جمعه, 23ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ دوره اسلامی اردبیل در عهد اولئاریوس

تاریخ دوره اسلامی

اردبیل در عهد اولئاریوس

برگرفته از تارنمای آذرپادگان

در 1046 هجری (یعنی هشتمین سال جلوس شاه صفی بر سریر سلطنت ایـران، آدام اولئاریوس (Adam Olearius) نامی که همراه فرستادگان مخصوص دوک هلشتاین به ایران آمد و شرح مفصلی دربارۀ شهر اردبیل در سفرنامه خود نگاشت که امروزه یکی از کهن سالترین اسناد خارجی پیرامون پیشینۀ تاریخی شهر مزبور بشمار می رود. می دانیم که مدت‌ها پیش از تشکیل سلسلۀ صفویه و حتی پیش از آن که در سدۀ هشتم هجری، شیخ صفی الدین اسحق، این شهر را قرارگاه خود سازد، اردبیل اهمیت و اعتبار فراوانی داشته است. استنباط ما از داستان‌های تاریخی و حماسۀ ایرانی آن است که در دوران‌های بسیار دور، در دامنه‌های سبلان، دژ بسیار پا برجایی قرار داشته که آن را رویین دژ می‌خواندند و کی‌سخرو آن را گشوده بوده، و پردور نیست که شهر اردبیل یا آرتاویل (شهر مقدس) را در نزدیکی همان رویین دژ بنا نموده بودند. پیش از اولئاریوس، پیترو دلاواله و توماس برت هر دو به اهمیت این شهر مقدس و تاریخی که مسلماً در عهد شاه عباس به اوج عظمتش رسیده بود، اشاراتی کرده‌اند. اما اولئاریوس نخستین جهانگرد بیگانه است که به تفصیل پیرامون جغرافیای تاریخی اردبیل، اقلیم، وضع اداری، ساختمان‌ها و جزییات زندگی ساکنان آن شهر، بجا نهاده است.


وی می‌نویسید: «‌شهر اردبیل که عثمانی‌ها آن را آرداویل می‌نامند، در ایالت آذربایجان قرار دارد که نزد مردم دوره‌های باستانی، به ماد بزرگ اشتهارد داشت و شهرهای مهم آن عبارت‌اند از اردبیل، تبریز، مراغه، ارومیه، خوی و سلماس است. اشتهار و اهمیت اردبیل تنها از آن جهت نیست که چند تن از پادشاهان ایران آن شهر را قرارگاه خود ساختند بلکه از آن لحاظ است که سر حلقۀ فرقۀ صفویه، شیخ صفی‌الدین، از این جا برخاست ودر همین جا به خاک سپرده شد. اکنون اردبیل آرامگاه ابدی چند تن از پادشاهان ایران است و کاروان‌های بی‌شماری از این جا می‌گذرد و به همین سبب می‌توان این شهر را حقاً در ردیف معتبرترین شهرهای خاور زمین شمرد.»

 


آن چه اولئاریوس در این باب گفته است اغراق آمیز نیست، زیرا می‌دانیم که چون شیخ صفی، اردبیل را قرارگاه خود ساخت و در آن جا خانقاهی بنیاد نهاد، نه فقط مریدان وی بلکه مریدان شیخ زاهد گیلانی، پدر زنش نیز از صفحات گیلان و طارم و خلخال، رو به اردبیل نهادند و این اقبال عمومی به حدی بود که فقط از راه مراغه و تبریز به گفتۀ شاهدی عینی، در عرض سه ماه، سیزده هزار نفر طالب به محضر «‌حضرت شیخ درآمدند و شرف حضور مبارک دریافتند و توبه کردند ...» به هر تقدیر، در عرض اندکی بیش از سیصد سال، یعنی از هنگام مرگ شیخ صفی (730 ق/خ) تا جلوس شاه صفی جانشین شاه عباس (در سال 1038 ق/ خ)، اردبیل از صورت شهر کم جمعیتی به شکل یکی از مهم‌ترین مراکز بازرگانی درآمده بود و در محل تقاطع جاده‌های کاروان روی ایران قرار داشت.

 


به علت آن که اولئاریوس مدت دو ماه دراردبیل توقف کرده است، فرصت کافی برای مطالعه پیرامون اوضاع جوی و اقلیم این ناحیه داشت است. وی مدعی است که در اوایل ورود اعضای سفارت دوک هلشتاین به اردبیل، روزی هنگام ظهر باد عجیبی وزید و تمامی شهر را پر گرد و خاک کرد. اما این جریان حتی یک ساعت به طول نیآن جامید. به گفتۀ وی در آن عهد، شهر اردبیل اندکی از شماخی بزرگتر و درعین حال بدون بارو و حصار بوده است. خاکی به غایت حاصل‌خیز و وفور آب، اردبیل را به صورتی درآورده بود که اگر از دور انسان به شهر نگاه می‌کرد، گویی در برابر بیشه‌ای ایستاده است اما به قول این جهانگرد بیگانه، همه جا درختان میوه کاشته بودند و چون هیچ درختی برای تهیه الوار ساختمانی و یا زغال چوپ مناسب نبود، مردم این گونه نیازمندی‌های خویش را از جنگل‌های گیلان رفع می‌کردند که در آن ایام با اردبیل «‌شش روز راه فاصله داشت.» دشت اردبیل به واسطه حاصلخیزی زمین، علاوه بر خوراک خود مردم شهر، خواربار بیش از شصت دهکده را که خارج اردبیل قرار داشت تامین می‌کرد. دام‌ها و به ویژه گوسفندان این ناحیه به واسطۀ وجود مراتع خرم و پهناور دامنه‌های سبلان، مشهور بودند و دامدای هم از نظر نیازمندی‌های داخلی و هم از لحاظ عوایدی که برای «‌آب چر» و «‌علف چر» و «‌چوپان بیگی»، عاید خزانۀ شاه می‌شد، همه گونه مورد تشویق قرار می‌گرفت. اولئاریوس مدعی است که طبق اظهارات موثق بعضی از محصلین مالیاتی، دو هفته قبل از ورود اعضای سفارت دوک هلتشاین به اردبیل، متجاوز برصد هزار گوسفند از روی پل رودخانه بالقلو1 گذر کرده بودند.

 


ملاحظات اولئاریوس دربارۀ طغیان رودهایی که دشت اردبیل را مشروب می‌سازد جالب است و سفرنامۀ این جهانگرد بیگانه، تنها سند خارجی است که در آن به خرابی‌های ناشی از سیل در عهد شاه عباس بزرگ اشاره می‌شود. ظاهراً در اواخر دوران سلطنت شاه عباس، طغیان کم نظیر آب بالقلو به حدی بود که در اندک زمانی سیل بندهای اردبیل شکسته و بسیاری از عمارت‌های شهر به کلی ویران گردید. در دوازدهم ماه آوریل 1637 م (1016 خ) که فرستادگان دوک هلشتاین به شهر اردبیل رسیدند، ظاهراً خطر بالا آمدن آب بالقلو و جاری شدن سیل، بی‌اندازه زیاد بوده است و به طوری که اولئاریوس بیان می‌کند، هزار نفر کارگر شب و روز پیوسته سرگرم کندن مجرای ژرفی برای برگردانیدن آب و رفع خطر سیل بودند. در این دوره، شهر اردبیل صاحب پنج خیابان بسیار زیبا و عریض بود. میدان شهر متجاوز بر سیصد گام درازا و صد و پنجاه گام پهنا داشت. در بازار بزرگ اردبیل همه گونه کالا و از آن جمله نفیس‌ترین پارچه‌های زربفت و ملیله‌دوزی شده و بهترین سنگ‌های گران‌بها دیده می‌شد. هم چنین اردبیل به داشتن گرمابه‌ها، مسجدها و مدارس بزرگ و متعدد برخورد می‌بالید. اولیای امور شهر، تا اندازۀی به پیروی از سنن دیرینه و تا حدودی به سبب تقدس خشک، ورود روسبیان و می‌فروشان و می‌خواران را به اردبیل ممنوع ساخته بودند. طبعاً قبله گاه تمامی افرادی که از درو و نزدیک به اردبیل رو می‌نهادند، آرامگاه شیخ صفی الدین اسحق و مزار شیخ جبرئیل پدر شیخ صفی واقع در دهکده کلخوران بود.

 


شرح فوق‌العاده مفصل و دقیقی که اولئاریوس دربارۀ حیاط‌های بیرونی و اندرونی و بنای آرامگاه و کتابخانۀ شیخ صفی که حاوی صدها مجلد کتاب دست نبشتۀ فارسی و عربی و ترکی از کتاب‌های به غایت نادر و نفیس بوده و هم چنین دربارۀ مسجد آدینۀ اردبیل و گنبد فیروزه فام و مقرنس‌های بی‌نظیر و درهای مشبک مزار شیخ جبرئیل می‌دهد، از قدیمی‌ترین و دقیق‌ترین اطلاعاتی است که یک نفر مسافر بیگانه برای ما به جا نهاده است.

دیدگاه‌ها   

+1 #1 Guest 1390-06-08 20:55
قدیمی ترین نام اردبیل در کتیبه اورارتویی رازلیق سراب به صورت روتومنی آمده است. اردبیل به معنی شهر نعمت و ثروت ترجمه همین نام است. نام دیگرش باذان پی روذ بوده است به معنی دژی که غذایش از ماهی رودخانه است. اکنون نیز رودخانه آن رود پر ماهی (بالیقلوچای) خوانده میشود.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه