شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان مقدمه دکتر مهدی محقق بر زندگی‌نامه مرحوم ناصر کاتوزیان

نام‌آوران ایرانی

مقدمه دکتر مهدی محقق بر زندگی‌نامه مرحوم ناصر کاتوزیان

برگرفته از روزنامه اطلاعات


اسوه شرافت، مناعت طبع و آزادگی

مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان استاد پیشکسوت حقوق 31 اردیبهشت سال 1384 در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در این مراسم متن زندگی‌نامه استاد بین حضار توزیع شد که دکتر مهدی محقق رئیس هیأت مدیره انجمن مقدمه‌ای بر آن نگاشته بودند متن این مقدمه در پی می‌آید:

 

به نام خداوند جان و خرد

یکی از مواهب الهی که دانشجویان زمان ما در سالهای 1330-1340 از آن برخوردار بودند، دسترسی آنان به استادان «در غیر اوقات درس» بود؛ به این معنی که استادان بزرگ، هر یک، جلسه‌های هفتگی داشتند که در آن جلسه‌ها سخن از مطالب گوناگون از جمله نکات و دقایق علمی به میان می‌آمد، و دانشجویان از تجربه و علم مشایخ خود بهره‌مند می‌گشتند، و رابطه نزدیک میان شاگرد و معلم موجب انگیزه در تحقیق و تتبّع علمی می‌شد، و جریان تعلیم و تعلّم را استوارتر می‌ساخت.

در آن زمان، مرحوم دکتر غلامحسین صدیقی استاد جامعه‌شناس صبحهای جمعه در منزل خود واقع در سرچشمه نشستی داشت که در آن دانشجویان دورهٔ دکتری و دانشیاران به محضر او حضور می‌یافتند. مرحوم محمود شهابی استاد فلسفهٔ اسلامی و اصول فقه نیز در همان روزهای جمعهٔ در منزل خود واقع در خیابان ایران بار عام می‌داد، که نه‌تنها دانشگاهیان بلکه برخی از طلاب و علمای حوزه به خدمت او می‌رسیدند. مرحوم سیدمحمد مشکوه استاد تفسیر و علوم قرآنی شبهای جمعه در منزل خود واقع در دو راه امین‌حضور جلسة عمومی خود را با ذکر مصیبت حضرت ابی‌عبدالله حسین‌بن علی ـ علیه‌السلام ـ توأم می‌کرد، و به آن روحانیت و نورانیت خاصی می‌بخشید.

یکی از پررونق‌ترین این گونه جلسه‌ها جلسة شبهای جمعة مرحوم دکتر موسی عمید رئیس دانشکدة حقوق بود که در منزل او ـ واقع در خیابان هدایت ـ برگزار می‌شد که در آن مجلس علاوه بر دانشجویان دوره‌های عالی و دانشیاران جوان، برخی از کسانی که سابقة تحصیلات حوزوی داشتند حضور می‌یافتند. آن مرحوم که به برخی از امور سیاسی از جمله نمایندگی مجلس شورای ملی آن زمان اشتغال داشت به علت سابقة طلبگی در نجف و تحصیلات عالیه در پاریس همواره مایل بود که با افرادی روبه‌رو شود تا با یاری آنان بتواند پلی میان علم قدیم و جدید برقرار نماید. از این جهت، از من و دوست دیرینم دکتر سیدعلی موسوی بهبهانی خواسته بود که در هر جلسه یک موضوع ادبی و بلاغی و یا یک فرع فقهی عنوان کنیم و سپس آن را بر حاضران عرضه داریم تا از اظهارنظرهای مختلف به یک نتیجة علمی برسیم. حتی یک بار به من گفت که اگر بدانم هفتة دیگر در این مجلس حضور می‌یابی از همشهری عربی‌دان خود، استاد هادی سینا، دعوت می‌کنم تا از تبریز به تهران بیاید و شب‌جمعة دیگر را اختصاص به مباحث مشترک میان علوم بلاغی و اصول فقه بدهیم و در مسائل علم معنی‌شناسی، بر پایة آنچه دانشمندان اسلامی همچون عبدالقاهر جرجانی و سعدالدین تفتازانی گفته‌اند با آنچه فیلسوفان غربی دربارة رابطه میان لفظ و معنی آورده‌اند، بحث نماییم؛ و این امر عملی شد و برخی از مباحث الفاظ همچون متواطی و مشکّک و اشتراک لفظی و معنوی و خبر و انشاء و صدق و کذب قضیه در جلسة معهود مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفت، و استاد با اشراف بر این جلسات میزان هوش و ذکاوت و نیروی اجتهاد و استنباط نسل جوان را با محک آزمایش می‌سنجید و آیندة درخشان علمی آنان را پیش‌بینی می‌کرد.

از میان حاضران آن مجلس بیشتر توجه و عنایت استاد به جوانی معطوف بود که همچون من تازه سه دهه از عمر خود را سپری ساخته بود که او را «ناصر کاتوزیان» می‌گفتند. استاد هر چند با من از جهت سابقة مشترک علوم حوزوی احساس سنخیت بیشتری می‌کرد، ولی او را به عنوان یک دانشجوی برجسته خود می‌شناخت و امیدوار بود که او به مرحله‌ای رسد که جای استاد را بگیرد و همین هم شد. زیرا من آخرین باری که دکتر عمید را دیدم وقتی بود که برای تدریس زبان فارسی به دانشگاه لندن دعوت شده بودم و در یکی از روزهای آذر 1340 برای خداحافظی به دانشکدة حقوق رفتم و با او که در کنار استاد محمود شهابی و شیخ محمد سنگلجی و علی پاشا صالح نشسته بود، خداحافظی کردم و دیگر استاد را ندیدم. زیرا در مدتی که من در ایران نبودم او با سکتة ناگهانی درگذشته بود همچنان که او پیش‌بینی می‌کرد ناصر کاتوزیان مراحل علمی را تا دکتری حقوق و مراتب عملی را در مشاغل مختلف دادگستری سریعاً پیمود و در رشتة خود فردی شاخص و شناخته گردید تا به جایی که ریاست دانشکدة حقوق به او محول شد.

از آنجا که جاهل‌پروری و عالِم‌ستیزی شیوه‌ای شناخته شده در کشور ما بوده، کاتوزیانِ عالِم به مدت یازده سال از کار برکنار گردید. هرچند شمار فراوانی از دانشجویان از محضر پرفیض او بی‌بهره ماندند، ولی این برکناری یکی از الطاف خفیة الهی در حق او بود، زیرا او در این مدت به استکمال نفس و بالا بردن دانش و معلومات خود پرداخت و آثاری جاویدان به حقوقدانان و قانونگزاران کشور تقدیم داشت. به گفتة طغرایی اصفهانی:

أصَالَه الرأی صَانَتْنِی عَنِ الخَطَل

و حِلْیه الفَضْلِ زَانَتْنی لَدَی العَطَلِ

یعنی:

رأی ستوارم نگه دارد ز حرف سرسری

زیور فضلم بیاراید گهِ بی‌زیوری

استاد دکتر ناصر کاتوزیان شمّه‌ای از احوال خود را در این زندگی‌نامه نگاشته و «شرح این هجران و این خون جگر» خود را بازگو کرده است. بر جوانان ماست که این استاد فرهیخته را اسوه و الگو قرار دهند و سیرت علمی و عملی او را در پیش چشم خود دارند. باید اعتراف کرد استفاده‌ای که نسل جوان از روش زندگی عالمانة او (که همواره توأم با شرافت و مناعت طبع و آزادگی و دین و مروّت بوده) می‌توانند بکنند، کمتر از بهره‌برداری آنان از کتابها و مقالات ارزشمند و گرانبهای وی در مسائل حقوقی نیست. چنان‌که اقران و همکاران وی می‌گویند او نه تنها در صحنة علم و تحقیق همواره کوشا و ساعی بوده، بلکه در زمینة قضا و قضاوت و حکم و داوری همیشه از راستی و درستی و امانت و صداقت برکنار نبوده است. و در حقیقت باید گفت که او یکی از مصادیق بحقّ: «رَجُلٌ قضی بالحَقِّ وَ هُوَ یعْلَمُ الحَقْ» بوده است.

«انجمن آثار و مفاخر فرهنگی» با بزرگداشت از این استاد دانا و توانا و قدردانی از خدمات علمی و فرهنگی او، دانشجویان و نسل جوان را

فرا می‌خوانَد تا بیش از پیش با این بحر زخّار آشنا شوند و روش علمی و عملی او را نصب‌العین خود قرار دهند و از خداوند بزرگ می‌خواهد که عمر پربار و برکت دکتر ناصر کاتوزیان را طولانی‌تر گرداند. وَ هذا دُعَاءٌ لِلْبَرِیهِ شَامِلٌ. بمنّه تعالی و کرمه.

مهدی محقّق
رئیس هیأت مدیرة انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه