خبر
نقش حقوق در کارآمدى خانواده از دیدگاه اسلام - بخش دوم
- خبر
- نمایش از سه شنبه, 16 آبان 1391 09:20
- بازدید: 3964
برگرفته از روزنامه اطلاعات
* محمّدمهدى صفورایى پاریزى
استادیار جامعهالمصطفى العالمیه
اشاره: «نقش حقوق در کارآمدى خانواده از دیدگاه اسلام » عنوان مقالهای است که بخش نخست آن در شماره قبلی صفحه حقوقی اطلاعات چاپ شد. بخش دوم و پایانی این مقاله را میخوانیم.
***
الف. حق داشتن نام نیکو
نامگذارى نوزاد با نامهاى نیکو، از حقوق فرزند است. 38 امام رضا (ع) از نام نیکو به عنوان احسان و نیکى در حق فرزند یاد مىکند و مىفرماید: «نخستین احسان و نیکى که پدر در حق فرزندش روا مىدارد، انتخاب نام زیبا براى اوست. پس لازم است هر یک از شما نام نیکو براى فرزند خود انتخاب کند.»39 نام نیکو بهترین هدیهاى است که هر فرزندى در زندگى از پدر و مادر خود دریافت مىکند؛ نامى که همیشه با اوست و از او جدا نمىشود و همواره در شخصیت فردى و اجتماعىاش مؤثر است.
از نظر اسلام، حق فرزند تنها با نامگذارى به یک نام ـ هرچه باشد ـ ادا نمىشود، بلکه بر اساس آموزههاى دینى، انتخاب نام نیکو و زیبا براى کودک از وظایف والدین شمرده شده است.40 موضوع نامگذارى فرزند در نظام تربیتى اسلام داراى اهمیت فراوان است و حتى سفارش شده که پیش از ولادت فرزند نام نیکویى برایش انتخاب شود. در متون دینى تأکید شده است: فرزندانتان را قبل از ولادتشان نامگذارى کنید و در صورتى که نمىدانید فرزندتان پسر یا دختر است، نامى برایش انتخاب کنید که مناسب براى دختر و پسر باشد؛ زیرا فرزندى که از شما سقط مىشود و برایش نام ننهادهاید، آنگاه که با شما در روز قیامت ملاقات کند، به پدرش مىگوید: چرا براى من نام ننهادى؛ مگر پیامبر خدا(ص) (نوه خود را) پیش از تولد، مُحسن نام ننهاده بود؟41
همچنین در اسلام، والدین از نامگذارى فرزندشان با نامهاى پست و زشت نهى شدهاند. اگر پدر و مادر نام زشت یا زنندهاى براى فرزند خود انتخاب کنند، به شخصیت و حیثیت او لطمه وارد ساخته و فرزند خود را از داشتن نام نیکو محروم کردهاند. البته فرزند پس از رسیدن به سن قانونى مىتواند نام خود را عوض کند، اما در هر حال، از داشتن نام نیک در یک فاصله زمانى توسط والدین خود محروم شده است.
