خبر
ضامن آهو و مشق حقوق حیوانات - بخش اول
- خبر
- نمایش از جمعه, 14 مهر 1391 00:14
- بازدید: 3971
برگرفته از روزنامه اطلاعات
محمدصالح نقرهکار
جهان هستی،آینه گردان حق: انسان مؤمن جهان هستی را آینه گردان حق میداند و در عرف عرفان «نگاه مرآتی» به هستی دارد. از جماد و نبات و حیوان، جملگی را آیتالله میبیند و پاسبان حقوق و صیانتگر هویت صبغةاللهی آنهاست. چه همه تجلی امر ربند و نشحهای از روح، در کالبدشان جاری است.
به قول مولانا: جمله ذرات زمین و آسمان/ لشکر حقند گاه امتحان/ عالم مثال، سایه رب است و هستی: هر ورقش دفتریست معرفت کردگار...
دکتر علی شریعتی از آناتومی یک موجود ضعیف تا موجودات غولپیکر، همه را آیت میداند و صیانتگر حقوق آنهاست.
التفات به دلالت این نکته که: «خلق لکم ما فی الارض جمیعاً {سوره بقره آیه 29}مقیده و مشروطه به رعایت یک سلسله اصول و نوامیس و قوانین است، هنر مردان الهی است و ایشان خود را مبسوط الید در مواجهه با عالم برون نمیبینند. بلکه پاسبان عقل و محکمه وجدان را در کارزار مواجهه با طبیعت فعال میسازند و چشم بینای ابصرالباصرین را در محضر حق حس میکنند که: «ما به فلک میرویم / عزم تماشا که راست؟!».
اینکه فلاسفه اشراقی ما نظیر سهروردی و میرداماد و میر فندرسکی و ملاصدرا، عالم را عرصه تجلی، کارگاه نمود و صورتی از صور رحمانیه دانسته و برای هر «ربالنوع» شعار «که یکی هست و هیچ نیست جز او/ وحده لا اله الا هو» سر میدهند، ریشه در انگارههای عارفانهای دارد که از آیات و روایات دینی ما بر میآید و به حکمت، «وحدت اندر کثرتست و کثرت اندر وحدتست» را مبرهن میسازد. این تعابیر لطیف شنیدنی است که:
چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
این سخن را در نیابد هیچ فهم ظاهری
گر ابونصرستی و گر بوعلی سیناستی
{آتشکده آذر/794ـ795ـ2}
جهانبینی توحیدی و الزامات حقوقی: سیطره عالم معنا بر عالم هستی و استیلای عالم غیب بر عالم شهود و تفوق لاهوت بر ناسوت و جمعی از این انگارهها، فقط بار عارفانه برای سالک طریق ایمان ندارد. بلکه منشوری از بایستهها و منظومهای از حقوق و تکالیف را بر گرده انسان توحیدی، مترتب میسازد.
درک معنای این تعریض قرآنی گویاست که: و ما من دابةٍ فیالأرض و لا طائرٍ یطیرُ بجناحَیْهِ إلاّ أمم أمثالکم«(سوره انعام / آیه 38)» هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز کند، نیست مگر این که امتهایی همانند شما هستند.
این فرمایش تعهد بیحدی را برای انسان ایجاد میکند. وقتی حتی حیوان را «وجیه و وجهالله» تلقی کنیم آنوقت نمیتوانیم نسبت به هویت ملکوتی او بیتفاوت بگذریم. در روایات ما گفتهاند: «ان کل شیء حرمه و حرمه البهائم فی وجوهها»: هر چیز تقدیس دارد و تقدیس حیوانات در صورت آنهاست.{وسائلالشیعه/354/ ش12} و در مقام دیگری روح الهی حیوانات و کائنات را به رخ کشیدهاند که: «لا تضربو وجوه الدواب و کل شئ فیه الروح فانه یسبح بحمدالله»{همان/ ش12}چون روح الهی در کالبد حیوان هست و اصالتا ذاکر پروردگار است به او ضربه و ضرر نزنید و پاسبان حریمش باشید!
* اولیای خدا، راعی حقوق هستی:
این وسواسهایی که از برخی بزرگان میشنویم که مثلا مورچهای را در کیسه خرید میوهشان بوده به همانجایی که از آن خرید کرده بودند بر میگردانند {حکایت آمیرزا جوادآقا تبریزی} و یا اینکه شیخ رجبعلی خیاط به کسی که فرزندش در شرف مرگ بوده میگوید تو گوسالهای را جلو مادرش ذبح کردی که چنین تقدیری فراروی توست و دهها مثال دیگر، ریشه در چنین آیات و انگارههای لطیف و عمیقی دارد.{کیمیای محبت/ شرح احوالات شیخ رجبعلی خیاط}... طرفه کلامی از حضرت امیر(ع) است که اگر همه عالم را به من بدهند و بگویند دانه ارزنی از دهان مورچهای برگیر هرگز چنین نخواهم کرد {نهجالبلاغه/ خطبه 218}، تابلویی مشعشع از نگاه الهیون به طبیعت است.
این سر خطها را نبی مهربانی میدهد آنجا که از گرفتن ناروای غذای یک مورچه هم برمی آشوبد: «نهیالرسول ان یوکل ما تحمل النمله بفیها و قوائمها» آنچه مورچه با دست و دهان خود بر میدارد از او نگیرید{کافی/5/307/ ش11}باز از پیامبر نقل شده: «اکرمو عمیتکم» مراقب عمههاتان باشید. سوال کردند منظورتان چیست؟ فرمودند درخت مو و نخل!... حضرت میخواستند القای رابطه خویشاوندی با طبیعت را مستمسکی برای اکرام طبیعت قرار دهند که بسیار تأمل برانگیز است.
درباره محققاردبیلی (م 993 ق) نقل کردهاند که او هرگز مرکبش را تازیانه نمیزد؛ نصف راه را سواره و نصف دیگر را پیاده میرفت و هر وقت حیوان میل به چرا پیدا میکرد، جلو او را نمیگرفت.
پیامبری که به حیوان سلام میدهد و آنها را نوازش میکند: از منطقالطیر سلیمان نبی(ع){نمل/ 16}تا هم آوازی پرندگان و کوهها با داوود نبی (ع){..}تا سلام و نوازشهای نبی مهرورزی (ص) ما با حیوانات، حکایتهای خواندنی فراوان است. چه گفته اند: ارتبطو الخیل و امسحوا بنواصیها و اعجازها (اکفالها){سنن ابن داوود/576ـ1/ ش2553} پیامبر (ص) حیوانات را نوازش میکرد... و نقل شده: اتی رجلا النبی فسلم علیه فقال النبی و علیکم السلام فقال الرجل یا رسول الله انما وحدی،فقال علیک و علی فرسک»{نوادر/196} مخاطب پیامبر(ص) میگوید چرا به 2 نفر سلام کردید؟من که یک نفرم؟حضرت میفرماید بر تو و اسبت سلام!
قرآن هم انصافا لطافتهایی را نشان میدهد که موید این سلوک نبوی «کان خلقه قرآن» است. چه میفرماید: «ولکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون{نحل/6} در چرا بردن و برگرداندن برای شما زیباییها نهفته است! یا طرح دیدگاه عاشقانه سلیمان (ع) خالی از لطف نیست آنگاه که به لشکرش گفت من این اسبها را بهخاطر خدا دوست دارم:»... فقال انی احببت حب الخیر عن ذکر ربی حتی توارث بالحجاب {ص/31}... شاید دعوت قرآنی «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت»{غاشیه/17}رهنمون به این حرمتها و حکمتها نماید.
* برای برطرفشدن مشکلات حیوانات دعا میکنند:
میتوان درک کرد با چه مبنای فکری، اولیای دین و پیشوایان حقیقت، عاشقانه به هستی مینگرند. وقتی همه چیز ماهیت از اویی و به سوی اویی دارد و مبدا و معاد را ترجمان است،چرا این آیات حرمت نداشته باشد؟! برای همین است که حتی برای احشام هم دعا میکنند! امام کاظم(ع) برای برطرف شدن مشکلات حیوانات دعا میکرد. چه شیر درنده و چه کبوتر{الخرائج و الجرائح/650 ـ649/2} امام صادق(ع) نیز برای چهارپایان دست به آسمان بر میداشت: انی لا دعوالله لک حتی اسمی دابتک (ادعو لدابتک){اختیار المعرفه الرجال/687/2/ ش730}جالب آنکه امام صادق(ع)، آنها را جزو ساکنان خانه میدانست و بزرگتر خانه را مسئول تامین آنها میدانست. «من ابی عبدالله فی الهره:انها من اهل البیت»{تهذیب الاحکامفی شرح المقنعه226/1/ ش6520} گربه از ساکنان خانه است.این نکات آنقدر ظرافت دارد که حتی خانه خدا مکان امن حیوانات باید قرار داده شود و خصوصا با لباس احرام، رمدادن و آزار حیوانات حرمت دارد.{السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی566/1- شرایعالاسلام فی مسائل حلال و الحرام}این رفتارها، شوخی فانتزی نبود. بلکه دلالتهایی برای ما دارد. تا آنجا که وقتی امام سجاد (ع) در مسیر حج، با کندی و ایستایی مرکبش مواجه میشود، اطرافیان ابراز میدارند که چرا ضربهای برای شتابگرفتنش نمیزنید میفرماید: «آه! لولا قصاص و رد یده عنها»{الارشاد فی المعرفه حجج الله علی العباد/144ـ2}من خوف قصاص دارم...!
* شهری که به خاطر حفظ لانه یک پرنده بنا میشود:
در سال 19 هجری فتح مصر رخ میدهد و فرمانده سپاه پیش از ترک مصر دستور جمعآوری خیمهها را که در خارج شهر افراشته شده بودند صادر میکند.به او خبر میدهند کبوتری در یکی از این خیمهها اتراق کرده. فرمانده از دستور خود صرفنظر میکند و بهخاطر کبوتر آن خیمه حفظ میشود. بعدها تردد به آن خیمه زیاد میشود و شهری به نام «فسطاط» به معنی خیمه حادث میشود!{به نقل از کتاب «حق حیوانات»/ عباس حسینی/ مجد}
* عدم هتک حیثیت معنوی حیوان با ناسزا:
مسلمانان وجدانا و فطرتا پایبند به حقوق محیط زیست و حیوانات هستند. این نکته به حیثیت معنوی حیوان نیز تسری مییابد. امام علی(ع) حتی نفرین و لعن حیوانات را منکوب میکنند: «ولا تلغوها فان الله عزوجللعن لاعنها» تعبیر عجیب رسول خدا (ص) اینست که اگر انسان به حیوان نافرمان بگوید بدبخت، پاسخ میشنود که بدبخت کسی است که نسبت به پروردگار نافرمانترست{وسائل الشیعه/ 356/8 ش1و2}و امام صادق(ع) دشنامندادن به حیوان را از حقوق او میداند{تهذیبالاحکام فی شرحالمقنعه/164/ ش303}
ادامه دارد