهار‌گوشة جهان،
پسر كبوجيه، شاه بزرگ، شاه اَنشان،
نوۀ كوروش ... و نوادۀ چيش‌پَش ...،
از تبار جاودانة شاهي،
شاهي كه ايزدان گرامي‌اَش داشته‌اند، ...

هنگامي كه در آرامش- و صلح - به بابِل گام نهادم،
و زماني كه در ميان سُرور و شادي،
تخت فرمانروايي‌اَم را در ‌كاخ شاهان استوار ساختم،
آنگاه «مَردوك» خداي بزرگ،
دلِ گشادة بابِليان را فراچنگم آورد، ...
سپاهيانِ بسيارم (به مانند آب رودخانه)، در آرامش به بابِل گام نهادند، ...

يوغي كه شايستة آنان (مردم) نبود،
من آن‌ را برانداختم و تنگدستي‌شان را از ميان بُردم، ...*

*برگرفته از متن گردونه خشتی کوروش بزرگ (نخستین منشور حقوق بشر جهان).

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه