نگاه روز
سازمان ملل و شورای امنیت ما را به کجا میبرند؟
- نگاه روز
- نمایش از یکشنبه, 14 آبان 1391 11:36
- محسن انصاری
- بازدید: 6596
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 73، رویه 12-13
محسن انصاری (تیرداد)
در صدسال اخیر شاید بیش از هر زمانی درباره صلح و روابط مسالمتآمیز میان کشورها سخن رانده شده است. ایجاد سازمانهای بینالمللی شاید مهمترین گامهای انسان برای رسیدن به هدف، از راه گفتوگو بوده است و شاید بتوان ایجاد و اداره سازمان ملل متحد را در ظاهر مهمترین گام انسان در این راه دانست.
در ماده 1 منشور سازمان ملل متحد، هدفهای آن عبارتند از:
1- حفظ صلح و امنیت جهانی...
2- توسعه روابط دوستانه میان ملتها براساس برابری...
3- همکاری همهجانبه...
4- پرهیز از توسل به زور...
در همین چند واژه میتوان به اهداف مقدس و زیبای سازمان پیبرد، اما پرسش اینجاست که آیا بنیانگذاران آن به این اهداف ایمان یا اعتقاد داشتهاند و عملکردشان بر مبنای اهداف بالا بوده یا اینکه این تنها یک منشور زیباست برای پرکردن چشم و گوش مردم جهان...
بررسی روند تشکیل سازمان ملل از اندیشه تا اجرا دارای نکتههای جالبی است:
در امرداد 1320 (اوت 1941) در میانه جنگ دوم جهانی، دولا نو روزولت رییس جمهور وقت آمریکا و چرچیل نخستوزیر وقت انگلیس در نقطهای از اقیانوس آتلانتیک یا اطلس دیدار کردند و منشور آتلانتیک را امضا کردند و در آن از «نظام وسیع و دایمی برای امنیت عمومی» سخن گفتند. یادآوری میکنم در این زمان آمریکا هنوز وارد جنگ جهانی نشده بود. در دی و بهمن سال بعد (ژانویه 1942) آمریکا وارد جنگ شد و در پی آن 26 کشوری که علیه نیروهای محور (آلمان، ژاپن، ایتالیا) میجنگیدند. در واشنگتن اعلامیه ملل متحد را امضا کردند و متعهد شدند با تمام توان با دولتهای محور بجنگند. در ادامه در همایشهای مسکو، تهران، دامبرتن اوکس در واشنگتن و یالتا، کمابیش اهداف و اصول سازمان ملل و شورای امنیت روشن گردید.
در فروردین 1324 (آوریل 1945) در یالتا تصمیم گرفته شد همایشی در سانفرانسیسکو تشکیل شود تا منشور ملل بر اساس طرحهایی که توسط آمریکا، انگلیس و شوروی آماده گردیده بود تهیه گردد.
دعوتنامههایی به کشورها برای شرکت در کنفرانس ارسال شد، در دعوتنامهها سه شرط برای حضور کشورها در همایش اعلام گردید:
1- صلح جو بودن
2- تا اسفند 1324( اول مارس 1945) باید به آلمان و ژاپن اعلان جنگ کرده باشند
3- اعلامیه ملل متحد (ژانویه 1942) را امضا کرده باشند.
نکته جالبتوجه در دعوتنامه صلحجو بودن و اعلان جنگ دادن به دول محور به طور همزمان است. به هر روی در تیر 1324 (ژوئن 1945) منشور سازمان ملل متحد تصویب گردید.
براساس ماده 24 منشور، شورای امنیت از ارکان اصلی سازمان ملل است و مسئولیت اساسی حفظ صلح و امنیت جهانی را به عهده دارد. این شورا 5 عضو دایمی دارد. آنها به جز دایمی بودن از امتیاز تبعیضآمیز حق وتو نیز برخوردارند.
این کشورها عبارتند از: 1- آمریکا 2- شوروی (روسیه) 3- فرانسه 4- انگلستان 5- چین
وتو به مفهوم رای منفی هر یک از اعضای دایم به یک پیشنویس یا قطعنامهی در حال بررسی است که باعث میشود موضوع موردبحث از دستور کار خارج گردد. شورای امنیت دارای 10 عضو غیردایم نیز هست که براساس تقسیمبندی جغرافیایی سهمیهبندی شدهاند.
شورای امنیت برای اجرای وظیفه اصلی خود یعنی حفظ صلح و امنیت جهانی به دو روش عمل میکند:
1- مداخله مسالمتآمیز در حلاختلافهایی که امنیت جهانی را به خطر میاندازد(فصل 6)
2- مداخله قهرآمیز یا اجبارکننده (فصل 7 منشور)
نکته قابلتوجه این است که در منشور ملل متحد تعریفی از صلح و یا تهدید امنیت جهانی دیده نمیشود و تشخیص آن را به عهده شورای امنیت نهاده شده است.
بدینسان گاهی مسایل صددرصد داخلی کشورها تهدید جهانی تفسیر میشود و برعکس... در این چند دهه شاهد هستیم که مسایلی که در حوزه منافع این پنج کشور هستند از طرح در شورا باز میمانند، برای نمونه مسالهی سوریه امروز در شورای امنیت مطرح میشود و بحران بحرین یک مسالهی داخلی تفسیر میگردد. نمونههای دیگری که میتوان نام برد: شوروی تا سال 1962 (1341) برای جلوگیری از عضویت کشورهای بلوک غرب در سازمان ملل 50 بار از حق وتو استفاده کرد.
همینطور آمریکا هشتبار قطعنامه درباره فلسطین و پنج قطعنامه درباره تجاوز اسرائیل به لبنان را وتو کرده... همچنین پس از انقلاب کمونیستی در چین (1328/1949)، دولت آمریکا به مدت 21 سال به روشهای مختلف مسالهی نمایندگی چین در سازمان ملل را از دستور کار خارج و اعلام میکرد دولت جمهوری چین (تایپه) را به رسمیت میشناسد. در مجموع تا دی و بهمن 1387 ژانویه 2008 شوروی (روسیه) 123 بار، آمریکا 81 بار، انگلستان 32 بار، فرانسه 18 بار و چین 6 بار از حق وتو استفاده کردهاند. با توجه به وجود حق وتو میتوان به سادگی نتیجهگیری کرد که هرگز قطعنامهای برعلیه متحدان قدرتهای بزرگ به تصویب نمیرسد، تا چه رسد به اقدام قهری...
از موارد دیگری که میتوان دربارهی اعمال سلیقهی شورای امنیت بر سرنوشت جهان بدان اشاره کرد:
1- هر یک از اعضای عضو به تنهایی و یا مجمع عمومی و یا دبیرکل سازمان ملل میتواند موضوعی را به شورای امنیت ببرد، اما تصمیم درباره اینکه آن موضوع در دستور کار قرار گیرد یا نه به عهده شورای امنیت است و بس...
2- پذیرش عضو جدید و یا اخراج یک عضو در سازمان ملل تنها به توصیه شورای امنیت صورت میپذیرد.
3- قضات دیوان بینالمللی دادگستری توسط شورای امنیت و مجمع عمومی معرفی و انتخاب میشوند.
4- دبیرکل سازمان ملل توسط شورای امنیت به مجمع عمومی توصیه میشود (ماده 97)
5- تصمیم درباره اینکه اسناد سازمان ملل باید به آگاهی عموم اعضا برسد یا محرمانه بماند در دست شورای امنیت است.
6- اصلاح منشور ملل متحد نیاز به رای مثبت دو سوم مجمع عمومی و البته 9 عضو شورای امنیت دارد.
7- کمیته سهمیههای سازمان 18 عضو از مناطق جغرافیایی مختلف برای 3 سال دارد ولی آمریکا و روسیه در آن عضو دایمی دارند.
8- در شورای اقتصادی اجتماعی سازمان 18 عضو برای 3 سال انتخاب میشوند ولی اعضای دایم شورای امنیت در آن عضویت دایمی دارند.
9- منع استفاده از زور در حلاختلافها که از اصول بنیادین منشور ملل است به نظر میآید برای سایر کشورهاست و غرب بهویژه اعضای ناتو در استفاده از زور آزادند....
موارد بسیاری از تبعیض در قوانین سازمان ملل بهویژه اختیارات شورای امنیت وجود دارد که نشان میدهد این سازمان تنها به تجاوز و غارت استثمارگران وجهه و چهره قانونی میدهد.
شورای امنیت جهان را به سوی یک نظام ارباب رعیتی قانونمند برده است. که دستآورد آن برای رعایا فقط عضویت در مجمع عمومی و برای اربابان بهرهکشی است، البته نه به شکل زورگیری و ظلم مستقیم بلکه به صورت قانون و در قالب قطعنامه.