ب. حق تغذیه با شیر مادر
بر اساس اوامر الهى و نوامیس طبیعت، کودک باید از شیر مادر تغذیه کند؛ چون بهترین شیر براى شیرخواران در درجه اول شیر مادر خودش است42 و محروم کردن غیر موجه نوزاد از شیر مادر ستم بزرگى در حق کودک است. به همین دلیل، اسلام براى مادران شیرده ثوابهاى زیادى مقرر کرده است. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله مىفرماید: هنگامى که مادر فرزند خود را شیر مىدهد، در هر مرتبهاى که کودک از پستان او شیر مىمکد خداى متعال، ثواب فراوانى به او عطا مىکند و آنگاه که از شیر دادن فراغت مىیابد، فرشتهاى دست بر پهلوى مادر نهاده و مىگوید: زندگى را از نو آغاز کن، که خداوند تمام گناهان گذشتهات را آمرزید.43
شاید این پرسش براى برخى مطرح باشد که چرا اسلام تغذیه کودک با شیر مادر را به عنوان یک حق مىشمارد و آن را بر ذمّه پدران و مادران قرار مىدهد؟ آیا تغذیه دیگرى را نمىتوان جایگزین شیر مادر کرد؟ براى پاسخ به این سؤال به این نکته اشاره مىکنیم که خداوند حکیم است و اقتضاى حکمت کامله حضرت حق، قرار دادن هر چیزى در جاى خود و انتظام عالمانه آفرینش و جامعنگرى در تشریع قوانین است. نگاهى به ولادت نوزاد و نیاز غذایى او، همزمان بودن ترشح شیر در سینه مادر و تولد نوزاد و نیاز غذایى او و ترکیبات شیر مادر، همه نشان از حکمت حضرت بارىتعالى دارد و براى خردورزان نشانه توحید است.44
صاحبنظران تغذیه نیز شیر مادر را کاملترین و بهترین غذاى نوزاد معرفى کردهاند. همانگونه که در قرآن و فقه بر تغذیه کودک با شیر مادر تأکید شده است، آنها نیز معتقدند که مادر باید نوزاد خود را با شیر مقوّى خود تغذیه کند؛ زیرا شیر مادر یک غذاى کامل و از لحاظ مواد غذایى غنىترین غذاها است و داراى همه موادى است که بدن بدان نیاز دارد. شیر مادر داراى مزایاى متعددى است که به برخى از مهمترین آنها اشاره مىشود. آشنایى با این مزایا مادران را برمىانگیزد که فرزند خود را از حقوق خود محروم نسازند و باور کنند که تغذیه با شیر مادر حق فرزند است.
شیر مادر به لحاظ ترکیبات غذایى، بیشتر از هر غذاى دیگرى با ساختار جسمانى کودک تناسب دارد؛ زیرا تمام مواد موردنیاز رشد را دربر دارد. شیر مادر گرم، پاک و بدون آلودگى است؛ به راحتى هضم مىشود و اثر نامساعدى روى دستگاه گوارش کودک ندارد. پروتئین، چربى و مواد قندى مورد نیاز رشد کودک به اندازه کافى در شیر مادر وجود دارد. املاح موجود در شیر مادر مثل کلسیم، فسفر، آهن و مس صرف ساختمان استخوانها، دندانها، نظام عصبى، عضلانى و خونسازى طفل مىشود. مقدار املاح شیر مادر هضم آن را براى کودک آسان مىکند.
کودکانى که از شیر مادر استفاده مىکنند، شش برابر بیشتر از دیگر کودکان شانس زنده ماندن دارند. اگر تمام نوزادان تا حدود شش ماهگى منحصرا با شیر مادر تغذیه شوند، از مرگ و میر بسیار زیادى از نوزادان در سال پیشگیرى خواهد شد. امروزه مطالعات پزشکى نشان داده است که در شیر مادر پادزهرهاى مخصوصى علیه میکروبهاى مختلف وجود دارد که موجب مصونیت کودک در مقابل بیمارىها مىشود.
شیر مادر همیشه و به آسانى و در تمام شرایط آب و هوایى در دسترس نوزاد است و کودک مىتواند به دفعات از آن استفاده کند و چون به طور طبیعى و خام به مصرف مىرسد، هیچیک از مواد خود را از دست نمىدهد و همیشه تازه و با حرارت مناسب مورد استفاده قرار مىگیرد.
شیر مادر فقط زمینهساز سلامت کودک در دوره شیرخوارى نیست، بلکه مطالعات محققان نشان مىدهد که حتى به هنگام سالمندى، آنان که در دوران شیرخوارى از شیر مادر بهرهمند بودهاند، به مراتب بیش از آنان که از این نعمت خداداد محروم بودهاند، از سلامت دستگاه قلب و عروق بهرهمند خواهند بود و افزایش چربى و کلسترول در خون آنها کمتر از کسانى است که دوره طفولیتشان با محرومیت از شیر مادر سپرى شده است.45
توجه به این فواید ارزشمند تبیینکننده این حقیقت است که تغذیه با شیر مادر از حقوق فرزندان است.
ج. حق اجتماعىشدن
یکى از ابعاد وجودى انسان، اجتماعى بودن اوست که در مقام تربیت باید بدان توجه شود. به همین دلیل، یکى از وظایف والدین و مربیان در تربیت فرزندان و نسل آینده، توجه به رشد اجتماعى آنان است تا استعدادها و توانایىهاى آنها در عرصه حیات اجتماعى شکوفا شود و بتوانند به صورت فعال و موفق در زندگى جمعى حضور یابند. به تعبیر دیگر، اجتماعى تربیت شدن یکى از حقوق فرزندان است.
تجربه بشرى در زندگى اجتماعى نشان مىدهد که سلامت نظام اجتماعى و ثبات و پایدارى آن به توانایى و آمادگى و سلامت افراد آن جامعه بستگى دارد. اسلام به عنوان یک دین جامعنگر که به کلیه شئون حیات انسان توجه دارد، به تربیت اجتماعى انسان نیز توجه خاص مبذول داشته، براى تربیت انسانهایى منضبط و داراى توازن روحى و تعادل اخلاقى و خردورز که در عرصه حیات جمعى به صورت واقعنگر حضور یابند، دستورهایى ارائه کرده است.
دین اسلام پایههاى تربیت را در درون افراد بنیان گذارده و آنان را به رعایت اصولى سفارش کرده است که در صورت تحقق آنها در وجود افراد، نظام اجتماعى از ثمرات مفید آن یعنى تعادل، روابط پایدار، محبت متقابل، نظارت و مراقبت اجتماعى بهرهمند مىشود.
عفو و بخشش، ترحم و دلسوزى، رعایت حقوق دیگران، جرئت و شهامت داشتن، ایثار و گذشت، مشورت کردن، تعاون و همکارى جزو اصول تربیت اجتماعى است که اسلام بدان سفارش کرده و بىتردید، خانواده اولین نهادى است که این اصول در آن تجربه مىشود و کودکان و نوجوانان با مشاهده رفتارهاى اعضاى خانواده آنها را مىآموزند. به همین دلیل، از نظر اسلام، خانهاى محبوب و مطلوب است که والدین محیط آن را محیطى الهى سازند و با انصاف و عدالت با فرزندان رفتار کنند.46 اسلام، ترحم و دلسوزى نسبت به کودکان، احترام به بزرگان و سالمندان،47 تعاون و همکارى در انجام امور خانه، عفو و گذشت نسبت به خطا و اشتباه اعضاى خانواده، و... را توصیه کرده است، تا فرزندان الگوى رفتارى آنها را در خانواده مشاهده کنند و در عرصه زندگى اجتماعى و مواجهه با افراد اجتماع از تجربههاى آموختهشده در کانون خانواده بهره ببرند و تعامل سازندهاى با افراد داشته باشند.
ج. حق ازدواج
حق ازدواج از جمله حقوق مسلم فرزندان بر والدین، بخصوص پدر است. شاید فرزندان به خاطر کمتجربگى، تنگدستى، آرزوهاى طولانى و اندیشههاى رؤیایى در امر ازدواج دچار انحراف یا تردید و تعلل شوند. این وظیفه بر عهده پدران است که آنها را در انتخاب صحیح و مناسب یارىرسانندومقدمات اینامرمقدسرابراىآنانفراهم آورند.بر اساس معارف دینى، از جمله حقوق فرزند بر پدر خویش این است که نام نیک براى او انتخاب کند، به او نوشتن بیاموزد و آنگاه که به سن بلوغ رسید، زمینه ازدواج او را فراهم کند.48 در دوره جاهلیت والدین به امر ازدواج فرزندان خود توجه نداشتند؛ از اینرو، خداوند متعال مسلمانان را به این کار دستور داد و فراهم آوردن امکان ازدواج فرزندان را بر پدران واجب کرد.49
د. حق سلامت جسم و روان
داشتن سلامت جسم و روان از حقوق فرزندان بر والدین است. یکى از دلایل سفارش اسلام به ازدواج با افراد داراى سلامت جسمى و روحى ناظر به رعایت همین حق فرزند است. چنانچه والدین بیمارى خاصى داشته باشند، احتمال ابتلاى فرزندان نیز به بیمارى بسیار زیاد است. براى مثال، عقبماندگى ذهنى و اختلال روانى هرچند مانع براى ازدواج نیستند، اما نادیده گرفتن این موارد در حقیقت تن دادن به خطر است. از اینروست که در منابع دینى چنین افرادى از تولیدمثل منع شدهاند.50پس از انتخاب همسر مناسب و شایسته، زن و شوهر باید از آمادگى خود براى پذیرش مسئولیت فرزندآورى و فرزندپرورى اطمینان حاصل کنند و مطمئن باشند که مىتوانند حقوق فرزند خود را رعایت کنند. این آمادگى فقط به جنبه جسمى منحصر نمىشود، بلکه از نظر روحى نیز باید آمادگى وجود داشته باشد. بخش عمدهاى از سلامت جسمى و روانى فرزند تابع رفتارهاى والدین و به ویژه مادر است. حضور یک انسان دیگر در کانون خانواده مسئولیتهایى را در زمینه نگهدارى و تربیت شایسته به دنبال دارد. از نظر جسمى، تغذیه مطلوب و به ویژه از غذاهاى حلال و با درآمد حلال از حقوق فرزند است.
* حقوق والدین
در منابع دینى نسبت به رعایت حقوق والدین به مصادیق متعدد و مختلفى اشاره شده است. همه این مصادیق را مىتوان در عنوان کلى «احسان» جاى داد. خداوند متعال در آیات متعدد به احسان به والدین اشاره فرموده و آن را پس از دستور به خداپرستى قرار داده است؛ یعنى احترام و احسان به پدر و مادر در دومین مرحله از مراحل اساسى دعوت قرآن قرار گرفته است.51 مصادیق احسان در روایات با تفصیل بیان شده است. برخى از مهمترین مواردى که در روایات به عنوان مصادیق احسان ذکر شده به شرح زیر است:
ـ اطاعت از پدر و مادر؛52
ـ به آرامى و نرمى با آنان سخن گفتن؛53
ـ قطع نکردن سخنان آنان؛
ـ تواضع و فروتنى در برابر آنان؛54
ـ برآورده کردن نیازهاى پدر و مادر؛
ـ دعا در حق والدین؛
ـ شرکت در غم و شادى آنان؛
ـ مهربانى بیشتر در حق مادر؛
ـ قدردانى لفظى و عملى از زحمتهاى آنان؛55
ـ گردن نهادن به امر و نهى آنان؛56
ـ اجتناب از آزردن آنان حتى بهاندازهگفتنکلمه اُف؛57
ـ رسیدگى ویژه به پدر و مادر به هنگام پیرى؛58ـ صدا نزدن آنان با نامشان.59
اساس رابطه و مهمترین عامل پیونددهنده والدین و فرزندان، رابطه خونى پدرى و مادرى و فرزندى است که نام پدر و مادر نشانهاى از آن است. اگر فرزندى پدر و مادر خود را با اسم آنها صدا کند، گویا ارتباط والدینى را فراموش کرده و یا اینکه مورد توجه لازم قرار نگرفته است و به تدریج رابطه عاطفى و والدینى و فرزندى کمرنگ شده و فرزندان نسبت به رعایت حقوق والدین خود احساس وظیفه نمىکنند.60 رسول اکرم (ص) نیز از فرزند خود حضرت زهرا (س) مىخواست که ایشان را با عنوان پدر مورد خطاب قرار دهد و عنوانهاى دیگر (مثل رسول خدا(ص)) را به کار نبرد.61 مىتوان گفت: پیامبر اکرم (ص)با این رفتار قصد داشتند رابطه عاطفى خود و فرزندشان به رابطهاى رسمى تبدیل نشود و همان حالت پدر و فرزندى در ارتباطات کلامى حفظ شود.
در فقه شیعه نیز احکامى برای رعایت حقوق والدین بیان شده است. در ذیل، به برخى از حقوق شرعى والدین و وظایف فرزندان اشاره مىشود:
1. مسافرت غیرواجب با نهى والدین جایز نیست و در صورت سفر نماز فرزند کامل و روزه او حکم روزه مسافر را دارد؛ زیرا چنین سفرى سفر معصیت به حساب مىآید.
2. اگر هنگام نماز فرارسد و در آن زمان والدین چیزى از فرزند خود درخواست کنند، باید فرزند نماز را به تأخیر بیندازد و خواسته والد خود را برآورده سازد، مگر آنکه وقت نماز تنگ باشد و سبب قضا شدن نماز واجب شود.
3. نماز جماعت ثواب بسیار زیادى دارد، ولى اگر پدر یا مادر، فرزند را از شرکت در نماز جماعت منع کنند، اطاعت آنان واجب است.
4. در صورتى که ولىّ فقیه زمان، فرد را به شرکت در جهاد دستور نداده باشد یا بسیج همگانى مسلمانان واجب نباشد، منع والدین از شرکت در جهاد باید توسط فرزند اطاعت شود.
5. منع از واجبهاى کفایى، در صورتى که افراد دیگرى براى انجام آنها وجود داشته باشد، نافذ است.
6. اگر پدر و مادر از فرزندشان که در حال خواندن نماز مستحبى است چیزى را بخواهند، باید نماز را قطع کند و خواسته آنان را برآورده سازد.
7. اگر والدین اجازه روزه مستحبى را به فرزند ندهند، وى حق روزه گرفتن را ندارد.62
8. اطاعت و پیروى از والدین در همه کارها واجب است و جزو حقوق آنان به حساب مىآید، مگر در مواردى که از عمل واجب نهى کنند و یا به کار حرامى دستور دهند.63
* حق مشترک
یکى از دستورالعملهاى دین اسلام به اعضاى خانوادههاى مسلمان، ارتباط با خویشاوندان است که از آن با عنوان «صلهرحم» یاد مىشود. در اندیشه اسلامى، حفظ، توسعه و تعمیق روابط فامیلى و ارتباط صمیمانه و حمایتى خویشاوندان از آنچنان اهمیتى برخوردار است که پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله آن را جزو دین دانسته64 و هدف از رسالت خویش را پس از بندگى خداوند و مبارزه با بتپرستى، صله رحم معرفى مىکند.65 در منابع دینى، حق مشترک صله رحم زمینهساز دستیابى به بهنجارى در تمام امور خانواده معرفى شده است.66
نتیجهگیرى :
موارد ذیل، مهمترین نتایج پژوهش حاضربهشمار مىروند:
1. در منابع دینى براى هریک از اعضاى خانواده (زن، شوهر، فرزند، پدر و مادر) حقوقى وضع شده است.
2. در مقابل هر حقى، براى طرف مقابل (من له الحق) وظایفى معین شده است.
3. بر اساس منابع دینى، رعایت حقوق یکدیگر بر صمیمیت و استحکام نظام خانواده مىافزاید و کارآمدى آن را تضمین مىکند.
4. رعایت نکردن حقوق یکدیگر بر کارآمدى خانواده تأثیر منفى مىگذارد.
پی نوشت :
38ـ روحاللّه خمینى، تحریرالوسیله، ج 2، ص 308.
39ـ ملّامحسن فیض کاشانى، محجهالبیضاء، ج 2، ص 66.
40ـ محمّدبن یعقوب کلینى، همان، ج 6، ص 48.
41ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ج 101، ص 128.
42ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 175.
43ـ همان.
44ـ در دعاى عرفه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام امام در مقام شمردن نعمتهاى الهى اشاره به تغذیه دوران کودکى مىکند و مىفرماید: «و حفَظْتَنى فیِ الْمَهْدِ طِفْلاً و رَزَقْتَنی مِنَ الْغَذاءِ لَبَنا تریّا.... در کتابهاى کلامى نیز از اصل تطابق درون با برون به عنوان یکى از دلایل توحید یاد مىکنند و از جمله مثالهاى آن، ولادت فرزند و فراهم آوردن غذاى او در سینه مادر را ذکر مىکنند.
45ـ ر.ک: بهرام محمدیان، حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام.
46ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ص 23، ص 113.
47ـ محمّدبن على صدوق، عیون اخبارالرضا علیهالسلام، ص 163.
48ـ محمّد محمّدى رىشهرى، میزانالحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، ج 10، ص 720.
49ـ سیدهاشم بحرانى، تفسیر البرهان، ج 3، ص 132، ذیل آیه 32 سوره نور.
50ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 14، ص 75.
51ـ بقره: 83؛ نساء: 22؛ اسراء: 23.
52ـ لقمان: 14ـ15.
53ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 15، ص 205.
54ـ همان، ج 71، ص 76.
55ـ مسند الامام الرضا علیهالسلام، ج 1، ص 268.
56ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 205ـ277.
57ـ فضلبن حسن طبرسى، تفسیر مجمعالبیان، ج 6، ص 409.
58ـ اسراء: 23ـ24.
59ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، همان، ص 220.
60ـ محمدرضا سالارىفر، همان، ص 87.
61ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ج 43، ص 32.
62ـ روحاللّه خمینى(ره)، رساله توضیحالمسائل، احکام نماز و روزه.
63ـ محمّدباقر مجلسى، همان، ج 74، ص 72.
64ـ همان، ج 72، ب 3، روایت 73.
65ـ همان، ج 38، ب 65، ح 49.
66ـ همان، ج 74، ب 17، ح 10.
منابع :
ـ باقریان، ابوالقاسم، بازخورد طلاب و دانشجویان نسبت به حقوق زن در اسلام، پایاننامه کارشناسى ارشد، رشته روانشناسى بالینى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(ه)، 1379.
ـ بحرانى، سیدهاشم، تفسیر البرهان، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.
ـ بستان، حسین، اسلام و تفاوتهاى جنسیتى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388.
ـ حرّ عاملى، محمّدبن حسن، وسائلالشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانى، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، 1991م.
ـ خمینى، روحاللّه، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1379.
ـ رساله توضیحالمسائل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1381.
ـ دهخدا، علىاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377.
ـ سالارىفر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسى، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385.
ـ صدوق، محمدبن على، عیون اخبارالرضا علیهالسلام، بیروت، مؤسسهالاعلمى للمطبوعات، 1404ق.
ـ طبرسى، فضلبن حسن، تفسیر مجمعالبیان، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق.
ـ فیض کاشانى، ملّامحسن، محجهالبیضاء، تصحیح علىاکبر غفارى، قم، انتشارات اسلامى، بىتا.
ـ کاتوزیان، ناصر، مبانى حقوق عمومى، تهران، دادگر، 1377.
ـ کلینى، محمّدبن یعقوب، فروع کافى، تصحیح علىاکبر غفارى، بیروت، دارالتعارف، 1401ق.
ـ مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
ـ محمدیان، بهرام، حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1377.
ـ محمّدى رىشهرى، محمّد، میزانالحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، قم، دارالحدیث، 1379.
ـ مصباح، محمّدتقى، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1378.
ـ حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1374.
ـ هیثمى، علىبن ابوبکر، مجمعالزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق.